برترینها: به چهارمین قسمت از سری مقالههای «برترین و خاطرهانگیزترین بازیهای کنسولهای ویدئویی» خوشآمدید. بار دیگر قصد داریم تا به یکی از نسلهای طلایی تکنولوژی بازیهای ویدئویی نگاه ویژهای داشته باشیم و به بررسی نوستالوژیک و کوتاه این بازیها در نسل پنجم کنسولها بپردازیم.
اگر در قسمتهای گذشته ما را دنبال کرده باشید، به خاطر داشتید که بعضی از بازیهای معروف کنسولهای ویدئویی برای ما ایرانیها خاطرات خوبی را به همراه دارد. گفتیم که فعل «بازی کردن» در دنیای ما گیمرها از آن دسته از فعالیتهای کلیدی محسوب میشود و ارزش خاطراتی که یک گیمر در ذهن خود دارد، شیرینتر از چیزی است که دیگران تصور میکنند.
مهم نیست که متولد کدام نسل از بازیهای ویدئویی هستید، در ایران و خیلی از نقاط جهان نسل پنجم را با پلیاستیشن افسانهای میشناسند. در نسل پنجم کنسولهای بازی شاهد تحولی عظیم در عرصه کنسولهای سرگرمی خانگی بودیم. رواج بازیها بر روی لوحهای فشرده یا همان دیسک و سیدی، ظهور محیطهای گرافیکی سه بعدی و پدیده ۶۴ بیتی شدن کنسولها از اتفاقات تاثیرگذار بر صنعت بازیهای ویدئویی بود که همگی در نسب پنجم اتفاق افتاد. به جرات میتوان گفت که نسل پنجم با قدرتنمایی شرکت سونی آغاز شد و در همین نسل بود که طرفداران بازیهای ویدئویی با متولد شدن اولین Playstation شاهد یک امپراتوری عظیم در بازارهای جهانی گیم بودند. بازیهای خاطرهانگیز نسل پنجم کنسولها در ایران با نام سونی و پلیاستیشن گره خورده است. ولی واقعا چرا؟ برای پاسخ به این سوال پیشنهاد میکنم که در ادامه با ما همراه باشید.
نسل پنجم
۱۹۹۳ – ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۷۳ – ۱۳۸۲)
داستان ورود تکنولوژیها به کشورهای مختلف، قصههای مختلفی دارد. شاید بتوان اوج تکنولوژی بازیهای ویدئویی در کشور ایران را در نسل پنجم مشاهده کرد. در روزگاری که هنوز بعضی از گیمرها درحال ور رفتن با آدابتور سگا و میکروی خود بودند یا اینکه سعی داشتند نیاز بازی کردن خود را با کامپیوترهای شخصی براورده کنند، ناگهان پدیدهای در شرق آسیا ظهور کرد که دنیای تمام بازیدوستان جهان را دگرگون کرد. این برای اولین بار بود که نام SONY را به غیر از تلویزیون و دستگاه پخش VHS بر روی یک کنسول بازی میدیدیم. جالب است بدانید اولین محصول سونی یعنی Playstation اولین و شاید تنها کنسولی بود که دارای تبلیغات تلویزیونی در ایران بود! همین نکته کافیست تا به عمق سلطنت این کنسول افسانهای در ایران آگاه شویم.
حتی کنسول ۶۴ بیتی و قدرتمند شرکت نینتدو یعنی Nintendo ۶۴ هم حریف غول سرگرمی سونی نشد و خداحافظی کنسولهای بازی با کارتریج نیز به صورت غریبانهای در بازارهای گیم شکل گرفت. همراه با با تکنولوژی درایو CD، پلیاستیشن تبدیل به کنسول بسیار موفقی در صنعت گیم شده بود. به دنبال به کارگیری درایو CD، سونی دست به ساخت بازیهای زیادی برای کنسول خود زد و در نهایت توانست با فروش ۱۰۳ میلیون واحد (تا انتهای سال ۲۰۰۷) با اختلاف زیاد لقب پرفروشترین کنسول نسل پنجم را به خود اختصاص دهد.
نسل پنجم و بازیهای فوقالعادهاش بدون در نظر گرفتن نوع پلتفرم و کنسولهای مختلف، در صنعت گیم و بازیهای ویدئویی مانند یک سونامی عمل کرد. سونامی که باعث دگرگون شدن بازار شد و توانست استانداردهای گیم را ارتقا دهد. یکی از دلایلی که نسل و بازیهایش در خاطرات ما هک شده است، جهش چندپلهای تکنولوژی و روشهای بازیسازی در این نسل بود. این نسل به قدری عالی عمل کرد که اکنون شاهد ساخت مجدد بعضی از کنسولهای آن در سالهای اخیر هستیم. هیچگاه نمیتوان منکر قدرت پردازش کنسولهای نسل پنجمی دیگر مانند سگاسترن و نینتندو ۶۴ شد، چه بسا آنها از لحاظ سختافزاری بالاتر از پلیاستیشن بودند. ولی در مجموع این کمپانی سونی بود که توانست با کنسول خود یعنی Playstation بازار گیم ایران را در نسل پنجم کنسولها فتح کند.
فرقی نداره که متولد کدوم دهه هستید، هر گیمری از نسل پنجم و پلی استیشن خاطره خودش رو داره. از روزی که بچههای محل صحبت از دستگاهی میکردن که دستههای بازیش شبیه فرمان هواپیما بود یا اینکه به جای کارتریج و فیلم، بازیهاش به دیسک و سی دی معروف بود. دستگاهی که لازم نبود مثل سگا صبح تا عصر پاش بشینی و بازی رو تا آخرش تموم کنی. میگفتن این دستگاه وسیلهای داره به اسم «مموری کارت» که میشه بازیها رو به اصطلاح «سیو» کرد. در یک کلام ما بودیم و یک دنیا جذابیت در کنسولهای نسل پنجمی!
سلطنت پلی استیشن در کلوپهای بازی و گیم سنترهای ایران بیشتر از کنسولهای دیگر حتی پلی استیشن ۲ بود. سگامسترهای قدیمی حالا جای خودشون رو به مدلهای جمع و جور پلیاستیشن شیریرنگ داده بودند و در دهه هفتاد به هر ویدئوکلوپی که سر میزدیم، دیوارهای آنجا با پوسترهای «تیکن ۳» و «کراش باندیکوت» پوشانده شده بود و حداقل یکی از تلویزیونها در حال پخش تصویر فوتبال ۹۸ معروف سونی بود که در ادامه مقاله بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
این بار قصد داریم تا طعم تابستان داغ را با خاطرههای داغتر از خودش برای شما زنده کنیم. تابستانهایی که برای خیلی از بچههای قدیم با چاشنی بازیهای ویدئویی شیرینتر شده بود. شما را نمیدونم، ولی من خیلی دلم هوس ظهرهایی را کرده که فارغ از درس و مدرسه جلوی تلویزیون ولوو میشدم و با صدای آرم سونی در انتظار یک جذابیت کامل از جنس بازیهای ویدئویی بودم. عصرهای بلند تابستان و همهمه بچهها در کلوپهای پایینشهر و هزار خاطره نوستالوژیک دیگر! بهتر است بیشتر از این ادامه ندهم و شما را به ادامه مقاله دعوت کنم.
Crash Bandicoot - ۱۹۹۶
هنگامی که همگان نینتندو را با «ماریو» میشناختند و «سونیک» به عنوان نماد سگا معرفی میشد، کمپانی سونی و کنسول پلیاستیشن به شدت وجود یک پرچمدار را حس میکردند. در واقع داستان شروع ساخت Crash Bandicoot از همین جا آغاز شد. سری بازیهای «کرش» در به حدی عالی عمل کردند که به جرات میتوان از این بازی به عنوان یکی از پلهای موفقیت سونی در نسل پنجم یاد کرد. سری بازیهای کرش باندیکوت در جزایر خیالی با نام «وومپا» جریان داشت؛ جایی که انسانها در کنار موجودات جهشیافته زندگی میکنند.
سبک اصلی این بازی سکوبازی بود که البته در نسخههای فرعی بعدی در سبکهای دیگر دنبال میشد. اولین بازی از مجموعه کراش به مواجه باندیکوت با خالق خودش یعنی «دکتر نئو کورتکس» و همچنین دستیارش «دکتر نیتروس بریو» میپرداخت و شما باید مانع از نابودی جهان به دست آنها میشدید. در نسخه دوم بازی بود که جمعآوری کریستالها شروع شد و قابلیتهای بیشتری به کرش اضافه شده بود.
نسخه سوم بازی تا به امروز از هر نظر یکی از بهترین بازیهای کرش به حساب میآید، جایی که «اوکا اوکا» (Uka Uka) با دکتر کورتکس متحد شده بود و چالشهای بیشتری را سد را شما قرار میدادند. جمعآوری الماسهای مختلف و سیبهای خوشطعم بازی یکی از المانهای ثابت مجموعه کرش بود.
Metal Slug - ۱۹۹۶
اگر از طرفداران بازیهایی مانند contra و یا Sunset Riders در نسل گذشته هستید، قطعا باید با خاطرات سری Metal Slug در نسل پنجم آشنا باشید. هنگامی ساختار بازیها در نسل پنجم دچار تغییر و تحول عظیم شده بود، عنوان متالاسلاگ با گیم پلی دوبعدی و منحصربه فرد خود توانسته بود تا سنتهای نسل گذشته بازیهای ویدئویی را زنده نگه دارد. کنترل بازی بسیار ساده بود. شما فقط باید به به مسیر خود ادامه دهید و شلیک کنید!
دقیقا راز ماندگاری بازیهایی مانند متالاسلاگ در همین فرمول ساده نهفته بود. شما محکوم بودید تنها به شلیک کردن و پرش کردن! از طرفی Metal Slug خوراک دونفره بازی کردن بود و همین ویژگی باعث شده بود که کلوپها جایگاه ویژهای داشته باشد. Metal Slug پر بود از محیطهایی شلوغ که با انفجارهای فانتزی و سیل عظیم دشمنان، تبدیل شده بود به یکی از بازیهای تقریبا سخت دوران خودش. گذر از آن محیطهای پرتنش و شلوغ و شکست دادن رئیسهای آخر هر مرحله که به صورت یک تانک یا هلیکوپتر غولپیکر بودند، حس یک پیروزی عجیبی به گیمرهای آن روزها میداد.
Driver - ۱۹۹۹
پیشتر گفتیم که نسل پنجم و بازیهای اون زمان از پیشگامان نوآوری در محتوای بازی و ساختار گیمپلی بودند. یکی از بازیهایی که در زمینه بسیار عالی عمل کرد و سکانسهای تماشایی آن در خاطر خیلی از گیمرها مانده است، سری بازی Driver بود که به عنوان یک بازی ریسینگ (Racing) و ماشینسواری به خوبی ظاهر شد. در بازی Driver برنده شدن هیچ ارتباطی به خط پایان نداشت و هدف تعقیب و گریزهایی بود که باید در زمان تعیینشدهای انجام میگرفت.
در ادامه موفقیتهای بازی درایور؛ در نسخه دوم، پیاده شدن راننده از ماشین و سرقت ماشینهای دیگر به جهان آزاد داخل بازی و ویراژ دادن با ماشینهای آمریکایی در داخل شهر اضافه شده بود. یکی از نکات جالب سری Driver مربوط به داستان آن میشد؛ تقریبا همه فکر میکردند که در طول بازی کنترل یک فرد سارق و خلافکار را به عهده دارند، ولی خب برخلاف انتظار شما باید بگم که شخصیت اصلی داستان یک مامور مخفی پلیس بود که باید به باند تبهکاران شهر نفوذ میکرد. مرحله ابتدایی نسخه اول بازی در پارکینگ که در اصل باید مجوز حضور در بازی را میگرفتید، هیچ گاه از خاطر هواداران Driver فراموش نخواهد شد.
Resident Evil - ۱۹۹۶
بعید به نظر میرسه که این روزها کسی رو بشه با فیلمها یا بازیهای زامبیمحور ترسوند؛ ولی برای نسل ما سری بازیهای کلاسیک Resident Evil مفهوم دیگری از ترس را به ارمغان آورده بود. به جرات میتوان گفت که آغاز سری رزیدنتاویل به همراه بازیهایی مانند «سایلنتهیل» و «پارازیت ایو» در نسل پنجم، شروع سبک ترس و بقای واقعی بودند. البته این موضوع در مورد سری رزیدنت اویل کمی جدیتر دنبال میشود.
زامبیهای آدمخوار فقط یکی از المانهایی بود که باعث القای ترس و وحشت میشد؛ محیطهای تاریک و زاویه دوربین به همراه موسیقی متن دلهرهآور از دیگر ویژگیهای این فرانچایز فوقالعاده بود. کم بودن مهمات و آیتمهای سلامتی در طوب بازی و همچنین محدود بودن سیو کردن، حس جدیدی از یک بازی ترسناک را به طرفداران القا کرده بود.
عمارت مخوف «اسپنسر» به همراه عنکبوتهای غولپیکر پشمالو و معماهای چالشی در رزیدنت اویل ۱، شهر ویرانشده راکونسیتی که مملو بود از زامبیها و آزمایشگاههای خطرناک در رزیدنتاویل ۲ و در نهایت مواجه شدن با یکی از ماندگارترین رئیسهای تاریخ بازیهای ویدئویی یعنی جناب «نمسیس» (Nemesis) در رزیدنتاویل ۳ تنها جزئی از خاطرات این عنوان محبوب است. طرفداران سری کلاسیک Resident Evil قطعا با ترس از صحنههای ویژه باز شدن دربها و بالا رفتن از پلهها، جمله معروف «You Are Dead» را به خاطر میآورند.
Tomb Raider - ۱۹۹۶
سال ۱۹۹۶ را باید سال به سلطنت رسیدن یکی از ملکههای بازیهای ویدئویی یعنی «لارا کرافت» افسانهای به تاریخ صنعت گیم دانست. بازی تحسینشده Tomb Raider در کنسول پلیاستیشن و رایانههای شخصی عملکرد بسیار خوبی را از خود به جا گذاشت و زمینهساز ساخت نسخههای بعدی و حتی درخشش در نسلهای بعدی بازیهای ویدئویی شد. مکانیزم بازی کمی با دیگر عنوانهای اکشن دیگر فرق داشت و بیشتر به جستوجو برای پیدا کردن اشیا عتیقه باستانی و مدارک مختلف پرداخته میشد. فضای سه بعدی و سوم شخص و مبارزه با حیوانات وحشی و دشمنان مختلف از نقاط قوی این سری کلاسیک به حساب میآمد.
در تامبرایدر سلاح حرف اول و آخر را نمیزد و برای طی کردن مراحل نیاز به مهارتهای زیادی مانند بالا رفتن از مکانهای مختلف و پنهانکاری لازم بود. همیشه از سری Tomb Raider از سال ۱۹۹۶ تا به امروز به عنوان یک بازی معمایی یاد میشود و هرجایی که صحبت از معماهای مصر باستان و گنجینههای پنهان آسیای شرق باشد، حتما نامی از لارا کرافت هم میدرخشد. قطعا مبارزه با دایناسورهای معروف سری کلاسیک تامب رایدر به عنوان یکی از رئیسهای قدرتمند بازی هنوز در خاطر هواداران این بازی زیبا به جا مانده است.
Tekken - ۱۹۹۴
در اواسط دهه هفتاد بود که خیلی از دارندگان پلیاستیشن، به داشتن سری بازیهای Tekken در نسل پنجم و کنسول خودشان افتخار میکردند. هیچگاه فراموش نمیکنم روزهایی رو که مادرم نصیحتم میکرد و میگفت: «بس کن این بازی بزنبزن رو!». حتما به خاطر دارین که سبک Fighting در ایران جای خودش رو به اصطلاح «بزنبزن» داده بود. در کنار عناوینی همچون Mortal Kombat و Street Fighter، سری بازیهای تیکن جای خودش را به خوبی در میان گیمرها پیدا کرده بود.
بعید بود که به کلوپهای بازی سر بزنید و آثاری از Tekken در آنجا نباشد. نسخه اول این مجموعه به عالت فراگیر نبودن پلیاستیشن در ایران آنچنان شناخته شده نبود. از نسخه دوم بود که کمکم بچههای محل با ضربههای هولناک «پال فینیکس» آشنا شده بودند و بین همه بازیبازها صحبت از «نینا ویلیامز» و رئیس سرسخت بازی یعنی «هیهاچی میشیما» بود. نسخه سوم این بازی رو شاید بشه بهترین تیکن در دروان پلیاستیشن نامید. گیمپلی روان و پرداختن به جزئیات شخصیتها، از نقاط قوت این مجموعه به حساب میآمد.
نکتهای که بیشتر طرفداران تیکن در آن زمان از آن غافل بودند، خط داستانی بازی بود که برخلاف تصور بسیار خوب کار شده بود. خیلی از شما از حقایق خاندان «میشیما» و داستان تورنمتهای تیکن بیخبر بودید، اما ویدئوهایی که در پایان پیروزی در تورنمت و شکست رئیس آخر بازی نمایش داده میشد، لحظاتی بود که به قول خودمان داستان اون شخصیت رو فاش میکرد! کشته شدن «جین کازاما» به دست پدربزرگاش یکی از همین سکانسهای ماندگار بازی Tekken۳ بود.
Medal Of Honor - ۱۹۹۹
چه کسی است که بتواند خاطرات شیرین Medal Of Honor را در نسل پنجم انکار کند؟ اعتراف میکنم اطلاعاتی که در سری بازیهای مدال افتخار از جنگ جهانی دوم بدست آوردم، بیشتر از مطالبی بود که در کتابهای درسی به آن پرداخته شده بود! همه چیز در Medal Of Honor فراهم بود تا تجربه یک بازی درجه بالای خوب را رقم بزند. اوج صحنهسازی رویدادهای جنگ، موسیقیهای حماسی و مرور پیروزیهای متفقین و تسلیحات نظامی نازیها از جمله مواردی بود که بازی مدال افتخار رو به اوج رسانده بود.
طراحی واقعگرانه سلاحها و سربازهای هر منطقه و دشمنان در طول بازی کاملا بینقص انجام شده بود. اگر یک بار Medal Of Honor را تجربه کرده باشید حتما شیوه عوض کردن سلاح و عکسالعمل جالب سربازها به نارنجکها بسیار دیدنی بود. پرداختن به موضوع جنگجهانی دوم و اتفاقات مهم آن، یکی از اهرمهای موفقیت سری مدالافتخار بود. تمام این موفقیتها در نسخه دوم بازی تکرار شد و اینبار شما در نقش یکی از زنان مقاوم فرانسوی وارد عمل میشدید.
همچنین بخش دو نفره بازی نیز با قابلیت تقسیم صفحه توانسته بود تجربه بازی بین دو گیمر را رقم بزند. درو کردن دشمنان پرتعداد با تیربارهای مرگبار، از لحظات فراموشنشدنی بازی مدال افتخار بود.
Twisted Metal - ۱۹۹۵
وقتی برای اولین بار Twisted Metal رو بازی کردم، دلم میخواست ماشین بابام موشک و مسلسل داشت تا بتونم ذوق از تجربه واقعی «ماشین جنگی» رو حس کنم! هنوز نمیدونم چرا بچهها اینقدر برای داشتن بازی به اصطلاح ماشینجنگی ذوق داشتند. قرار نیست که فقط برای برنده شدن در یک رقابت Racing از خط پایان عبور کرد؛ گاهی هم میشه با له کردن و منفجر کردن ماشینهای دیگه پیروز بشید.
قطعا شما هم اگر سری Twisted Metal را تجربه کرده باشید، متوجه حرفهای من خواهید شد! اگر یک نگاه به کاور بازی بیاندازید، به محیط دیوانهوار بازی پی خواهید برد. یک میدان مبارزه و شما و چندین ماشین جنگافزار دیگر که هر کدام با کلاس مخصوص خودشان آماده پذیرایی از شما بودند. از لودر و تانک گرفته تا لیموزین و ماشین بستنیفروشی! حتی در چهره رانندگان هم میشد دیوانگی را حدس زد. مناطق مبارزه در تمام نقاط جهان در نظر گرفته شده بود و در حقیقت جهان زیر چرخهای این ماشینهای جنگی نابود میشد.
سری بازی Twisted Metal یکی از بازیهایی بود که حتما باید برای تجربه کردنش یک پلیاستیشن ناقابل داشت. سونی توانسته بود این بازی رو یکی از پرچمدارهای بیرقیب خود قرار دهد. این بازی در چهارنسخه عرضه شد که همه نسخههای آن نمرههای خوبی را از منتقدان دریافت کردند. آیا شما هم ماشین معروف Axel با آن دو چرخ بزرگ را به خاطر دارید؟
Syphon Filter - ۱۹۹۹
از پرچمداران خاطرهانگیز نسل پنجم و پلیاستیشن میتوان به سری Syphon Filter اشاره کرد. شاید بتوان سری کلاسیک این بازی را یکی از عناوین فوقالعاده سبک مخفیکاری در کنار متالگیر سالید معرفی کرد. دوربین سومشخص بازی و سلاحهای پرتعداد بازی به همراه اکشنهای بینظیر مانند حرکات مخفیانه، توانسته بود یک بازی کاملا جدید با خط داستانی عالی ارائه دهد. هسته اصلی بازی Syphon Filter ار عنصر داستان تشکیل میداد.
داستان یک سلاح میکروبی مخرب که قرار بود در سرتاسر جهان پراکنده شود و شما در نقش «گیب لوگان» به همراه «لیان سینگ» و سایر همکارانتان به مقابله با این تهاجم جهانی بپردازید. لوکیشنهای و ماموریتهای بازی دارای خلاقیت زیادی بود. از مناطق مخروبه افغانستان گرفته تا سرمای مسکو در روسیه و حتی محوطه کاخ سفید آمریکا از لوکیشنهای معروف بازی Syphon Filter بود. روند مخفیکاری در بیشتر ماموریتهای بازی دیده میشد.
حمله مخفیانه از پشت به دشمنان، خنثی کردن بمبها و از کار انداختن سیستم امنیتی در حالی که در همه این ماموریتها باید در زمان کوتاه شکل میگرفت. همچنین در نسخه دوم و سوم این بازی شاهد بخش دونفره نیز بودیم که مبارزه اصلی میان شما و دوستانتان شکل میگرفت.
Crash Team Racing – ۱۹۹۹
راستش قصد نداشتم که از یک فرانچایز دو بار در مقاله نام ببرم، ولی خب به نظرم Crash Team Racing یا همان «کراش ماشینی» مشهور، آنقدر در ایران محبوب بود که نمیتوان این بازی فوقالعاده را در این لیست قرار نداد. بازی کرش تیم ریسینگ عنوانی بود با شباهتهای بسیار به بازی «سوپر ماریوکارت» (Super Mario Kart)، یک بازی ماشینی که بر روی کنسول نینتندو ۶۴ بسیار عالی عمل کرد و شرکت سونی نیز قصد داشت تا عنوانی را با استانداردهای این بازی خلق کند.
در واقع Crash Team Racing یک بازی کارتینگی بود که شما میتوانستند از بین شخصیتهای این مجموعه، یکی را انتخاب و در مسابقه شرکت کنید. حمله کردن به سایر رقبا شانس اصلی پیروزی در این بازی بود. این نسخه از بازی کراش تا حد زیادی حس رقابت رو میان مخاطبان آن دوره ایجاد کرده بود. از رقابت بر سر قرض گرفتن این بازی از دوستها و همکلاسیها گرفته تا رقابت بر سر اینکه چه کسی مسابقات را در زمان کمتری به پایان میرساند. اگر فقط یک بار هم حالت چندنفره بازی کرش تیم ریسینگ را تجربه کرده باشید، لذت رقابت یک بازی مسابقهای را از خاطر نخواهید برد.
Metal Gear Solid – ۱۹۹۸
در ابتدای مقاله به این موضوع اشاره کردیم که کنسول پلیاستیشن یکی از بهترین پلتفرمهای زمان خودش برای ساخت محیطهای سهبعدی در بازیها آن دوران بود. معمولا این فرانچایز محبوب را در سرتاسر جهان به عنوان پدر سبک «مخفیکاری» در میان بازیهای ویدئویی میشناسند. یکی از موفقترین بازیهایی که توانست از این ویژگی به خوبی استفاده کند و به محبوبیت بالایی دست پیدا کند، بازی Metal Gear Solid بود که برای رایانههای شخصی و پلیاستیشن عرضه شد.
حال و هوای «متال گیر سالید» با همه بازیهای همنسل خودش فرق داشت؛ شیوه مخفیکاری و هوش مصنوعی فوقالعاده استفاده شده در بازی حیرتانگیز بود. وجود صحنههای سینمایی چشمنواز و گیمپلی جدید و نوآورانه باعث شده بود تا خیلی از طرفداران این بازی در آن زمان بدون هیچ توجهی به داستان غنی و تحسینشده آن، از روند بازی و حتی تجربه دوباره آن لذت ببرند.
داستان درخواست ۱ بیلیون دلار پول نقد توسط «سالید اسنیک» و بقایای جسد «بیگ باس» فقید! اگر از طرفداران قدیمی این بازی هستید و هنوز بازیهای مخفیکاری را دنبال میکنید، قطعا باید با المانهای استفاده شده Metal Gear Solid در بازیهای ژانر مخفیکاری امروزی مواجه شده باشید.
Harvest Moon – ۱۹۹۸
فصل برداشت محصول، مزرعه دار زبل و کشاورز کوچک! اگر با خواندن این نامها خاطرات کودکی و نوجوانی شما زنده شد، خوشحال باشید که شما موفق به تجربه کردن یکی از بهترین عناوین شبیهسازی نسل پنجم شدهاید. بزرگی دنیای Harvest Moon به قدری بود که کمتر پیش میآمد با تجربه این بازی برای مدت زمان طولانی به سراغ بازی دیگر بروید. داستان شخصیت اصلی بازیهای هاروست مون به صورتهای مختلفی روایت میشد، اما کشاورزی، دامداری، کار در معدن، مراقبت از حیوانات پرداخته و در آخر ازدواج و صاحب فرزند شدن از پای ثابت اهداف این بازی بود.
هدف اصلی در بسیاری از عنوانهای این سری، نجات روستا، نجات مزرعهی پدربزرگ از متروک شدن یا پیشرفت مزرعه و دستیابی به اهداف پدر شخصیت اصلی بود. Harvest Moon یک بازی معمولی سرگرمکننده معمولی نبود، یک اثر هنری فوقالعاده با استانداردهای کاملا ژاپنی و پر از فرهنگ آسیای شرقی. این عنوان زیبا یکی از بازیهایی بود که خانوادهها برای بلند کردن بچههاشون از پای بازی کمتر مقاومت میکردن؛ نه خبری از کشت و کشتار بود و نه صداها و موسیقیهای خشن! پرورش یک مزرعه فانتزی و ترس از ورشکست شدن مجازی؛ به نوع خودش برای پدر و مادرهای گیمرها هم جالب بود.
International Superstar Soccer ۹۸ – ۱۹۹۸
طبق روال گذاشته در مقالههای برترین و خاطرهانگیزترین بازیهای کنسولهای ویدئویی، اینبار هم قصد داریم تا حسن ختام این قسمت از مقاله را با یکی از خاطرهانگیزترین و بهیادماندنیترین بازیها در نسل پنجم به پایان برسانیم. یکی از فرانچایزهای بازی فوتبال در ایران، یعنی International Superstar Soccer. فوتبال ۹۸ یا فوتبال ژاپنی، فرقی ندارد به چه اسمی صدایش کنی؛ وقتی حرف از فوتبال و پلیاستیشن میشود ناگهان همه خاطره موسیقی متن منوی اصلی بازی را به یاد میآورند.
در سالی که رقابتهای جام جهانی ۹۸ با قهرمانی فرانسه به پایان رسید، شرکت کونامی دست به ساخت عنوانی زد که تا همین سال جاری تبدیل به یکی از بهترین بازیهای ورزشی در جهان شد. در واقع این بازی را باید به عنوان اجداد بازی PES معرفی کرد. ISS با مکانیزمها و یک گیمپلی متفاوت نسبت به رقیباش یعنی FIFA کار خود را آغاز کرد. هنوز نمیدانم چه سری در این بازی نهفته بود که آنقدر میان ایرانیها محبوبیت داشت. همچنین در منطقه ژاپن این بازی با نام Winning Eleven منتشر شد و برخی ISS را با این نام میشناسند.
بخش مستر لیگ به یکی از شناخته شدهترین و اصلیترین ویژگیهای این سری تبدیل شده بود. در بخش مستر لیگ، شما کنترل تیمی از بازیکنان ضعیف ار به دست میگرفتید و باید بازیهای خوب و خرید بازیکنان مطرح، تیم خود را به موفقیت و رساندن به دستههای بالاتر میرساندید. دوران فوتبال ژاپنی در کلوپهای بازی هیچگاه فراموش نخواهد شد. حتی زمانی که پای پلیاستیشن ۲ و رایانههای شبکهای به کلوپهای بازی باز شده بود، گیمرهایی بودند که در یک گوشه از کلوپ و پشت یک تلویزیون ۱۴ اینچ سرگرم فوتبال ۹۸ بودند.
اگر از طرفداران قدیمی ISS هستید قطعا باید تیم نیجریه با بازیکنای «اسپید ۹» (Speed۹) یا دفاع مستحکم ایتالیا با «مالدینی و کاستاکورتا» و چهرههای ضایع بازیکنان تیم ملی ایران را به خاطر داشته باشید.
یکی دیگر از قسمتهای برترین و خاطرهانگیزترین بازیهای کنسولهای ویدئویی به پایان رسید و با مرور خاطرات دوران کودکیتان در خدمت شما بودیم. مانند قسمتهای قبل، نامهای زیادی بودند که با عنوان کردن آنها شاید خاطراتی زیاد دیگری برای شما زنده میشد. عناوینی مانند PepsiMan یا گرن توریسمو (Gran Turismo) که خاطرات زیادی را با خود به همراه دارند. خوشحال میشویم که شما هم نظرات و خاطرات خود در نسل پنجم را با ما در میان بگذارید.