مهمان امشب برنامه دست خط نجفقلی حبیبی فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه بود.
مهمان ارجمند این هفته برنامه «دستخط» یکی از اساتید بهنام و شناخته شده دانشگاه است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ریاست دانشگاههای مختلفی را همچون دانشگاه الزهرا (س)، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبائی و ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را برعهده داشته است.
از شاگردان استاد شهید مرتضی مطهری است؛ در سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری شاگرد استاد شهید مطهری بوده. یک دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را در مجلس سوم برعهده داشته و در شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ حضور داشته است و معلمی با دیدگاه خاص سیاسی خود است.
او را متعلق به اصلاحطلبان و اردوگاه اصلاح طلبان یا چپ قدیم میشناسند. الان هم در ۷۸ سالگی هنوز وقتی صحبت میکنند، معمولاً صحبتهای او مورد توجه خیلیها واقع میشود و حتی برخی مواقع صحبتهای ایشان جنجالی میشود.
در خدمت آقای دکتر نجفقلی حبیبی هستیم. یکی از چهرههای شناخته شده دانشگاهی ما که البته در فضای سیاسی هم فرد شناختهشدهای است.
آقای دکتر سلام و خیلی خوش آمدید.سلام عرض میکنم و خیلی متشکرم.
آقای دکتر حبیبی چه میکنند؟بیشتر خانه هستم و مطالعه میکنم و یا به کتابخانه میروم و مطالعه میکنم. بیشتر کار علمی من تصحیح نسخ خطی و منابع قدیم در بحث فلسفه و مباحث دیگر است. اخیراً هم کتاب طب قدیم مانند قانون ابن سینا را تصحیح میکنم؛ بنابراین بیشتر وقت خود را کتابخانهها میروم تا نسخ خطی را گیر بیاورم و با آنها کار کنم یا منابع آنها را پیدا کنم یا در خانه کارهای اینها را انجام دهم.
هیات امنای کتابخانه ملی هم تشریف دارید؟بله عضو هیات امنای کتابخانه ملی هستم. کتابخانه ملی ۵ عضو هیات امنا دارد که سه عضو مقام رسمی هستند. دو نفر هم شخصی هستند و من هم یکی از این دو نفر هستم.
یعنی حکم شما را هم آقای رئیس جمهور میزنند؟بله.
آقای حبیبی هم دانشگاههای مختلف را از ابتدای انقلاب تجربه کردهاند؛ به عنوان یک فرد فرهنگی هم در دانشگاه الزهرا، تربیت مدرس، تهران و علامه بودید. فضای فرهنگی جامعه را الان چطور میبینید؟مسائل فرهنگی را باید معنا کنید که منظور شما از مسائل فرهنگی چیست. یعنی باورهای اجتماعی، باورهای دینی مردم، رفتار و عمل مطابق با آنها هست، سلسله مناسک در مسائل فرهنگی، یکسری هم مبناهای اندیشهای است. ما در مناسک تقریباً موفق هستیم یعنی رفتارهای اجتماعی که تظاهر به مسائل فرهنگی دارد، بد نیستیم البته نمیتوان گفت راضی هستیم. مثلاً مساجد ما هنوز آنقدر نماز جماعت پرشور و آن طور که باید باشد، نیست. فرض اگر این را مقوله فرهنگی بگیریم.
برخی مسائل دیگر هم اینچنین هستند. نمیتوان خیلی ایدهآل تصور کنیم، ولی میتوانیم تلاش کنیم که بهتر شود. یعنی فهم مردم نسبت به اسلام و عمل به اسلام باید افزایش یابد که همین جاها ما قدری مسائل انقلاب اسلامی را خوب توضیح نمیدهیم و توجیح نمیکنیم، یا در عمل ضعفهایی اعم از مالی یا فکری داریم.
به هر حال اتکا به دانشمندان و متفکرین یکی از مقولات فرهنگی است. باید ببینیم در اداره امور کشور در همه بخشهای مختلف چقدر دانشمندان دخالت دارند. خود این یک کار فرهنگی است. مثلا رفتارهای اجتماعی، چون جمهوری اسلامی هستیم، به نام اسلام رفتارهای ما تمام میشود، باید ببینیم تمام رفتارهای ما در اقتصاد و سیاست و فرهنگ با موازین اسلامی چقدر هماهنگ است.
جوانان نسل امروز با جوانان نسل اول انقلاب که شماها به عنوان رئیس دانشگاه و استاد دانشگاه با آنها کار میکردید، چقدر فاصله دارند؟زمانه خیلی تحول یافته است. درخواستهای اجتماعی تغییر کرده و تحولات بینالمللی خیلی توسعه یافته است، در نتیجه جوان امروز با همین امکانات ارتباط جمعی که امروز هست و آن زمان اصلاً نبود، خیلی تغییر کرده است؛ یعنی جوان امروز ما تقریباً در جریان همه اتفاقاتی که در دنیا رخ میدهد هست، این جوان چقدر باید از نظر ذهنی و فکری قوی باشد که در مقابل این که اینها را میشنود هویت خود را بتواند حفظ کند. کار بسیار سختی است. توقع سختی است که از جوانان داریم.
این که توقع داشته باشیم جوانان ما همانند نسل اول انقلاب باشند توقع خیلی معقولی نیست، ولی باید این را کار کنیم که بخش فرهنگی ما مسائل را آن گونه که واقعیت دارد و درست است، خوب تبیین کند تا جوان ما دچار انحرافاتی که از طریق تبلیغات خارجی صورت میگیرد، نشود.
اینکه گوش نکند را نمیتوان انجام داد، چون این گوش میکند و میخواند و بررسی میکند. بیشترین کار این است که آن فکر صحیح را خوب پرورش دهیم.
فضای باز فرهنگی به ما کمک میکند یا باید یکسری فیلترها و مراقبتها را در نظر بگیریم؟ همین شبکههای اجتماعی که اشاره کردید برای ما فرصت است یا تهدید؟فکر نمیکنم با فیلتر کردن مشکل ما حل شود؛ اصلاً حل نمیشود، چون هزار روش دیگر وجود دارد که آن فیلتر فایده ندارد. ما باید مبناهای خود را بر اساس اصول اسلام و منطق و زبان امروز تبیین کنیم تا جوان ما بفهمد چه خبر است، والا با فیلتر کردن نشنوند، ولی میشنود شما چه کار میخواهید بکنید؟ هزار روش وجود دارد که ببیند و بشنوند.
یک عده تصور میکنند اگر کاری کنیم کسی نشنود کار حل میشود؛ اصلا چنین چیزی نیست. در دنیای امروز هیچ وقت اینچنین نیست. بحث تمدن اسلامی را نگاه میکنیم هیچ گرفتگی نداشته که تمدن شده است. به هر اندازه محیط باز است منتهی آدمهایی هستند که در قسمت اسلامی و عقلی و فکری کار بزرگ انجام میدهند.
در نتیجه آن کسی که میخواهد به چیزهای ناخوشایند گوش کند یا توجه کند، آن قدر مفاهیم عمیق عقلی و فکری جلوی آن قرار میگیرد که او را متقاعد میکند که این خط باطل است و این خط درست است.
یعنی محدودیتی نباید ایجاد کرد، اما باید مراقبت گذاشت.من برای ذهن خودم یک مثالی میزنم و میگویم این هوا پر از میکروب است، من چقدر میتوانم جلوی میکروبها را بگیرم؟ یکی این است که مراقبت کنیم، ولی بیش از آن باید بدن و جسم خودم را نیرومند و مراقبت کنم که تحت تاثیر این میکروبها قرار نگیرد؛ این را گاهی غفلت میکنیم.
چطور میتوانیم جامعه و جوانان را مقاوم کنیم؟فکرهای صحیح را رواج دهیم؛ هر گونه خرافات، هر گونه عوام زدگی، هر گونه تبیین ناصحیح اسلام ضرر میرساند به جای اینکه منفعت ایجاد کند.