گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس؛ قطعا خاصترین لحظهای که هر انسان میتواند برای خودش یا فرزندش در تمام عمر تصور کند لحظه اطلاع از یک موفقیت، آن هم پس از تلاش فراوان است.
جوانی که یک سال یا حتی بیشتر برای موفقیت در یک آزمون که خودش آن را آزمون تعیین سرنوشتش میداند، تلاش کرده و از تفریحات و رفتوآمدها با دوستان و اقوام، گذشته تا در این آزمون موفق شود، در یک روز خاص که آن را روز «اعلام نتایج» مینامند، با زنگ تلفن همراهش از خواب بیدار میشود.
شماره تماس گیرنده نا آشناست، اما گوشی را که جواب میدهد فردی با احساس صمیمیت و شادی طوری با او صحبت میکند که گویا سالهاست او را میشناسد.
تماسگیرنده یک خبرنگار است که خبر خوش موفقیت در کنکور را به او میدهد؛ اینکه جوان پس از شنیدن خبر موفقیتش در آزمونی که برای آن بسیار تلاش کرده چه میکند قابل توصیف نیست.
البته شاید شنیدنش از زبان خود این جوانان برگزیده تا حدودی بتواند آن لحظه را روایت کند؛ از این رو دانا افاضلی رتبه سوم کنکور سراسری سال 98 در گروه علوم ریاضی و فنی، فاطمه جعفری رتبه هشتم کنکور سراسری سال 98 در گروه علوم ریاضی و فنی و پریناز باستانی رتبه چهارم کنکور سراسری سال 98 در گروه زبان انگلیسی به خبرگزاری فارس آمدند و از حال و هوای کنکوریشان از زمان استارت برای کنکور تا اعلام نتیجه و برنامه آیندهشان صحبت کردند.

* نمیدانستم خواب میبینم یا بیدارم
فارس: درباره لحظه اطلاعتان از اینکه یکی از رتبههای برتر کنکور را به دست آوردید، صحبت کنید؟
افاضلی: ابتدا از صدا و سیما با پدرم تماس گرفتند که پدرم شماره تلفن همراه من را به آنها داده بود، من در مدرسه مشغول تدریس ریاضی به دانشآموزان پایه تحصیلی پایینتر بودم که با من تماس گرفتند و این خبر را از آنها شنیدم، آن لحظه خیلی ذوق کردم زیرا انتظار نداشتم که رتبه سوم را به دست بیاورم.
انتظار داشتم که رتبهام دو رقمی شود اما اصلا فکر نمیکردم جزء نفرات برتر یک رقمی باشم.
جعفری: من به کلاس رفته بودم و با توجه به اینکه میدانستم احتمال اعلام نتایج کنکور است گوشیام را خاموش کردم تاحواسم پرت نشود. وقتی کلاس تمام شد موبایلم را روشن کردم و در اینترنت سرچ کردم و عکسم را دیدم و به خانوادهام و دوستانم زنگ زدم، همه تبریک میگفتند و خیلی خوشحال بودم.
باستانی: روزی که نتایج اعلام شد من اصلا انتظار نداشتم که جزء رتبههای برتر باشم، خواب بودم و یکی از دوستانم با من تماس گرفت و این خبر را به من داد که در آن لحظه نمیدانستم خواب میبینم یا بیدارم و خیلی لحظه خوبی بود و اقوام ما با ما تماس میگرفتند و تبریک میگفتند.

* از آسان بودن سؤالات ناراحت شدیم
فارس: از کنکور بگویید.
افاضلی: به نظرم سطح سوالات از استاندارد پایینی برخوردار بود و بسیار سوالات راحتی طرح کرده بودند، از طرفی فکر میکنم آزمونهای سال پیش یک سری نظمبندیهای خاصی داشت که امسال نداشت.
جعفری: از نظر من سطح سوالات ساده بود، در آزمونهای آزمایشی که شرکت میکردم رتبهام اغلب تکرقمی میشد، اما در کنکور به دلیل آسان بودن سوالات نتوانستم هیچ پیش بینی روی رتبهام داشته باشم و حدس میزدم رتبه تکرقمی نگیرم اما خدا را شکر موفق شدم.
باستانی: من روی درسهای ریاضی و فیزیک خیلی کار کرده بودم و بیشتر وقتم را روی این درسها گذاشتم، زمانی که سوالات اختصاصی را دیدم سطح سوالات خیلی پایین بود و ناراحت شدم.
من رشته اصلیام رشته علوم تجربی بود و زبان را از زمان کودکی میخواندم، اما نه به صورت جدی.
با شرکت در کلاسهای بزرگسالان تصمیم جدی برای خواندن زبان گرفتم، اما از سال اول دوره متوسط اول به کنکور تجربی فکر میکردم، فقط زبان عمومی را مطالعه کردم که البته رتبه رشته تجربیام هم خوب بود اما به خوبی رتبه زبان نبود که از هر دو راضیام.
* صحبت مادرم قوت قلبم بود
فارس: شب قبل از کنکور را چطور گذراندید؟
افاضلی: شب قبل از کنکور خیلی استرس نداشتم و آرامش خودم را حفظ کرده بودم، زیرا در آزمونهای آزمایشی شرکت کرده بودم و نخستین بار نبود که در آزمون مهم شرکت میکردم، به همین دلیل خیلی اضطراب نداشتم.

روز کنکور هم وقتی سوالات عمومی را دیدم خیلی متوجه آسانی سوالات نشدم اما در سوالات اختصاصی متوجه پایین بودن سطح سوالات شدم و از این بابت بسیار عصبانی شده بودم.
جعفری: من روز قبل از کنکور درس نخواندم و صبح زود بیدار شدم، با مادرم به بیرون از منزل تا من خسته شوم و شب خیلی زود خوابم ببرد، اما باز هم فکرم درگیر کنکور بود.
در کنکور سوالاتی داشت که در حد مقطع راهنمایی بود، با وجود اینکه اعصابم خرد شد سعی کردم آرامشم را حفظ کنم و به بقیه سوالات با دقت پاسخ دهم به طوریکه وقت اضافه آوردم و دوباره از اول چک کردم که بیدقتی نداشته باشم.
باستانی: من شب کنکور خیلی استرس نداشتم و شب راحت خوابیدم اما خانوادهام از اضطراب نخوابیده بودند.
من حتی برای شرکت در کنکور زبان تردید داشتم زیرا صبح کنکور تجربی داشتم و خسته شده بودم و احساس میکردم نمیتوانم در کنکور عصر شرکت کنم اما مادرم گفت «با اینکه خسته هستی همه تلاشت رو بکن».
در جلسه آزمون وقتی خسته میشدم یاد حرف مادرم میافتادم و قوت قلب میگرفتم، همین مساله هم باعث موفقیتم شد.
فارس: از اینکه سوالات آسان بود ناراحت شدید؟
افاضلی: بله، به هر حال با آسان بودن سوالات رقبا بیشتر میشد و اصلا نباید بیدقتی میکردم و جای اشتباهی وجود نداشت.
فارس: پس از ترک محل حوزه آزمون، چه فکری درباره آزمونتان داشتید؟
افاضلی: من بعد از آزمون وقتی از حوزه بیرون آمدم به مادرم گفتم که خیلی امتحان را بد نوشتم و رتبه خوبی نمیگیرم، خیلی ناراحت بودم.
به اندازهای سطح سوالات پایین و آسان بود که من خیلی ناامید شدم و اصلا فکر نمیکردم این رتبه را کسب کنم، خودم احتمال میدادم که رتبهام زیر 50 شود.
جعفری: حوزه امتحانی من دانشگاه امیرکبیر بود و وقتی از حوزه بیرون آمدم مادرم را دیدم و گفتم اصلا خوب نبود و نمیدانم چه رتبهای را به دست میآورم.

پس از انتشار کلید آزمون هم فقط 2 درس ادبیات و ریاضی را با کلید آزمون تصحیح کردم و متوجه شدم که در ریاضی یک غلط داشتم و در ادبیات دو غلط اما بقیه دروس را ندیدم، احساس کردم با دیدن کلید استرس میگیرم و سعی میکردم زیاد به نتیجه آزمون فکر نکنم و خودم را با کارهای دیگری سرگرم کنم.
باستانی: هدف اصلی من رشته تجربی بود، اما به دلیل علاقهای که به رشته زبان داشتم حس میکردم اگر رتبه خوبی به دست بیاورم از خودم خیلی راضی خواهم بود، به خاطر اینکه در رشتهای که خیلی علاقه داشتم موفق شدم.
فارس: کمی به عقبتر برگردیم، قطعا داوطلبان کنکور سال آینده میخواهند بدانند شما چقدر درس خواندید که به این موفقیت دست یافتید؟
افاضلی: من از اواسط آبان ماه 97 تصمیم جدی برای درس خواندن گرفتم، به دلیل اینکه در المپیادهای ریاضی هم شرکت میکردم از آبانماه شروع کردم و به دلیل شرکت در المپیاد ریاضیام خیلی قوی بود.
با توجه به زمانی که در سال تحصیلی داشتیم تا تعطیلات نوروز روزی چهار ساعت و بعد از آن روزی 10 سال درس میخواندم.
جعفری: من از اواسط تیرماه 97 شروع به درس خواندن کردم و در آن روزها ساعتهای مطالعهام کم بود.
به تدریج این ساعتها را بیشتر کردم، اواخر شهریور روزهای تعطیل تا 11 ساعت درس میخواندم و تا خردادماه امسال همان 11 ساعت را نگه داشتم. روزهای مدرسهام تا 4 ساعت و نیم درس میخواندم و این زمان هم ثابت نگه داشتم و هیچ تغییری ندادم. از نظر خودم اگر این زمانها را بیشتر میکردم خسته میشدم.
مشاورم ساعتهای توصیهشده را به من اطلاع میداد اما فشاری روی من وارد نمیکرد زیرا با این ساعتها بازدهی داشتم.
من همیشه بین درسهایم ریاضی و فیزیک را خیلی دوست داشتم و علاقهام از دوران راهنمایی بیشتر شد و خودم روی سوالات کار میکردم، در کلاسهای کنکور هم شرکت نکردم اما تمامی آزمونهای آزمایشی را شرکت کردم.
باستانی: تابستان سال یازدهم تحصیلی بود که به صورت جدی تصمیم گرفتم برای آزمون کنکور درس بخوانم. زمانی که به مدرسه میرفتم روزی 4 ساعت درس میخواندم و در زمان تعطیلات هم 8 ساعت مطالعه میکردم، اما بعد از مدتی با توجه به زیاد شدن حجم درس از زمان مدرسه تا 6 ساعت هم مطالعه میکردم و روزهای تعطیل هم به 11 ساعت میرسید.
* اعضای خانواده برای موفقیتمان تلاش کردند
فارس: محیط خانه چطور برای درس خواندن شما آماده شده بود؟
افاضلی: فضای خانهمان برای درس خواندن مناسب بود اما من در خانه نمیتوانستم درس بخوانم و در مدرسه درس میخواندم، در اردوهای مطالعاتی شرکت میکردم و از صبح تا 7 شب در مدرسه درس میخواندم.
زمانی که از مدرسه به خانه میآمدم ترجیح میدادم استراحت کنم و دیگر مطالعه نمیکردم، حتی در کلاسهای کنکور هم شرکت نکردم و خودم درس میخواندم و در آزمونهایی که مدرسه برگزار میکرد شرکت میکردم.

در خانه جو خوبی داشتیم و خانوادهام با صداقت به من میگفتند که آرامش و حال من مهم است که بتوانم راحت در آزمون شرکت کنم و این صحبتهایشان روی من خیلی تاثیر میگذاشت.
جعفری: من فقط یک برادر بزرگتر دارم که دارای مدرک فوق لیسانس رشته برق از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است و خارج از ایران زندگی میکند، مادرم کارشناسی ارشد علوم تربیتی و خانهدار و پدرم دندانپزشک هستند.
خانه ما همیشه آرام بود و من در خانه درس میخواندم و خیلی کمکم کردند و به من انگیزه میدادند، حتی گاهی ناامید میشدم که ناشی از خستگی بود، اما خانواده خیلی در آن روزها کمکم میکردند.
* بعد از اعلام نتایج چند شبانه روز سور دادیم
مادر دانا افاضلی: از روزی که نتایج اعلام شد چهار شبانه روز است که به اقوام شیرینی و میهمانی میدهیم، این خیلی لذتبخش است که به خاطر موفقیت فرزندم میهمانی دهیم.
دانا تنها فرزند من است و ما خیلی برایمان مهم بود که کدام مدرسه درس میخواند، در دوره ابتدایی برای انتخاب مدرسهاش بسیار تحقیق کردیم که دانا در مدرسه مناسبی درس بخواند، در دوران دبیرستان به دلیل اینکه دانا در کلاسهای المپیاد شرکت میکرد و کلاسهای المپیاد از منزل ما فاصله داشت ما خانهمان را جابجا کردیم تا دانا رفت و آمد راحتتری داشته باشد.
* به نظرم مادر در خانه بیشتر میتواند به بچهها کمک کند
فارس: شما شاغل هستید؟
مادر دانا افاضلی: بله، من خودم شاغل هستم و شغلم داروسازی است.
مادر فاطمه جعفری: من اوایل شاغل بودم اما ترجیح میدادم در خانه باشم و بیشتر وقتم را با فرزندانم بگذرانم، احساس میکردم در خانه بیشتر میتوانم مفید باشم.
به عقیده من ساعتهایی که مادر در خانه است با دید بهتری میتواند بچهها را راهنمایی و هدایت کند، بخصوص زمانی که بچهها در سنین نوجوانی هستند احتیاج بیشتری دارند که راهنمایی و کنترل شوند.

باستانی: من پدرم فوق لیسانس اقتصاد است و مادرم دکترای عرفان میخواند و خیلی به من کمک میکردند. خواهرم همواره به من روحیه میداد، من یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خودم هم دارم با اینکه خانه ما شلوغ بود اما همه خانواده مراعات من را میکردند و حواسشان به من بود تا در فضایی آرام درس بخوانم.
برادر کوچکم اتاقش را در اختیارم قرار داده بود زیرا اتاق من با اتاق خواهرم مشترک است.
* نباید مغرور شویم
فارس: قطعا مخاطبان ما دوست دارند بدانند رتبههای برتر کنکور برای آینده چه برنامهریزی دارند؟
جعفری: من میخواهم در رشته برق صنعتی دانشگاه شریف ادامه تحصیل بدهم.
من خیلی به آینده فکر کردهام، به این مسأله هم فکر کردم که این رتبه را به دست آوردم و تمام شد، حالا همه چیز از صفر شروع میشود و باید از اول شروع کنم، این رتبه تا آخر عمر همراه من نمیماند و نباید مغرور شوم بلکه باید به تلاشم ادامه دهم بنابراین قصد دارم کارهایی انجام دهم که این رتبه را فراموش کنم و دوباره انگیزه به دست بیاورم و از اول شروع کنم.

باستانی: هنوز انتخاب رشته نکردم و تردید دارم که در کدام رشته ادامه تحصیل دهم. در رشته زبان هم من فقط دیپلم زبان را از آموزشگاههای زبان دریافت کردم و در حد همان دیپلم زبان را تاکنون ادامه دادم.
وقتی تصمیم به انتخاب رشته گرفتم ترجیح دادم علوم تجربی را انتخاب کنم؛ چراکه زبان را در کنار دیگر رشتهها هم میتوان مطالعه کرد و قصد دارم رشته زبان را به دلیل علاقهای که به این رشته دارم در کنار رشته دیگر ادامه دهم.
* حالِ خوب؛ رمز موفقیت در کنکور
فارس: سخنی برای کنکوریهای آینده.
جعفری: از نظر من مهمترین چیز حال خوب است، باید با حال خوب درس خواند و پس از آن مسأله تلاش مداوم و منظم مهم است، اگر حال خوب نباشد تلاش بیثمر میشود، البته خانواده و مدرسه خیلی کمک میکند.
باستانی: من کنکورهای آزمایشی زیاد شرکت میکردم، رتبههای کنکورهای آزمایشیام اصلا خوب نمیشد، این را به داوطلبان کنکور میگویم که آزمونهای آزمایشی را ملاک اصلی قرار ندهند و ناامید نشوند.
با هر آزمون آزمایشی که شرکت میکردم هر دفعه ناامید میشدم اما درنهایت رتبه خوبی را به دست آورم.
من در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکردم اما از نظر من تنها کتابهای درسی کافی نیست و کتابهای تست و کتب دیگر لازم است اما به کلاس کنکور اعتقاد ندارم.
البته از معلمهای مدرسهام خیلی تشکر میکنم که به من روحیه میدادند، رفتار معلم در روحیه کنکوریها بسیار مهم است ولی بخش مهم موفقیت را خود فرد معین میکند.
* تاثیر ورزش در روحیه کنکوریها
فارس: چیزی به نام «اوقات فراغت» هم در این یک سال برای شما تعریف شده بود؟
جعفری: من برای اوقات فراغتم هر هفته یک روز به کلاس ورزش میرفتم تا روزهای قبل از کنکور به ورزشم ادامه دادم و به صورت منظم میرفتم زیرا ورزش در روحیهام تاثیر بسیاری داشت.
افاضلی: من ورزش میکردم، از بچگی کلاسهای ورزشی میرفتم و با دوستانم بازی میکردم.
باستانی: از نظر من استراحت برای هر کسی لازم است چون در طول یک سال تحصیلی دانشآموز خیلی خسته میشود.

من به بچهها توصیه میکنم که خودشان را خیلی اذیت نکنند، اگر ابتدا زمان زیادی را به درس خواندن اختصاص دهند، در آخر بازدهی بالایی نخواهند داشت، در ابتدا زمان کمی را اختصاص دهند و بعد این زمان را در طول سال افزایش دهند.
فارس: چقدر از شبکههای اجتماعی استفاده میکردید؟
جعفری: در شبکههای اجتماعی عضو بودم و وقتهایی درسم تمام میشد به سراغ تلفن همراهم میرفتم. شبی یک بار برنامه سنگین و خستهکنندهای نداشتم و بین درس خواندنم استراحت میکردم البته این استراحت را بیشتر به صحبت با خانواده در مورد مسائل غیر درسی اختصاص میدادم تا شبکههای اجتماعی.
باستانی: من در زمان اوقات فراغتم بیشتر سریالهای تلویزیونی را دنبال میکردم و خیلی در شبکههای اجتماعی فعالیت نداشتم؛ چراکه خودم تلفن همراه نداشتم و از موبایل مادرم استفاده میکردم.
افاضلی: من موبایل نداشتم اما با لپتاپ، گهگاه شبکههای اجتماعی را چک میکردم.
* موفقیت در کشور خودم را ترجیح میدهم
فارس: قطعا شما به دانشگاههای برتر کشور میروید و ممکن است پیشنهاداتی هم از کشورهای دیگر داشته باشید.
باستانی: از نظر من هرجایی شرایط پیشرفت هست اما اگر خود فرد تلاش کند.
شاید در کشوری این موفقیت سخت و در کشوری آسان به دست بیاید اما در همه جا جای پیشرفت هست؛ من خودم هیچ علاقهای به خارج از کشور ندارم و این وابستگی به کشور در من وجود دارد و دوست دارم در ایران باشم.
اگر بخواهم موفق شوم در کشور خودم موفق میشوم
جعفری: هنوز تصمیم نگرفتهام اما فکر میکنم شرایط تحصیل در خارج کشور مهیاتر است.
افاضلی: من تصمیم دارم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم ولی قطعا برای کمک به کشورم پس از تحصیل به میهن بازمیگردم.
انتهای پیام/