به گزارش مشرق، کمیسیون ملی یونسکو از سال ۱۳۲۷ در ایران فعالیت میکند و بعد از انقلاب اسلامی با اصلاحاتی در اساسنامه به فعالیت خود ادامه داد. این کمیسیون به عنوان رابط جمهوری اسلامی ایران با مقر یونسکو در پاریس و دفاتر منطقهای نقشی حقوقی را ایفا میکند و به دلیل نقش رابطی که بین نهادهای دولتی، غیردولتی و نهادهای نظام ملل متحد دارد میتواند مهره موثری در پیشبرد اهداف فرهنگی و فکری کشور در سطح جهانی باشد اما گاه با حاشیههایی روبهرو شده که از جمله آنها سند ۲۰۳۰ بود که در رابطه با این سند و مشکلات پیش آمده در رابطه با ثبت مشاهیر کشور توسط دیگر کشورها با حجتالله ایوبی، دبیر کل کمیسیون ملی یونسگو به گفتوگو نشستیم که میخوانید:
بیشتر بخوانید:
مجری سند ۲۰۳۰ و صندلی ریاست دانشگاه شهیدبهشتی
ارتباط جهرمی با سند 2030 چیست؟
مدتهاست که موضوع ثبت مشاهیر ایرانی و آثار آنها توسط کشورهای همسایه مطرح میشود و دلیل عدم ثبت آنها کمکاریهای مسئولان داخلی عنوان میشود؛ بد نیست در ابتدا درباره نحوه ثبت این مشاهیر و دلایل این اتفاقات صحبت کنیم.
یکی از کارهای مهم کشورها تلاش برای ثبت جهانی آثاری است که ارزش جهانی دارند. در ایران مرجع این ثبت جهانی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است که با کمک کمیسیون ملی یونسکو پرونده ها آماده و برای ثبت ارائه می شود . و هر کشور حق دارد ۲ پرونده مستقل را ارائه ( میراث طبیعی و تاریخی) کند و البته میتواند به تعداد نامحدودی پرونده مشترک با دیگر کشورها داشته باشد. کشورها میتوانند مشاهیری را برای قرار گرفتن در فهرست بزرگداشت دو سالانه یونسکو قرار دهند. به شرط آنکه تولد، وفات و با زندگی فعال او مصادف با مضربی از ۵۰ باشد، یعنی زمان ثبت مصادف با مضرب پنجاه تاریخ تولد یا وفات آن شخص باشد. وقتی این پرونده ارسال میشود دبیرخانه یونسکو آنها را ثبت کرده و به شورای اجرایی ارجاع میدهد با تصویب در شورای اجرایی به کنفرانس عمومی منتقل شده و در نهایت در لیست تجلیل مشاهیر یونسکو قرار میگیرد.
۵۰۰ سال قبل از سوربن دانشگاه جندیشاپور را داشتیم
در دو سال گذشته یعنی سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ که مصادف با هزار و هفتصد و پنجاهمین سالگرد تاسیس جندیشاپور بود کمیسیون ملی با کمک دفتر نمایندگی در پاریس آن را در فهرست بزرگداشت قرار داد. که بسیار انتخاب خوب و هوشمندانه ای بود. برایمان بسیار مهم است که ۵۰۰ سال قبل از دانشگاه سوربن دانشگاه جندیشاپور را داشتیم. برای بزرگداشت این دانشگاه برنامههای با شکوهی برگزارشد. با همکاری بسیار خوب دانشگاه جندی شاپور دزفول. علاوه بر این بزرگداشت ثبت شیخ شهاب سهروردی هم تا پایان امسال در دستور کار است و چندین برنامه مختلف برگزار کردیم که در داخل کشور برگزار شد و قرار است در سوریه هم ادامه داشته باشد.
تمام این موضوعات کمک میکند که مشاهیرمان را به درستی بشناسیم و کشورهای دیگر هم با آنها آشنا شوند، برای دوسال آینده پرونده عطار را به مناسبت نهصد و پنجهامین سالگردش مطرح کردیم. عطار نیشابوری جای کار زیادی دارد و در این رابطه ۴ کشور از ما حمایت کردهاند. با قزاقستان پرونده مشترک فارابی را پیش خواهیم برد و تصویب امیدواریم به زودی تصویب شود، هزاره ابوریحان بیرونی را در پیش داریم که با ازبکها پرونده مشترکی ارائه خواهیم داد و چند پرونده مشترک با ترکها درپیش داریم.
راه مقابله با ثبت مشاهیر کشور توسط کشورهای دیگر ثبت مشترک است
موضوع ثبت مشاهیر گاهی منشا سوءتفاهم و اختلاف هم میشود، ما در ایران قدیم و ایران فرهنگی مرزهای امروز را نداشتیم در نتیجه ممکن بود یک شخصیت ایرانی در خراسان متولد شود، در ترکیه زندگی کند و در پاکستان از دنیا برود، پس هر سه کشور مدعی ثبت این شخصیت میشوند. که نمونه آن را کم نداریم، مانند مولانا که یک شاعر پارسی گوی ایرانی است اما مقبرهاش در قونیه است. مشکل دیگر این است که کشورهای اطراف ما به دنبال هویتسازی هستند و در هر صورت به ایران ارتباط پیدا میکنند و به ناچار به شخصیتهای مشترک با ما میرسند. گاهی این کشورها پرونده مشاهیر ما را در یونسکو ارائه میدهند که ما متوجه آنها شدهایم. خوشبختانه ما هم اقدام کردهایم و متقاعدشان کردیم که آنها شخصیتهای مشترک هستند و باید به صورت مشترک ثبت شوند. راهی که ما برای مقابله با این اقدامات پیدا کردهایم راه ثبت مشترک است.
میراث مشترک ما باید عامل وحدت و همگرایی با همسایگانمان شود نه عامل اختلاف
من معتقدم میراث مشترک ما باید عامل وحدت و همگرایی ما و همسایگانمان شود نه عامل اختلافمان. نکتهای که گاهی باعث سوءتفاهم و اشتباه میشود این است که پیش میآید نسخهای از یک کتاب معروف مانند مثنوی معنوی در یک کشور وجود دارد که آن کشور به دنبال ثبت آن نسخه از آن کتاب هستند و این به آن معنا نیست که کتاب مثنوی معنوی توسط آن کشور خلق شده. بلکه منظور ثبت همان نسخه قدیمی و فیزیکی در آن کشور است و اتفاقا ما باید خوشحال باشیم که یک نسخه از میراثمان در جایی ثبت میشود که آن کشور را وادار به نگهداری از آن میکند؛ که این موضوع متاسفانه گاهی در رسانهها به غلط عنوان میشود.
آیا در حال حاضر در کمیسیون ملی یونسکوی ایران فهرستی وجود دارد که با استفاده از آن بتوان اولویتهای ثبت میراث را مشخص کرد و برای ارائه پرونده به سازمان یونسکو تقدم و تاخر قائل شد؟
ما برای ثبت میراث ملموس و ناملموس با وزارت میراث فرهنگی همکاری میکنیم اما باید این را بدانیم که در حوزه میراث تاریخی بیشتر از یک ثبت در سال نمیتوانیم داشته باشیم و در حوزه میراث طبیعی هم یک ثبت داریم، بنابراین سال گذشته جنگلهای هیرکانی را ثبت شد. اقدام وزارت میراث در پرهیز از ثبتهای نقطهای و ثبتهای محورهای تاریخی ، مانند محور بیشابور که شامل مناطق و نقاط قابل ثبت متعدد میشود قابل ستایش است. نمونه آن جنگلهای هیرکانی که چندین استان را شامل میشود.
اقدام وزارت میراث در پرهیز از ثبتهای نقطهای و ثبتهای محورهای تاریخی ، مانند محور بیشابور که شامل مناطق و نقاط قابل ثبت متعدد میشود قابل ستایش است
ما در حال حاضر ۲۴ ثبت بیشتر نداریم و مقاممان در لیست ثبت میراث طبیعی و تاریخی جهان از یازدهم به رتبه دهم صعود پیدا کرده.
این طبقهبندی انگار کمی منطقی نیست که ما با ۷۰۰۰ سال سابقه تاریخی نزدیک به کشورهایی مانند امریکا با ۳۰۰ سال تمدن باشیم!
به طور حتم ما حقمان بیش از اینهاست و در آن دورانی که سهمیهبندی ثبت در یونسکو وجود نداشت شاید توان و تجربه الان وجود نداشت. در هر صورت الان محدویت هست و بهترین راه همان ثبت محورهایی است که در حال انجام است.
دلیل امریکا برای خروج از یونسکو
با توجه به موضوعی که مطرح شد آیا سیاستزدگی در تصمیمات سازمان یونسکو وجود دارد؟
یونسکو یکی از نوادر سازمانهای جهانی است که تلاش کرده از سیاست دوری کند و وقتی شما در جلسات مشارکت میکنید میبینید که به همه کشورها با نگاه برابر برخورد میشود و تصمیمات جمعی در آن حرف اول را میزند بنابراین سایه سیاست در یونسکو سنگینی نمیکند اما این موضوع معنایش این نیست که در تصمیمات، تصویب قطعنامهها و در شوراهای اجرایی گروهبندی سیاسی وجود ندارد، بلکه در انتخابات یونسکو هر گروه به دنبال منافع خودش است، مانند جهان عرب یا اروپا یا کشورهای همنظر با ما. یعنی به طور طبیعی گروهبندیهای سیاسی شکل میگیرد اما جریان یونسکو در کل یک جریان غیر سیاسی است و در آن سعی شده تا هژمونی کشورها به دلیل قدرت و ثروتشان از بین برود. امریکاییها در محافلی که فکر میکنند برایشان دستاوردی ندارد و احساس کنند نیروی برتر نیستند انگیزه ای برای حضور ندارند به همین دلیل از یونسکو خارج شدند.
پس چرا اسنادی مانند سند ۲۰۳۰ از دل این جریان غیرسیاسی خارج میشود؟ آیا اساسا سند ۲۰۳۰ یک سند سیاسی تلقی میشود یا خیر؟
ببینید سند ۲۰۳۰ نیاز به توضیح مفصلی دارد! ما دو سند ۲۰۳۰ داریم، یک سند ۲۰۳۰ که یونسکو تصویب کرد که در سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ رویکردهای کلی سند توسعه پایدار کشورها را تشریح میکند در این سند یونسکو به کشورها توصیه میکند که به این سمت و سو حرکت کنند.
این سند ۱۷ بند دارد که اگر به صورت کلی این ۱۷ بند را مرور کنیم میبینیم که جمهوری اسلامی ایران با هیچکدامشان مشکلی ندارد و این کلیات با اسناد بالادستی ما در تضاد نیست که در ادامه میتوان این ۱۷ بند را در کلیات بیان کرد
۱- پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا
۲- پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار
۳- تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین
۴- تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه
۵- دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران
۶- تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه
۷- تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه
۸- ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه
۹- ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی سازی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری
۱۰- کاهش نابرابری در درون و میان کشورها
۱۱- تبدیل شهرها و سکونت گاه های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار
۱۲- تضمین الگوی تولید و مصرف پایدار
۱۳- اقدام فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن
۱۴- حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار
۱۵- حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی
۱۶- ترویج جوامع صلح طلب و فراگیر برای توسعه پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر در تمام سطوح
۱۷- تقویت ابزارهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار
هیچ کشوری توصیهنامه یونسکو را به سند ملی تبدیل نمیکند
در بند چهارم ذکر میشود که «تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه» برای این بند یک دستورالعمل چند صفحهای تدوین شده که برخی از موارد آن مورد پسند ما نیست و با فرهنگ ما تناسبی ندارد.
اما نکته جالبتر این است که الزامی در اجرای آن وجود ندارد چرا که در ماده ۲ قانون یونسکو بر اصل عدم مداخله در نظام آموزشی کشورها تاکید شده است؛ در حقیقت قانون اساسی یونسکو اعلام کرده هر مصوبهای که با استقلال آموزشی کشورها در تضاد باشد توصیه نمیشود که آن را اجرا کنند.
این در واقع همان ۲۰۳۰ اصلی مورد تاکید یونسکو است که اگر در همین مرحله پیشنهاد باقی میماند مورد اعتراض و دغدغه قرار نمیگرفت اما متاسفانه پیش از این در کمیسیون ملی یونسکو در کشورمان تصمیم میگیرند که سند ۲۰۳۰ یونسکو را به یک سند ملی آموزشی داخلی تبدیل کنند!!
هیچ کشوری این کار را نکرده است و ما تنها کشوری هستیم که این توصیهنامه بینالمللی را به یک سند ملی تبدیل کردیم و اشتباه اصلی اینجا بود!
هر جای کشور سندی تحت عنوان ۲۰۳۰ مبنای عمل باشد ارتباطی به کمیسیون ملی ندارد
بر مبنای این سند یونسکو یک سند داخلی ۳۰۰ صفحهای شکل گرفت و با کمک آموزش و پرورش سند ملی آموزش ایران بر اساس توصیههای یونسکو تدوین شد و در واقع همین کار به درستی مورد اعتراض مقام معظم رهبری قرار گرفت. رهبر نظام فرمودند که ما خودمان قانون اساسی و اسناد بالا دستی داریم پس چرا باید یونسکو در حوزه آموزش برای ما سند بنویسد؟! حتی اگر ما با این اسناد هم موافق باشیم چرا باید منشا آن منابعی در خارج از کشور باشد؛ یونسکو به هیچ وجه خواستار تبدیل این سند به قانون یک کشور نیست و من بهعنوان دبیر کل کمیسیون یونسکو اعلام کردهام در هر جای کشور سندی تحت عنوان ۲۰۳۰ مبنای عمل باشد ارتباطی به کمیسیون ملی ندارد.
رهبر نظام فرمودند که ما خودمان قانون اساسی و اسناد بالا دستی داریم پس چرا باید یونسکو در حوزه آموزش برای ما سند بنویسد؟! حتی اگر ما با این اسناد هم موافق باشیم چرا باید منشا آن منابعی در خارج از کشور باشد
ما با سیاست صندلیهای خالی مخالفیم
اما جدای از این موضوعات؛ ما در کمیسیون ملی یونسکو به دنبال ارائه دستاوردهای ملی به جهان هستیم به عنوان مثال نهضت سوادآموزی کشور سال گذشته رتبه اول را در جهان کسب کرد و این مقامها کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران است.
ما با سیاست صندلیهای خالی مخالفیم؛ معتقدین نباید به خاطر ترسهای واهی کارنامه موفق کشور را در اجلاسهایی که به نام توسعه پایدار برگزار میشود مطرح نکنند. ما نباید به خاطر حفظ موقعیت و مقام خود محافظهکاری و سیاست منفعلانهای را در پیش بگیریم.
۲۰۳۰ که مورد اعتراض نظام بود دیگر وجود خارجی ندارد. نشستهای جهانی با عنوان ۲۰۳۰ باید عرصه حضور فعالانه و پرتحرک ما باشد. ما در عرصه آموزش پیشرفتها و سخنان گفتنی فراوان داریم. رویکرد کنونی یونسکو در تاکید بر اخلاق در علم و آموزش به نگاه ایرانی و اسلامی بسیار نزدیک است.