سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر از ابزار دیپلماسی استفاده نکنیم، آمریکا به ما حمله میکند!
«داوود هرمیداس باوند» فعال سیاسی اصلاح طلب و از حامیان برجام در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «بهنظر میرسد آمریکاییها تا قبل از آنکه به انتخابات برسند اقداماتی را انجام دهند. لذا این نگرانی وجود دارد، بهخصوص آنکه اگر کار از کنترل خارج شده و یا اشتباهاتی صورت گیرد که منجر به درگیری شود، راهکار آمریکاییها حضور نظامی نخواهد بود. آنها سعی خواهند کرد توان ضربه را از ایران بگیرند. هر چند که ایران ابزارهای متعددی در اختیار دارد که آمریکاییهای نمیتوانند آن ابزارها را از بین ببرند. آمریکا در اندیشه ضربه به کشور است و فکر میکند بازسازی حمله نظامی احتمالی بسیار سنگین و طولانیمدت خواهد بود. بهعنوان نمونه هنوز کشور نتوانسته خرمشهر و آبادان را بازسازی کند. درست است که پلها و جادهها احیا شده اما خرمشهر و آبادان دیگر همان شهرهای پیش از جنگ نیستند. در مقابل این احتمال نیز وجود دارد که فقط دست به اقدامات محدود بزنند تا بدین وسیله به هدف مذاکره برسند. امید آن است که تهران تمام توان دیپلماتیک خود را در جهت نشان دادن چهره آمریکا به کار گیرد، بهخصوص در شرایط کنونی که متهم به حالت تهاجمی میباشد بهترین فرصت برای استفاده از ابزار دیپلماسی است».
در روزهای گذشته، روزنامه آرمان در مطلبی تأمل برانگیز نوشته بود: «اگر ترامپ بخواهد علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد، این کار را در سال ۲۰۲۰ انجام خواهد داد. این فرضیه که ترامپ در مرحله نخست قصد دارد در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی دست پیدا کند و سپس علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد با ساختارها و رویکردهای تصمیمگیری در ایالات متحده آمریکا سازگاری ندارد. اگر قبل از انتخابات ریاستجمهوری علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد، انسجام ملی را در آمریکا بیشتر خواهد کرد و در نتیجه میزان حمایت از وی در بین مردم آمریکا بیشتر خواهد شد».
در ماههای اخیر آمریکا به طرق مختلف تقلا کرد تا ایران را به پای میز مذاکره (با هدف امتیازگیری یکطرفه) بکشاند، اما در این نقشه ناکام ماند؛ از بلوف حمله نظامی تا شروط ۱۲ گانه و سپس زست مضحک مذاکره بدون پیش شرط و در نهایت تشکر ترامپ از ایران پس از سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته و گران قیمت آمریکایی.
حال در شرایطی که بلوف حمله نظامی دیگر خریداری ندارد و تحریمها نیز به حداکثر میزان خود رسیده است و دست ترامپ در فشار بیشتر علیه ایران خالی است. شیپورهای ترامپ در ایران دست به کار شده و دوگانه دروغین «جنگ- مذاکره» را فریاد میزنند.
آمریکا در مذاکره به هیچ عنوان به دنبال معامله نیست، بلکه هدف اصلی واشنگتن امتیازگیری یکطرفه و بی پایان است.
اکنون میدان اصلی نبرد میان ایران و آمریکا، جنگ اقتصادی است. هدف اصلی دشمن انحراف افکارعمومی از این میدان است. متاسفانه طیف اصلاح طلب با تکرار دوگانه دروغین «جنگ-مذاکره» در زمین دشمن بازی میکند.
** آمارهای اقتصادی دولت با واقعیت همخوانی ندارد
روزنامه جهان صنعت در گزارشی با عنوان «دوباره انکار؛ آمارهای اقتصادی روحانی با واقعیت همخوانی ندارد» نوشت: «"عبور از مشکلات اقتصادی شعار نیست، بلکه براساس آمار و دلایل این سخن مطرح میشود"؛ این تازهترین اظهارنظر رییس دولت دوازدهم در واکنش به آمارهای منتشره از کاهش نرخ بیکاری است. آمارهایی غیرواقعی که بیانگر واقعیتهای اقتصادی کشور نیست و همزمانی آن با کاهش نرخ مشارکت اقتصادی، سیاستهای اشتغالزای دولت را با شبهات بسیاری همراه ساخته است. این شبهات به این دلیل است که نه تنها طی این مدت فرصت شغلی جدیدی ایجاد نشده، که از تعداد شاغلان و فعالان اقتصادی کشور نیز کاسته شده است».
در روزهای گذشته روزنامه سازندگی در مطلبی نوشته بود: «آمار رشد اقتصادی که از سوی دولت اعلام میشود چندان اعتبار ندارد چون عمده اقتصاد ایران با سیاستهای دولت پیش میرود. در ماجرای نوسانات نرخ ارز، واردات و صادرات و…میتوان شاهد تصمیمات دولت بود».
«حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت چندی پیش گفته بود: «اعلام میکنند چند صد هزار شغل ایجاد شده اما میبینیم که وضع بسیار نگرانکنندهای درباره اشتغال وجود دارد. حال سبب چیست که آمارهای رسمی با واقعیتهای ملموس زندگی مردم همخوانی ندارد و آنان اثر مثبت شاخصهای کلان اقتصادی را حس نمیکنند. در این باره چند دلیل قابل طرح است. نخست آنکه در خصوص کلیه آمارهای رسمی شک کرد و آنها را سفارشی دانست و گفت که از اصالت به دور هستند. این نوع برخورد با آمارهای رسمی اگرچه تند است اما در میان برخی از اقتصاددانان طرفداران زیادی دارد. آنان نسبت به آمارهای اعلام شده درباره شاخصهای کلان به ویژه نرخهای تورم، رشد اقتصادی و بیکاری نقد دارند و معتقدند که برخی ارقام اعلام شده با واقعیتهای اقتصادی بسیار فاصله داشته و خارج از دایره بحث کارشناسی است. به اعتقاد آنان سیاستمداران و سران دولت بطور مستقیم در آمارها دخالت کردهاند بطوری که یا از اعلام آمار واقعی جلوگیری کردهاند و مصالح سیاسی را بر شفافیتهای اقتصادی ترجیح دادهاند یا اینکه گاه با دست بردن در این آمارها آنچه خلاف واقع بوده را اعلام کردهاند».
** افزایش قیمت ۱۱۲ درصدی مسکن؛ مسکن اجتماعی چه شد؟!
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: «شروع فصل جابهجایی و تاثیرگذاری افزایش نرخ ارز و طلا و رشد ۱۱۲ درصدی قیمت خانه نسبت به سال گذشته در اجارهبها یا نرخ رهن خانهها مسیر صعبالعبوری را پیشروی مستاجران برای پیدا کردن یک سرپناه قرار داده تا جایی که بسیاری از مستاجران را ناگزیر به تغییر محدوده زندگی یا نقل مکان از شهرهای بزرگ به شهرهای اقماری کرده است. بدون تردید جهش قیمت در بازار رهن و اجاره مسکن صرفاً در محدوده شهرهای بزرگ رخ نداده و صاحبان املاک در شهرهای کوچکتر نیز قیمتگذاری ملک خود را بر اساس جهش قیمت در سایر بازارها انجام دادهاند؛ همچنین مؤلفه افزایش تقاضای مسکن در شهرهای کوچک و اقماری نیز در بالا رفتن اجارهبها مزید بر علت شده تا پرداخت اجارهبها و رهن ملک از عهده مستاجران خارج شده و بخشی از آنها به ناچار کانکسنشین شوند».
در دولت روحانی قیمت مسکن بیش از ۱۳۰ درصد افزایش یافت. دولت آقای روحانی مسکن مهر را متوقف کرد و بارها وعده مسکن اجتماعی را مطرح کرد اما حتی یک واحد نیز ساخته نشد.