تجربه اولین عشق‌ها در نوجوانی

به گزارش مشرق، کتاب «شب صورتی»، اثری داستانی از نویسنده توانمند مظفر سالاری است که دفتر نشر معارف آن را در ۳۸۸ صفحه به چاپ رسانده است. رمان‌های سالاری در چند سال اخیر جزء پرفروش‌ترین رمان‌های ایرانی بوده که کتاب «رویای نیمه شب» از این نویسنده تاکنون به چاپ هشتادودوم رسیده و رمان «دعبل و زلفا» چاپ چهلم را پشت‌سر می‌گذارد. همچنین سبک نگارش و قلم او مورد تحسین رهبر انقلاب واقع شده است.

کتاب شب صورتی با دارا بودن ویژگی‌های سبکی و متنی ادبیات نوجوان، همانند داستان‌های موفق این ژانر در جهان، علاوه‌بر گروه سنی نوجوان، برای بزرگسال نیز خواندنی است و کتابی مناسب برای پدر، مادر و فرزند نوجوان است.

دشواری نویسندگی برای نوجوان در این است که نویسنده بزرگسال از دوران نوجوانی جدا شده‌ و ناگزیر در فرآیند نوشتن مدام باید جابه‌جا شود. یک‌بار در موضع نویسنده کار را خلق کند و بارها از منظر یک نوجوان اثر نوشته‌شده را واکاوی و بازنویسی کند تا بتواند اثری متناسب با شرایط و روحیه مخاطب پدید آورد.

صرف وجود شخصیت نوجوان در داستان، کتاب را متعلق به ادبیات نوجوان نمی‌سازد، بلکه شیوه بیان، فضاسازی و بهره‌گیری از ادبیات و لحن مناسب اهمیت دارد.

بهادادن به جزئیاتی که ممکن است برای بزرگسال کم‌اهمیت یا نادیدنی باشد، کار دشواری است که نویسنده داستان شب صورتی به‌خوبی از عهده آن برآمده است.

نوجوانی دوره‌ای است که در آن دختران و پسران از لحاظ شناخت عاطفی، هیجانی و اجتماعی از کودکی به‌سوی بزرگسالی حرکت می‌کنند و دوره شکل‌گیری هویت و الگوپذیری است.

مظفری در این کتاب به موضوع حساسی پرداخته که به‌خاطر محدودیت‌ها و فرهنگ ایرانی، کمتر نویسنده‌ای به آن می‌پردازد. کتاب شب صورتی تجربه اولین عشق‌ها در نوجوانی را به تصویر می‌کشد، اضطراب‌ها و دل‌نگرانی‌های نوجوان و تاثیری که سربرآوردن این احساس در روند زندگی روزانه و تحصیلی و اجتماعی او می‌گذارد.

می‌توان گفت مطالعه این کتاب راهنمایی برای والدین است که در چنین مواقعی کدام رفتار را برگزینند و بهترین برخوردها و شیوه عمل را دریابند که برای مخاطب نوجوان موجب تسکین و راهگشاست؛ زیرا در این داستان احساسات خود را به تماشا می‌نشیند و آن را بی‌اهمیت و کوچک شده نمی‌بیند و در روند قصه به راه‌هایی برای حل مسائلی که با آن روبه‌رو است؛ از جمله مدیریت احساسات، مشکلات خانوادگی یا روابط دوستی با گروه‌های همسال و همکلاسی‌ها می‌رسد.

مظفر سالاری پیش از آنکه داستانی مذهبی بنویسد، داستان‌نویس متبحری است که در بستر داستان از آموزه‌های نیک مذهب بهره می‌گیرد و در روال قصه در بزنگاه‌ها و بن‌بست‌ها دریچه‌ای را روی مخاطب می‌گشاید که فواید زندگی مومنانه و عمل به آموزه‌های ائمه‌(ع) را مشاهده کند.

حساسیت پرداختن به موضوع عشق در دوران نوجوانی در داستانی که مخاطبش در فضای سنتی و مذهبی ایران زندگی می‌کند، دقتی می‌طلبد تا روایت جنبه اروتیک نگیرد و با بهانه بیان واقعیت‌های خود، موجب به‌هم ریختگی ذهن خواننده نوجوان نشود. در این کتاب مهارت و نکته‌سنجی نویسنده در تصویرسازی و بیان احساسات و رخدادها را می‌توان مشاهده کرد که از دغدغه‌های نوجوانی سرسری عبور نمی‌کند و آنها را بی‌اهمیت جلوه نمی‌دهد و اتفاقا جنبه مثبت و زیبایی از عشق را به تصویر می‌کشد و بر طبیعی‌بودن و حق‌داشتن نوجوان در یافتن و تجربه این احساسات تاکید می‌کند و باعث اعتماد نوجوان به نویسنده می‌شود (زیرا مخاطب خود را در جایگاه نصیحت‌شونده نمی‌یابد) و از سمتی بدون به‌کارگیری جمله و عبارتی که جنبه اروتیک داشته باشد، قصه را به سبکی هنرمندانه روایت می‌کند.

«سینا هرچه کرد نتوانست بگوید عاشق شده. به‌نظر خودش عاشق‌شدن، اتفاقی نادر و از روی بی‌برنامگی بود. می‌توانست به چشم بزرگ‌ترها، ناپسند و ناشایست بیاید. حوصله نصیحت و سرزنش نداشت. کاری نکرده بود. کاری نمی‌توانستند برایش بکنند.»  از دیگر ویژگی‌های سنجیده و مثبت داستان شب صورتی این است که نویسنده بزرگ‌ترها را انسان‌هایی کامل و بی‌عیب به تصویر نمی‌کشد و نگاه غیرواقعی و خیالی ندارد و اتفاقا در بخش‌هایی از داستان، این شخصیت نوجوان قصه است که با رفتار درست، موجب تحول و تغییر دیگران می‌شود و مخاطب می‌آموزد که با مشاهده و سنجش، الگوهای رفتاری مناسب را بیابد و حتی محیط و جامعه پیرامونش را به‌سمت درستی هدایت کند و تاثیرگذار باشد.  داستان شب صورتی با به تصویرکشیدن فضایی خاطره‌انگیز و دلنشین از شهر یزد و فرهنگ و هنر ایرانی و یادآوری شیرینی زندگی با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و جنبه‌های مثبت ارتباط با اقوام و همسایه‌ها که در گذشته پررنگ‌تر بوده، مخاطب را با خود همراه می‌کند. نویسنده هوشمند با وجود آنکه عالمی دینی است از خطابه‌هایی که تنها احکام فقهی و عبادات را پررنگ می‌کند، می‌پرهیزد تا هرخواننده‌ای با هرعقیده‌ای داستان را دنبال کند و در روند قصه با آموزه‌های اخلاقی دین اسلام و تاثیر نیک آنها در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آشنا شود.

شب صورتی برای مخاطب نوجوان پیام‌آور امید و خودباوری است که به‌جای اندوه، افسوس و پذیرش شرایط نامناسب، با تلاش و حق‌جویی، محیط زندگی و اجتماعش را تغییر دهد و جامعه مطلوبش را ایجاد کند.

«بدون آنکه صبحانه بخورد، از خانه بیرون آمد. کیف در دست تا سرکوچه رفت. هم راضی و خوشحال بود که نگین را دیده بود و هم آرزو می‌کرد کاش او را ندیده بود و خاطره آن شب برایش تکرار نمی‌شد! سر کوچه ایستاد. خودش را سرزنش می‌کرد که چرا از فرصت استفاده نکرده بود. عصبانی بود که چرا گاهی مخش قفل می‌کرد و یادش می‌رفت چه باید بگوید. جمله‌های قشنگی بود که می‌توانست نقطه پایانی باشد برای یک دوره کوتاه رویایی، و آغازی برای یک عمر ندیدن او. افسوس خورد که هیچ‌کدام به زبانش نیامده بود.» (صفحه ۱۸۹)
... .
«آبابا که لبه ایوان نشسته بود خود را بالا کشید و کنار پسرش به پشتی تکیه داد.

_من بابام زود مُرد. نبود که نصیحتم کنه. کاش به‌جای اون‌همه معرق و منبت و مشبک، برای تو و مادرت وقت بیشتری گذاشته بودم! این دور هم نشستن و حرف‌زدن، از هرکاری مهم‌تره؛حتی از آبادکردن این باغم مهم‌تره. وقتی دل آدما آباد نباشه، تو قصرم زندگی کنن خوشبخت نیستن.

سر پسرش را گرفت و گذاشت روی شانه‌اش.

-من پدرخوبی نبودم، تو باش! من برات وقت نذاشتم، توبذار! من یه‌جورایی این اواخر شدم سنگ صبور سینا. کاری کن که اول بیاد سراغ تو. من حتی شوهر خوبی هم نبودم. تو بیشتر قدر این حمیده خانمو بدون. ثروت واقعی، خونواده آدمه. جای دیگه دنبالش نگرد. نمی‌خوام وقتی به سن من رسیدی یه‌گوشه بشینی و مثل آدمی که کلاه سرش رفته، افسوس بخوری.» (صفحه ۳۱۸)

*فرهیختگان / زینب مهاجری

برچسب ها:

فرهنگ و هنر