سالانه بیش از ۱.۲۵ میلیون نفر در تصادفهای جادهای در سرتاسر جهان جان خود را از دست میدهند و حدود ۲۰ تا ۵۰ میلیون نفر نیز زخمی یا معلول میشوند. عوامل بسیاری در این مساله نقش دارند که جنسیت یکی از آنهاست.
رانندگی ایمن تابع عوامل بسیاری است؛ ایمنی وسیله نقلیه، ایمنی جاده، توانایی راننده، رعایت نکات ایمنی، رعایت قوانین، قدرت ریسکپذیری و سرعت مدیریت بحران از جمله عواملی هستند که میزان تصادفهای جادهای و میزان آسیب در آنها را تعیین میکنند.
علاوه بر موارد فوق سن رانندگان و جنسیت آنها نیز در میزان تصادفهای منجر به مرگ موثر است. دادهها نشان میدهد نوجوانان و جوانان (رده سنی ۱۵ تا ۴۴ سال) بالاترین نرخ مرگ و میر در حوادث رانندگی را دارند.
یکی از موارد قابل بحث در زمینه مرگ و میرهای جادهای جنسیت رانندگان است. عدهای معتقدند زنان رانندگان خوبی نیستند و در انجام سادهترین حرکتها ناتوانند؛ اما آمارهای ایالات متحده آمریکا این مساله را تائید نمیکند.
نتایج تحقیقات موسسه غیرانتفاعی بیمه برای ایمنی بزرگراه که به بررسی تصادفهای جادهای میپردازد نشان میدهد که تصادفهای منجر به مرگ در رانندگان مرد دو تا سه برابر بیشتر از رانندگان زن است.
این آمار که میزان مرگ و میر در تصادفهای جادهای در ایالات متحده را اندازه گرفته نشان میدهد که رانندگان مرد در دهههای ۷۰ تا ۹۰ میلادی حدود ۲.۵ برابر بیشتر از رانندگان زن در تصادف جانباختهاند.
تا اوایل قرن بیست و یکم سالانه بیش از ۲۰ هزار مرد در تصادفهای رانندگی جان خود را از دست داده اند و این رقم در کمتر از دو دهه گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
همچنین مقایسه نرخ حوادث جادهای به نسبت هر صدهزار نفر جمعیت نشان میدهد که این نسبت به ازای جمعیت همچنان ثابت باقی میماند و با وجود اینکه تعداد رانندگان مرد از رانندگان زن بیشتر است، اما در نرخ تصادفهای منجر به مرگ، رانندگان مرد ۲ تا ۳ برابر بیشتر از رانندگان زن در تصادفهای جادهای جان میبازند.
توضیح تفاوتها براساس نقشهای جنسیتی
آمارهای فوق تصادفهای مرگبار بر حسب جنسیت را تنها در ایالات متحده نشان میدهند. با این حال آمارهای موجود از سایر کشورها نیز الگوی نسبتا مشابهی ارائه میکند که در آن رانندگان مرد بیش از رانندگان زن در حوادث رانندگی جان میبازند.
به نظر می رسد این تفاوت میان زنان و مردان را باید در نقشهای جنسیتی آنها جستجو کرد. در بیشتر جوامع در نحوه تربیت کردن دختران و پسران تفاوتهای قابل توجهی دارد و در نتیجه سطح انتظارات و توقعات جامعه از آنان در بزرگسالی نیز متفاوت است.
به عنوان مثال بروز رفتارهای پرخطر از سوی پسران در جوامع امری عادی و گاه پسندیده تلقی میشود، در حالی که از دختران انتظار میرود رفتارهای موقرانهتری داشته باشند. پسران به انجام کارهای دشوار تشویق می شوند، اما دختران از آن نهی میشوند.
این تفاوتها سبب شده مردان در بزرگسالی با جسارت بیشتری نسبت به زنان رانندگی کنند و مسافتهای طولانیتری را بپیمایند. همچنین در اغلب جوامع زنان به دلیل تلقینهای اجتماعی از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و در صورت وقوع تصادف بیشتر از مردان سرزنش میشوند و به همین علت محتاط تر رانندگی میکنند.
از سوی دیگر میزان رانندگی در زمان مصرف الکل، داروهای خوابآور و مواد مخدر در مردان بالاتر از زنان است. مصرف این مواد توانایی تشخیص افراد را مختل میکند، از سرعت تصمیمگیری آنها در زمان بروز حادثه میکاهد و در نتیجه تصادفهای مرگبار بیشتری را رقم میزند.
سرانجام زنان رانندگان بهتری هستند یا مردان؟
پاسخ دادن به این سوال چندان آسان نیست. وجود تفاوتهایی میان دو جنس که ناشی از تربیت آنها در دوران کودکی و تلقینهای جامعه است آمار فوق را رقم زده است. کاهش آمار رانندگیهای مرگبار مردان در ایالات متحده در سالهای اخیر نشان میدهد که این تفاوت نه به دلیل فیزیولوژیکی بلکه به دلیل هویت و نقشهای جنسیتی ایجاد شده است.
به نظر میرسد حذف شکافهای جنسیتی در آینده، پذیرش تواناییهای زنان در انجام کارهای متعدد و عدم تشویق مردان به رفتارهای پرخطر به بهانه «مردانگی» سبب خواهد شد که این آمارها به یکدیگر نزدیک شوند. همچنین افزایش ایمنی جادهای و ابداع فنآوریهای پیشرفته برای محافظت از سرنشینان وسایل نقلیه کمک خواهد کرد که این رقم در آینده به کمترین میزان ممکن برسد.