در گزارشی از سفر به ترکمنستان؛ هر کتاب فارسی یا عربی یا هر قرص آرام بخشی میتواند مسافر ایرانی را سالها گرفتار زندانهای ترکمنستان کند. برای شهروندان خودش هم فرقی ندارد.
گاهی سایه به سایهات میآید، گاهی هم شانه به شانهات. همیشه کسی مراقب توست. تمام لحظاتی که در جزیره گردشگری «آوازه» هستی تو را میپاید، در عشقآباد هم. هر جا هم که پا به پایت نمیآید، خبرت را میگیرد. سختگیری مأموران ترکمنستان اما از همان مرز باجگیران شروع میشود؛ نقطه صفر مرزی.
زنان ترکمن (ترکمنستان) در لباسهای بلند رنگی کنار بستههای خرید ایستادهاند. راننده محلی مشهد به مرز باجگیران میگوید: «صبحها میآیند ایران در مرز خرید میکنند، ظهربرمی گردند.» بیشتر گردشگران خرید باجگیران زن هستند. این داد و ستد هر روزی است. با وجود این مرز باجگیران مرز خلوتی است. البته از وقتی که کامیون دارهای جاده ترانزیت، از مرز باجگیران پا پس کشیدهاند، تا پیش از آن روزها باجگیران در میان تردد کامیون سوارها، رونق زیادی داشت. این مسأله را هم همان رانندهها میگویند هم مرزنشینها. حالا گمرک نقطه صفر مرزی به ساعت سه که میرسد، تعطیل میشود. نقطهای که آغاز سخت گیریهای دولت ترکمنستان برای ایرانیها است. هر کتاب فارسی یا عربی یا هر قرص آرام بخشی میتواند مسافر ایرانی را سالها گرفتار زندانهای ترکمنستان کند. برای شهروندان خودش هم فرقی ندارد. یکی از مرزنشینها برای اینکه مسأله را برای مسافران تازه از راه رسیده بشکافد، میگوید: «مثلاً یک قرص استامینوفن چیه؟ یا همین کلداستاپ که ما در زمان سرماخوردگی مثل نقل و نبات بالا میاندازیم. سالها میتواند شما را گرفتار کند.» حرفهای آنها به شوخی میماند اما واقعیت در صفر مرزی باجگیران چیز دیگری است. تابلو مرزبانی ایران هم میگوید بردن قرصهایی مثل استامینوفن کدیین، کلردیازپوکساید و... و انواع سیگار و مواد مخدر در سفر به آسیای میانه ممنوع است. توضیح دیگری هم وجود دارد. هر کدام از این اقلام در سفر به ترکمنستان بین 3 تا 20 سال زندان دارد. اما دلنگرانیها به همین جا ختم نمیشود. مأموران گمرک ایران به هر مسافری که میرسند توصیه میکنند به طور کلی قید قرص و دارو را بزنند.
این توصیه را در دوسوی مرزبانی میشنوی. لیست قرصهای ورود ممنوع به ترکمنستان در مرز روی دیوار نصب است اما کسی چه میداند مرزبانی که آن روز در پاسپورت ویزای ترکمنستان «مهر ورود» میزند قرص را بشناسد یا خیر. ممکن است هر قرصی تا 20 سال از زندگی تو را پشت میلههای زندان حبس کند. مرزبانان و تجاری که با فضای ترکمنستان آشنا هستند، میگویند سالهای زندانی شدن بهخاطر یک بسته سیگار اضافه یا یک قرص استامینوفن کدیین بستگی به قاضی پرونده دارد. همین حرفها مسافرانی را که برای اولین بار میخواهند به ترکمنستان بروند حسابی میترساند. یکی از مأموران گمرک میگوید: «همکار خود ما بهخاطر قرص استامینوفن به 6 سال زندان محکوم شد.» او میخواست بعد از سالها برود و اقوامش را در عشق آباد ببیند. البته با حسنه شدن روابط دو کشور و ورود رئیس جمهوری ایران به ماجرا، سه سال زندان او بخشوده شد. سه سال از زندگی اش هم به خاطر یک قرص استامینوفن پشت میلههای زندان هدر رفت. یکی از مأموران مرزی میگوید: «حالا همکار ما هر روز با مأموران گمرک ترکمنستان سلام وعلیک داشت اما همین که از مرز رد شد، دستگیر شد.» مسافران هنوز هم باور نمیکنند یک قرص استامینوفن بتواند براحتی آب خوردن، سه سال زندگی آدم را ببلعد اما در نهایت تسلیم میشوند.
مثلاً یک قرص استامینوفن چیه؟ یا همین کلداستاپ که ما در زمان سرماخوردگی مثل نقل و نبات بالا میاندازیم. سالها میتواند شما را گرفتار کند
یکی از اهالی عشق آبادی هم که بهدنبال مسافرآمده به کسانی که نمیدانند با خودشان قرص ببرند یا نه! میگوید خودتان را دردسر ندهید هیچ قرصی با خودتان نبرید. اینجا هیچ مسافری بدون دعوتنامه نمیتواند وارد ترکمنستان شود. بعضی از مسافران ایرانی، قرصهایشان را در سطل زباله میریزند اما قرص امانت دادن هم در نقطه صفر مرزی اتفاق معمولی است. بعضیها قرصهایشان را به رانندهای که قرار است دوباره آنها را از مرز باجگیران به مشهد یا شهر دیگری برگرداند به امانت میسپارند، برخی هم آنها را به مأموران گمرک ایران میسپارند. امانت دادن قرصها به مرزبانی ایران آنقدر عادی است که شماتت را برای کسانی که قرص هایشان را در سطل زباله میریزند، در پی دارد.
مسیر یک طرفه
راه برای آمدن ترکمنها به ایران باز و راحت است. هیچ کدام از این بگیر و ببندها را ندارد. مرزنشینها و مأموران گمرک میگویند:«مسافران زیادی از ترکمنستان برای درمان به مشهد، گنبد و تهران و حتی شیراز میآیند.» بیمارستان رضوی مشهد آدرس سرراستی برای آنها است، بیمارستان امام رضا(ع) هم. 90 درصد ترکمنستانیها مسلمانند و دوست دارند در یک شهر مذهبی درمان شوند. نقطه صفر مرزی باجگیران و دو مرز دیگر لطف آباد و سرخس آغاز پیوندهای خانوادگی و فامیلی هم هست. پیوندهای فامیلی که حالا با سختگیری ترکمنستانیها یک طرفه شده است. «بهمن هیری»، عضوهیأت رئیسه اتاق مشترک بازرگانی ایران و ترکمنستان میگوید یک سال طول کشیده تا توانسته ویزای سفر به ترکمنستان را بگیرد آن هم ویزای تجاری نه توریستی. در عشق آباد فامیل دارد. آخرین باری که به ترکمنستان سفر کرده بود سال 2007 بود. آن زمان یک سال از درگذشت «صفرمراد نیازوف» رئیس جمهوری کهنه ترکمنستان میگذشت و یک سال بود که «قربانقلی بردی محمدف» بر کشور حکومت میکرد.
عشق آبادیها هم با مشهدیها فامیلاند هم با گلستانیها. بویژه در گنبد فامیل زیاد دارند. ترکمنستانیها براحتی وارد ایران میشوند. در نهایت 24 ساعت زمان میخواهند تا ویزا را بگیرند و به ایران بیایند. البته «حسین نیکونام» رئیس انجمن حرفهای گردشگری سلامت میگوید:«برخلاف گردشگران سلامت افغانستان که در خانه اقوام اقامت میکنند، بیشتر گردشگران سلامت ترکمنستان در هتلها و خانه مسافرها اقامت میکنند.» گنبدیهای ایران میگویند ترکمنهای همسایه در شهر گنبد راحت ترند، البته سفردرمانی آنها فقط به مشهد و گلستان محدود نمیشود. آوازه بیمارستان نمازی هم به گوش آنها رسیده است. بنابراین آنها تا بیمارستان نمازی شیراز برای پیوند «کبد» هم میروند. ترکمنها به خاطر نسبت فامیلی به گلستان میآیند و نزدیکی خراسان به دو شهر «عشق آباد» و «ماری» هم آنها را به سمت مشهد میآورد. ایران با ترکمنستان مرز خاکی طولانی دارد. همین، راه را برای گردشگری خرید برای ترکمنستانیها باز کرده است، البته کاهش ارزش پول ملی ایران هم بیتأثیر نیست.
مواد شوینده، پوشاک بچه و نوشابه بیشترین خرید زنان ترکمن را تشکیل میدهد. خرید نوشابه از ایران دلیل هم دارد. کارخانه کوکاکولا در ترکمنستان تعطیل شده است. ایران هم بهدنبال تحریمها، شرایط صادرات نوشابه ندارد. بنابراین فروش چمدانی آن به ترکمنستان رونق گرفته است. نوشابه در ترکمنستان قیمت بسیار بالایی دارد. آنطور که خودشان میگویند 10 برابر قیمتش در ایران. همچنین ترکمنها عجیب نوشابه دوست دارند.
سیگار کشیدن در اماکن عمومی ممنوع!
همین که پایش را میگذارد در مرز ایران، انگار که حکم آزادیاش را داده باشد. به یکباره چیزی یادش میآید. نفسی براحتی میکشد و میگوید:«سیگار سیگار.» یک نخ سیگار از جیبش میکشد بیرون و دودش را به هوا میدهد. چرا؟ چون تمام مدتی که در ترکمنستان بوده، نمیتوانسته است سیگار بکشد. سیگار کشیدن در مکانهای عمومی ترکمنستان ممنوع است. اهالی ترکمنستان باید سیگار را در فضای بسته بکشند. فضای بسته هم همیشه در دسترس مسافران نیست. با وجود این، یکی از اقلامی که از ایران به ترکمنستان میرود، سیگار است. یکی از رانندههای مرز میگوید:«هر فرد میتواند دو بسته کوچک سیگار با خودش ببرد، بیشتر معنای هدیه میدهد اما اگر سه بسته شود، قاچاق محسوب میشود و حسابت با کرام الکاتبین است.» حرفهای او اما به معنای عدم ورود سیگار ایران به ترکمنستان نیست. باوجود سختگیری، سیگار از این سوی مرز به آن سوی مرز قاچاق میشود. حتی قرصهای اعصاب را هم برخی که تجربه دارند براحتی از مرز عبور میدهند. آنها میگویند زنانی وجود دارند که در عبور اجناس از مرز به آنها کمک میکنند. به این زنها «چترباز» میگویند. در این میان زندگی بعضی از قاچاقچیها هم پشت میلههای زندان دود میشود اما سودش آنقدر زیاد است که همچنان سیگار یکی از مهمترین اقلامی است که از این سوی صفر مرزی به آن سو میرود. قیمت سیگار در ترکمنستان بشدت بالاست. بعضی از تجار میگویند:«چون تجارتش در دست افراد خاصی است.» راننده، مسافران ترکمنستانی زیادی را به مشهد و گرگان برده. میگوید: «همین که پایشان به باجگیران میرسد تا خود مشهد سیگار میکشند و نوشابه میخورند.» نوشابه ممنوع نیست، گران است. قضیه سیگار در «جزیره گردشگری آوازه» کمی فرق میکند. جلو هتل میهمانان سطل های زباله برای سیگار کشیدن مسافران گذاشتهاند اما آن هم محدود به اطراف همین سطل زباله میشود. حوله و شکلات بیشترین اجناسی است که از ترکمنستان به ایران میآید. ترکمنستان دومین صادرکننده پنبه و نخ در جهان است. بنابراین حوله وملحفههای زیادی میتوان در آن یافت و با خیال راحت از مرز گذر داد.
ترکمنها به خاطر نسبت فامیلی به گلستان میآیند و نزدیکی خراسان به دو شهر «عشق آباد» و «ماری» هم آنها را به سمت مشهد میآورد. ایران با ترکمنستان مرز خاکی طولانی دارد. همین، راه را برای گردشگری خرید برای ترکمنستانیها باز کرده است، البته کاهش ارزش پول ملی ایران هم بیتأثیر نیست
گذر مرزی ممنوع!
مدتهاست که آمد و شد بین ترکمنهای ایران و ترکمنستان از ایران به ترکمنستان سخت انجام میشود. ایرانیها سالهاست قید رفتن به عشق آباد و ماری و ترکمن باشی را زدهاند. راه اما برای آمدن به ایران باز است.
یکی از مرزنشینان میگوید: «وقتی ترکمنستان از شوروی جدا شد و «صفرمراد نیازاف» روی کار آمد بحث صدور دفترچه «گذر مرزی» پیش آمد. ما میتوانستیم با این دفترچه همه جای ترکمنستان برویم.» سال 1996 یا 98 بود که محدودیتها بیشتر شد. در این سالها هر کس که دلش هوای فامیلش را میکرد تنها میتوانست تا شعاع 45 کیلومتری مرز دیدار با اقوام را تازه کند.
یک جوان گنبدی میگوید: «با دفترچه گذر مرزی راحت رفت و آمد داشتیم. البته برای رفتن به بیشتر از این شعاع باز هم با مشکل رو به رو میشدیم.» دفترچههای گذرمرزی بعد از «نیازف» حذف میشود. حالا ایرانیها برای دیدن فامیل باید ویزا بگیرند. گرفتن ویزا هم سخت است هم گران. دیدار با فامیل دعوتنامه هم میخواهد. همین دعوتنامه هم بین 180 تا 200 دلار هزینه دارد. ویزای فوری هم نزدیک به 80 دلار هزینه روی دست مرزنشینان ایرانی میگذارد. مرد جوان میگوید: «چیزی نزدیک به 250 دلار برای هر فرد خرج برمی دارد.» همین موضوع باعث میشود تا ایرانیها قید دیدار در ترکمنستان با اقوام را بزنند. مرز نشینها اعتقاد دارند که سختگیری ترکمنستان به ایران از اختلاف بدهی گازی و برقی آب میخورد. ترکمنستان مدعی است که از ایران یک میلیارد و 800 میلیون دلار طلب دارد اما ایران عدد یک میلیارد و 200 میلیون دلار را قبول دارد. مرزنشینان وتجاری که با ترکمنستان رفت و آمد دارند در گفتوگو با «ایران» میگویند:«این اختلاف 600 میلیون دلاری علت دست اندازهایی است که در سر راه مسیر گردشگری و ارتباط بخش خصوصی ایران با ترکمنستان افتاده است.» این اختلاف چندین میلیون دلاری فرصتهای سرمایهگذاری بسیار خوبی از ایران در ترکمنستان را هم گرفته است.
در منطقه گنبد و مشهد فامیل دارد، زنی جوان که معلم فارسی است. سه روز در هفته در رایزنی ترکمنستان به ترکمنهای علاقهمند کشورش فارسی درس میدهد. شاگردانش بعد از فارغالتحصیلی، معلم، راهنمای گردشگری و مترجم میشوند. او راحت به ایران سفر میکند اما اقوامش بهدلیل گرانی ویزا و سختگیریهای کشور ترکمنستان نمیتوانند این دید و بازدید را پاسخ بدهند. وقتی متوجه میشود در حال گفتوگو با یک خبرنگار است سکوت میکند. فردای آن روز نگاهش را از خبرنگار میدزد تا مجبور نشود حتی سلامش را پاسخ دهد. ترس را میتوان در میان نی نی (مردمک) چشمانش دید.
مراقبتهای داوطلبانه
«من داوطلب تو هستم.» این جمله نامفهوم فارسی را یکی از مراقبهای ترکمنی به میهمان ایرانی میگوید. هر گروه و فردی که به همایش خزر آمده یک داوطلب دارد. بالاخره با فارسی دست و پا شکسته میگوید: «قرار است تمام مدت مواظب تو باشد.» تنها جایی که به همراه مسافر نمیآید، اتاقش در هتل است. اما به معنای پایان مراقبت نیست. اگر بخواهی هتل را ترک کنی باید به او خبر بدهی. توی فضای بیرون از هتل هم کسی یا کسانی تو را میپایند.
اینترنت بشدت کند است، شبکههای اجتماعی هم فیلتر. البته بهمعنای عدم استفاده ترکمنها از اینترنت نیست. بیشترین ارتباط سایبری آنها با «ایمو» انجام میشود. بقیه شبکههای اجتماعی مثل توئیتر، واتساپ و... فیلتر است. سرعت اینترنت بشدت کند است و از پس فیلترشکنها بهزور برمیآید.
سختگیری دولت ترکمنستان مختص ایرانیها نیست، با همه کشورها رویه سختی دارد اما سختگیری اش نسبت به ایرانیها بسیار بیشتر است. کشور 5 میلیونیای که هیچ زباله ای در کف خیابانهایش نمیبینی. ساحل جزیره گردشگری که «آوازه»اش آنقدر تمیز است که بیشک بزرگترین حسرت ساحل خزر در ایران است. هیچ جا زباله پلاستیکی که سرگردان باد باشد نمیبینی... تمام مدت کسی وجود دارد که جارو روی خیابانهای شهر و جزیره بکشد، صبح و شب اش فرقی ندارد. بیشتر رفتگران و پاکبانهای شهر را زنان فقیر تشکیل میدهند اما به معنای آنکه هیچ مردی جارو به تن خیابانهای تمیز نمیکشد نیست، ولی تعدادشان نسبت به زنان بسیار اندک است. برخی اعتقاد دارند زنان پاکبان ویژگی کشورهای آسیای میانه هستند. ساختمان سازیها در عشق آباد مرتب و همگون است. خانهها بیشتر سفید است. انگار با خط کش همه خانهها را یک شکل و یک رنگ ساخته باشند. هیچ نشانی از آلودگی روی ساختمانها نمیبینی. البته برخی از مسافران و گردشگرانش اعتقاد دارند سختگیریها، زیباسازی شهری را بیرنگ میکند. انگار دولت ترکمنستان خیلی علاقهای به حضور گردشگران ندارد اما به معنای عدم برنامهریزی برای جذب گردشگران بویژه «گردشگران تجاری» نیست. ترکمنستان منطقه آزاد گردشگری «آوازه» را با همین هدف ساخت. ترکمنستان با این جزیره هم گردشگران را به کشورش میکشاند هم اجازه تماس زیاد به آنها با مردم کشورش نمیدهد. در نخستین همایشی هم که در این جزیره برگزار کرد میزبان 3هزار نفر بود. هرچند بینظمیها کم نبود اما حضور سه هزار نفر تاجر به تفاهمنامههای زیادی بین آنها منجر شد که ایران سهمی در آنها نداشت.
خارج از محدوده ترکمنستان
به نظر می رسد ترکمنستان نه مایل است مردمش با دنیا ارتباط داشته باشند نه مردم دنیا پایشان خیلی راحت به ترکمنستان باز شود. با وجود این نمیخواهد ارتباطات اقتصادی خود را با دنیا قطع کند. به نظر میرسد منطقه آزاد گردشگری آوازه را با همین هدف، سه سال پیش ساخت. جزیرهای با 30 هتل چهار و پنج ستاره. ترکمنستان روی «گردشگری تجاری» حساب ویژهای بازکرده؛ آنها شاید کم دردسرآفرینترین گردشگر باشند و بیشک سودآورترین آنها. بسیاری این جزیره را رقیب جدی مازندران میدانند. برخی دیگر هم اعتقاد دارند که جزیره کیش میتوانست نقشی چون جزیره آوازه داشته باشد اما نشد که بشود!
تاجران ایرانی دست خالی از ترکمنستان برگشتند
ترکیه و هندوستان در کمین گردشگران سلامت ترکمنستان نشستهاند.ترکیه در «عشق آباد» بیمارستان ساخت و از ایران جلو افتاد. «عبدالرضا عزیزی» نماینده شیروان در مجلس شورای اسلامی هم به «ایران» میگوید: «حاضر است بیمارستانی را برای گردشگران سلامت ترکمنستان در مرز باجگیران دایر کند.» اما دولت ترکمنستان ترجیح میدهد گردشگران سلامتش به جای ایران به هند و ترکیه بروند. چرا؟ «دکتر یاشا مخدومی» متخصص پرتودرمانی بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد و «حسین نیکونام» رئیس انجمن حرفهای گردشگری سلامت استان خراسان رضوی به «ایران» میگویند:«عدم خدماترسانی کیفی به گردشگران این کشور و حضور دلالان در این بازار دولت ترکمنستان را به سیستم سلامت ایران بدبین کرده است.»
حضور دلالان و عدم خدماترسانی کیفی تا جایی پیش میرود که به گفته نیکونام حتی خدمات درستی به ترکمنستانیهایی هم که به ایران سفر کرده بودند ارائه نمیشود. اینجاست که دولت ترکمنستان چندسالی از شهروندانش میخواهد تا از سفر به ایران خودداری کنند. ترکمنها سفت و سخت مراقبند تا هیچ مریضی از منطقه صفر مرزی عبور نکند و به ایران وارد نشود. البته برخی از گردشگران سلامت این کشور با وجود سختگیری دولتهایشان همچنان با ویزای توریستی به ایران میآیند، آنها در این سفر مدارکشان را پنهان میکنند تا از دید مأموران مرزی دور باشد. اینجاست که «یاشا مخدومی» متخصص پرتودرمانی از ترکمنهای ایرانی که یکی از مفاخر ترکمنها در ترکمنستان محسوب میشود سعی میکند تا با رایزنیها روابط را به سمت بهبود ببرد.
«یاشا مخدومی» بیتوجهی به پزشکی در ترکمنستان را مهمترین دلیل توجه گردشگران سلامت این کشور به بازار ایران و دو کشور رقیب میداند. به گفته او ترکمنستان در سالهای اخیر از نظر پزشکی پیشرفت داشته اما همچنان در درمان بیماران مبتلا به سرطان وجراحیهای پیچیده وابسته به کشورهای دیگر است.
او امکانات کیفی پزشکی ایران و ارزان بودن ایران برای گردشگران سلامت این کشور را مهمترین دلیل رویآوری ترکمنها به ایران با وجود مخالفت دولتشان میداند. او هند را هم یک کشور ارزان برای ترکمنها میداند اما یادآوری میکند که ایران به لحاظ دارویی ارزانتر از دیگر کشورهاست. شهروندان این همسایه شمالی به گفته او دلایل دیگری هم برای علاقهمندی به ایران دارند؛ نزدیکی فرهنگی، اشتراکات زبانی و مذهب.
البته این تنها ترکمنها نبودند که به سمت ایران آمدند. یاشا مخدومی میگوید به یکباره ایران با خیل عظیمی از گردشگران سلامت کشورهای عربی و آسیای میانه رو به رو شد. او میگوید:«ما آمادگی پذیرایی از آنها را نداشتیم. مثلاً بیماری که از کشور دیگر حرکت میکند نمیداند که آیا خدماتی که میخواهد، در دسترس او قرار میگیرد یا خیر! نمیداند چقدر باید هزینه کند؟ چند روز یا چند ماه باید در ایران اقامت داشته باشد! به ویزای چند روزه نیاز دارد. هیچ سایتی که بخواهد گردشگر سلامت را راهنمایی کند، ثبت نشده است.» به گفته فعالان این حوزه همین مسأله باعث میشود تا گردشگری سلامت ایران زخم بخورد و گردشگران علاقهمند از آن رویگردانی کنند. مخدومی میگوید: «خوشبختانه وزارت بهداشت و استانداری به فکر افتادهاند و جلساتی در نظام پزشکی برگزار شده تا گردشگر سلامت نظاممند وارد ایران شود.»
اینجاست که دولت ترکمنستان چندسالی از شهروندانش میخواهد تا از سفر به ایران خودداری کنند. ترکمنها سفت و سخت مراقبند تا هیچ مریضی از منطقه صفر مرزی عبور نکند و به ایران وارد نشود
راهنمای آشنا به زبان روسی و ترکمنی
یاشا مخدومی معتقد است گردشگران عراقی در مشهد برای درمان با مشکلات کمتری مواجهند. به خاطر وجود عربزبانها در مشهد آنها راحتتر درخواستهای خودشان را میگویند و بهتر به نتیجه میرسند اما وضعیت برای ترکمنها جور دیگری است. او میگوید:«گاهی سوءاستفادههایی پیش میآید. مترجمان و دلالانی که گردشگران را هدایت میکنند آنها را بهسمتی میبرند که خدمات درستی دریافت نمیکنند.» به گفته مخدومی گاهی خواسته یا ناخواسته در حق گردشگران سلامت ترکمنستان اجحاف میشود که روی سیاستگذاریهای دولت آن تأثیر میگذارد. او به مشکلاتی که سال 2011 برای گردشگران ترکمنستان اتفاق میافتد گریز میزند و میگوید: «دولت ترکمنستان ترجیح داد که بیماران این کشور به ایران مراجعه نکنند.» او اعتقاد دارد این ممانعت بهخاطر این بود که زیرساختها در کشور فراهم نبود. مخدومی اعتقاد دارد که باید راهنمایان گردشگری به زبان ترکمنی و روسی تربیت شود و در منطقه صفر مرزی مسافران را به آنها تحویل داد تا راه سوءاستفاده بسته شود. افکارعمومی هم میپرسند وقتی ترکمنهای گلستان براحتی میتوانند با بیماران ترکمنستانی ارتباط برقرار کنند چرا سازمان میراث فرهنگی سازو کاری برای استفاده از آنها نمیاندیشد؟ البته به گفته مخدومی بخش خصوصی برنامههایی را برای استفاده از راهنمای آشنا به زبان روسی و ترکمنی را در خراسان رضوی آغاز کرده است که میتواند تا حدودی زخمهای این مسیر را درمان کند.
اجازه ورود به ایران هر سه ماه یکبار
اتفاقهای سال 2011 باعث میشود تا دولت ترکمنستان به اتباعش اجازه ندهد هر زمان که دلشان خواست به ایران بیایند و درمان شوند. به گفته مخدومی براساس قانون ترکمنستان، هر فرد ترکمن اگر تاجر نباشد تنها هر سه ماه یکبار میتواند به ایران سفر کنند. برای همین محدوده زمانی هم، مجوز میخواهد. بیماران مخدومی کسانی هستند که به سرطان مبتلا هستند. آنها مجبورند هر چند هفته یکبار به پزشک مراجعه کنند.
مخدومی در پاسخ به این سؤال که آیا گردشگران سلامت ترکمنستان برای سفر به ایران این مجوز را میگیرند یا خیر میگوید: «آنها خیلی از اوقات این کار را نمیکنند بدون مجوز میآیند و بعضاً ممکن است دچار مشکل شوند.» البته آنها برای رفتن به ترکیه و هندوستان هیچ مشکلی ندارند.
مخدومی اعتقاد دارد اگر بخش دولتی وارد رایزنی و گفتوگو با ترکمنستانیها شود و به آنها این اطمینان را بدهند که بیمار نظاممند وارد کشور میشود و خدمات با کیفیت بالا میگیرد، بسیاری از مشکلات قابل حل است. چون حضور ترکمنها در ایران راحتتر، نزدیکتر و ارزانتر از ترکیه و هندوستان است.
او طولانی شدن زمان درمان بیمار، گرفتن هزینههای بیشتر از تعرفههای تصویب شده و... را از جمله دلایل رویگردانی ترکمنستان از ایران میداند.
او اعتقاد دارد که وجود دلالها و واسطههای خارج از سیستم سلامت به گردشگری سلامت در بازار هدف کشورهای عرب، ترکمنستان و... زخم عمیقی زده است که درمان آن در دست دولتیهاست.
ورود داروی اعصاب به ترکمنستان ممنوع!
در منطقه صفرمرزی و مرز باجگیران ممکن است که مرزبانان ترکمنستانی بهجای اینکه کلاه بیاورند سر بیاورند. این ضربالمثلی است که «یاشا مخدومی» آن را یادآوری میکند تا توصیف کاملی از شرایط ورود به کشور ترکمنستان را نشان بدهد. به گفته مخدومی حتی یک مکمل هم میتواند در منطقه صفر مرزی مسافر را دچار دردسر کند. او البته قانونمند بودن در مرزها را مختص ترکمنستان نمیداند و میگوید: «در همه جای دنیا ورود برخی از داروها ممنوع است. کیفها و ساکها از زیر دستگاههای مدرن رد میشوند و حتی معلوم میشود مثلاً با این چمدان در چه تاریخی کدئین حمل شده است.» اما در مرز باجگیران همه چیز دستی و چشمی است. همین مسأله هم باعث به وجود آمدن مشکلات مضاعف است.
به گفته او در اکثر کشورها بعضی از داروها را تنها با نسخه و به اندازه مصرف میتوان حمل کرد اما در برخی کشورها سختگیریهای بیشتر است. او ورود داروی اعصاب به ترکمنستان را ممنوع میداند و میگوید: «مثلاً ورود استامینوفن کدئین که در کشور ما مثل نقل و نبات مصرف میشود به این کشور ممنوع است.» او تأکید میکند که داروی استامینوفن کدئین یا کلداستاپ با وجود نسخه پزشک هم مخدر محسوب میشود و ممنوع است. او هم تأکید میکند مرزبانان ترکمن با زبان فارسی و انگلیسی آشنایی ندارند و ممکن است که یک داروی مکمل هم شما را به دردسر بیندازد.
مخدومی وفعالان حوزه گردشگری سلامت در خراسان رضوی یکی از راهکارهای اساسی برای بهرهمند شدن از بازار گردشگری سلامت ترکمنستان را ساخت بیمارستان و کلینیک در این کشور میدانند، همان کاری که ترکیه کرده است. او میگوید:«اگر این اتفاق بیفتد پزشکان ما میتوانند به صورت دائم یا موقت آنجا کار و دلار وارد کشور کنند.» او اعتقاد دارد که دولت ترکمنستان هم با توجه به قوانین سختگیرانهای که دارد از این موضوع استقبال میکند چون برای این کشور هم راحتتر است که شهروندانش در داخل کشور معالجه شوند. مخدومی اعتقاد دارد که این کار باعث اعتمادسازی سیستم پزشکی ایران در میان ترکمنستانیها هم میشود. به گفته او این اعتمادسازی باعث رویآوری کشورهای دیگر از جمله اروپاییها به سیستم پزشکی ایران میشود. این اتفاق مثبت برای ترکیه افتاد.
هندوستان هم با اعتمادسازی توانسته راه گردشگران سلامت امریکا و اروپا را به سمت کشور خود بچرخاند. این دو رقیبان سرسخت و خطرناک ایران در بازار گردشگری سلامت منطقه هستند.
گفتوگو با وزیر بهداشت و درمان
فعالان حوزه گردشگری خراسان رضوی با وزیر بهداشت هم وارد گفتوگو شدهاند تا بتوانند ویزای درمانی برای گردشگران سلامت ترکمنستان بگیرند. نیکونام میگوید: «از دولت ترکمنستان هم پالسهای مثبت گرفتهاند و بزودی بین ایران وترکمنستان هم تفاهمنامههایی به امضا میرسد.» خراسان رضوی بهعنوان یک قطب بزرگ گردشگر سلامت نگاه ویژهای به ارزی که گردشگران این کشور وارد میکنند دارد. «یوسف بیدخوری» معاون گردشگری خراسان رضوی به«ایران» میگوید: تمهیداتی اندیشیده شد تا پای دلالان را از فعالیت های مرتبط با گردشگری سلامت بیرون بکشند. ولی به نظر میرسد که ترمیم رابطه گردشگری سلامت ایران و ترکمنستان نیاز به عزم جدیتر در سطحی بالاتر دارد.