به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، سومین میزگرد بررسی چالشها و مسائل گلوگاهی برای تحول نظام تعلیم و تربیت و ویژگیهای وزیر آینده آموزش و پرورش، در خبرگزاری فارس برگزار شد.
در میزگرد سوم، امیرعلی نعمتالهی قائممقام سابق وزارت آموزش و پرورش و معاون سابق حقوقی و امور مجلس آموزش و پرورش، علی فرهادی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، ولی داداشی و شهباز حسنپور بیگلری از نمایندگان مجلس حضور داشتند؛ مجری این برنامه میثم حاجیپور است که معلم، خبرنگار و کارشناس آموزش و پرورش است.
4 سؤال در این میزگرد مطرح شد و کارشناسان در خصوص آن اظهار نظر کردند:
1- چالشها و مسائل گلوگاهی برای تحول نظام تعلیم و تربیت چیست؟
2-در حال حاضر و شرایط امروز، 3 مسأله و چالش گلوگاهی که دارای اولویت روز با محوریت تحول تعلیم و تربیت برای حل آن هستند، کدام است؟
3- وزیر آموزش و پرورش در شرایط کنونی برای قرار گرفتن در این جایگاه و پرداختن به این مسائل گلوگاهی، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
4- تصور کنید وزیر مورد نظر با این ویژگیها انتخاب شد، پیشنهاد شما برای 3 اقدام کلیدی و برنامه وزیر منتخب در شرایط کنونی برای حل مشکلات گلوگاهی چیست؟
میثم حاجیپور: در این میزگرد در نظر داریم بررسی کنیم چه مشکلات و چالشهایی تحول در نظام آموزشی را دچار مشکل کرده است؛ چه موانع و چه موضوعاتی باعث شده است آنطور که انتظار داریم و در سند تحول آموزش و پرورش آمده است، فعالیتها نمود بیرونی نداشته باشد.
* مشکل اساسی نظام تعلیم و تربیت، بحث مدیریت و تدبیر است
امیرعلی نعمتالهی: در نظام تعلیم و تربیت آن چیزی که در این سالها مغفول مانده است و مشکل اساسی نظام تعلیم و تربیت، بحث مدیریت و تدبیر است و باید میان مدیریت، تدبیر، تصمیمگیری و تصمیمسازی در عرصههای مختلف آموزش و پرورش با حوزههای تخصصی تعلیم و تربیت تمایز قائل شویم.
نهادهای مختلفی از جمله مجلس، دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و ساختارهایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای نظام تعلیم و تربیت نقشهسازی میکنند و این خودش موجب یک چالش میشود.
به دلیل گستردگی مخاطبان و فراوانی ذینفعانی که نظام آموزش و پرورش دارد، همواره گروههای سیاسی، احزاب و جریانات به خصوص در انتخابات به آموزش و پرورش با دید سیاسی نگاه میکنند و دغدغه دارند و نگرانند که آموزش و پرورش با کدام گروه و جریان همراهی کند. این هم یکی از مباحث جدی است. نکته بعد عدم توجه کافی و لازم به منزلت فرهنگیان است. ما نتوانستیم شأن معلم را فرهنگسازی کنیم.
حاجیپور: این مشکل از کجا ناشی میشود؟
نعمتالهی: به نظر میرسد همه دستاندرکاران تعلیم و تربیت و فرهنگیان در این امر دخیل هستند؛ حتی شأن معلمی فراتر از وزیر است همانطور که درباره اساتید دانشگاه این نگاه را داریم؛ در جامعه ما یک منزلت اجتماعی در خور شأن معلمان ایجاد نشده است.
حاجیپور: سند تحول نظام آموزشی در آذر 1390 رونمایی شد و مبنای فعالیت قرار گرفت؛ به نظر میرسد آن چالشهایی که امروز و همچنان نظام تعلیم و تربیت دستخوش مشکلات میکند، عدم اجرای کامل و صحیح سند تحول نظام آموزش و پرورش است؛ البته وزرا قبول دارند که اجرا میکنند؛ به عنوان مثال یکی از مهمترین محصولات سند تحول، دانشگاه فرهنگیان است که از زمان ایجاد باید سالانه ۲۵ هزار دانشجو میگرفت اما سال به سال کم شد.
* سند تحول در آموزش و پرورش ناقص اجرا شده است
داداشی: یکی از مشکلاتی که در کشور گریبانگیر مقوله آموزش و پرورش است، بحث عدم اجرای کامل یا اجرای ناقص سند تحول آموزش و پرورش است؛ رهبر معظم انقلاب هم بر این بحث تأکید کردند که سند تحول آموزش و پرورش باید اجرا شود.
در سنوات گذشته مباحثی چون اجرای سند ۲۰۳۰ و مفاهیمی در این مضمون، سند تحول آموزش و پرورش را در اجرا به حاشیه راند؛ از سوی دیگر در خصوص عدم اجرای کامل سند تحول، اعتراضاتی مطرح شد.
معتقدم سند تحول آموزش و پرورش باید به صورت کامل اجرا شود چرا که یک سند جامع است؛ البته ممکن است یک سری اشکالاتی هم وجود داشته باشد که میتواند رفع اشکال شود.
در آموزش و پرورش با مشکلات زیادی روبرو هستیم به عنوان مثال یک معلم برای خودش به لحاظ مادی آیندهای متصور نیست؛ البته وقتی با دوستان معلم خودم صحبت میکنم میبینم که این عزیزان، کارشان را به نحو احسن انجام میدهند، درس میدهند و دل میسوزانند و این موضوع به خاطر عشقشان نسبت به دانشآموزان است و نسبت به هویت فرهنگی که دارند.
اما اینکه ما چقدر توانستهایم هویت معلم را حفظ کنیم و هویت معلم را بالا ببریم، یک سوال است؟ واقعا در فرهنگ خودمان چقدر برای شغل معلمی ارزش قائل شدیم؛ ببینید در دین خودمان چقدر برای معلمی ارزش قائل شده است اما خودمان چقدر هویت معلم را ارزش دادیم.
امروز معلمان خودمان را میبینیم که حقوق مکفی ندارند؛ نمی خواهم تقصیر را گردن آموزش و پرورش بیندازم بلکه همه در اینجا مقصریم یعنی در فرهنگ عمومی جامعه ما به معلم اهمیت داده نشده است و در اینجا خیلیها مقصر هستند؛ رسانهها مقصر هستند، صدا و سیما مقصر است؛ اشخاص و نخبگانی که در سطوح جامعه و در ردیفهای مختلف فعالیت میکنند، مقصر هستند دولتمردان ما مقصر هستند.
هویت واقعی را به معلمان ندادیم؛ وقتی یک نماینده مجلس، دوره نمایندگیاش تمام میشود حاضر نیست سر کلاس برود و با درس و دانشآموز سر و کار داشته باشد بلکه میخواهد به دانشگاه برود چون به دانشگاه هویت دادیم.
حاجی پور: توصیهتان برای حل این مشکلات به کسی که میخواهد وزیر شود، چیست؟ وزیری که میخواهد این چالشها و موانع را به نوعی حل کند باید چه ویژگی داشته باشد؟
داداشی: اولا سواد کافی در این حوزه داشته باشد و تجربه کافی داشته باشد و کسی باشد که زیر مجموعه از آن حساب ببرند؛ باید کسی به آموزش و پرورش بیاید و مشغول به کار شود که سوار بر کار باشد تجربه کافی را داشته باشد؛ تسلط کافی بر زیر مجموعه داشته باشد؛ تصور کنید که یک مدیرکل از یک جایی برداشتید آوردید و می خواهید آن را وزیر کنید چه دردی را میخواهد درمان کند؟
حاجی پور: اینهایی که بودند این ویژگی ها دارد در آموزش و پرورش نداشتند یکی از وزارتخانههایی که بیشترین تعداد وزیر بهداشت از آموزش و پرورش بوده است.
* رئیسجمهور یکی از معاونان خود را به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کند
حسن پور بیگلری: وزیر آموزش و پرورش باید یک فرد جامعالشرایط باشد؛ اینکه در آموزش و پرورش شناخته شده باشد و از او حساب ببرند، میتواند بخشی از کار باشد.
اگر دولت فکر چاره است و دلش برای آموزش و پرورش میسوزد باید در بالاترین سطح ممکن از خودش سرمایهگذاری را شروع کند یعنی یکی از معاونان اصلی رئیس جمهور، سکان این مجموعه را به عهده بگیرد.
به عبارت دیگر وزیر آموزش و پرورش نه تنها در آموزش و پرورش بلکه باید در کل مجموعه دولت از یک شیخوخیت برخوردار باشد و بتواند با مجلس و قوه قضاییه در ارتباط باشد و جایی که نتوانستند این هماهنگی را به وجود بیاورند متضرر شدهایم.
نکته دیگر کمبود نیروی انسانی است؛ در آستانه سال تحصیلی جدید بیش از ۵۰ هزار معلم کم داریم و هنوز هیچ فکری برای آنها نشده است؛ بنده به عنوان یک نماینده مجلس، یکی از دغدغههایم در شهرستان سیرجان که نماینده مردم آنجا هستم این است که بیش از ۵۰۰ معلم کم برای مهر امسال نیاز دارد و چگونه میتوانند آن را جبران کنند.
در حال حاضر میبینیم که فرهنگیان در جایگاه بسیار خوبی از نظر مرجعیت هستند و توانستند اصالت معلمی خود را حفظ کنند و از این جهت به معلمان تبریک و تهنیت عرض میکنم و خدا را شاکرم آنهایی که سرنوشت آینده کشور به دستشان است توانستند بین مردم جایگاه معنوی و هویت اصلی خود را داشته باشند.
نکته دوم حضور دانشآموزان اتباع خارجی در برحی مدارس است که باید برای حضور آنها در مدرسه و تفاوت فرهنگی آنها فکر اساسی شود؛ نکته بعدی مشارکت مردم است؛ هر کجا مشارکت مردم را داشتیم موفقیت به همراه داشته است؛ ما به وحدت، هماهنگی و انسجام در آموزش و پرورش نیاز داریم و اگر این مشارکت باشد خیلی از چالشها، مسائل و مشکلات حل میشود.
حاجی پور: توقعی که از نمایندگان مجلس میشود این است که فردی که به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی شود؛ این شاخصها را داشته باشد و نمایندگان به او رأی دهند آیا چنین وحدتی در مجلس وجود دارد؟
حسن پور بیگلری: آنجا تضارب آرا جود دارد؛ نگاههای سیاسی مختلف وجود دارد؛ مجلس جایگاه خرد جمعی است و این خرد جمعی سعی کرده است که کارش را به نحو احسن انجام دهد در کنار آن بحث بها دادن به معلمان و فرهنگیان را شاهدیم؛ امروز خوشبختانه در خیلی از بخشها سعی شده است از فرهنگیان فرهنگیان فرزانه و نخبه استفاده شود و این جای بسی خوشحالی است.
در مشارکت باید بگویم امروز در شهرستان سیرجان که حوزه انتخابیه بنده است، بیش از 35 درصد دانشآموزان در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند یعنی مشارکت مردم است.
کمک به آموزش و پرورش با سخنرانی و نطق انجام نمیشود اگر مردم را به سمت و سوی مشارکت هدایت کردیم موفق شویم. در حال حاضر دغدغه همه ما نمایندگان بحث وزیر آموزش و پرورش است؛ امیدواریم دولت هم این پیام ما نمایندگان که در ارتباط با مردم هستیم را توجه کند و هر چه سریعتر فردی جامع الشرایط را انتخاب کند که این کشتی به گل نشسته را نجات دهد.
اتفاقا من میخواهم بگویم که آقای بطحایی یکی از وزرای خوب و اخلاقمدار بود و به خاطر عدم همکاری در مجموعههای مختلف بالاخره یک فردی در کشور پیدا شد که گذشت و ایثار کند و از مسؤولیت خودش انصراف دهد
حاجی پور : یعنی دولت با ایشان همکاری نکرد؟
حسن پور بیگلری: میخواهم بگویم برخی از همکاران ما در مجلس هم با ایشان همکاری نکردند اصلا بحث من بحث مجلس و دولت و غیره و ذالک نیست آموزش و پرورش نیاز دارد به اینکه همه ما از رسانهها گرفته، مجلس و دولت همکاری کنند.
یکی از مشکلات ما در وزارت آموزش و پرورش هم این بود که آنچه وزیر با هماهنگی دولت به مجلس برنامه داده بود است اما در دولت موفق نشد، اجرایی کند و وقتی دید موفق نشد خودشان کنارهگیری کردند و این فرهنگ باز هم ستودنی است نمی گویم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند اما اگر کسی احساس کرد که در جایی توان اجرای مسؤولیت را ندارد خودش کناره گیری کند
حاجی پور: شاید همین عدم هماهنگی آقای بطحایی را مجبور کرد که بگوید میخواهم نماینده مجلس شوم
حسنپور بیگلری: آقای بطحایی از اول هم دنبال نمایندگی مجلس نبود الان هم ثابت شد که نیست و این شائبه هم کلا کنار رفت.
فرهادی: می خواهم توجه دوستان را به نکته دیگری جلب کنم. چالش اصلی ما در آموزش و پرورش این است که وقتی به آموزش و پرورش نگاه میکنیم انگار به یک سازمانی که 8 هزار نفر نیرو دارد، نگاه میکنیم ولی این نیست، آموزش و پرورش یک فرآیند عظیم است.
چالش اول به مدیریت باز میگردد؛ مدیریت خودش چند وجهی است که یک مورد آن، اهلیت مدیریت است؛ و مورد دوم نگاه یکپارچه به آموزش و پرورش است؛ مضاف بر این نیاز به یک نقشه راه است.
در سال ۱۳۶۳ بحث تحول در آموزش و پرورش کشور شروع شد تا به سال ۱۳۸۹ رسید؛ روی این سند مفصل کار شد و بعضی مواقع دو هفته یک بار جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی در سطح روسای قوا هماهنگ شد که واقعا کار کارستان انجام شد.
حسن پور بیگلری: منظورتان این است که آقای حاجیبابایی خوب کار کرده است البته من قبول دارم
فرهادی: بحث سند را میگویم. وزیری که توانست حلقه مفقوده را بیابد؛ از سال ۶۳ تا ۸۹ به سند تحول نرسیده بودیم؛ خیلی زمان زیادی است یعنی ۲۶ سال هر سندی بود باید جمع میشد اما آذر سال ۹۰ رونمایی شد.
ببینید وزیری میآید و میگوید من صد هزار معلم ناکارآمد دارم بعد ورودی دانشگاه فرهنگیان از بیست و پنج هزار نفر به زیر پنج هزار نفر میرسد؛ معلوم است که الان با کمبود نیرو مواجه میشویم؛ برای مهر امسال آموزش و پرورش با کمبود 60 تا 70 هزار معلم مواجه است؛ اینجا باید دستگاههای نظارتی یقه بگیرد چرا فرایند قطع شده است و چرا ورودی دانشگاه فرهنگیان قطع شده است؛ چه استدلالی بوده است.
در فاصله سالهای 59 تا 65ـ64، پاکسازی نیروهای طاغوتی از آموزش و پرورش انجام شد یعنی بیشتر استخدام نیروها را آن موقع داشتیم و در حال حاضر زمان بازنشسته شدن آنهاست یعنی جذب هر سال 25 هزار دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان با حساب و کتاب بوده است.
بحث بعدی نوع نگاه به آموزش و پرورش است؛ باید دید نگاه به آموزش و پرورش، ارزشی یا دانشی است؛ میخواهیم به بچهها دانش یاد بدهیم یا یا دانش و ارزش یاد دهیم. نگاه دانشی مثل سند ۲۰۳۰ میشود؛جمع آن نگاه ما میشود یعنی مجموع دانش و ارزش است.
مورد بعدی جایگاه معلم است؛ باید دقت کنیم چه واژهای برای معلم به کار میبریم وقتی یک دفعه میگوییم صد هزار معلم ناکارآمد، تعریف معلم را نمیدانیم، تعریف ناکارآمد را نمیدانیم؛ دستگاهی که در آن وزیر شدیم را نمیدانیم چیست.
مورد دیگر عدم نظارت فراسازمانی است که باید نظارت بر فعالیتهای انجام شده در آموزش و پرورش شود مثلا کسی در دانشگاه فرهنگیان مسؤولیت میگیرد که با این دانشگاه مخالف است. و چالش بعدی، عدم تناسب نیازها با منابع است.
حسن پور بیگلری: یک بحثی هم حجم بالای نیروها در ستاد است
فرهادی: در سال 1388 جمع نیروهای ستادی وزارتخانه بالغ بر ۵۷۰۰ نفر بود؛ همان موقع نیروهای ستادی وزارت آموزش و پرورش ترکیه ۶۰۰ نفر بود؛ آن موقع ما ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموز داشتیم و ترکیه ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر داشت.
این عدد در تابستان ۹۲ به بیش از ۱۸۰۰ نفر رسید البته اکنون دوباره این عدد به بالای ۴ هزار نفر رسیده است.
حسن پور بیگلری: باید رئیس جمهور نظارت کند.
فرهادی: بحث بعدی، بهینه سازی است؛ معتقدیم مشکل آموزش و پرورش همیشه منابع نبود. بحث بیمه طلایی بدون سقف بود یعنی بیمه طلایی یا همان منابع انجام شد؛ بهینهسازی با صرفه جویی فرق میکند.
حاجی پور: بحث بدهیهایش هم بود که این بیمه را با چالش مواجه کرده بود؟
فرهادی: آخرین بدهی مربوط به اوایل سال ۹۲ بود که نزدیک به صفر شد. یکی هم بحث جایگاه معلمان در بحث معنوی است.
حاجی پور: در صحبت هایتان اگر پیشنهادی برای برون رفت از این مشکل دارید بفرمایید.
داداشی: باید سطح معیشت معلمان را ارتقا بدهیم. معلمان ما به لحاظ خدمات رفاهی خیلی پایینتر از دستگاههایی هستند که حتی بودجهشان پایینتر از آموزش و پرورش است؛ مثلا یک فرهنگی میخواهد با خانواده به مسافرت برود جایی باید اسکان یابد که پر از گرد و خاک است؛ این چه خدمات رفاهی است اگر بنای علمی، فرهنگی و آموزشی ما به این افراد بسته است باید به آنها خدمات درست بدهیم که در خور شأن معلم باشد.
از سوی دیگر بیمه معلمان مناسب نیست ضمن اینکه پاداش پایان خدمت معلمان بازنشسته را دو سال است که هنوز ندادهاند؛ این در حالیست که در دستگاههای دیگر اینگونه نیست؛ در حال حاضر ۲۰ هزار میلیارد تومان دولت به فرهنگیان بدهی دارد و نمیپردازد که باید دولت بدهی خود را پرداخت کند.
در بحث کمبود معلم، قانون تبصره ۱۰ ماده ۱۷ با رأی همه نمایندگان مجلس تصویب شد اما اجرا نشد؛ در این قانون سه گروه از معلمان نهضتی، پیشدبستانی و شرکتی مورد توجه بودند. این در حالی است که آییننامه درستی به این قانون بسته نشد؛ این قانون پیچیده نیست اما آییننامهای برای آن پیشبینی کردند که کار را پیچیده کرده است و این قانون معلق شده است.
برای پست وزارت باید آدم کارکشتهای انتخاب شود و در آموزش و پرورش و مجلس مقبولیت داشته باشد.
* وزیر سیاسی نمی تواند کشتی وزارتخانه را نجات دهد
حسنپور بیگلری: در بحث تکریم معلم اعتقاد این است که این تکریم در تمام سطوح مادی و معنوی باید صورت بگیرد و تنها از طریق یک وزیر امکان پذیر نیست؛ تمام آحاد جامعه در قبال معلم مسؤولیت دارند اما مسؤولان، مسؤولیت بیشتری دارند.
در بحث وزیر، باید فارغ از دیدگاههای سیاسی و جناحی باشد وزیری که با یک تفکر 100 درصد سیاسی و جناحی و با سابقه سیاسی سکان وزارتخانه را بگیرد قطعا نمی تواند کشتی وزارتخانه را نجات دهد.
اعتقادم این است که با توجه به شرایط کشور بهگونهای برنامه ریزی کنیم ضمن اینکه نیازهای آموزش و پرورش را برآورده می کنیم یک خواسته هم داشته باشیم که در کنار تعلیم و تزکیه، بحث کارآفرینی به عنوان بحث و دغدغه باشد چراکه امروز می گوییم ۵ میلیون بیکار داریم.
حاجی پور: در دورهای که در آموزش و پرورش حضور داشتید بحث نیروی انسانی را حل و فصل کردید، درست است؟
فرهادی: در آموزش و پرورش، مدیریت موفق را نادیده میگیریم، ادامه داد: موفقیتها را باید مستندسازی کرد؛ بنده معتقدم مدیریت آموزش و پرورش هم از نظر مسائلی دینی و اسلامی و انقلابی خیلی در سالهای 88 تا 92 خیلی خوب بوده است؛ به دی ماه ۸۸ نگاه کنید آموزش و پرورش با نیروهای حق التدریس، شرکتی و کسری نیرو مواجه بود و در مرداد ۹۲ که دومین سال اجرای ۳-۳-۶ تقریبا نیروی بلاتکلیف در آموزش و پرورش نداشتیم.
در این سالهایی که ذکر کردم دیوار بلند شیشهای به دور آموزش و پرورش کشیده شد که این دیوار دو در بیشتر نداشت که شامل دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی بود؛ دانشگاه شهید رجایی نیروی مورد نیاز فنی و هنرستان ها را میگرفت و دوره تحصیلات تکمیلی داشت و دانشگاه فرهنگیان در قویترین حالت بود.
نمره عالی به دانشگاه فرهنگیان به خاطر ساختارش است؛ دانشگاه فرهنگیان آنقدر بلند دیده شد که رئیس هیأت امنای آن، رئیس جمهور است؛ اگر اشتباه نکنم به غیر از دانشگاه فرهنگیان دو دانشگاه داریم که رئیس هیأت امنای آن رئیس جمهور است یکی دانشگاه تربیت مدرس و دیگری دانشگاه شاهد است اما بقیه دانشگاه ها، رئیس هیأت امنای آن، وزیر است.
در مجموع آن به عنوان دست گل تحویل شد وزیر که آمد یک ماه وقت داشت و کلاس ها معلم داشت ولی به یکباره همه چیز رها شد به معلم نباید گفت ناکارآمد است. ادبیات حاکم بر آموزش و پرورش ادبیات مخربی شکل گرفت از جنس ناکارآمد زیادی و بی انگیزه معلمان را کرد. بیشتر کارشناسان این نظر را دارند.
حاجی پور: اعتقاد داشتید که آموزش و پرورش اولویتدار بود؟
فرهادی: در دولت های نهم و دهم آموزش و پرورش ۳ وزیر داشت. یکی ۴ سال و دو نفر دیگر هر کدام دو سال کار کردند ولی همین دوره ببینید چند وزیر دیدیم. ثبات مدیریت مهم است یکی از نگاه های از جنس حمایتی ثبات است. دوم منابع تخصیص یافته است.
در این دوره فعلی شاهدیم اعتبار ۱۵ هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان به باد رفت و اگر به تعداد هر معلمی حساب کنیم به هر معلمی ۱۵ میلیون تومان خسارت زده شد. مورد دوم دانشگاه فرهنگیان است که معتقدم با کاهش ورودی، جرم انجام شد. این موضوع در سال ۱۴۰۰ بیشتر درک می شود. ما تقریبا در حالت عادی آموزش و پرورش ۳۰ هزار بازنشسته داریم و باید ۳۰ هزار نفر جذب شود و نرخ دانش آموزان صعودی است.
چند صد پروژه موفق در سال ۸۸ تا ۹۲ در آموزش و پرورش اجرا شد اما الان از آنها خبری نیست؛ اکنون طرح شنای اجباری ۹۰۰ هزار دانشآموز، طرح طناورز ، طرح هوشمندسازی مدارس، 10 هزار مدرسه قرآنی و بیمه طلایی کجاست؟
معتقدم باید دولت نگاهش را ولو در همین چند صباح اخیر به آموزش و پرورش عوض کند و وزیری را معرفی کند که یک رییس ستاد انتخابات نشود. از بطن آموزش و پرورش باید درک کرده باشد. سطوح مدیریتی را به معنای سطوح مدیریتی طی کند و همه را در فرایند طی کند نه در یکسال؛ بحث بعدی آن فرد نگاه سیاسی نداشته باشد و مدارس را به کارزار انتخاباتی تبدیل نکند وگرنه جامعه آسیب نبیند.
حاجی پور: داریم در قرنی زندگی می کنیم که بحث سیاسی اجتماعی و اقتصادی به سرعت دگرگونی اتفاق می افتاد و لازم است به تبع آن دگرگونی اتفاق بیفتند و فرایندها کمک می کنند .کدام مانع و چالش را برطرف کردید و ۳ چالش که باید مطرح شود کدام است؟
نعمت الهی: اینکه بخواهیم بگوییم در این دولت یا دولتهای سابق کاری در آموزش و پرورش نشده، توجه نشده یا دغدغه آموزش و پرورش نبوده است، جفاست؛ با همه نقدی که به استعفای آقای بطحایی وجود دارد که بدون مشورت و بر اساس تصمیم خود ایشان استعفا کرده است، اما رئیسجمهور برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش دغدغه دارد و به دنبال این است که فردی را معرفی کند که مشکلات آموزش و پرورش را کمتر کند، قابل تقدیر است.
اینکه بخواهیم مشکلات آموزش و پرورش را مشکلات مالی و بودجهای صرف بدانیم، به نظرم خیلی درست نیست و با همه مضایق دولت، همه تخصیصها و آنچه مورد نیاز آموزش و پرورش بود، سازمان برنامه و بودجه و دولت تأمین کرد.
در مورد سند تحول بنیادین و به ویژه در اواخر دهه 80 و اوایل دهه ۹۰ کار زیادی شد و سند پر افتخاری در کشور است اما در همین دولت، زیرنظام های ششگانه آن آماده شد.
شنیده میشود که از وزرای پیشنهادی، برنامه خواسته میشود یا برخی کاندیداها برنامه دادند اما به نظر میآید در حال حاضر نیازی به برنامهای به غیر از اجرای سند تحول بنیادین نیست و برنامهای بهتر از زیرنظامهای سند تحول و برنامههای عملیاتی آن، نیست؛ در کنار آن، مطالبهای که رئیسجمهور در ابتدای دولت دوازدهم از وزیر وقت آموزش و پرورش به عنوان زمینه حکم وزیر آموزش و پرورش داشتند و در آن به صورت جامع و کامل به مشکلات و مسائل آموزش و پرورش شده است نیز مورد توجه است و به نظر میآید وزیر آینده آموزش و پرورش میتواند روی همین برنامهها متمرکز شود.
وزیر آینده آموزش و پرورش باید فرد توانمند و تحولخواه باشد و بر خلاف نظر آقای فرهادی خیلی اعتقاد ندارم از معلمی، کار را شروع کرده باشد؛ البته اگر فردی اینگونه باشد و انگیزه تحول داشته و تحول خواه باشد، ترجیح دارد و میتواند موثرتر باشد لکن لزوما نیاز نیست وزیر آموزش و پرورش حتما از درون آموزش و پرورش باشد.
معتقدم در حال حاضر آموزش و پرورش به عملیات و اجرا نیاز دارد نه به شیرین زبانی و چرب زبانی؛ امروز معلمان و آموزش و پرورش، خانواده و بازنشستگان آموزش و پرورش منتظر تحول هستند و وزیر آموزش و پرورش در کنار اجرای سند تحول، کارهایی که در گذشته وزرای سابق شروع کردند و با سند تحول تطبیق دارد و به مصلحت آموزش و پرورش است را باید تکمیل و اجرا کند.
باید به بحث اقتصاد آموزش و پرورش توجه ویژه شود؛ در بحث اقتصاد آموزش و پرورش چند موضوع به ذهن متبادر میشود اولاً آشنا بودن دانشآموزان و فرهنگیان با الفبا و مفاهیم اقتصاد است؛ نکته بعد بحث معیشت فرهنگیان و بازنشستگان است و مورد دیگر، پیگیری و رفع مشکل صندوق ذخیره فرهنگیان، ارتقاء، توسعه و اقتصادی عمل کردن در آن است.
ساختار آموزش و پرورش نکته بعدی است که آموزش و پرورش به ساختار اداری کم حجم اما پربهره و پرانگیزه نیاز دارد و فرد مورد نظر باید بتواند تصمیمگیری، ادغام و منحل کند البته باید تدبیر را چاشنی کارش کند.
نکته بعد املاک و ساختمانهای آموزش و پرورش است؛ شاید یکی از نکات ضعف آموزش و پرورش عدم تصمیمگیری است به رغم وجود قوانین است؛ ما به اندازه کافی به دلیل توجه دولت، مجلس و ارکان نظام به آموزش و پرورش دارد، قانون و آییننامه داریم اما پیگیری برای اجرا و بهتر اجرا شدن آن است که میتواند کمک کند.
باید کسی از بیرون برای آموزش و پرورش نسخه نپیچد بلکه خودش مدیر و اهل قاطعیت باشد و بتواند برای آموزش و پرورش مدیر تحول خواه و جهادی انتخاب کند؛ امروز آموزش و پرورش به مدیریت جهادی و تحول خواه نیاز دارد.
آموزش و پرورش باید تبدیل به نهاد شود و ساختار موجود آن به دلیل نقشی که این وزارتخانه در پیشرفت کشور دارد، ارتقا پیدا کند، اظهار کرد اگر وزیر آموزش و پرورش بخواهد مدیون گروههای سیاسی و تفکرات سیاسی باشد حتما آموزش و پرورش به مشکلات بیشتری بر میخورد؛ در آموزش و پرورش باید فردی فارغ از گرایشهای سیاسی با تعامل با همه ارکان نظام، ذینفعان و با استفاده از تجارب بومی و سند تحول به سمت و سوی اجرا برود و با مدیریت جهادی برای اجرای سند تحول آموزش و پرورش بکوشد.
حاجی پور: حافظه محوری به عنوان یک چالش در آموزش و پرورش محسوب میشود؛ حفظ کردن و حفظ محوری در کلاسهای درس ملموس است و کنکور غول آزاردهنده نظام تعلیم و تربیت شده است.
آموزش و پرورش اولویت دولت و حاکمیت نیست و نگاه سطحی به آموزش و پرورش میشود و به عنوان نهاد مهم، تأثیرگذار و اصلی به آن نگاه نمیشود.
انتهای پیام/