اگر کلاه نیست، پس چیست؟!

به گزارش مشرق، «حسین شریعتمداری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

به این خبر پیش از این هم پرداخته بودیم و علی‌رغم آدرس و سند خبر که ضمیمه آن بود، درباره آن سکوت شد! امروز که آخرین مهلت برای عملیاتی کردن گام سوم اولتیماتوم دولت به اروپاست، برخی از شواهد حاکی از آن است که ماجرای قبلی در حال تکرار است. خبر این بود:


 فردای آن روز که توافقنامه ژنو به امضاء رسید- یکشنبه ۳ آذرماه ۹۲ / ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳- «فرد کاپلن» روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی و ستون‌نویس روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و نیویورکر و مؤلف چند کتاب در زمینه‌های نظامی و جنگ هسته‌ای، طی مقاله‌ای با ابراز تعجب نوشت: «چند هفته پیش یک مقام رسمی ارشد کاخ سفید از من و چند روزنامه‌نگار دیگر دعوت کرد تا نظر ما را درباره پیش‌نویس توافقنامه‌ای که قرار بود اوباما در مذاکره ۱+۵ با ایران به طرف ایرانی پیشنهاد کند جویا شود. وقتی متن پیش‌نویس توافقنامه را دیدیم، آن را کاملاً یکسویه ارزیابی کردیم و همه ما بر این باور بودیم که ایرانی‌ها هرگز این متن را نخواهند پذیرفت و به شرایطی که در آن آمده است تن‌نخواهند داد... اما امروز که متن توافقنامه یکشنبه ژنو منتشر شد با کمال تعجب دیدم همان پیش‌نویسی است که چند هفته قبل دیده بودم و اکنون تیم هسته‌ای ایران، برخلاف انتظار ما، بدون کمترین تغییری در متن پیش‌نویس به آن تن داده و پذیرفته است.»!


این روزها مذاکرات فشرده و رفت و آمدهای بی‌وقفه‌ای میان مسئولان محترم کشورمان با طرف‌های اروپایی در جریان است، اروپا خواستار توقف روند کاهش تعهدات ایران در برجام است که امروز موعد اجرای گام سوم آن است و ایران، توقف گام سوم را مشروط به بازگشت اروپا به برجام و انجام تعهداتی دانسته که در برجام بر عهده گرفته و تاکنون از انجام آن سر باز زده است. اینکه فرمول یاد شده تا چه‌اندازه تامین‌کننده منافع ماست، موضوع دیگری است و بر این باوریم که اساسا برجامی باقی نمانده که در آن بمانیم! ولی در همین نقطه نیز اروپایی‌ها با هماهنگی آمریکا (اعتراف صریح ماکرون) کلاه جدید دیگری برای سرمان تدارک دیده‌اند.


 بخوانید!


آقای عباس عراقچی معاون محترم وزیر خارجه کشورمان می‌فرمایند: «بازگشت به اجرای کامل برجام مشروط به دریافت ۱۵ میلیارد دلار برای یک دوره چهار ماهه است و در غیر این صورت روند کاهش تعهدات ایران ادامه خواهد یافت»! حتما تصور می‌کنید که این پیشنهاد -هرچند که بسیار فاجعه‌بار است- از سوی وزارت خارجه کشورمان به اروپا داده شده و در آن اروپا را تهدید کرده‌اند که اگر به آن عمل نکند، گام سوم را اجرا خواهیم کرد! این تصور اما، ‌اشتباه محض است، چرا که پیشنهاد گشایش خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری از سوی اروپا ارائه شده است و با کمال تعجب و البته تاسف، وزارت خارجه کشورمان خواسته اعلام شده اروپا را به عنوان پیشنهاد ایران به اروپا مطرح می‌کند! مانند آنکه طرف مقابل یک دعوا که میلیاردها تومان به شما بدهکار است بگوید، دو میلیون بگیر و از حق خود صرفنظر کن! و شما در حالی که وانمود می‌کنید این معامله را خسارت‌بار می‌دانید و درخواستی بسیار فراتر از آن دارید، با عصبانیت بگویید؛ اگر دو میلیون ندهی از شکایتم صرفنظر نمی‌کنم! یعنی خواسته اعلام شده حریف را به عنوان خواسته خودتان مطرح کنید!


در توافق ژنو نیز همین ماجرا به شکل دیگری تکرار شده بود و تیم کشورمان پیش‌نویس از قبل تهیه شده آمریکا را به عنوان توافقی که طرفین در خلال مذاکره به آن رسیده‌اند، امضاء کرده بود!


گفتنی است که این ۱۵ میلیارد دلار اولاً؛ نقد نیست بلکه فقط یک خط اعتباری است، ثانیاً؛ درحالی وزارت خارجه کشورمان از آن با عنوان «پیش فروش نفت» یاد می‌کند که در آن تضمینی برای فروش نفت نیست بلکه سخن از تبادل نفت در مقابل دارو و غذاست!

ثالثاً؛ بر فرض که نفتمان را بفروشیم، هیچ تضمینی برای بازگشت پول آن وجود ندارد! رابعاً؛ این فرمول دقیقاً همان فرمول ذلت‌بار و تحقیرآمیز «اینستکس» است که به شکل تازه‌ای آن را بزک کرده‌اند! و خامساً؛ به قول برادر عزیزم آقای یاسر جبرائیلی، بعید نیست برای بازگرداندن پول نفتی که فروخته‌ایم، به دور جدیدی از مذاکره دعوتمان کنند!
و بالاخره تیم محترم مذاکره‌کننده کشورمان باید توجه کافی داشته باشند که آنچه اروپا در پی آن است یک کلاهبرداری جدید است.

برچسب ها:

سیاسی