هرگونه تلاش برای كاهش تعارض میان انسان و حیاتوحش و مهمتر از آن حفاظت از گونههای شاخص و منحصربهفرد جانوری باید بر مبنای درك صریح و روشنی از الگوهای تعارض باشد.
زمانی كه منافع انسانها و حیوانات وحشی با یكدیگر تضاد پیدا میكند، اغلب مشكلاتی ایجاد میشود كه به نفع هیچیک از طرفین نیست. خیلی از شهرنشینان، حیوانات وحشی مانند پلنگ، ببر و خرس را جذاب و دوستداشتنی میدانند اما اگر این حیوانات وحشی در همسایگی ما زندگی كنند یا اگر به صورت اتفاقی با آنها مواجه شویم، شاید دیگر موضوع آن قدرها هم جذاب نباشد. چند میلیون انسان در دنیا برای ادامه حیات به كشاورزی و دامپروری وابستهاند؛ حال آنكه حیوانات وحشی مانند ببر، پلنگ، خرس، فیل و گراز میتوانند تهدیدی جدی برای آنها تلقی شوند. مواجهه انسان و حیوانات وحشی، موضوعی فراتر از یك بعد است. در گفتوگو با دكتر آرش قدوسی، پژوهشگر پسادكتری دانشگاه هومبولت برلین و متخصص حفاظت از حیاتوحش به جنبههای مختلف و راهكارهای این مساله خواهیم پرداخت.
هر گونه تلاش برای كاهش تعارض میان انسان و حیاتوحش و مهمتر از آن حفاظت از گونههای شاخص و منحصربهفرد جانوری باید بر مبنای درك صریح و روشنی از الگوهای تعارض باشد.
آرش قدوسی، ، پژوهشگر پسادكتری دانشگاه هومبولت برلین در اینباره میگوید: كاهش طعمه، گسترش فعالیتهای دامپروری و استفاده مكرر از مراتع یعنی عرصههای طبیعی كه گوشتخواران اغلب از آنها برای شكار استفاده میكنند؛ احتمال رویارویی انسان و حیاتوحش را چند برابر كرده است.
من و همكارانم مطالعاتی در زمینه تعارضهای میان انسان و پلنگ در ۳۴ روستای حاشیه پارك ملی گلستان انجام دادهایم تا مهمترین محركهای تعارض در این منطقه را شناسایی كنیم و در ضمن از آنها برای پیشبینی احتمال تعارضهای آتی كه میتوانند تبعاتی مانند كشته شدن دام (بز و گوسفند) یا حتی سگهای چوپانان داشته باشند، استفاده كنیم.
دكتر قدوسی به نتایج و برآیند یكی از این مطالعات اشاره میكند و میگوید: در یك تحقیق ما رژیم غذایی پلنگها و فراوانی طعمههای وحشی و اهلی را مورد ارزیابی قرار دادیم. آنالیز مدفوع پلنگها نشان داد بیش از ۸۵ درصد رژیم غذایی آنها را در پارك ملی گلستان حیواناتی نظیر گراز، پازن، قوچ اوریال و دامهای كوچك تشكیل میدهند. مهمترین مساله این بود كه با وجود وفور حضور دام در بسیاری از زیستگاههای پلنگ، دام اهلی نهتنها ترجیح غذایی پلنگ نیست كه حتی از شكار آن هم پرهیز میكند. صحبتهایی هم با چوپانان محلی داشتیم و دریافتیم در حاشیه روستاهایی كه آمار تعارضات بالاست اگر از روشهای مناسب برای نگهداری دام استفاده شود، میتواند بر میزان انتخاب این نوع طعمه از طرف پلنگ تاثیر داشته باشد یعنی وقتی تعداد بز و گوسفندانی كه از روستا خارج میشوند، مشخص و معین باشد و امكان دسترسی ساده به آنها توسط حیوانات گوشتخوار وجود نداشته باشد، پلنگها هم ناخودآگاه از حمله به آنها پرهیز میكنند. همین نمونه ساده نشان میدهد الگوهای شكلگیری تعارض در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است و برای كاهش تعارضات میان انسان و حیاتوحش گام نخست این است كه شناخت درستی از واقعیتهای موجود داشته باشیم، زیرا الگویی كه در یك منطقه كاربرد دارد، ممكن است در جای دیگر كاملا بیاثر باشد.
تفاوتهای میان تعارضات
آرش قدوسی كه عضو گروه متخصصان گربهسانان اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN/SSC) است، میگوید: تعارضات میان حیاتوحش و انسانها در گونههای مختلف جانوری، متفاوت است. در مورد گربهسانان اغلب گفته میشود كه كاهش طعمه وحشی، عامل اصلی شكلگیری تعارض است اما سوال اینجاست كه چه میزان طعمه وحشی باید كم شود تا گربهسانان درشتجثهای مانند پلنگ به شكار دامهای اهلی روی بیاورند؟ این سوالی است كه هنوز پاسخ درستی به آن داده نشده. همكاران من در یك مطالعه، تعدادی از مقالات مرتبط در این زمینه را با یكدیگر مقایسه كردهاند و به این جمعبندی رسیدهاند كه وقتی تعداد طعمه از مقدار عدد مشخصی كمتر میشود صرفنظر از مساحت مورد مطالعه، گونههای مختلف و تراكم جمعیت گربهسانان درشتجثه، احتمال شكار دامها افزایش مییابد. این مقدار عددی بر مبنای زیتوده (میزان وزن طعمه بر حسب كیلوگرم بر واحد سطح بر حسب كیلومترمربع) اندازهگیری شده است.
قدوسی میافزاید: مطالعاتی از این دست كمك میكند تا بتوان احتمال شكار دامها را از طرف گربهسانان درشتجثه تا حدودی پیشبینی و ارزیابی كرد. برای مثال مطالعات به ما نشان داده در برخی مناطق حفاظتشده هندوستان، زمینهای پست نپال و آفریقای جنوبی به دلیل وفور طعمه وحشی، احتمال شكار دامها توسط گربهسانان كمتر است در حالی كه در برخی مناطق آمار تعارضاتی از این دست به شكل جدی رو به افزایش است و تا زمانی كه این كانونهای حساس به درستی شناسایی نشوند، نمیتوان تعارضات را حتی تقریبی پیشبینی كرد یا برای آنها اولویتبندی درستی انجام داد و راهكار پیشنهاد كرد.»
حاشیههای خطرناك
اغلب تعارضات میان حیاتوحش و انسانها در حدفاصل ذخیرهگاههای طبیعی و سكونتگاههای انسانی شكل میگیرد. به این محدودهها اصطلاحا «حاشیههای خطرناك» گفته میشود. همه حیوانات وحشی لزوما در مناطق حفاظت شده و ذخیرهگاههای طبیعی باقی نمیمانند بلكه برخی از آنها به دلایل گوناگون از مرزهای مناطق حفاظت شده خارج میشوند. كمشدن طعمه طبیعی، رقابت در میان گونههای مختلف، مهاجرت برای تامین غذا و بسیاری از دلایل ناشناخته دیگر میتواند زمینهساز نزدیكشدن جانوران وحشی به انسانها باشد.
مالكان زمین، دامداران و كشاورزان معمولا از نزدیكشدن به حیوانات وحشی استقبال نمیكنند. آنها راهحلهای خاص خود را برای دفع كردن خطر حیوانات وحشی دارند كه گاهی حتی باعث زیان هر دو طرف خواهد شد. آرش قدوسی، محقق پسادكترای دانشگاه هومبولت برلین به این رویكردهای خطرناك اشاره كرده و میگوید: «برای اینكه بتوان جلوی ضرر و زیان حیوانات وحشی به اموال و داراییها را گرفت، یك سری راهحلها وجود دارد كه مهمترین آنها مراقبت صحیح از حیوانات اهلی است. استفاده از سگهای نگهبان، نصب و استقرار حصارهای ایمن چوبی یا الكتریكی از جمله سادهترین این تدابیر است. برخی مزرعهداران از طبل، زنگ و حتی ترقه برای دوركردن حیوانات وحشی استفاده میكنند، اما این راهكارها همیشه موثر نیست.»
این كارشناس حیات وحش در عین حال به حضور سگهای گله در مجاورت دامها اشاره كرده و میگوید: «حضور سگهای گله به معنای امنیت صددرصدی دامها نیست. مساله اساسی در مورد سگهای گله در ایران آموزش است. هر چقدر سگهای گله آموزش بهتری ببینند، دامهای كمتری مورد حمله قرار خواهند گرفت و بالطبع گوشتخواران كمتری هم توسط انسانها كشته خواهند شد، اما مهم این است كه سگهای گله در تماس مستقیم با دامها باشند و نه انسان؛ در حالی كه ما در مناطقی مانند روستاهای نزدیك پارك ملی گلستان، شاهد عكس این اتفاق هستیم و دیده شده سگها بیش از دامها به صاحبانشان نزدیك هستند و همین امر احتمال حمله گوشتخوارانی مثل پلنگ را افزایش میدهد. سگ میبایست نقش نگهبان گله را داشته باشد در حالی كه دامداران ایران از همه سگهایشان برای نگهبانی استفاده میكنند. ضمن اینكه عملكرد چوپانها هم در رفع تعارضات بسیار مهم است. در ایران بیشتر چوپانها پیر هستند یا توانایی كافی برای عكسالعمل صحیح و نگهداری از یك گله بزرگ را ندارند یا جوانانی هستند كه ترجیح میدهند به شهرها كوچ كنند و در روستا نمانند. من و همكارانم در یكی از مقالات خود این پیشنهاد را مطرح كردهایم كه بهتر است چوپانها گلههایشان را با یكدیگر تركیب كنند، این كار در بهبود عملكرد نقش بسزایی خواهد داشت.»
حق حیات
مرگ انسان توسط حیوانات وحشی یا كشتهشدن حیوانات توسط انسان، موضوعاتی حساس در مدیریت حیاتوحش هستند. سال 1397/ ۲۰۱۸، تحقیقی در هیمالیای هندوستان منطقه پائوری (Pauri) و شمال بنگال انجام شد.
در این مطالعه مشخص شد ۹۷ درصد حمله پلنگ در شمال بنگال و ۶۰ درصد از حمله پلنگ در پائوری به جراحتهای انسانی منجر شده است. بخش اعظم قربانیان حمله پلنگ در پائوری، كودكان و نوجوانان هستند در حالی كه قربانیان در شمال بنگال معمولا میانسال و كارگران مزارع چای هستند. بدیهی است كه چنین شرایطی میبایست عكسالعملهای منفی را از جانب مردم محلی انتظار داشت، عكسالعملهایی كه میتوانند هر تلاش حفاظتی را با شكست جدی مواجه كنند.
اما گاهی این انسان است كه حق حیات را از جانوران سلب میكند. كشته شدن خرس سوادكوه، نمونهای بارز از این اتفاق در روزهای اخیر است كه میتوان آن را از جنبههای مختلف روانشناسی ارزیابی و تحلیل كرد. اما یك سوال در همه این موارد مشترك است؛ در صورت مواجهه با حیوانات وحشی درستترین كار چیست؟
وقتی حیوان وحشی دیدیم چه كنیم؟!
كارشناسان توصیه میكنند در صورت مواجهه ناخواسته با حیوانات وحشی نظیر خرس، پلنگ و گرگ از نزدیك شدن به آنها جدا خودداری كنید و در اسرع وقت با ادارات محیط زیست نزدیكترین منطقه تماس بگیرید.
یكی از كارهای رایج در ایران این است كه مردم به محض مواجهه با حیوانات وحشی به سمت آنها سنگ پرتاب میكنند یا چوب در دست میگیرند و تلاش میكنند به حیوان وحشی ضربه بزنند یا آن را دور كنند. حال آنكه انجام این كارها ابدا موثر نیست و برعكس میتواند خطرناك باشد.
عدهای هم عكس این عمل را انجام میدهند؛ یعنی به جای واكنشهای منفی، رویكردهای مثبت نشان میدهند؛ برای مثال بسیاری از باغداران و زمینداران به حیوانات وحشی كه وارد زمینهایشان میشوند، كاری ندارند و بیتفاوت از كنار این مساله میگذرند. این كار اشتباهی نیست، اما مشكل اینجاست كه این واكنشهای مثبت هم گاهی تبعات منفی پیدا میكند؛ مثلا دیده شده برخی حیوانات وحشی در صورت حضور مكرر در زیستگاههای انسانی تغییر رفتار داده و مشكلساز شدهاند.
بنابراین پیشنهاد میشود در صورت مواجهه با حیوانات وحشی حتی حیوانات به ظاهر آرام از آنها دوری كنید و در اسرع وقت موضوع را به اطلاع كارشناسان سازمان و ادارات محیطزیست نزدیكترین منطقه برسانید.
چند کار مهم برای حفظ سلامتی خود و حیات حیوانات وحشی
برای كاهش خطرات ناشی از تعارضات میان حیات وحش و انسان لازم است این كارها به مرور انجام شود:
1) آموزش و اطلاعرسانی به مردم محلی و گردشگران
2) استفاده از موانع فیزیكی به منظور كاهش احتمال حضور حیوانات وحشی
3) شرطیكردن رفتاری حیوانات یا شرطیشدن فعال (Aversive Behavioral Conditioning) توسط كارشناسان حیات وحش كه در اصل یك روش آموزشی است كه در آن رفتار حیوان تقویت یا برعكس اصلاح میشود. در این روش با استفاده از محركهای محیطی، رفتارهای حیوانات را كنترل میكنند. حال آنكه ممكن است آن حیوان در حالت طبیعی و بر اساس غریزه یك رفتار كاملا متفاوت داشته باشد.
4) استفاده از بازدارندههای الكتریكی و صدادار
5) حذف یا جابهجایی، گاهی تعارضات به حدی جدی هستند كه میتوانند تبعات جانی برای انسانها داشته باشند. در چنین شرایطی است كه كارشناسان مدیریت حیات وحش، حیوانات دردسرساز را یا حذف یا از یك مكان به مكان دیگر منتقل میكنند.
6) برنامهها و طرحهای مرتبط با ارائه خسارات و تاوان نظیر بیمه به دامداران یا كشاورزانی كه از حضور حیات وحش به نوعی آسیب دیدهاند.
7) مدیریت زیستگاه و مدیریت صحیح پسماندهای انسانی
8) غذادهی انحرافی به منظور منحرفكردن حیوانات وحشی به سمت منابع غذایی جایگزین