گروه اجتماعی خبرگزاری فارس، رضا صادقزاده کارشناس انرژی درخصوص مباحث پیشآمده درخصوص بهرهوری انرژی در ایران و لزوم پیوستن به توافقنامه پاریس برای افزایش این بهرهوری با خبرنگار فارس به گفتوگو پرداخت. شرح این مصاحبه در پی خواهد آمد:
فارس: به عنوان کارشناس انرژی وضعیت مصارف انرژی در کشور را چطور میبینید آیا میتوان وضعیت مصرف انرژی در ایران را با کشورهای توسعه یافته و یا کشورهای همتراز از لحاظ توسعهیافتگی مقایسه کرد؟
صادقزاده: وضعیت مصرف انرژی و بهرهوری انرژی در کشور ما خوب نیست و آمارهای ارائههای شده از سوی کارشناسان درخصوص بهرهوری صحیح است اما نکته حائز اهمیت این است که باید میان مقدار انتشار گازهای گلخانهای و بهرهوری انرژی تفاوت قائل شویم.
اگر آمریکا را به عنوان بهرهورترین اقتصاد دنیا از انرژی در نظر بگیریم که حدود 17 میلیون بشکه در روز نفت خام مصرف میکند و ایران که کل مصرف نفت خامش در روز 2 میلیون بشکه است، باید این مساله را در نظر داشته باشیم که بیشتر مصرف کردن به معنی غیربهرهورتر بودن نیست؛ بلکه بدین معنی است که اقتصاد آمریکا بزرگتر است و وقتی اقتصادی بزرگتر میشود و رشد میکند طبیعتا مصرف انرژیاش هم بالا میرود.
بنابراین اینکه ما رتبه 11 انتشار گازهای گلخانهای در دنیا را کسب کردهایم به معنای اینکه ما بد انرژی مصرف میکنیم یا در حال آلوده کردن محیط هستیم نیست،باید ببینیم با این میزان انتشار چقدر در تولید در حوزه اقتصاد کشور کمک کردهایم. درواقع مقایسه چند بعد دارد یکی از شاخصهای مقایسه شاخص شدت انرژی است که مصرف انرژی به ازای هر واحد GDP (شاخص تولید ناخالص داخلی) مطرح میکند.
ایراد این شکل مقایسه در محاسبه GDP است به این دلیل که GDP های کشورهای مختلف قابل مقایسه نیستند؛ چرا که GDP ایران با ریال محاسبه میشود و در بسیاری از کشورهای دنیا این شاخص با دلار برآورد شده است و برای تبدیل این شاخص روایتهای متفاوتی وجود دارد؛ نکته دوم اینکه کشورها از نظر مصرف انرژی به دلیل تفاوت در ترکیب صنعت اقتصاد تا حدودی قابل مقایسه نیستند و نمیتوان کشوری که اقتصاد خاصی ندارد و مصرف انرژی ندارد را با کشوری که در جریان توسعه قرار گرفته مقایسه کرد.
در دل این مساله نکته دیگری نیز وجود دارد آن هم اینکه مصرف انرژی در قدمهای نخست حرکت توسعهای در کشورها نسبت به مراحل بالاتر بیشتر است؛ چرا که یک کشور توسعه یافته زیرساختها و نیروگاههای آماده در اختیار دارد و بعد مرحله کسب و کارهایی در پایه توسعه قدم گذاشته است؛ بنابراین مصرف انرژی در اقتصادهای بزرگتر نسبت به اقتصادهای کوچکتر کمتر است.
اما نکته سوم این است که مساله اقلیم و جغرافیا نیز در مصارف دخیل است حتی دو کشوری که از لحاظ توسعهیافتگی و ترکیب صنعت شرایط برابری داشته باشند تفاوت نقشه جغرافیاییشان وضعیت متفاوتی را برای آنها رقم میزند. اگر کشوری شکل جغرافیایی دایرهوار داشته باشد نسبت به کشوری که شکل جغرافیاییاش نوار باریک شمالی ـ جنوبی است میزان مصرف انرژی متفاوتی دارند؛ علاوه بر این وضعیت اقلیمی کشورها در میزان مصارف انرژی تاثیرگذار است. کشورهایی که در مناطق معتدل قرار گرفتهاند نیازهای سرمایشی و گرمایشی کمتری دارند.
اما با وجود تمام این تفاوتها نمیتوان گفت به طور مطلق کشورها با هم قابل مقایسه نیستند چرا که در هر کدام از این شاخصهها (اقلیم، جغرافیا، ترکیب صنعت و ...) میتوان نمونه مشابهی یافت.
مطالعه انجام شده در خصوص پالایشگاهها نشان میدهد که پالایشگاههای کشور ما نسبت به متوسط پالایشگاههای دنیا به ازاء خوراک ورودی 2 برابر انرژی بیشتری مصرف میکنند آیا این مصرف دو برابری ربطی به اقلیم جغرافیا دارد؟ خیر؛ ما به تکنولوژی بازیابی حرارت توجهی نداشتهایم.
فارس: گفته میشود از سال 89 ایران میبایست 40 درصد از شدت مصرف انرژیاش را در جهت افزایش بهرهوری کاهش میداد اما نه تنها تا به امروز این کاهش مصرف تحقق پیدا نکرده که 10 برابر هم افزایش یافته است چه موانعی منجر به این تاخیر و افزایش مصرف شده است؟
صادقزاده: آن چیزی که به عنوان کاهش مصرف یاد میشود در واقع شدت مصرف انرژی است؛ درواقع افزایش 10 برابری شدت انرژی به این معنا است که مصرف انرژی ما به دلیل رکود اقتصادی ثابت مانده و GDP افزایش نیافته است.
دلیل اجرا نشدن این قوانین از نظر من این است که ساختار صنعت ما دولتی است و منطق اقتصادی بر این ساختار حاکم نیست؛ هرچند گفته میشود قیمت انرژی در کشور ما پایین است اما اگر قیمت انرژی را هم افزایش دهیم این ترکیب صنعت منجر به بهرهوری انرژی نمیشود. این مساله را در قالب یک مثال میتوان بهتر تدوین کرد.
اگر قیمت سوخت خودرو را افزایش دهیم مردم به عنوان بهرهبرداران شروع به مدیریت مصرف میکنند اما مهمترین گلوگاه کاهش مصرف سوخت میزان مصرف سوخت به ازاء هر کیلومتری است که خودروها مصرف میکنند و این مصرف سوخت به ازاء هر 100 کیلومتر را خودروساز باید تغییر بدهد.
در این شرایط هرچند مردم میخواهند به سمت خودروهای بهرهورتر بروند اما آیا خودروساز از این ارائه مردم پیامی دریافت میکند، خیر؛ چون خودروساز دولتی است و به محض کاهش خرید از سوی مردم یک وام خرید تصویب کرده و از عرضه خودروی پرمصرفاش دوباره سود کسب میکند؛ بسیاری از صنایع همین شرایط را دارند.
البته ممکن است این شائبه بهوجود بیاید که قیمت موضوعیتی ندارد؛ باید بگویم منظور از قیمت و هزینه، هزینه انرژی است یعنی از کسانی که انرژی بیشتری مصرف میکنند میتوان هزینه بیشتری دریافت کرد. این مساله شامل صنایع میشود.
فارس: برخی طرفداران توافقنامه پاریس نرسیدن به اهداف افزایش بهرهوری و کاهش مصرف انرژی را دلیلی بر لزوم تعهد ایران به این توافقنامه میدانند تا مجبور به کاهش مصرف شویم در این باره چه نظری دارید؟
صادقزاده: ما ظرفیت کاهش شاخصهای مصرفی را داریم اما اینکه برای انجام تکالیف خودمان پاینبد تعهدات بینالمللی شویم به نوعی توهین به سازوکارهای داخلی است.
فارس: برآورد هزینهای برای کاهش مصرف 4 درصدی تولید گازهای گلخانهای در کشور شده است؟
صادقزاده: شرکت بهینهسازی مصرف انرژی برآوردهایی انجام داده، هرچند این شرکت انگیزه این را دارد که مصرف انرژی را زیادتر از واقع نشان دهد اما گزارشهای ارائه شده دور از واقعیت نیست البته این گزارش و برآوردها تخمینی است اما میتوان به آن تا حدودی اعتماد کرد.
فارس: آیا 4 درصدی کاهش به اقتصاد کشور ما فشار وارد میکند؟
صادقزاده: نباید این 4 درصد کاهش را با 4 درصد کاهش مصرف اشتباه بگیریم. آن چیزی که در پیشنویس توافقنامه پاریس به عنوان تعهد 4 درصد عنوان میشود این است که اگر ما از انتشار 80 میلیون تنی گازهای گلخانهای در سال 2018 با همین روند فعلی و ترکیب صنعت و سیاستهای بهرهوری انرژی مسیر را ادامه دهیم تا سال 2030 میزان انتشارمان حدود 1800 میلیون تن افزایش پیدا میکند و تعهد ما این است که این عدد (1800) را در سال 2030 ، 4 درصد کاهش داده باشیم یعنی به حدود 1600 میلیون تن انتشار برسانیم.
این به این معنی نیست که مصرف انرژیمان را کاهش دهیم؛ تعهد این است که مصرف انرژی افزایش یابد و میزان انتشار هم افزایش پیدا کند اما باید از این میزان 4 درصد کنترل شود. درواقع ما متعهد به کاهش مصرف انرژی نیستیم بلکه متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای هستیم.
اما در پاسخ به این سوال که آیا این ظرفیت در کشورمان وجود دارد یا نه به نظر من وجود دارد و قابل محقق شدن است. شاید هم اگر بررسی کنیم زحمتی نداشته باشد اما این مساله به معنی رفتن زیر بار تعهد بینالمللی نیست. وقتی ما الزام قانونی به کاهش 40 درصدی شدت مصرف انرژی را این همه سال پشت گوش انداختهایم و 10درصد نیز به این شدت مصرف افزوده شده است حال چه تضمینی وجود دارد که این 4 درصد را محقق کنیم.
اگر تعهدی وجود نداشته باشد و این 4 درصد محقق نشود به جایی برنمیخورد اما اگر تعهد بدهیم و محقق نشود خاطی بینالمللی خواهیم بود و عواقب ناگواری برای کشور دارد.
فارس: در صورت عدم تغییر الگوی مصرف انرژی تا سال 2030 آیا ضربهای به اقتصاد و محیط زیست کشور وارد میشود؟
صادقزاده: ما اگر به این روند مصرف انرژی ادامه دهیم تبدیل به واردکننده انرژی خواهیم شد در حال حاضر هم در بسیاری از مصارف وارد کنندهایم در این شرایط افزایش بهرهوری انرژی برای کشور ما ضروری است.
فارس: با وجود تحریمهای جدید آمریکا امکان کاهش مصرف و انجام تعهدات کاهش انتشار گازهای گلخانهای برای ایران وجود دارد؟
صادقزاده: بله؛ با وجود تحریم هم میتوانیم مصرف انرژی را کاهش دهیم چرا که تحریم از ورود سرمایه به کشور جلوگیری میکند و ما میتوانیم برای تامین این نیاز خود برای سرمایههای داخلی تمرکز کنیم؛ ضمن اینکه بسیاری از تجهیزات کاهش مصرف در صنایع قابل ساخت در کشور است و از تکنولوژیهای پیچیدهای برخوردار نیست. عددی هم که برای کاهش شدت مصرف انرژی در نظر گرفتهایم از نظر مالی عدد بزرگی محسوب نمیشود.
انتهای پیام/