طنز مکتوب مغلوب فضای مجازی نمی‌شود

به گزارش مشرق، امید مهدی‌نژاد بیش از یکسال است که در صفحه آخر روزنامه جام جم ، ستون طنز «مقطع حساس کنونی» را می‌نویسد. شما را نمی‌دانم، اما من یکی از خوانندگان همیشگی این ستون هستم. یک بار قبل از بستن صفحه، نوشته امید مهدی‌نژاد را می‌خوانم، یکبار بعد از این که صفحه را بستم، می‌خوانم که مشکلی پیش نیامده باشد و یکبار هم فردا که روزنامه منتشر شد. راستش آنقدر در این سه بار خواندن از قلم و زاویه دید مهدی‌نژاد به قضایا لذت می‌برم که آنچه نوشته برایم تکراری نمی‌شود. بعضی وقتها خودم را جای او می‌گذارم، آیا من نیز می‌توانم مثل او جوری بنویسم که هم حرفم را گفته باشم هم خواننده و طرفدار زیادی داشته باشم ، هم خسته کننده نشوم و ... راستش را بخواهید وقتی با خودم صادق هستم به این نتیجه می‌رسم، من نمی‌توانم مثل مهدی‌نژاد بنویسم،‌ او شیرین می‌نویسد و خلاقانه.روی بخش خلاقانه‌اش تاکید می‌کنم چون می‌دانم او برای نوشتن ستون مقطع حساس کنونی چقدر خلاقانه عمل می‌کند.خلاقیت به خیلی چیزها بستگی دارد که یکی از آنها استعداد و است و دیگری تمرین زیاد و دیگری علاقه به کاری که انجام می‌دهی. آنهایی که با امید مهدی‌نژاد از نزدیک آشنایند و با او نشست و برخاست دارند، می‌گویند خودش مثل قلمش آدم شیرینی است. میان حرف‌ها و صحبت‌هایش از کلمات و واژه‌هایی استفاده می‌کند که آدم‌های معمولی نمی‌توانند چنین موقعیت‌هایی به وجود بیاورند.همین‌ها از صداقت و روراستی مهدی‌نژاد هم می‌گویند.همه این‌ها را نوشتم، این را هم بگویم که من مهدی نژاد را از نزدیک دیده‌ام اما با هم رفاقت و دوستی نداریم و حتی رو در رو هم‌صحبت نشده‌ایم.چند باری در فضای چت بنا به مقتضیات کار با او هم‌صحبت شده‌ام.یکی، دو باری باز هم بنا به مقتضیات کار با او به اصطلاح درد دل هم کرده‌ام.به صداقتش شهادت می‌دهم و این که اهل دو رویی و ریا و خودنمایی و به‌قول خودش «شوآف» نیست.

به همه این‌ها اضافه کنم که خوش قول است.مطبوعات و فضای روزنامه را می‌شناسد و می‌داند باید مطلبش را برساند حتی اگر در بیمارستان باشد و گیر دوا و درمان یکی از نزدیکانش. چند روز قبل جمعی از طنزنویسان با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند، مهدی‌نژاد هم در این دیدار حضور داشت.قبل از این در دیدار شعرا با رهبر معظم انقلاب که ماه رمضان برگزار شد هم حضور داشت و در آن محفل آیت‌الله خامنه‌ای از طنزهای مهدی‌نژاد تعریف کرده و گفته بودند طنزهای شما را می‌خوانم و دنبال می‌کنم.مهدی نژاد در روزنامه‌های جام جم و صبح نو ستون دارد و رهبر معظم انقلاب آنها را می‌خوانند. اما در این دیدار اخیر، ایشان را به «طنزنویس صاحب‌سبک» متصف کرده‌اند. با مهدی نژاد هم‌صحبت شدم تا هم درباره دیدار طنزنویسان با رهبر معظم انقلاب برایمان بگوید و هم درباره طنز امروز.در این مراسم، رهبر معظم انقلاب به مهمانان انگشتری هم هدیه داده‌ بودند که مهدی نژاد عکس آن را در توییتر منتشر کرد، هر چند اهل «شوآف» نیست اما گویا از این یکی نمی‌شد، چشمپوشی کرد.این دیدار به همت دفتر طنز حوزه هنری به سرانجام رسیده و طنزپردازان حوزه‌های مختلف که در این مراسم حضور داشتند را نیز این دفتر انتخاب کرده بود.این اولین دیدار طنزنویسان با رهبر معظم انقلاب بود.

به نظرتان چه عواملی باعث شد تا دیدار طنزپردازان با رهبر انقلاب ترتیب داده شود؟
گویا مدت‌ها بود که قرار بود این دیدار انجام شود تا اینکه هفته گذشته به سرانجام رسید.در این مراسم آقای شکیبا جمله جالبی گفت که به نظرم خیلی خوب بود، او گفت:در این بحبوحه درگیری با آمریکا و انگلیس و ماجراهای نفتکش و پهپاد و... کسی تصورش را می‌کند که رهبر جمهوری اسلامی با عده‌ای طنزپرداز دیدار دارند؟ این نشان می‌دهد که رهبر معظم انقلاب برای فرهنگ و هنر و رسانه اهمیت زیادی قائل هستند.

طنز همیشه در کشور ما اهمیت داشته و دارد.از طنزهای گل آقا تا امروز. برخی می‌گویند که طنزنویسان سوپاپ اجتماع هستند و حرف دل مردم را می‌گویند و به گوش مسؤولان و متولیان و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان می‌رسانند.شما با این گفته درباره طنز موافق هستید؟

طنز نوعی از بیان است برای حرف‌هایی که نمی‌توان آنها را در قالب جدی و مستقیم بیان کرد.طنزی که بعد از پیروزی انقلاب به همت زنده‌یاد کیومرث صابری و مرحوم زرویی نصرآباد شکل گرفت و بسط پیدا کرد و من و هم‌نسلانم شاگردان ایشان هستیم.آقای زرویی تاکید داشت که طنز باید منصفانه باشد و بیان شیرینی داشته باشد. این شکل از طنز این کارکردی که شما گفتید را دارد.در آن می‌توان امیدآفرینی و خوش‌بینی به آینده را دید.وقتی طنزپرداز از چیزی انتقاد می‌کند، یعنی امید به اصطلاح آن دارد و گرنه به جای طنز پرداز، برانداز می‌شد ! به نظرم رهبر معظم انقلاب هم به این وجه سازنده طنز در عین انتقاد باور دارند.

به  یکی از مهم‌ترین ابزار طنزپردازی اشاره کردید.این مهارت به استعداد ربط دارد یا به تمرین یا به استادی که باید از او آموخت؟
بخش زیادی از طنزپردازی به قریحه ربط دارد،‌مثل هر تخصص دیگری. اما قریحه باید پرورش پیدا کند، باید روش و فن نوشتن را یاد گرفت تا بتوان ایده و سوژه را در قالب خوب و خواندنی ارائه کرد.طنز نوعی از بیان است، طنزنویس ابتدا باید نویسنده باشد یا شاعر یا فیلمساز یا هرچه. شاعر طنزسرا قطعا اول باید شاعر باشد، تا در ادامه طنز را در شعرش دنبال کند. فیلمساز کمدی و طنز اول باید اصول فیلمسازی را بلد باشد و بتواند یک فیلم بسازد، تا بعد بتواند فیلم کمدی بسازد. اشتباه شایعی که برخی به آن مبتلا هستند این است که بدون شناخت  از عرصه‌ فعالیتشان، مستقیم می‌خواهند  بپرند توی طنز. مسلما طنزنویس روزنامه نوع کارش با طنزنویس رادیو فرق دارد و باید قبل از شروع به کار هم فضای فعالیت را شناخت و نویسنده، شاعر یا فیلمساز بود.

در دیدار با رهبر معظم انقلاب صحبت هم کردید، به چه نکاتی اشاره کردید؟
به دو نکته اشاره کردم. اول این که تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان آنقدر مرعوب فضای مجازی هستند که انگار عرصه مکتوب را کاملا فراموش کرده‌اند.وقتی فلان مدیر می‌بیند یک عکس یا ویدئو یا متن در شبکه‌های اجتماعی در 24 ساعت یک میلیون بار دیده می‌شود، هول می‌شود و دست و پایش را گم می‌کند .بدون این که فکر کند، آن مطلب دنیای مجازی بعد از 24 ساعت فراموش می‌شود اما مجله و کتاب و شعر و ادبیات می‌ماند. مقام معظم رهبری هم این گفته را تایید کردند و امیدواری دادند که عرصه مکتوب هرگز نابود و فراموش نمی‌شود.نکته دیگری که به آن اشاره کردم درباره سعه صدر مدیران و تصمیم گیرندگان بود.من اشاره کردم به جمعی که در آن مراسم حضور داشتند و اشاره کردم که ما ثابت کرده‌ایم که با هر سلیقه سیاسی خیرخواه وطن و دین و آیین مان هستیم و اگر فرمان نقد دست ما نباشد، دست غیر و غریبه می‌افتد و کاری که او می‌کند این است که آنچه قابل نقد است را کنار می‌گذارد و آنچه خوب است را می‌کوبد.اگر دست ما باشد، چون مملکت خودمان است و می‌دانیم و می‌بینیم کجای کار اشتباه است و کجای کار درست، نقدمان نقد خیرخواهانه و منصفانه‌ای خواهد بود و اتفاقا به تصمیم‌گیران و مدیران کشور هم کمک می‌کند که راه درست را پی بگیرند و کار درست را قوی‌تر ادامه دهند. ایشان هم تصدیق کردند و  گفتند: بله این اتفاقی است که الان دارد می‌افتد و دشمن جوری دارد کار رسانه‌ای می‌کند که به تضعیف نقاط قوت کشور و نظام منجر می‌شود.

با سابقه‌ای که از شما سراغ دارم به نظرم آدم اهل مطالعه و کتاب‌خوانی هستید این را می‌توان از طنزهایی که برای روزنامه جام جم می‌نویسید، متوجه شد؛حکایت‌هایی که‌ آنها را دگرگون کرده و حرفتان را با آنها بیان می‌کنید، چقدر می‌خوانید و چه‌ چیزی مطالعه می‌کنید؟
الان به خاطر مشغله‌های کاری، کتاب کم می‌خوانم اما چون سابقه شاعری و نویسندگی دارم، قبل‌ترها لااقل در حوزه ادبیات خیلی مطالعه می‌کردم.اما یک نکته که آقای زرویی هم همیشه یادآوری می‌کرد به‌خصوص در طنز روزانه، قالب طنز است که باید جوری طراحی شود که حتی اگر وقت نداشته باشی ( چون هر روز باید بنویسی) یا حتی خلاقیتت کم باشد در آن روز، نوشته‌ات از کف استاندارد پایین‌تر نیاید.برای جام جم قالبی که انتخاب کرده‌ام، شوخی با ابتذال داستان‌ها و حکایت‌هاست.گاهی با ساختار داستان شوخی می‌کنم، گاهی زمان حکایت را تغییر می‌دهم و اتفاق روز را در قالب قدیم بیان می‌کنم. گاهی وارد کردن شخصیت‌های آشنا به حکایت‌های قدیمی است.اگر این قالب درست طراحی شده باشد، می‌توان امیدوار بود که این روال ادامه پیدا کند و از نفس نیفتد.
​​​​​​​
در توییتر هم فعال هستید اما در این شبکه اجتماعی کمتر طنز می‌نویسید، دلیل کم‌کاری طنازانه در این فضا که اتفاقا پاشنه آشیلش طنز است، چیست؟
توییتر دیگر مال جوان‌هاست. طنز توییتری، با طنز کلاسیکی که راسته کار من است فرق دارد. نه این‌که نخواهم، اما فکر می‌کنم در توانم نیست. به همین دلیل ترجیح می‌دهم در توییتر بیشتر بخوانم و وقت نوشتن طنز مطبوعاتی را ادامه دهم.

*جام جم

برچسب ها:

فرهنگ و هنر