ترکان: آخوند انقلابی باید مثل ناطق نوری باشد/ «فروپاشی» یعنی آنچه در ایران می‌بینیم!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

ترکان: آخوند انقلابی باید مثل ناطق نوری باشد

اکبر ترکان، از مقامات بلندپایه سابق دولت و از مردان نزدیک به رئیس‌جمهور روحانی به تازگی در مصاحبه با اعتمادآنلاین گفته است: در انتخابات کشورهای دیگر به این صورت است که وقتی انتخابات تمام می‌شود، بازندگان به برندگان تبریک می‌گویند؛ برنده فوراً مشغول کار می‌شود، بازندگان هم دنبال زندگی خود می‌روند تا انتخاب بعدی رقابت کنند. اما متاسفانه در ایران بدین ترتیب نیست. بازندگان انتخابات با تمام ظرفیت‌شان می‌کوشند به دولت برنده ضربه بزنند و تا می‌توانند کارشکنی کنند. این فرهنگ ما فرهنگ بدی است. وقتی بازنده انتخابات می‌شویم باید به برنده تبریک بگوییم و کنار برویم!

او در ادامه می‌افزاید: مردانگی و لوطی‌گری آقای ناطق را باید یاد بگیریم. وقتی در انتخابات سال 76 با آقای خاتمی رقابت کرد و بازنده شد چه کرد؟ فردای انتخابات تبریک گفت و هر جا که لازم بود به دولت خاتمی کمک کرد. این رفتاری است که از آقای ناطق دیدیم. نشان می‌دهد یک روحانی انقلابی باید این‌گونه مثل آقای ناطق عمل کند. منتها چه کنیم که دیگر برخی افراد این‌طور نیستند!

ترکان در بخش دیگری از این مصاحبه همچنین در پاسخ به این سؤال عجیب که "دولت چطور می‌تواند مردم عادی را قانع کند که مقصر اصلی گرانی و... نیست؟" گفته است: شاید توضیحات ما کافی نیست. ما باید به مردم توضیح دهیم به خاطر اقداماتی که ایالات متحده مستبدانه علیه ما آغاز کرده زندگی‌مان سخت و دشوار شده است.[1]

*منظور ترکان از تمجید از آقای ناطق نوری این است که همه رقبای دولت و کنشگران سیاسی کشور؛ مشی نزدیکی به دولت را انتخاب کنند، از تمام قیام و قعود آقای روحانی حمایت کنند، در مقابل خطاها و فتنه‌ها ساکت باشند و جملگی به فرایندی تن در دهند که آقای روحانی هیچ صدای منتقد و مخالفی را نشنود و نبیند.

اگر اینطور شد همگی کنشگران سیاسی بیرون از دولت؛ انقلابی‌اند و شایسته تقدیر و اگر نشد پس آنها در زمره دولت پنهان و کسانی هستند که مانع توفیقات دولت مشترک آقای روحانی و اصلاح‌طلبان هستند.

این ژن خاص مسبوق به سابقه است و جالب آنکه گفته می‌شد رئیس جمهور سابق نیز در جلسه‌ای آرزو کرده بود کاش مجلس نداشتیم!

ما همچنین قضاوت درباره اظهارات ترکان پیرامون اینکه "دولت چطور می‌تواند مردم را قانع کند که مقصّر گرانی‌ها نیست"! بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

***

ارگان شهرداری تهران در گزارشی تأکید کرد:

"دختر آبی" می‌توانست اعتراضات دیماه 96 را دوباره شعله‌ور کند!

روزنامه همشهری، طی گزارشی در شماره دوشنبه گذشته خود که با عنوان «تغییر چهره مطالبات» منتشر شد به اغتشاشات دیماه 96 پرداخته و در این زمینه اظهار نظری از عبدالرضا رحمانی‌فضلی، وزیر کشور را منتشر کرده است که گفته بود: نارضایتی‌ها در هر سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیده می‌شود و یک جرقه کافی است تا شعله‌ور شود.

همشهری سپس به تهیه یک گزارش محرمانه از سوی وزارت کشور در همین زمینه اشاره می‌کند که در آن به ریشه‌های این حادثه پرداخته شده است.

این روزنامه در اشاره به محتوای مطلب ذکر شده، می‌نویسد: اعتراض‌های مدنی نسبت به بازداشت‌های سیاسی با عنوان جرائم امنیتی، اعتراض به صدور احکام سنگین کارگری، بازداشت زنان به جرم کشف حجاب، موتورسواری زنان و این اواخر موانع حضور زنان در ورزشگاه‌ها تنها بخشی از بسترهای چالش‌برانگیز مطالبات اجتماعی بودند.

در بخش پایانی گزارش خود نیز می‌خوانیم:

«فوت سحر خدایاری شاید یکی از جرقه‌هایی بود که بنا به پیش‌بینی‌های 2 سال قبل وزارت کشور می‌توانست دامنه اعتراضات را بار دیگر شعله‌ور کند. به‌طور حتم انعطاف‌پذیری نهادهای حاکمیتی نسبت به تغییرات نسلی پیش‌بینی شده در گزارش 2 سال قبل شورای امنیت و تأمین خواسته‌ها و مطالبات آنان می‌تواند جامعه را به‌سادگی از این تحولات عبور دهد و امنیت مدنظر همین نهادها را تأمین کند.»[2]

*باید اشاره کرد که اصلاح‌طلبان چند سالی هست که بصورت علی‌الدوام از آتش و سیل و طوفان و جرقه صحبت می‌کنند و تاکنون جز در دیماه سال 96 موفق به رؤیت این خواسته نشده‌اند.

آنها پیش از این از تجمعات شکل‌گرفته در قبال درگذشت یک خواننده جوان نیز با عنوان جرقه و تست یاد می‌کردند.

در قبال آنچه که ارگان شهرداری تهران بر آن تأکید کرده است باید دانست که وزارت کشور در ماجرای اغتشاشات دیماه 96 که حدود 20 نفر در آن کشته شدند؛ از قافله عقب مانده بود و نمی‌دانست که برخی دلسوزان کشور؛ بارها و بارها و از سال‌ها قبل خطر اغتشاش به بهانه مشکلات اقتصادی را هشدار داده‌اند.

اما اینکه چرا به تحلیل‌های پیش‌بینانه وقعی نگذاشتند جای تأمل جدی دارد.

درباره مزاج این اعتراضات نیز بر خلاف ادعاهای همشهری؛ تماما با یک فضای فتنه‌بار و ناواقعی مواجه بودیم و هستیم زیرا در ایران اسلامی نه با مشکل شیوع گرسنگی مواجه هستیم، نه با مشکل قحطی دارو و نه با مشکل انباشت مطالبات به‌حق اکثریت مردم.

مثلا در مهمترین بخش قضیه یعنی امنیت و اقتصاد، شاخص‌های آماری گویا هستند و مثلا اعداد و ارقام اقتصاد کلان نظیر شاخص PPP، ضریب جینی، نرخ بیکاری، فقر مطلق و... هیچیک از وجود بحران در ایران حکایت ندارند.

در واقع، سخن تحلیلگرانی که اغتشاشات دیماه 96 را پیش‌بینی کردند و هم‌اکنون نیز تأکید دارند که این اغتشاشات پیش‌لرزه بوده! اینست که جریان سیاسی خاص در ایران با سیاه‌نمایی از اوضاع کشور، بزرگنمایی از مشکلات و مفسدنمایی از نظام به بهانه وقوع چند فساد شخصی؛ توانسته فضایی اغتشاش‌گون را فراهم بیاورد که به قول آقای رحمانی‌فضلی و به قول روزنامه همشهری می‌تواند با یک جرقه شعله‌ور شود. کما اینکه در اغتشاشات دیماه 96 با کنترل از راه دور ستاد جریان خاص شد.

فضایی اغتشاش‌گون که مجددا تأکید می‌شود واقعی نیست و حتی در بخش مطالبات غیر اقتصادی نیز هر عقل سلیمی تشخیص می‌دهد که خواسته‌های برخی افراد مثل حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، آزادی حجاب و غیره با به خیابان آمدن مرتفع نمی‌شوند.

صحبت بر سر این است که اگر عزمی در دولت برای مبارزه با این احتمال بسیار خطرناک وجود دارد؛ بایستی شاهد یک توبه دسته‌جمعی در ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان از بابت ناامید جلوه دادن جامعه، تأکید بر بحران اقتصادی و عدم عزم جدی برای اصلاح برخی امور ساده مثل "نظارت بر قیمت‌ها" باشیم.

در فضای اشاره شده متأسفانه تندترین حملات و سیاه‌نمایی‌ها علیه فضای اقتصادی کشور و اوضاع ذهنی مردم از جانب مقامات دولت و اصلاحات صورت می گیرد و آقایان به نقطه‌ای رسیده‌اند که حتی حاضر به بیان جملات رهبری پیرامون مثبتات کشور در اقتصاد و مبارزه با فساد هم نیستند.

شاهد مثال آنکه شخص آقای رحمانی‌فضلی زمانی در منابر عنوان می‌کرد که شاخص‌های اقتصادی کشور قابل قبول نیست!

در این زمینه البته جملاتی بیشمار از آقایان جهانگیری، ربیعی، نوبخت، انصاری، ترکان و ... هم موجود است که چطور در سیاه جلوه‌دادن اوضاع کشوری که خود مسئولیت دولتش را بر عهده داشتند و دارند گوی سبقت را از یکدیگر می‌ربودند.

آنچه که وزیر کشور و همشهری به مردم نمی‌گویند! همچنین شامل این گزینه هم می‌شود که این مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری است که در حال بررسی اغتشاش میلیونی علیه نظام اسلامی است و این رسانه‌های دولتی و اصلاح‌طلب هستند که یکصدا بر امری موهوم و غیر اثبات با عنوان "ناامیدی مردم ایران" تأکید دارند.

برخی محافل تحلیلی از مدت‌ها قبل تأکید داشتند که جریان خاص برای شعله‌ورسازی فتنه اقتصادی و عام‌البلوی کردن شرایط کشور به بهانه مشکلات اقتصادی که 10 سال برای آن زمینه‌سازی کرده به دنبال "آتش‌زنه" می‌گردد.

آتش‌زنه‌ای که اگر دختر آبی نباشد؛ در گزینه‌ای دیگر جلوه‌گر خواهد شد زیرا زمینه اعتراض و به قول حجاریان آتش گرفتن فرش و بازگشت پرقدرت امواج اعتراضات دیماه 96 در فضای ذهنی فراهم است.

***

«فروپاشی» یعنی آنچه در ایران می‌بینیم!

سعید معیدفر، از جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب در اظهاراتی که خبرگزاری دولتی ایرنا آنها را منتشر کرد مدعی فروپاشی و انفعال در جامعه ایرانی شده و گفته است:

«فروپاشی به چه معناست؟ فروپاشی همین است که امروز در ایران می‌بینید. درست است که ما شهرهایی را داریم و آدم‌هایی که در همسایگی هم زندگی می‌کنند، یا خیابان و محل کار پر از جمعیت است، ولی اینها هیچ‌گونه احساس مسئولیتی نسبت به همدیگر ندارند. به عبارت دیگر آن انسجام اجتماعی که قبلا به خودی خود یک جامعه را حفظ می‌کرد، امروز به برخی التزامات امنیتی و نظامی فروکاهیده و چیز دیگری در آن نیست، جز یک تعداد نهادهای حاکمیتی و دولتی که به جای جامعه ایفای نقش می‌کنند؛ حاکمیت و دولتی که ارتباطش با جامعه گسیخته است.»

او همچنین با کنایه به حاکمیت کشور اظهار می‌کند: اصولا حاکمیت‌های توتالیتر بقای خود را در نفی جامعه می‌بینند. به بیان دیگر برای این دست حاکمیت‌ها، توده‌ها که بتوان آنها را به سمت و سوی هدف بسیج کرد اهمیت بیشتری دارد تا جامعه یا اجتماع. اصولا حاکمیت‌های توتالیتر از این که افراد نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت کنند واهمه دارند و احساس خطر می‌کنند، چرا که بقایشان به واسطه شکل‌گیری حیات اجتماعی زیر سوال می‌رود. بنابراین حاکمیت‌های توتالیتر جامعه را منعزل می‌کنند، از کارکرد می‌اندازند و یک تعداد توده‌های بی‌مسئولیت را می‌پرورند که بتوان راحت و بی‌دردسر آنها را به هر سمت و سویی کشاند.[3]

*اظهارات معیدفر سؤال همیشگی وبلاگ مشرق را به هر ذهنی متبادر می‌کند که چرا دولتِ اصلاح‌طلبان و رسانه‌های آن در سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و ابراز فروپاشیدگی ایران نقش پیشاهنگی را بر عهده دارند؟!

کما اینکه قبل از معیدفر، «علی ربیعی» نیز در اظهاراتی از چروکیدگی جامعه ایران سخن گفته بود.

و حامی شماره یک رئیس‌جمهور روحانی یعنی سعید حجاریان نیز مدتی پیش طی یادداشتی تأکید کرد که جامعه ایرانی تکیده شده است.[4]

آنچه که معیدفر گفته است یک اظهار نظر بدون دلیل و مبناست زیرا مقولاتی مثل افزایش میزان صدقات مردم در کمیته امداد با وجود مشکلات اقتصادی، گسترده‌تر شدن هرچه بیشتر گروه‌های جهادی در کشور، همبستگی ملی به نمایش درآمده در جریان زلزله سر پل ذهاب و حادثه سیل در نوروز 98، پاسخگویی مسئولان کشور در همه سطوح به مردم و حتی در مواقعی عذرخواهی آنها از مردم، گسترش فعالیت‌های خیریه و تشکل‌های مردم‌نهاد و... همگی نشان از آن دارد که اتفاقا جامعه ایرانی توانسته است با افکار منبعث از اسلام و انقلاب اسلامی به سمت هم‌آهنگی و بستگی و مجاورت بیشتری حرکت کند. و گزینه‌ای به نام فروپاشی برای آن بی‌معناست.

مع‌الوصف و علیرغم تمام این حقایق مبرهن، اما مادام که این قبیل سخنانی با عملگری و تبیین به‌موقع خواص کشور مواجه نشود؛ ذهن همبسته‌ترین جامعه نیز دچار فروپاشی می‌شود و در انتهای این فروپاشی ذهنی، حتی بهشت نیز به مثابه جهنم تصور خواهد شد. جمهوری اسلامی و دستاوردهای بزرگ آن که جای خود دارد...

***

1_ https://etemadonline.com/content/336239

2_ http://newspaper.hamshahri.org/id/78802

3_ www.irna.ir/news/83476913/

4_ mshrgh.ir/960775

برچسب ها:

سیاسی