در تهران خیابانهای زیادی به نام بزرگان ادب فارسی هستند اما تقریباً کارکرد هیچکردام از آنها تناسبی با نام این بزرگان ندارد. به عبارت بهتر، دریغ از یک مرکز ادبی- فرهنگی در این خیابانها.
«وزیر بهداشت از مافیای دارو در ناصرخسرو پرده برداشت»؛ این خبری بود که چند روز پیش منتشر شد.
شاید ناصرخسرو، شاعر بزرگ قرن پنجم فکرش را هم نمیکرد که قرنها بعد خیابانی به نام او، محل مافیا، قاچاق و بازار سیاه دارو باشد و اهالی تهران با شنیدن نامش فوری به یاد قرص، آمپول و... بیفتند. از این موارد نامتناسب در خیابانهای ما کم نیست. به بهانه پردهبرداری وزیر بهداشت از مافیای دارو در خیابان ناصرخسرو، به دنبال این موضوع رفتهایم که آیا خیابانهایی که در کلانشهرهایی مانند تهران و مشهد به نام مفاخر ادبیات فارسی نامگذاری شده است، کارکردی متناسب با نامشان هم دارند یا فقط یک نامِ خشک و خالی از این بزرگان دارند و بس؟ همچنین این موضوع را از دو کارشناس درباره وضعیت خیابانهای مشابه در افغانستان و تاجیکستان هم جویا شدهایم.
از طلافروشیِ رودکی تا کیف و چرمِ منوچهری
در تهران خیابانهای زیادی به نام بزرگان ادب فارسی هستند اما تقریباً کارکرد هیچ کدام از آنها تناسبی با نام این بزرگان ندارد. به عبارت بهتر، دریغ از یک مرکز ادبی- فرهنگی در این خیابانها. از خیابان «حافظ» در تهران که شروع کنیم، میرسیم به مراکزی مانند بورس اوراق بهادار، بازار موبایل ایران، پاساژ علاءالدین و ... . البته به جز اینها، دو مرکز فرهنگی مجموعه تالار رودکی و حوزه هنری در خیابان حافظ قرار دارد که واقعاً در بین خیابانهای ادبی تهران، استثناست.
تولیدکنندههای قطعات صنعتی، ابزار آلات کشاورزی و... را میتوانید در خیابان «سعدی» پیدا کنید!
خیابان «ناصرخسرو» هم که پاتوق دلالان و فروشندگان داروست، معرف حضور همه هست.
مجسمه ابوالقاسم فردوسی در میدان «فردوسی»، هر روز چشم به دلالان ارز و بالا و پایین رفتن نرخ دلار میدوزد و نیم نگاهی هم به صنف فروشندگان کفش و چرم و نقره در خیابان خودش دارد!
بالاتر از چهارراه استانبول، به خیابان «منوچهری» میرسیم که کیف و چمدانهایش حرف اول را میزند!
خیابان قدیمی «مولوی» تهران هم، مرکز پارچهفروشهاست؛ البته با حضور افتخاری فروشندگان مواد مخدر!
«رودکی» را هم با فروشگاههای پوشاک و طلا و جواهرش میشناسند.
از صوتی تصویریِ سعدی تا خیامِ ادارهجاتی
وضعیت خیابانهایی که در مشهد به نام مشاهیر ادبیات فارسی است، چندان بهتر از تهران نیست. در خیابان «سعدی» مشهد، تا چشم کار میکند، فروشگاههای لوازم صوتی تصویری را میبینیم و غربت پاساژ کتابفروشی «مهتاب» را درک میکنیم.
از کارگرانی که از صبح زود پای چنارهای میدان «فردوسی» مینشینند و چشم به راهاند تا کاری گیرشان بیاید که بگذریم، چشممان به جمال داستانهای شاهنامه روی دیوارهای میدان روشن میشود. بولوار «فردوسی» اما، مرکز سالنهای زیبایی و مزونهای لباس عروس است!
بولوار «خیام» مشهد، مقر تعداد زیادی از سازمانها و ادارههای دولتی شده است.
خیابانهای «رودکی»، «ناصرخسرو»، «خاقانی»، «عطار» و ... هم خیابانهایی فرعی و سوت و کور هستند.
سری به سرکهای افغانستان
دکتر شکوفه اکبرزاده، دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد و اهل افغانستان، در پاسخ به این سؤال خراسان که آیا کارکرد خیابانهایی که در افغانستان به نام مشاهیر ادبی هستند، تناسبی با نام آنها دارد، گفت: «هر خیابان که ما به آن «جاده» یا «سرک» میگوییم، به نام یکی از مفاخر چه زن و چه مرد نام گذاری شده است ولی دلیل خاصی برای نام گذاری وجود ندارد؛ مگر این که در چند مورد خاص با توجه به قومیت یا زبان آن فرد ادیب، منطقهای نامگذاری شده است؛ مثلا منطقهای که افرادی از مذهب اسماعیلیه در آن ساکن هستند، به اسم «ناصرخسرو» است و در منطقهای که ازبکنشین است اسم خیابانشان امیر علیشیر نوایی است».
در خیابانهای شهر هیکلها
میگویند دوشنبه، پایتخت کشور تاجیکستان به شهر هیکلها(مجسمهها) مشهور است؛ به این دلیل که مجسمههای بسیاری از شاعران زبان فارسی در خیابانهای آن به چشم میخورد. دکتر هژیر تهرانی، عضو هیئت مدیره انجمن دوستی ایران و تاجیکستان، درباره تناسب نام خیابانهایی که در شهر دوشنبه به اسم مشاهیر ادبی نامگذاری شدهاند با کارکرد آنها به خراسان میگوید: «تقریباً بیشتر مراکز فرهنگی دوشنبه در خیابانهایی که به نام بزرگان ادبیات نام گذاری شدهاست، قرار دارد». او ادامه میدهد: «مهمترین و اصلیترین خیابان دوشنبه به نام «رودکی» است که شمال شهر را به جنوب آن وصل میکند و مراکز مهم دانشگاهی، مجموعههای تئاتر ابوالقاسم لاهوتی و مایاکوفسکی و کتابخانه ملّی تاجیکستان به نام «ابوالقاسم فردوسی»، در همین خیابان قرار دارد». به طور کلی، انگار تاجیکها بیشتر از ما به این مقیّد هستند که نام خیابان و معبر، با کارکرد آن متناسب باشد.