مقاومت یمن کابوس آل‌سعود

به گزارش مشرق، «سعدالله زارعی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

حمله روز شنبه پهپادهای یمنی به دو پالایشگاه مهم نفتی عربستان، آن‌قدر کوبنده بود که از آن به «بزرگ‌ترین شوک نفتی» ۲۰ سال اخیر یاد شد. اهمیت عملیات پهپادی مقاومت یمن از یک سو به خسارتی که وارد کرد و از سوی دیگر به «سازنده» و «هدایت‌کننده» آن باز می‌گردد. این خسارت و پیامد آن می‌توانست در یک حادثه طبیعی که هر از چند وقت یک‌بار در یک نقطه زمین اتفاق می‌افتد، روی دهد، اما از آنجا که امکان تکرار برنامه‌ریزی شده این رویداد وجود دارد، پیامد آن بسیار فراتر است. آنچه در این صحنه اتفاق افتاد فقط انهدام دو پالایشگاه بزرگ در مناطق خریص (Kharis) و بقیق (Baghigh) نبود بلکه عبور پهپادهای یک کشور که در حاشیه نگه داشته شده بود و اصابت به قلب پالایشگاه‌هایی بود که از سوی سیستم‌های دفاعی پرآوازه‌ترین کشور تحت پوشش به ظاهر مستحکم امنیتی قرار داشت. در واقع در این صحنه شاهد یک اتفاق راهبردی هستیم و اصلاً بیراه نیست که وزیر دفاع یمن می‌گوید کشورش حاضر است پوشش امنیتی عربستان را برعهده بگیرد و به این کشور سلاح‌های پیشرفته و کارآمد بفروشد. درخصوص این رویداد نکات زیر اهمیت دارند:

بیشتر بخوانید:

ائتلاف سعودی: می‌توانیم از تاسیسات خود حفاظت کنیم

فیلم/ آتشی که یمن به جان بازار نفت انداخت


۱ـ انفجار مهیب روز شنبه دو پالایشگاه مهم نفتی که به گفته مقامات آمریکا منجر به کاهش نیمی ‌از تولیدات نفت عربستان گردید و بعد از مدت‌ها به جهش در قیمت نفت منتهی شد، نشان داد آمریکا و عوامل منطقه‌ای آنان بسیار آسیب‌پذیر می‌باشند و هیچ نقطه امنی برای تأسیسات و مایملک آنها وجود ندارد. با توجه به اینکه حدود یک ماه پیش هم، مقاومت یمن با ده فروند هواپیمای بدون سرنشین به تأسیسات نفتی الشیبه سعودی واقع در ۱۰ کیلومتری مرز امارات حمله کرد و ضربات سنگینی به این تأسیسات وارد نمود، به نفع سعودی‌ها بود که یک ماه پیش به تجاوز خود علیه مردم مظلوم یمن خاتمه دهند. دولت سعودی در آن تاریخ، علی‌رغم آنکه بارها طعم تلخ شکست از یمنی‌ها را چشیده بود لجاجت کرد.

حال آنان با یک صحنه بزرگ‌تر مواجه گردیده‌اند. یکی از این پالایشگاه‌ها فاصله چندانی با ریاض، پایتخت سعودی نداشته است و این نشان می‌دهد اگر از نظر مقاومت یمن ضرورتی داشته باشد، دفعه دیگر این ریاض است که به‌طور گسترده مورد حمله قرار خواهد گرفت. این در حالی است که پوسته حفاظتی پالایشگاه‌های آرامکو از پوسته دفاعی ریاض ضخیم‌تر است. با این وصف اینک این سؤال وجود دارد که بعد از این ماجرا، عربستان چه کار خواهد کرد؟ آیا به سیاست بی‌خردانه کنونی ادامه می‌دهد و یا در ریاض قوه عاقله‌ای وجود دارد که جلوی ادامه خسارت را بگیرد.


۲ـ حمله پهپادهای مهاجم انصارالله به تعبیر دو روز پیش روزنامه اسرائیلی جروزالم‌پست، «تشدید تنش جدی» بود. یکی از دو هدف مورد تهاجم در یک ماه اخیر در نزدیکی امارات قرار داشت. سیگنال‌های دو ماه اخیر امارات این انتظار را به‌وجود آورد که این کشور میدان یمن را ترک می‌کند، اما تحولات نظامی و سیاسی یک ماه اخیر جنوب یمن به این انتظار پایان داد و معلوم شد امارات کماکان به تجاوزات خود علیه مردم یمن ادامه خواهد داد. حالا مقاومت یمن با عملیات پهپادی علیه خریص و بقیق علامت جدیدی را به امارات نیز داده است. امارات نمی‌تواند به سیاست‌ منافقانه و ریاکارانه کنونی ادامه دهد و باید بداند تجزیه یمن جرمی‌ بزرگ‌تر از جنگ علیه یمن است.

اگر در ابوظبی و دبی مردان عاقلی وجود داشته باشد، سریع عقب می‌کشند و خوب و بد یمن را به مردم آن واگذار می‌کنند. اتفاق یک ماه پیش الشیبه و یا اتفاق سه روز پیش خریص و بقیق اگر در دبی یا ابوظبی روی دهد، چیزی از این دو امارت باقی نمی‌ماند و امارات به یک کشور پرریسک تبدیل می‌شود. اخطار هفته پیش رهبر مقاومت یمن به امارات از این منظر خیلی مهم بود. امارات باید بداند تفاوتی میان امثال پمپئو با امثال عبدالملک و نصرالله وجود دارد. پمپئو می‌گوید ماجرای پرطنین سه روز پیش پالایشگاه‌های استان الشرقیه کار ایران است، بعد از آن هم کاری از دستش برنمی‌آید و یک سناتور آمریکایی برای اینکه از دامنه افتضاح آمریکا بکاهد، می‌گوید البته فن‌آوری پهپادهای مهاجمی ‌که خریص و بقیق را به جهنمی تبدیل کردند، مربوط به ایران بود، نه خود پهپادها و نقطه‌ای که از آن به پرواز درآمدند! اما وقتی عبدالملک و نصرالله آشکارا می‌گویند مسئولیت کاری برعهده رژیم عربستان یا رژیم اسرائیل است، معنایش این است که مخاطب باید در انتظار ضربات کوبنده آنان باشد. امارات و عربستان باید با دقت به تجزیه و تحلیل این تفاوت‌ها بپردازند و وقت خود را در رسیدن به موضعی درست در پرونده یمن تلف نکنند.


۳ـ عملیات پرطنین روز شنبه مقاومت یمن علیه تأسیسات عظیم نفتی سعودی، قدرت عملیاتی مقاومت یمن را به خوبی نشان داد. یک روزنامه رژیم صهیونیستی با اعجاب از «توانایی اپراتورهای هواپیماهای بدون سرنشین» مقاومت یمن سخن گفت. واقعیت این است که حجم خسارت وارده به تأسیسات عظیم نفتی در استان الشرقیه از قابلیت نظامی و اطلاعاتی پهپادهای ساخت یمن پرده برداشت. کاملاًً معلوم است که این هواپیماها میزان قابل توجهی مهمات را با خود حمل و ۱۰۵۰ کیلومتر مسافت را طی کرده‌اند. حجم آتش نشان داد که همه موشک‌های مقاومت یمن که از سوی اپراتورها شلیک شده‌اند، به هدف اصابت کرده‌اند و خود اصابت آنان نیز از اطلاعات بدون خدشه طرف یمنی حکایت می‌کند که این‌ترکیبی از سیستم پیشرفته و سنتی بوده که در بیانیه مقاومت یمن به آن‌ اشاره شد. ضربه نظامی، امنیتی روز شنبه آن‌قدر سنگین و پرمعنا بود که آمریکا، عربستان و اتحادیه عرب را به پرت و پلاگویی انداخت.

وزیر خارجه آمریکا در اولین موضع، ایران را مسئول حادثه و عامل آن معرفی نمود و بعضی دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا که نمی‌خواستند برای این عملیات دقیق منشأ یمنی قایل شوند، در پی سخن پمپئو رفتند تا بلکه سرنخی از سرزمین‌های جنوب ایران پیدا کنند ولی ناکام ماندند از آن طرف این سخن پمپئو در برابر قدرت و کارآمدی سیستم دفاعی و سیاسی آمریکا علامت سؤال جدی قرار می‌داد و لذا یک سناتور شدیداً ضدایرانی آمریکا به صحنه آمد و گفت صرفاً فن‌آوری این پهپادها متعلق به ایران است. اروپایی‌ها ضمن اعلام همبستگی با عربستان و محکوم کردن این اقدام، از متهم کردن ایران و یا به‌کار بردن عبارات گزنده علیه مقاومت یمن خودداری کردند، اما اتحادیه عرب در وضعیتی قرار داشت که نه می‌توانست سکوت کند و نه حرف وزینی بزند، لذا ایران را مانند گذشته و با همان ادبیات سنتی محکوم کرد، اما به هیچ اقدامی علیه ایران‌ اشاره نداشت. امارات که شریک راهبردی عربستان در جنگ علیه یمن به‌حساب می‌آید، بیش از دیگران جانب احتیاط را رعایت کرد در موضع‌گیری امارات هیچ‌ اشاره‌ای به ایران یا انصارالله نشد و تنها از اعلام همبستگی ابوظبی با ریاض خبر داد. در واقع آنچه در این صحنه به‌وجود آمد، نشان داد که بهت ناشی از اقدام دقیق روز شنبه مقاومت یمن، آنان را به «استیصال» رسانده است.


۴ـ اقدام روز شنبه انصارالله از سطح بالایی از هوشمندی خبر داد. از نظر زمانی این اقدام در فضای تبلیغاتی ضدفلسطینی نتانیاهو یک ضرب شست بود. نتانیاهو با بن‌سلمان و بن‌زاید هم‌پیمانی دارد، او تهدید می‌کند و در نقطه مقابل آنان یک ضلع مقاومت، ضربه سنگینی را به عربستان وارد می‌کند. این نشان می‌دهد که موازنه عملیاتی در منطقه به نفع جبهه مقاومت است از نظر مکان این عملیات هوشمندانه در استان الشرقیه روی داده که از یک سو قلب پالایش نفت سعودی است و از سوی دیگر کانون اصلی حضور ۴/۵ میلیون شیعه اثنی عشری است و این به آن معناست که عملیات پهپادی می‌تواند از سوی مردم بومی پشتیبانی اطلاعاتی شود و این در واقع یک کابوس ویرانگر برای متجاوزان به‌حساب می‌آید. شاید از همین رو بود که سرویس اطلاعاتی سعودی ابتدا انگشت‌ اشاره را به سمت عراق برد و مدعی شد این عملیات از نقطه‌ای در بیابان‌های استان نجف هدایت شده است و بعضی دیگر تلاش‌کردند تا نقطه‌ای در ربع‌الخالی را نشان داده و بگویند حوثی‌ها با نفوذ در این بیابان بسیار بزرگ و رمزآلود، توانسته‌اند عملیات علیه مناطق نفتی خریص و بقیق را هدایت نمایند. اما البته هیچ کدام از این ادعاها جایی باز نکرد و همه قبول کردند عملیات روز شنبه یک عملیات عظیم یمنی است و مقاومت یمن خود به ظرفیت ساخت این جنگ‌افزارهای حساس رسیده است.

برچسب ها:

جهان