کپی کاری به سبک عصرجدید
مخالفان برنامه چه گفتند: به محض پخش شدن تیزر عصرجدید و رونمایی از دکور آن که کاملا گرتهبرداری شده از نمونههای خارجیاش بود این برنامه با هجمه زیادی از جانب مخالفان شروع شد. کاربرانی که به خاطر کپی بودن این اثر از روی برنامه استعدادیابی«گات تلنت» به طور کل این مجموعه تلویزیونی را فاقد ارزش دانستند و آن را به نداشتن خلاقیت برنامهسازان تلویزیونی نسبت دادند. این گروه معتقد بودند اهالی فرهنگ و رسانه که همیشه از رویکردهای فرهنگی در قالب ایرانی و اسلامی دم میزنند چرا برای ساخت یک برنامه پربیننده سروقت نمونه های خارجی و غربی آن رفتهاند؟ برنامه ای که حتی در طراحی دکور آن هم نمیشود رد پایی از المانهای بومی و فرهنگی خودمان را دید!
موافقان چه گفتند: اما موافقان برنامه نظر دیگری داشتند. آنها مثل خود سازندگان عصر جدید هیچ وقت از اتهام کپی بودن این برنامه فرار نکردند.این گروه معتقد بودند که «گات تلنت» نمونه ای است که در بیش از 60 کشور دنیا با همین سبک وسیاق ساخته شده است و اصلا چه ایرادی دارد که حالا ما هم با الهام از این قالب خارجی که پیش از این امتحانش را در جذب مخاطب پس داده برنامهای داشته باشیم که مطابق با چارچوب های فرهنگی و عرفی خودمان به معرفی استعدادهای وطنی میپردازد؟
کیفیت پایین برنامه نسبت به نمونههای خارجی
مخالفان برنامه چه گفتند: یکی دیگر از اتفاقاتی که حین پخش برنامه رخ میداد مقایسه شرکت کنندگان عصرجدید با نمونه های خارجی بود. این در حالی بود که هر از چندگاهی بعضی از کاربران فضای مجازی با کنار هم گذاشتند شرکت کنندههای دو نمونه ایرانی و خارجی؛ عصر جدید را مورد نقد قرار میدادند و کیفیت آن را در قیاس با برنامههای آن ور آبی قابل قبول نمیدانستند.
موافقان برنامه چه گفتند: این گروه در جواب، این دسته را به پدیده«خودتحقیری» متهم کردند. استدلال موافقان عصر جدید این بود که قیاس کردن گلچین نمونه ها خارجی شرکت کننده ها با نمونه های معمولی از شرکت کنندههای ایرانی نهایت بی انصافی است؛تا جایی که اگر تماشاچی صفر تا صد برنامه های خارجی استعدادیابی باشید میان آنها به وفور می توانید نمونه های متوسط و حتی ضعیفی را پیدا کنید که اجرای آنها برای مخاطبانشان هیچ لذت و هیجانی را به همراه ندارد. از طرف دیگر آنها معتقد بودند که عصرجدید برخلاف رقبای خارجی اش برنامه نوپایی است که در زمینه کشف استعدادها در فصل های آینده با توجه به جا افتادن و شناخته شدنش بین مردم جای خودش را بیش از پیش باز خواهد کرد.
مهجور ماندن استعدادهای کشف نشده زنان
مخالفان برنامه چه گفتند:شاید پر سر و صداترین نمونه این نظر در فضای مجازی استوری«پریناز ایزدیار» بود که در زمان خودش مورد توجه قرار گرفت و بعد از آن با پاسخ محکم احسان علیخانی به عنوان سازنده برنامه هم رو به رو شد. ایزدیار در صفحه اش نوشته بود:«کاش اسمش رو میذاشتن کشف استعداد مردان ایرانی ، چون هر جوری نگاه میکنم اکثریت زنان با استعداد کشورم ( رقصنده ، نوازنده ، خواننده ) اجازه ندارن حتی خودشون رو نشون بدن»
موافقان برنامه چه گفتند: این گروه معتقد بودند که این انتقاد برای کشوری که فرهنگ،عرف و باورهای اسلامی مردمش اجازه چنین چیزی را نمیدهد، از اساس محلی از اعراب ندارد. آنها «فاطمه عبادی» نفر اول این دوره عصر جدید را مثال نقض همه این ادعاها دانستند و بر این باور بودند که چرا باید همه استعداد زن ایرانی مسلمان را فقط به این چند نمونه محدود کنیم. حتی احسان علیخانی در جواب استوری جنجالی خانم بازیگر هم نوشت:«خانم بازیگر طوری صحبت میکند که گویی در ایران زندگی نمیکند و از قوانین و عرف آن اطلاع ندارد.شما خودت در کدام فیلم یا سریال توانستی برقصی یا آواز بخوانی که توقع داری چنین اتفاقی توسط بانوان در عصد جدید اتفاق بیفتد.»
بروز ته ماندههای ماه عسل در عصرجدید
مخالفان چه گفتند: بعد از شروع پخش عصر جدید، احسان علیخانی در یک مراسم رسمی اعلام کرد که با آغاز ساخت برنامه جدیدش دیگر ماه عسل را نخواهد ساخت. یکی از برنامه های شاخص تلوزیون که ماه رمضان هرسال به خاطر روایت قصه تاثربرانگیز و سوزناکش دستمایه شوخی کاربران در فضای مجازی هم میشد. یکی از نقدهایی که زمان پخش عصرجدید متوجه آن شد این بود که عده ای معتقد بودند در برنامه جدید علیخانی همچنان می شود رد پا و ته مانده های ماه عسل را پیدا کرد. از کمک رسانی برای مردم سیل زده تا ماجرای خواستگاری زوج افغانستانی و صاحبخانه کردن یکی از اعضای گروه ریکو. انتقادی که شب فینال با آوردن خانواده های گیرنده و دهنده ماجرای اهدای عضو در اجرای فاطمه عبادی به اوج خودش رسید. موضوعی که باعث شد عده ای از کاربران این ماجرا را به تحت تاثیر قرار دادن احساس مخاطب در رای دادن نسبت بدهند و آن را ناعادلانه توصیف کنند.
موافقان چه گفتند:موافقان عصر جدید درباره این موضوع نظر متفاوت تری داشتند. آنها بخش هایی مثل خواستگاری زوج افغانستانی و رساندن خانواده های دهنده و گیرنده در اهدای عضو را چاشنی عصرجدید دانستند که برای جذابیت یک برنامه تلویزیونی اصلا چیز بدی نیست. از طرف دیگر این گروه اتفاقاتی مثل جمع آوری کمک های مردمی برای شهرهای سیل زده را نه تنها ضعف تلقی نمی کردند بلکه آن را ظرفیتی به لحاظ تعداد مخاطب میدانستند که میتواند به یک مشارکت جمعی و میلیونی برای انجام کار خیر منجر شود. موضوعی که از نظر آنها هیچ منافاتی با سیاست های یک مجموعه تلویزیونی ندارد.
ضربدرهای سفید و قرمز برای هیئت داوران
مخالفان برنامه چه گفتند: یکی از بخش های بحث برانگیز عصرجدید موضوع داورانش بود.چهار داور که هرکدام حاشیههای مخصوص به خودشان را داشتند. اما عمده نقدهایی که در موارد مختلف به داوران عصر جدید میشد به نحوه رای دادن آنها ربط پیدا میکرد؛ که گاهی به جای شکل و شمایل منطقی رنگ و بوی احساسی و سلیقهای به خود میگرفت. یکی دیگر از موضوعاتی که پیرامون داوری شکل گرفت این بود که چرا با وجود رشته های ورزشی و رزمی دراین برنامه که تعداد شرکت کننده های آن هم کم نبودند هیچ داور متخصصی روی صندلی قضاوت عصرجدید حضور نداشت.
موافقان برنامه چه گفتند: نبودن داوران متخصص در رشتههای ورزشی جزو نقدهایی بود که غالب افراد در شبکه های اجتماعی درباره آن اشتراک نظر داشتند. ولی عده ای از کاربران فضای مجازی درباره نگاه شخصی داوران بر این باور بودند که اعمال سلیقه و تاثیر نظرات فردی آدمها جزو لاینفک قضاوت است که خواه ناخواه تاثیرش را روی نگاه افراد میگذارد. چیزی که داوران عصر جدید هم از آن مستثنی نیستند.
بی توجهی به تعیین محدوده سنی برای مخاطبان
مخالفان برنامه چه گفتند:یکی از اتفاقات تلخ در دوران پخش برنامه عصرجدید خبر جان باختن کودکی بود که طبق گفته پدرش تحت تاثیر یکی از اجراهای برنامه عصر جدید خودش را در زیرزمین خانه شان حلق آویز کرده بود. موضوعی که در نهایت باعث شد تا مخالفان این برنامه عدم توجه به تعیین محدوده سنی و کم توجهی رسانه ملی در دادن هشدارهای لازم را عامل اصلی این حادثه تلخ بدانند.
موافقان برنامه چه گفتند: اما این گروه درکنار کم کاریهای عوامل تلویزیون دردادن هشدارهای لازم دلیل اصلی این اتفاق تلخ را به بی مبالاتی خانواده ها نسبت دادند.آنها شاهد این ادعا را هشدارهای هراز چندگاهی علیخانی می دانستند و به درج رده بندی سنی در برخی از اجراهای این برنامه اشاره میکردند.