به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
بریدن از امام و روحانیت و اسلام ناب، آغاز انحرافی بود که به خدمتگزاری منافقین برای صدام در بحبوحه جنگ تحمیلی و پادویی آمریکا و فرانسه و اسرائیل و تشکیل حرمسرا در اردوگاهاشرف و سپس، پیوند سازمانی بیوه رجوی با ترکی الفیصل (رئیسسابق استخبارات سعودی) ختم شد.
بیشتر بخوانید:
این داستان استدلال عبدی است
قاتل واقعی طلبه همدانی جریان اصولگراست!
واکنش وزیر کشور به ماجرای طلبه همدانی
شهید رجایی دو هفته قبل از ترور شدن (۲۴ مرداد ۶۰) راز مهمی را بازگو کرد: «سازمان مجاهدین در زندان حرفشان این بود که درست است ما شعار مبارزه با امپریالیسم و ساواک میدهیم، ولی قبل از هر چیز باید با مسلمانانی که امام را به عنوان رهبر انقلاب قبول دارند، جنگید و از روی جنازه آنها رد شد. از زندان که بیرون آمدند اولین کاری که سازمان کرد، یک پوستر چاپ کرد که یک طرفش آرمسازمان بود و یک طرفش عکس امام… اینها به فکر بودند هر چه زودتر نبرد را با نیروهای مومن شروع کنند...
یک مجاهد نیست بپرسد که دشمن خلق را تو چه کسی تشخیص دادی؟ آیا در این دو سال شد یک آمریکایی را بکشی و بگویید ما ضدآمریکایی هستیم؟ شد یک سرمایهدار صهیونیست را بکشی و بگویی انقلابی هستی؟ اما بهشتی را کشتی… امروز فرانسه و آمریکا مشتاقند انقلاب شکست بخورد. کاری هم با رجایی و بهشتی و خامنهای ندارند. آنها با انقلاب کار دارند... شما میتوانید بگویید کشتن خامنهای برای شما لازمتر از کشتن یک آمریکایی یا یک ساواکی یا یک اسرائیلی است؟».
لابد ویدئوی آن هموطن سیلزده را دیدهاید؛ «توهین و مسخره میکردم. آخونده اومد خونه ما رو تمیز کرد، حتی دست کرد تو کاسه توالت تمیزش کرد. تازه وقتی رفت، گفت حلالم کنید… چی بگم؟» و... بغض گلویش را میفشارد. خدمت کردن و عذر خواستن؟ مگر سیره علوی جز این است؟...
پریروز یک طلبه در همدان، بهدست یکی از اوباش به شهادت رسید. ویدئوی اظهارات دوست این جنایتکار، به دنبالهروی از باند ربع پهلوی اشارت دارد. همزمان، برخی اکانتهای فیک وابسته به سلطنتطلبان و سازمان منافقین به دروغ ادعا کردند روحانی مضروب یا یک روحانی دیگر، فتوای «جهاد نکاح» در خدمت حشدالشعبی برای زنان ایرانی دادهاند!!
در گذشته نیز، جلادان منافقین و فرقان و داعش، از راه تحریف و تهمت و نفرتپراکنی، سربازگیری میکردند و به جنایت وامیداشتند. اما چرا باید روحانیت را آماج ترور شخصیت و فیزیکی قرار داد؟ چرا در فتنه دی ۹۶، کانالهای وابسته به ضد انقلاب، فرمان حمله به مساجد و حسینیهها را دادند؟ چرا بی بی سی، ۲۴ فروردین در برنامۀ پرگار صراحتاً گفت «اسلام هراسی، اگر وظیفه نباشد، یک حق است»؟
طرف ما، فلان اوباش و شعبان بیمخ مدرن یا گروهک و سازمان تروریستی نیست. سروش ۴ اسفند ۸۸ در دانشگاه دلفت هلند اذعان کرد «براساس تز سکولارها جهان به سمت جدایی حکومت از دین پیش میرود، در حالی که این تز واژگونه شده. وجود دین را در عمق زندگی ایرانیان و بازگشت دین را در مغرب زمین میتوانیم ببینیم. آنچه گمان میرفت رو به احتضار میرود یا مرده، خوب یا بد، تجدید حیات کرده و دیگران را به نگرانی افکنده است. سکولاریسم که قرار بود نسبت به ادیان بیطرف باشد اکنون ستیزهگر شده، رسماً با پارهای از ادیان میستیزد و وجود اجتماعی آنان را تحمل نمیکند.»
او همچنین ۱۱ مرداد ۶۱ در جمع عناصر ضدانقلاب در پاریس تصریح کرد «رفته رفته سکولاریسم وارد دوره ستیزگر و میلیتانت [نظامیگرانه] میشود و مدارا و هاضمه قوی پیشین را از دست داده است. پیشبینی ضعیف شدن تدریجی ادیان باطل از آب درآمده. در این ۲۰، ۳۰ سال از جامعهشناسان بزرگ میشنوید که ادیان در حال قوت گرفتن هستند. سکولاریسم و لیبرالیسم هاضمهاش برای بلعیدن ادیان ضعیف، قوی بود اما دین قوی و فربه از گلویش پایین نمیرود و لذا ستیزهگر میشود… آمریکا حمله کرد به افغانستان و عراق، هر دو کشور در قانون اساسی تازه خود نوشتند ما باید قوانینمان را از شرع بگیریم، چیزی که در مخیله آمریکاییها نمیگنجید. حکومتهای اروپایی در مواجهه با اقلیتهای دینی نیرومند، مدارای خود را از دست میدهند.»
مجید محمدی از اعضای فراری حلقه نفاق کیان ۵ آبان ۸۸ در وبسایت رادیو فردا نوشت «جنبش سبز با مشکلات جدی و بنیادین مواجه است اما هیچیک از مشکلات، مخاطرهانگیزتر از اسلامگرایی نیست. ریشههای فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زندهاند. آنچه خطر جدی است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی قدرتمند در ایران است. در ضرورت اهمیت و جدی گرفتن اسلامگرایی همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و زمین زدن آن کاری است بس دشوار».
وی ۱۲ دی ماه ۱۳۸۹ درپی اعدام جاسوس رژیم صهیونیستی نوشت «جاسوسی در دنیای امروز یک شغل است، نه یک عمل غیراخلاقی (!) در بازار اطلاعات، همه درپی عرضه و کسب اطلاعاتند».