علوم شناختی؛ دانشی برای خودشناسی که ضرورت شناخت آن سن و جنس نمی‌شناسد

به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، جمله «علم بهتر است یا ثروت»، یک جمله نوستالژی در انشاهای دهه شصت و هفتاد بوده که هر فردی به فراخور حال خود پاسخی به آن داده است، اما آنان که در پاسخ خود گفتند علم بهتر است زیرا از علم می‌توان به ثروت هم دست یافت این روزها این موضوع را به عینه و به صورت عملی در امور دانش‌بنیان مشاهده می‌کنند.

هرچه علوم در جهان بیشتر گسترش می‌یابد، امکانات رفاهی مردم نیز بیشتر می‌شود زیرا علم وارد زندگی مردم شده و به اندازه‌ای کاربردی شده است که مردم می‌توانند دانش دانشمندان را به وضوح در زندگی خود لمس کنند و این مساله برای دانشمندانی که علوم مختلف را ارائه می‌کنند، نیز مفید است.

در میان تمام علوم، رشته‌ای با عنوان علوم شناختی معرفی شده است که شاید بتوان گفت در تمام علوم دیگر جا دارد چرا که یک دانش میان رشته‌ای است و در هر رشته‌ای می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

علوم شناختی به دانش‌های شناخت ذهن مرتبط می‌شود که از طریق آن پژوهشگران به تحقیقاتی درباره ذهن و مغز می‌پردازند و ماهیت فعالیت‌های ذهنی مانند تفکر را تحلیل می‌کنند، این دانش می‌تواند در زمینه رشته‌های مختلف مانند روان‌شناسی، فلسفه ذهن، عصب‌شناسی، زبان‌شناسی، انسان‌شناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی باشد.

با توجه به پیچیدگی‌های علوم شناختی بر آن شدیم تا درباره این رشته و کاربردهای آن در زندگی مردم با محققان این حوزه گفت‌وگو کنیم.

بهنام سور محقق علوم شناختی، این دانش را دانشی موثر در خودشناسی می‌داند؛ با وی در این زمینه گفت‌وگویی داشته‌ایم که در زیر می‌خوانید.

* علوم شناختی؛ یک دانش بین‌رشته‌ای 

فارس: به عنوان شروع صحبت‌تان ابتدا تعریفی از علوم شناختی ارائه دهید تا بدانیم به طور کلی کدام دانش را علوم شناختی می‌نامیم؟

سور: در واقع علوم شناختی یک دانش بین رشته‌ای است، یعنی رشته‌های مختلف مانند روانشناسی، فلسفه، علوم اعصاب، هوش مصنوعی و رشته‌های دیگر در کنار هم مغز و ذهن انسان را بررسی می‌کنند و عملکرد آنها را مورد تحلیل و پژوهش قرار می‌دهند که هر کدام از این رشته‌ها دیدگاه خاصی نسبت به مغز دارد و عملکرد مغز و سیستم عصبی را از طریقی مورد توجه قرار می‌دهد، به طور مثال رشته علوم اعصاب مغز انسان که متشکل از میلیاردها سلول عصبی است به گونه‌ای مورد بررسی قرار می‌دهد که ارتباط میان سلول‌های عصبی مشخص می‌شود و به این شکل افکار و رفتار ما را مورد بررسی قرار می‌دهد.

علم روانشناسی مغز را روانکاوی می‌کند و رفتارهای ما را تحلیل می‌کند، رشته هوش مصنوعی با دیدگاه جدیدتر با توجه به دانشی که از رشته‌های مختلف به دست آمده است، سیستم عصبی ما را مدلسازی می‌کند و سعی دارد کامپیوتری بسازد که بتواند مانند انسان تحلیل کند، رشته فلسفه همواره سؤالاتی را پیش روی افراد قرار می‌دهد که از این طریق دانشمندان ترغیب می‌شوند تا به دنبال حل این پرسش‌ها باشند.

به طور کلی علوم شناختی یک دانش بین رشته‌ای است که تمام رشته‌ها در کنار یکدیگر مغز و ذهن انسان را تحلیل می‌کنند و سعی می‌کنند سؤالاتی که درباره رفتارهای انسان‌ها وجود دارد، را پاسخ دهند.

* مزیت علوم شناختی نسبت به علوم دیگر چیست؟

فارس: بنابراین می‌توان گفت علوم شناختی به تمام رشته‌ها مرتبط است و در هر رشته‌ای می‌توانیم شاخه‌ای از علوم شناختی داشته‌ باشیم؟

سور: مزیت علوم شناختی همین است که می‌تواند به تمام دانش‌ها مرتبط باشد.

ستاد توسعه علوم و فناوری‌های شناختی در چند سال اخیر طرحی را با عنوان طرح «سفیران مدارس» اجرایی کرده که دانشجویان رشته علوم شناختی به مدارس می‌روند و درباره این دانش به دانش‌آموزان توضیحاتی را ارائه می‌دهند، از طریق این طرح 10 هزار دانش‌آموز آموزش دیدند و مهمترین مسئله‌ای که به آنها گفته می‌شود این است که در هر رشته‌ای که هستند می‌توانند با علوم شناختی در ارتباط باشند.

به طور مثال دانش‌آموزان رشته ریاضی در آینده می‌توانند وارد رشته هوش مصنوعی شده و از این طریق با علوم شناختی در ارتباط باشند، دانش‌آموزان علوم انسانی از طریق رشته‌های زبان‌شناسی، روانشناسی و فلسفه و دانش‌آموزان رشته تجربی از طریق رشته علوم اعصاب می‌توانند با علوم شناختی ارتباط برقرار کنند و به هر صورت که با کارکردهای مغز در ارتباط باشند یعنی در رشته علوم شناختی فعالیت می‌کنند.

* علوم شناختی و ارتباط آن با خودشناسی

فارس: با این وجود آیا در یک کلمه می‌توان گفت علوم شناختی همان دانش شناخت مغز است؟

سور: انجمن جهانی علوم اعصاب در شعاری می‌گوید «مغزت را بشناس تا خودت را بشناسی» و بر اساس این شعار هر یک از انسان‌ها برای اینکه در رشته تخصصی خودشان پیشرفت کنند باید با مغزشان آشنا شوند.

فارس: بنابراین می‌توان گفت علوم شناختی، دانش خودشناسی هم هست؟

سور: در واقع همین‌طور است، تجربه نشان داده افرادی که با مغز خود آشناتر هستند بهتر می‌توانند در کارهایشان پیشرفت کنند و عملکرد بهتری در کار خود دارند، به طور میانگین می‌توانیم بگوییم افرادی که به سلامت مغزشان اهمیت می‌دهند مثلا خواب‌شان روی فرم است و تغذیه مناسبی دارند عملکرد بهتری از نظر کاری و رفتاری هم دارند و افراد با هوش و موفقی هستند.

علم شناختی رشته‌ای است که سعی کرده تمام دانشمندان مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد تا دیدگاه جامع‌تری نسبت به مغز داشته باشند. بسیاری از رشته‌هایی که پیشرفت کرده‌اند با توجه به دانش علوم شناختی کامپیوترهایی ساخته‌اند که مانند مغز انسان عمل می‌کنند و از این طریق به پیشرفت رسیده‌اند؛ چرا که مغز انسان یک ارگان انعطاف‌پذیر است و به طور دائم تغییرات دارد.

دانشمندان تغییرات مغز را بررسی کردند و نرم‌افزارهایی را شبیه‌سازی کردند و توانستند عملکرد خیره کننده‌ای در تحلیل‌ها به خصوص در مورد تحلیل‌هایی مثل بازی فکری داشته‌ باشند زیرا بر اساس سیستم عصبی انسان ساخته شده‌اند، این مسئله نشان می‌دهد هر چه بیشتراز علوم شناختی در دانش مختلف استفاده شود، نتایج بهتری رقم می‌زند.

* علوم شناختی در ایران

فارس: علوم شناختی در ایران چه جایگاهی دارد؟

سور: علوم شناختی در ایران هم به عنوان یک رشته تعریف شده و علاقمندان می‌توانند در این رشته ادامه تحصیل عالیه داشته باشند، اما همان‌طور که گفتم از طرق بسیاری می‌توان در علوم شناختی پژوهش کرد، یعنی در رشته‌های مختلف می‌توان تحقیقاتی در زمینه علوم شناختی انجام داد.

فارس: در این زمینه چه مثال‌هایی داریم؟

سور: حتی در رشته زبان شناسی شاخه‌ای با عنوان زبان شناختی وجود دارد که به علوم شناختی برمی‌گردد.

فعالیت‌های مغز ما باعث می‌شود اتفاقاتی رخ دهد، به طور مثال در حافظه یا تصمیم‌گیری مسائلی پیش می‌آید که تحلیل این مسائل به علوم شناختی برمی‌گردد.

به طور مثال مشاوره برای دانش‌آموزان یا بحث‌های آموزشی به فعالیت‌های مغز برمی‌گردد که این همان شاخه علوم شناختی است.

  یکی از دانشمندان خارجی عنوان کرده بود که معلمان با نحوه کارکرد موتور خودروی خود بیشتر از نحوه کارکرد مغز دانش‌آموزان آشنا هستند و همین مساله سبب ایجاد بروز مشکلاتی در دانش‌آموزان می‌شود

معلمانی که با علوم اعصاب آشنا هستند و سیستم عملکرد مغز را بهتر می‌شناسند می‌توانند موفق‌تر باشند و این همان نتایج علوم شناختی است. 

فارس: ایران در این حوزه چقدر پیشرفت کرده است؟

سور: پیشرفت ما در حوزه علوم شناختی با توجه به زمانی که این دانش وارد کشور شده، واقعا خوب بوده است، سال 2011 ستاد علوم  فناوری‌های شناختی راه اندازی شد که در این 8 سال پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشتیم اما این پیشرفت به هیچ عنوان کافی نیست، به طور مثال اگر تحقیقات دانشمندان کشورهای دیگر و تاثیرات آن در مسائل مختلف کشورشان را با خودمان مقایسه کنیم، پیشروتر از ما هستند اما در ایران نیز کارهای بزرگی در حال انجام است و متخصصان و مسؤولان حوزه علوم شناختی سعی کردند عموم را نسبت به مغزشان آگاه کنند که به نظرم این موضوع کار ارزنده‌ای است.

المپیادهایی هم در این رابطه برگزار شده است که در سال‌های ابتدای کار المپیادها تعداد شرکت‌کنندگان بسیار کم بود اما به مرور تعداد افزایش یافت که این مساله نیز نشان از شناخت و آگاهی‌ها نسبت به این دانش دارد.

همچنین آزمایشگاه ملی نقشه‌برداری مغز در کشور تاسیس شده که نقش زیادی در پیشبرد این علم داشته است.

البته در حیطه پژوهشی هنوز جای کار داریم، از طرفی کارهای تحقیقاتی و پژوهشی نیاز به حمایت مالی دارد که این مساله یکی از نقاط ضعف ایران در تحقیقات است که حمایت مالی صورت نمی‌گیرد در حالیکه برخی کارهای پژوهشی واقعا هزینه بالایی دارد.

ما با کشورهای دیگر نیز در حوزه علوم شناختی مذاکراتی داشته‌ایم و همکاری‌های خوبی صورت گرفته است اما همه این‌ها هم کافی نیست و برای شکل‌گیری فرایند و دستیابی به نتیجه نیاز به زمان بیشتری داریم.

فارس: به نظر شما روند پیشرفت‌مان به گونه‌ای بوده که به پیشرفت در آینده امید داشته باشیم؟

سور: قطعا جواب این سوال بله است، زیرا علاقه دانشجویان به این حوزه روز به روز در حال بیشتر شدن است، حتی دانشجویان پزشکی در سال‌های اخیر استقبال زیادی نسبت به رشته‌های اعصاب و نورولوژی داشته‌اند و این مسئله نشان‌دهنده علاقه عموم جامعه به علوم شناختی است که این مسأله نویدبخش یک آینده روشن برای رشته علوم شناختی است.

فارس: به نظر شما رسانه‌ها در زمینه پیشرفت علوم شناختی چه کارهایی می‌توانند انجام دهند؟

سور: رسانه‌ها در این حوزه تا حدودی کارهای درخوری انجام داده‌اند و شبکه‌های تلویزیونی چندین برنامه در این حیطه داشته‌اند اما این کار باید به صورت مداوم انجام شود و معطوف به زمان‌های خاص مانند هفته آگاهی از مغز نباشد، مردم باید به طور مداوم از مغز خود آگاهی داشته باشند و این مسأله وظیفه سنگینی را بر دوش رسانه‌ها قرار می‌دهد.

* علوم شناختی در زندگی مردم چه جایگاهی دارد؟

فارس: با توجه به صحبت‌های شما اینگونه برداشت شد که علوم شناختی در زندگی مردم نیز نقش ملموسی دارد، این مساله درست است؟

سور: بله، عرض کردم که وقتی ما با مغز و فعالیت‌های آن بیشتر آشنا شویم در عملکرد و رفتارهای ما موثر است، به طور مثال ما می‌توانیم از طریق دانش شناختی حافظه قوی‌تری داشته باشیم، مباحث مربوط به احساسات و نحوه کنترل احساسات‌مان نیز به علوم شناختی برمی‌گردد، خواب نیز مرتبط با یکی از عملکردهای مغز است و علوم شناختی ما را با این عملکردها آشنا می‌کند.

 آگاهی افراد از  عملکرد مغز و ذهن باعث می‌شود مردم کارهایی که باید برای دیرتر مبتلا شدن به بیماری‌ها انجام دهند، را بدانند و این اطلاع سبب کاهش یا تاخیر در بروز برخی بیماری‌ها می‌شود  

علوم شناختی به ما می‌گوید که در هر کدام از این موارد کدام یک از بخش‌های مغز درگیر است، مثلا در زمینه تصمیم‌گیری یا احساسات به چه صورت می‌توانیم عمل کنیم تا موفق‌تر باشیم.

* نوجوانان و علوم شناختی

به طور مثال نوجوانان ما تصمیم‌گیری‌هایی را انجام می‌دهند که ممکن است اشتباه باشد، این مساله به این دلیل است که بخش تصمیم‌گیری در مغز در نوجوانی هنوز به تکامل نرسیده است و علوم شناختی به ما می‌گوید که ما در این سن باید بیشتر به نوجوانان‌مان کمک کنیم.

برخی دانش‌آموزان ممکن است به دلایل اختلالاتی که وجود دارد، در همان سال‌های اولیه تحصیل نتوانند خواندن و نوشتن را به خوبی یاد بگیرند، اگر این اختلالات سریع‌تر تشخیص داده شود کمک شایانی برای این دانش‌آموزان است و تمام این‌ها نتایج علوم شناختی است که اگر معلمان با علوم شناختی آشنا باشند می‌توانند این اختلالات را زودتر تشخیص دهند.

* سالمندان هم علوم شناختی بدانند

با توجه به افزایش استفاده از ابزار دیجیتالی در زندگی افراد، بیماری‌های عصبی مانند آلزایمر یا پارکینسون نیز بیشتر می‌شود که آگاهی فرد از مغز باعث می‌شود این بیماری‌ها کمتر شود.

فارس: چگونه؟

سور: با آگاهی بیشتر نسبت به عملکرد مغز و ذهن، مردم می‌توانند بدانند چه کنند تا به برخی بیماری‌ها دیرتر مبتلا شوند یا مبتلا نشوند به طور مثال می‌توانند بدانند چه کار کنند تا دیرتر آلزایمر بگیرند یعنی با شناخت بیشتر نسبت به عملکرد مغز ما می‌توانیم سرعت ابتلا به آلزایمر یا بیماری‌های دیگر را با شناخت از مغز کمتر کنیم و این مسأله نشان دهنده نقش علوم شناختی در زندگی مردم است.

انتهای پیام/