کار ویژه دفاع مشروع

به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

از زمانی که ارتش یمن و انصارالله جنگ تحمیلی سعودی-اماراتی با پشتوانه فعال امریکایی- غربی را با راهبرد بازدارندگی از طریق دفاع مشروع و پاسخ در عمق خاک متجاوزان سعودی آغاز کرده‌اند، شرایط میدانی و سیاسی و چارچوب‌های محاسبات کلان غرب؛ سعودی‌ها و اماراتی‌ها تغییر کرده است. با اینکه نه امریکا و غرب و نه سعودی و دیگر متجاوزان حاضر به پذیرش بن‌بست نظامی و تجاوز و شکست در مداخله‌گری خود در یمن نیستند، ولی گسترش اقدامات دفاعی یمنی‌ها در داخل اراضی سعودی آن‌ها را با هزینه‌های غیرقابل تحمل مواجه کرده است.

بیشتر بخوانید:

ادعای وزیر انرژی سعودی درباره تولید نفت آرامکو

حمله پهپادی به بزرگ‌ترین تأسیسات نفتی و گازی در بقیق و خریص در فاصله‌ای بیش از هزار کیلومتر و کاستن نیمی از صادرات نفتی سعودی، نه‌تن‌ها پادشاهی متزلزل خاندان سلمان، بلکه امریکا و همه پشتیبانان آن‌ها و محاسبات راهبردی آن‌ها را به چالش کشیده است. امریکا در کنار این ضربه مهلک نظامی، نمی‌تواند به ناکارآمدی سیستم‌های دفاعی و تسلیحات چندصد میلیاردی که به عربستان فروخته، اعتراف کند، چرا که در بازی بزرگ جهانی با رقبای قدرتمند روسی و چینی، متزلزل نشان خواهد داد؛ لذا در اقدامی شتابزده و شاید تاجرمآبانه و با هدف تلافی و جبران سرافکندگی ساقط شدن پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری و پیشرفته خود توسط سیستم‌های دفاعی ایران و باختن بازی نفتکش‌ها در خلیج‌فارس و جبل‌الطارق، ایران را متهم به عملیات علیه سعودی کرد و ترامپ در یک توئیت متفاوت از متن‌های قبلی، برای ایران خط و نشان کشید، ولی اقدام خود را موکول به تأیید عربستان کرد.

در حقیقت ترامپ اینگونه محاسبه کرده بود که با هدف قرار گرفتن تأسیسات نفتی در بقیق و خریص، برای بار دوم، خط قرمز راهبردی آن‌ها مخدوش شده است. این روشن است که از یکصد سال قبل تاکنون، امریکا و انگلیس در کنار امنیت‌سازی برای رژیم صهیونیستی، تأمین امنیت انتقال انرژی ارزان از سعودی را اصلی‌ترین رکن منافع امریکا و غرب قلمداد کرده و لذا ورود به این عرصه را یک اقدام خطرناک برای خود ارزیابی کردند. ترامپ نمی‌توانست خود را در مقابل انصارالله و ارتش یمن قرار دهد، چون نقاب از چهره خود در یمن برمی‌داشت و یمنی‌ها نیز پاسخ مستقیم به امریکا را در لیست اهداف خود قرار داده و چالشی راهبردی و جدید برای امریکا تولید می‌کرد، ولی ترامپ با متهم کردن ایران و تهدید به پاسخ، یک فضای متشنج را علیه ایران دامن زد. با اینکه هیچ سند و دلیلی برای این تهمت وجود نداشت، اصرار ترامپ، تمایل برای یک درگیری جدی را نشان داد، ولی به‌سرعت توسط پنتاگون و مقامات سیاسی کاخ سفید از این موضع عقب‌نشینی صورت گرفت.

دلیل این است که قدرت پاسخ و مشروعیت دفاع در مقابل هرگونه متجاوز و ضمانت نداشتن هر اقدام نظامی برای کسب اهداف تاکتیکی یا راهبردی و پرهزینه بودن پاسخ ایران، ترامپ را واداشت تا به‌جای ژست نظامی و تهدید به حمله، امیدوار باشد تا این ژست، مقامات ایران را برای دیدار با وی در سازمان ملل مجبور نموده و بدون هزینه‌های راهبردی، امتیاز راهبردی کسب کند. تأکید ایران بر پاسخ گسترده به هر اقدام نظامی، حتی نقطه‌ای و محدود، که ماهیت دفاع مشروع دارد، محاسبات ترامپ و نظامیان امریکایی را برهم زده و می‌دانند که با هر واکنش ایران به تجاوز آنها، تمامی تأسیسات نفتی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس در کنار پایگاه‌های امریکایی و ناوگان آنها، هدف مشروع برای ایران خواهد بود. این قدرت پاسخ دقیقاً همان چیزی است که غرب در برجام‌های جدید قصد دارد از ایران سلب و سپس راه تجاوز خود را هموار کند.

برچسب ها:

جهان