سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.
*******
** باید بین جنگ و مذاکره با آمریکا، یکی را انتخاب کنیم!
«قاسم محبعلی» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «به نظر می‌رسد آمریکا از طریق فشار نظامی به دنبال مذاکره با ایران است…در دنیای امروز بدون شک مذاکره مهم‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راهکار حل و فصل اختلافات بین کشورهاست، اما مساله دیگری تحت عنوان جنگ در روابط بین‌الملل نیز وجود دارد. هرچند پس از جنگ نیز مذاکره انجام خواهد شد. جنگ و مذاکره جزو واقعیات روابط بین‌الملل است. بستگی به انتخاب تصمیم‌گیرندگان دارد که کدام یک از این دو گزینه را با توجه به نسبت هزینه و فایده انتخاب می‌کنند».
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت: «فکر نمی‌کنم هیچ تماسی با ترامپ مفید باشد. دلیلش این است که حرف زدن و مکالمه کردن با گفت‌وگوی سیاسی تفاوت دارد. مذاکرات برجام یک گفت‌وگوی واقعی بود. یعنی پیش از آغاز گفت‌وگوها طرفین مساله‌ای را پذیرفته بودند و در جریان گفت‌وگو آن را عملی کردند. طرفین پذیرفته بودند که ایران از حق غنی‌سازی بهره‌مند باشد، ولی شرایطی فراهم شود که طرف غربی اطمینان پیدا کند که دسترسی ایران به بمب هسته‌ای منتفی است و در ادامه نیز تحریم‌ها هم برداشته شود. این گزاره پیش از گفت‌وگوها یا در مقدمه آن قطعی شده بود و ماه‌ها گفت‌وگوی بعدی فقط برای پیدا کردن بهترین شیوه اجرایی و عملی کردن این توافق بود. ولی اکنون با ترامپ درباره چه چیزی باید گفت‌وگو کرد؟ هیچ. می‌گوید که سلاح هسته‌ای نداشته باشیم، خب اینکه پیش‌تر حل شده است، مگر آنکه بگوید من آن را قبول ندارم و آن طور که من می‌خواهم باید بپذیرید که این هم بلاموضوع کردن گفت‌وگوست، زیرا ترامپ جانشین دولت پیشین و وارث تعهدات آن است و هیچ دولتی نمی‌تواند تعهدات دولت پیش از خود را با این استدلال نقض کند. این کار نافی هر نوع گفت‌وگویی است، زیرا فردا با همین استدلال می‌تواند زیر توافقات خودش نیز بزند. ترامپ اهل گفت‌وگو نیست، اهل نمایش است، همان‌طور که با کره‌شمالی انجام داد و یک نمایش بی‌محتوای چند ساعته اجرا کرد و تمام».
این روزنامه اصلاح طلب علیرغم اذعان به بی ثمربودن مذاکره با آمریکا در ادامه نوشت: «برای خلع سلاح ترامپ، ایران پیشنهاد کند که نیازی به گفت‌وگوی رو در رو در اتاق‌های بسته نیست، توییتر بهترین وسیله است. پایه گفت‌وگو را همین آخرین جمله ترامپ قرار دهند. طرف ایرانی می‌تواند رییس‌جمهور باشد. گفت‌وگو در فضای عمومی شکل بگیرد. در حال حاضر نیز عملاً این نحوه گفت‌وگو وجود دارد ولی سازمان‌نیافته و غیرمعین است. می‌توان قرار گذاشت که هر یک از دو طرف در ساعت معینی از روز نظرات خود را در قالب یک رشته توییت منتشر کند و طرف دیگر نیز فردا یا پس‌فردای آن در همان ساعت با رشته توییت خود پاسخ دهد و اگر هم خواست نظرات جدیدی را طرح کند…ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد. امیدوارم این پیشنهاد مورد توجه مسوولان ایرانی قرار گیرد».
طیف اصلاح طلب در هفته‌های اخیر به شدت مشغول جاانداختن دوگانه دروغین «جنگ- مذاکره» است. هرگاه عرصه بر دولت تنگ می‌شود و زنگ حساب فرامی رسد، رسانه‌های اصلاح طلب با کلیدواژه «سایه جنگ» به هراس افکنی و پرت کردن حواس مردم از موضوعات اصلی مشغول می‌شوند.
این رویکرد خسارت آفرین در موعد انتخابات نیز از سوی طیف اصلاح طلب مورد استفاده قرار می‌گیرد. این طیف به جای ارائه برنامه به مردم، مدعی می‌شود که اگر کاندیدای مورد حمایت ما رأی بیاورد، صلح و پیشرفت را به ارمغان می‌آورد ولی اگر کاندیدای رقیب پیروز شود، نتیجه‌ای جز جنگ و ویرانی در پی نخواهد داشت.
در نهایت تقلای اصلاح طلبان برای جاانداختن دوگانه دروغین «جنگ- مذاکره» با دو هدف عمده صورت می‌گیرد. اولین هدف کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و جاده صاف کنی برای امتیازددادن یکطرفه ایران است و دومین هدف پرت کردن حواس مردم از میدان اصلی نبرد- جنگ اقتصادی- و ترغیب دولت به فرافکنی در پاسخگویی به مردم است.
** دغدغه اصلاح طلبان؛ حصر، شجریان، ممنوع التصویری خاتمی!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «از شجریان تا نوسان نرخ ارز» نوشت: «ماه مبارک رمضان بهانه‌ای شد تا دوباره بعد از مدت‌ها، فعالان سیاسی با رئیس جمهوری ملاقات کنند؛ این بار هم اصولگرایان بودند و هم اصلاح طلبان…الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد در صحبت‌های خود ضمن اشاره به مشکلاتی مانند ماجرای حصر و ممنوع التصویری خاتمی، ضرورت عفو عمومی زندانیان سیاسی را هم مطرح کرد…حضرتی گفت: چرا نظام در قبال یکی از هنرمندانش مانند استاد شجریان حتی اگر خطایی هم انجام داده، نمی‌تواند با عزت و گذشت رفتار کند. گذشت نسبت به یک هنرمند ملی برای مردم پیام‌های مثبت بسیاری دارد…زمان جلسه طوری برنامه ریزی شده بود که کمتر از یک ساعت فرصت برای صحبت مدعوین بود. طیف اصلاح طلب بیشتر مسئله حصر، شجریان و مذاکره با آمریکا را مطرح می‌کردند».
روزنامه همدلی نیز در گزارشی نوشت: «نشست صمیمانه رئیس جمهور با فعالان سیاسی از چند وجه، اهمیت ویژه دارد…برگزاری این نشست در زمانی که تحریم‌ها و فشار اقتصادی سیاسی دولت آمریکا در حال به حداکثر رسیدن است، می‌تواند نشانه‌ای از کلید زدن پروژه وفاق و آشتی ملی باشد که تحلیل‌گران منطقی در حوزه سیاسی بسیار به آن پرداخته‌اند…دلجویی از آسیب دیدگان ناشی از اشتباهات و در رأس آن‌ها رفع حصر «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی» و «زهرا کاظمی (رهنورد)» می‌تواند نقطهٔ شروعی برای این رخداد مبارک که همان آشتی و وفاق ملی است، باشد».
در برهه‌ای که مردم با مشکلاتی از جمله اجاره بهای سنگین مسکن، اشتغال، حقوق معوقه، رکود در تولید، گرانی لوازم خانگی، گرانی خودرو، افزایش سرسام آور برخی اقلام ضروری و…مواجهند، رسانه‌ها و فعالین اصلاح طلب دغدغه اصلی‌شان رفع حصر و کنسرت و شجریان و حضور زنان در ورزشگاه است.
اصلاح طلبان مسبب اصلی وضع موجود هستند اما همزمان با دست و پنجه نرم کردن مردم با مشکلات معیشتی، اینگونه با دامن زدن به موضوعات دستِ چندم، به مطالبات عموم جامعه دهن کجی می‌کنند.
** روحانی بعد از ۶ سال تازه یاد حدود اختیاراتش افتاد!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «گلایه روحانی از اختیارات رئیس جمهور پس از ۶ سال!» نوشت: «رئیس جمهور در جمع فعالان سیاسی گفته مطالبات با حدود اختیارات باید همخوانی داشته باشد. او پس از ۶ سال به این نتیجه رسیده است. پس به راستی تکلیف شعارها و وعده‌ها چه می‌شود؟ …رئیس جمهور در حالی که به تدریج دومین سال از دولت دومش را به پایان می‌رساند، شامگاه شنبه در دیدار با فعالان سیاسی نسبت به حدود اختیاراتش و عدم همخوانی آن با مطالبات عمومی پس از ۶ سال ریاست جمهوری لب به گلایه گشود…چرا روسای جمهور پس از سوارشدن بر اسب قدرت و گرفتن رأی اعتماد از مردم تازه درباره حدود اختیاراتشان سخن به میان می‌آورند. به هر روی امروز این روش در ایران به یک سنت از سوی روسای جمهور تبدیل شده است. در حالی که بیش از هر چیز اعتماد عمومی را نشانه می‌گیرد و منجر به تنزل سرمایه‌های اجتماعی می‌شود»
چندی پیش «سعید لیلاز» فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به عملکرد دولت و نسبت آن با سطح اختیارات گفته بود: «با این اختیارات، چوب خشک هم می‌توانست کاری کند».
«علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات نیز چندی پیش با اشاره به اختیارات گسترده روحانی گفته بود: «اختیارات آقای روحانی هم با توجه به رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند و دارند و معتقدند که دولت را باید تقویت کنیم و بارها هم از دولت در برابر مخالفان حمایت کردند و شورای هماهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه تشکیل شده است و ریاست آن بر عهده آقای روحانی است، شرایط بسیار خوبی دارند که بتوانند مشکلات کشور را رفع کنند. واقعیت این است که این هماهنگی‌ها تقریباً کم نظیر است و ما تا امروز در این سطح میان سران قوا و رهبری و رئیس جمهور کمتر شاهد چنین همراهی و هماهنگی بودیم. لذا عدم استفاده از این موقعیت تا حدود زیادی به شخص آقای روحانی برمیگردد که چرا تا امروز از این ظرفیت و هماهنگی استفاده نکرده است».