همکار سعید امامی چگونه وارد سینما شد؟

به گزارش مشرق، سال ۱۳۹۳ سیدمحمود علوی، وزیر وقت اطلاعات که همچنان متصدی این منصب است، در مراسم سی‌امین سالگرد تاسیس وزارت اطلاعات در اواخر مهرماه ‌گفت: «باید تلاش‌های این وزارتخانه در قالب فیلم، سریال و کارهای هنری به مردم منعکس شود و درحال‌حاضر ساخت یک فیلم در دستور کار وزارت اطلاعات قرار دارد که قرار است برای نمایش در جشنواره فجر همان سال آماده شود. فیلمی که علوی از آن صحبت می‌کرد «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی بود و از همینجا پرکاری مرتضی اصفهانی در سینما که پیش از آن هم فعالیت‌هایی در نگارش فیلمنامه‌ها یا مشاوره به نویسندگان داشت، شروع شد. در روباه، دیالوگی بود که می‌گفت «ترورها مال دوره احمدی‌نژاد بودند...» و همین نشان می‌داد نگاه جدیدی که به حضور نیروهای خاص در سینما وجود دارد، قرار است چه سمت و سویی داشته باشد. 

بهروز افخمی درباره همکاری‌اش با مرتضی اصفهانی در پروژه «روباه» می‌گوید: «یکی از اتفاقاتی که برای من افتاد همین برخورد مجدد با مرتضی اصفهانی بود و رفاقتی که در طول ساختن فیلم «روباه» شکل گرفت که امیدوارم عمری باشد و ادامه پیدا کند. مرتضی شخصیت تاثیرگذاری است که هم در جنگ بوده و هم در جنگ سردی که طی ۲۵ سال بعد از جنگ به ایران تحمیل شد، حضور فعال داشته است. اما مهم‌تر اینکه این آدم بسیار بااستعداد و خوش‌فکر است و می‌تواند فیلمنامه‌نویس و فیلمساز توانایی شود. باعث خوشحالی است که اخیرا او در عرصه فیلمسازی بیشتر فعال شده است و به‌تدریج دارد در همان جایگاهی قرار می‌گیرد که پیش از این باید قرار می‌گرفت.»

چنان‌که از صحبت‌های بهروز افخمی مشخص است، دوره ساخت فیلم «روباه»، اگرچه زمان شروع فعالیت مرتضی اصفهانی در سینما نیست، اما شروع دوران پرکاری او به‌حساب می‌آید؛ «باعث خوشحالی است که اخیرا او در عرصه فیلمسازی بیشتر فعال شده است و به‌تدریج دارد در همان جایگاهی قرار می‌گیرد که پیش از این باید قرار می‌گرفت.» داستان حضور نیروهای خاص ایران در سینما به دهه ۷۰ و دوران پس از جنگ برمی‌گردد. دهه ۷۰ را از طرفی دهه عشق در سینمای ایران می‌دانند و از طرف دیگر بهترین فیلم‌های دفاع‌مقدس مربوط به همین دوره است. با این حال نکته‌ای که درمورد خصوصیات سینمایی این دهه کمتر به آن توجه شده، ورود قصه‌های امنیتی به فیلم‌های ایرانی است. اکثر این فیلم‌ها بین سال‌های ۷۲ تا ۷۶ و عمدتا توسط کارگردان‌هایی جلوی دوربین رفتند که در ابتدای راه فیلمسازی قرار داشتند. در این دوران علی فلاحیان، وزیر اطلاعات بود و مصطفی میرسلیم، وزیر ارشاد.

معاونت سینمایی وزارت ارشاد هم در دوسال اول تصدیگری میرسلیم برعهده مهدی فریدزاده بود و در دوسال انتهایی برعهده عزت‌الله ضرغامی. در آن دوران، علی فلاحیان تصمیم ویژه‌ای برای ساخت فیلم‌های سینمایی با موضوعات مرتبط به نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات داشت و خود او سال‌ها بعد در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه «پنجره»، در اسفندماه سال ۹۳، یعنی همان سالی که وزیر جدید اطلاعات محمود علوی، مجددا ایده فعالیت وزارت اطلاعات در سینما را طرح کرده بود، گفت: «کیمیایی را به یاد ندارم. ولی ما خودمان کارگردان داشتیم و نیازی نبود به کسی کار سفارش بدهیم.» فلاحیان در توضیح راجع‌به کارگردان‌های مرتبط با وزارت اطلاعات، در همان گفت‌وگو اضافه کرد: «افرادی تربیت کرده بودیم که درس‌خوانده و منابع ما بوده و با ما در ارتباط بودند و به سفارش ما می‌ساختند.»

یکی از مصاحبه‌های مسعود کیمیایی در نخستین روزهای پس از انقلاب



  آغاز تصویرسازی ماموران امنیتی در سینمای ایران

به این ترتیب، ‌اولین تصویر از ماموران امنیتی در سینمای ایران را زوج فیلمسازی شفیع آقامحمدیان و حبیب‌الله بهمنی که از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آمده بودند، در سال ۷۲ با فیلم «راننده سفیر» نمایش دادند. در این فیلم و چند نمونه مشابه آن در همان سال‌ها، ماجرای تلاش جاسوسان خارجی برای ورود به ایران نمایش داده شده بود. آقامحمدیان و بهمنی، «مروارید سیاه» و «فرار از جهنم» را در سال‌های ۷۳ و ۷۵ با مضمون‌هایی مشابه جلوی دوربین بردند. اما همزمان با این دو نفر، کریم آتشی هم کارگردان دیگری بود که سال ۷۲ اولین اثرش را با نام «۵۰ روز التهاب» درباره قصد عده‌ای از ضدانقلاب برای انجام کودتا در ایران و برخورد نیروهای امنیتی با آنها ساخت. آتشی که دانش‌آموخته علوم سیاسی بود، مانند زوج آقامحمدیان و بهمنی، در سال‌های ۷۳ و ۷۵ هم فیلم‌های دیگری با همین مضامین ساخت. «انتهای قدرت» و «متهم» نام این دو فیلم بود. آتشی بعد از دهه ۷۰، در سینما کم‌کار شد و حتی‌ قصد داشت برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ نامزد شود. 

گزارش، مجله گزارش فیلم (هوشنگ اسدی و نوشابه امیری - ابراهیم نبوی) درباره ملاقات کیمیایی با سعید امامی در نیمه دهه هفتاد

اما جنجالی‌ترین تصویر سینمای ایران در ارتباط با نیروهای امنیتی، مربوط به فیلمی از مسعود کیمیایی در دوران دولت رفسنجانی می‌شود. خود مسعود کیمیایی در اواخر دهه ۷۰ طی گفت‌وگویی اعلام کرد سعید امامی، یکی از معاونان پیشین وزارت اطلاعات که در ارتباط با ماجرای موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای دستگیر شد، بهرام بیضایی و چند کارگردان دیگر را به وزارت اطلاعات احضار کرده و به آنها هم سفارش ساخت فیلم داده بود. کیمیایی در همان سال‌هایی که به آن اشاره می‌کند، «ضیافت» را ساخت که محوریت داستان آن یک مامور امنیتی بود. مامور امنیتی «ضیافت» پس از سال‌ها به کمک دوست دوران جوانی‌اش می‌آید تا او را که درگیر پرونده‌های اقتصادی شده، نجات دهد. کیمیایی در سال ۱۳۹۵ و به‌عبارتی همزمان با دوره وزارت محمود علوی، فیلم دیگری به نام «قاتل اهلی» ساخت که در آن پرویز پورحسینی با کاراکتر «حاج‌آقا نوربخش»، نقشی شبیه آنچه را که مامور امنیتی «ضیافت» به‌عهده داشت، البته این‌بار به‌صورتی گنگ و مبهم بازسازی کرد.

نام مرتضی اصفهانی در تیتراژ پایانی فیلم «مرسدس» به کارگردانی مسعود کیمیایی - تولید ۱۳۷۶

بیشتر  بخوانید:

حامی شماره یک تک‌خوانی زنان برای چه ماموریتی به ایران بازگشت؟


  تغییر ژست ماموران امنیتی در سینمای ایران

اما با پایان دوران سازندگی و اتمام تصدیگری علی فلاحیان بر وزارت اطلاعات، ابراهیم حاتمی‌کیا «آژانس شیشه‌ای» را ساخت که تصویر مأمور امنیتی آن به نام سلحشور (با بازی رضا کیانیان) مشخصا واکنشی بود به تصاویری که در دوره چهارساله پیش از آن در رابطه با نیروهای وزارت اطلاعات نمایش داده شده بود. حاتمی‌کیا هفت‌سال بعد «به رنگ ارغوان» را ساخت که این‌بار به‌طور کل محوریت آن حول یک نیروی وزارت اطلاعات بود. ماموری که به سوژه‌اش حسی انسانی پیدا می‌کند و همین قضیه او را در دوگانه‌ای میان عشق و وظیفه قرار می‌دهد. «به رنگ ارغوان» پنج سال توقیف بود و بالاخره در سال ۸۸ اکران شد. حاتمی‌کیا در سال ۹۴ و یک سال قبل از ساخته شدن «قاتل اهلی» توسط مسعود کیمیایی، فیلمی به جشنواره فجر فرستاد با نام «بادیگارد» و در آن ضمن پیگیری سرنوشت قهرمان «آژانس شیشه‌ای» به درون زندگی یک مامور امنیتی رفت؛ با این تفاوت که شخصیت فیلم او این‌بار نه عضو وزارت اطلاعات، بلکه عضو سپاه پاسداران بود.

  راز علاقه به سینما

شباهت «بادیگارد» و «قاتل اهلی» غیر از بازیگر اصلی آنها، گریزی بود که هر دو فیلم به فیلم‌های دیگر از کارگردان‌هایشان در سال‌های دور می‌زدند و محوریت اصلی ماجرا در هر دو کار برعهده یک مامور امنیتی بود. فیلم حاتمی‌کیا در جشنواره آن سال همزمان با آثاری از قبیل «امکان مینا» اکران شد. برخورد هیات داوران فجر آن سال با «بادیگارد» به بزرگ‌ترین بدنامی برای برگزارکنندگان جشنواره در تمام ادوار آن تبدیل شد؛ چراکه به‌دلیل اختلاف‌نظرهای سیاسی بین رئیس وقت سازمان سینمایی و ابراهیم حاتمی‌کیا، این فیلم به‌رغم شایستگی‌های غیرقابل انکارش حتی نامزد کارگردانی هم نشد. «امکان مینا» اما فیلمی بود که به کارگردانی کمال تبریزی همزمان با «بادیگارد» به فجر آمد و از ضعف‌های آشکاری در فیلمنامه و کارگردانی رنج می‌برد. با این وجود فیلم تبریزی نامزدی‌های غافلگیرکننده‌ای در چند بخش از فجر آن سال نصیبش شد. از همین رو شاید یافتن ارتباطی بین اقبال فجر به فیلم‌ها و قرار داشتن مرتضی اصفهانی در پشت ‌پرده ساخت آنها چندان دقیق نباشد چراکه همان سال غیر از «بادیگارد»، فیلم «سیانور» هم با مشاوره اصفهانی در نگارش فیلمنامه‌اش به‌ فجر آمد و به‌رغم ارزش‌های سینمایی‌ که داشت، در هیچ بخشی حتی نامزد هم نشد.

مشارکت‌های سینمایی و تلویزیونی مرتضی اصفهانی


 

  مرتضی اصفهانی کیست؟

اصفهانی در تنها مصاحبه مکتوبی که تابه‌حال انجام داده، می‌گوید: «مشوق من برای ورود به سینما آقای کیمیایی بود که با فیلم «ضیافت» آغاز شد و از آقای حاتمی‌کیا آموختم که می‌توان «به رنگ ارغوان» ساخت و همیشه به ایشان مدیونم و برای مشورت «بادیگارد» هم افتخار در کنارشان بودن را دارم. بعدها با «روباه» افخمی، «امکان مینا» از کمال تبریزی، «سیانور» شعیبی و «ماجرای نیمروز» در کنار مهدویان بودم.»

البته نام او در تیتراژ پایانی فیلم «مرسدس» به کارگردانی مسعود کیمیایی هم آمده است. از اصفهانی می‌پرسند «وقتی در پازل عوامل فیلم قرار می‌گیرید نقش شما چیست؟ مشاوره، تغییر فیلمنامه‌ یا نگارش کامل فیلمنامه؟» و اصفهانی پاسخ می‌دهد: «همه موارد صحیح است. البته دامنه این مشاوره در اجرا، بازی‌ها و حتی لباس و صحنه هم ادامه پیدا می‌کرد.» اصفهانی که در نگارش فیلمنامه‌های بعضی سریال‌های تلویزیون هم نقش داشته، همچنان‌که در این گفت‌وگو بیان می‌کند، غیر از فیلمنامه، حتی در بحث بازی بازیگران هم دستی بر آتش دارد؛ چنان‌که همین اواخر سر صحنه سریال «ترور خاموش» هم حضور داشت.

گزارش تابناک از نقش مرتضی اصفهانی همکار سابق و نزدیک سعید امامی در ماجرای نیمروز

«ترور خاموش» سومین همکاری احمد معظمی با مرتضی اصفهانی است. شروع همکاری‌های رسمی و علنی شده مرتضی اصفهانی با تلویزیون، به سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی برمی‌گردد. اصفهانی در معرفی خودش می‌گوید: «من یک چریک قبل از انقلاب اسلامی و یک رزمنده جمهوری اسلامی هستم. در اطلاعات عملیات ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران از ایشان آموختم که نقش اطلاعات در جنگ تا چه میزان تاثیرگذار است...» او می‌گوید: «با توجه به علاقه‌ای که به فیلمسازی داشتم همیشه همه چیز را در ذهنم ذخیره می‌کردم و حالا تلاش می‌کنم تجارب ۵۰ سال مبارزه را در اختیار کسانی قرار دهم که می‌خواهند فیلم بسازند.»

فعالیت مرتضی اصفهانی در سینما از سال ۹۵ به این سو بسیار پررنگ‌تر شد. شاید این پرکاری از طرفی به فرارسیدن دوران بازنشستگی او برگردد و شاید هم به بیشتر شدن روابطش با اهالی سینما مربوط باشد. هرچند اصلی‌ترین عامل را می‌توان عزمی دانست که وزارت اطلاعات از ابتدای روی کار آمدن محمود علوی در پیش گرفت. به‌عبارتی، تصمیم بر ورود این نهاد به فعالیت‌های سینمایی، همچنان‌که در دوره هاشمی‌رفسنجانی بود، اصلی‌ترین عامل در پررنگ‌شدن فعالیت مرتضی اصفهانی و بعضی نام‌های علنی نشده است.

برچسب ها:

فرهنگ و هنر