احمقانه‌بودن تئوری حجاریان از نظر بهزاد نبوی/ توهم روشنفکری چپ از روحانی تا اقتصاد؛ عذرخواهی هرگز!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

احمقانه‌بودن تئوری حجاریان از نظر بهزاد نبوی

«بهزاد نبوی»، فعال چپ و از اعضای ستادی اردوگاه اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با سایت الف، درباره پروژه تحریم انتخابات که از سوی برخی اصلاح‌طلبان با سردمداری سعید حجاریان پیگیری می‌شود، گفته است:

«من بارها از سوی اصلاح طلبان مورد نقد قرارگرفته ام که چرا از انتخابات و شرکت بی قید و شرط حمایت می کنم، درحالی که صندوق رای تنها راه تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب، از منظر اصلاح طلبی است. من به شدت با تحریم انتخابات مخالف هستم. کسانی که شعار و پیشنهاد تحریم را می دهند باید بدانند، تحریم هرچقدر گسترده باشد، حداقل ۵۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت می کنند لذا هرکس اپوزیسیون نظام هم هست نمی‌تواند با تحریم انتخابات مشروعیت نظام را زیر سوال ببرد. در بسیاری از کشور ها مشارکت ۵۰ درصدی رقم خیلی خوبی تلقی می شود. البته برای من به عنوان یک اصلاح طلب تحریم انتخابات احمقانه است چون تنها وسیله تغییر وضع موجود به وضع مطلوب صندوق رای است.»[1]

*اصل ماجرای تحریم خاموش انتخابات یا همان "مشارکت مشروط" که توسط حجاریان و چند تن دیگر از اصلاح‌طلبان ستادی طراحی شده و امضای خاتمی را هم دارد! برمی‌گردد به نشستی سه نفره میان علوی‌تبار، حجاریان و تاجزاده که محتوای آن چندی قبل منتشر شد.

حجاریان در بخشی از این نشست گفته بود: مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست. من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می‌شود و آن‌ها فارغ از بحث سیاسی نه‌تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می‌کنند. یعنی، نه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب می‌شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می‌دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می‌شود.

در اقتفای او نیز تاجزاده تصریح کرد: من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید تصمیم‌های متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن، معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که فتنه‌گر خوانده می‌شوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش می‌بریم. در غیر این صورت آن را تحریم می‌کنیم و با مردم تحریم‌کننده هماهنگ می‌شویم.[2]

این گفت‌وگو که مانیفست اصلی پروژه تحریم خاموش انتخابات است بعدها از سوی حجاریان با تیتر "مشارکت مشروط" منتشر شد.

مقوله‌ای که تأکید دارد اصلاح‌طلبان شروطی را برای نظام اسلامی و شورای نگهبان تعیین می‌کنند و اگر این شروط که منتهی به تأیید صلاحیت چهره‌های پیر و مسئله‌دار اصلاحات برای حضور در انتخابات می‌شود؛ پذیرفته نشدند (که نمی‌شوند!) آنگاه اصلاح‌طلبان هیچ کاندیدایی را برای حضور در انتخابات معرفی نخواهند کرد.

البته همانطور که در اظهارات تاجزاده دیده می‌شود؛ چپ‌ها فقط به این تیتر غلط‌انداز بسنده نکرده‌اند و کسانی از اصلاح‌طلبان صراحتا از تحریم انتخابات، امتناع سیاست‌ورزی در ایران، بی‌فایده بودن بحث درباره انتخابات و حتی عدم رأی دادن در انتخابات نیز سخن گفته‌اند.

به سخن دیگر اینکه بحث مشارکت مشروط یک آرایش غلیظ است که بر روی چهره نازیبای تحریم انتخابات کشیده شده است.

جالب است که مثلا حتی عبدا... ناصری، مشاور لیدر اصلاح‌طلبان نیز اخیراً در یک مصاحبه اینطور گفته است که ما اصلاح‌طلبان تنور انتخابات را برای رقیب گرم نخواهیم کرد و اگر مشارکتمان مشروط نباشد "پفیوز هستیم".[3]

در این میان اما بهزاد نبوی که رفیق گرمابه و گلستان حجاریان و تاجزاده و... است به هر دلیلی ساز مخالف کوک کرده و همانطور که دیدیم حتی بر احمقانه بودن تحریم انتخابات نیز تأکید کرده است.

او حتی در صحبت‌های قبلی خود تأکید کرده بود که نظام اسلامی هیچ شرطی را از اصلاح‌طلبان نخواهد پذیرفت...

نبوی پیش از این در اظهاراتی مهم پیرامون تئوری مشارکت مشروط یا همان تحریم خاموش انتخابات به خبرآنلاین گفته بود:

"در هیچ انتخاباتی نه تنها آقای خاتمی، بلکه اصلاح طلب‌ها هم انتخابات را تحریم نکرده‌اند، حتی در انتخابات مجلس هفتم. من از سخنان آقای خاتمی ایده مشارکت مشروط استباط نمی‌کنم! من پیشتر گفته‌ام در هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کنیم."

او با تأکید بر اینکه ما نباید مبنای کارمان صرفا رد صلاحیت باشد، تصریح می‌کرد: معتقدم شرط گذاشتن برای انتخابات به دو شکل است. یکی این که برای خودمان شرط می‌گذاریم. مثلا بعضی از دوستان می‌گویند که لیستی را ارائه می‌دهیم، اگر آنها رد صلاحیت شدند دیگر شرکت نمی‌کنیم. عده دیگری برای حاکمیت شرط می‌گذارند و فی‌المثل می‌گویند باید نظارت استصوابی لغو شود. در این مورد معتقدم بعید است طرف مقابل به شرط‌های ما توجه نمی‌کند.

نبوی همچنین گفته بود: طرف مقابل از خدا می‌خواهد که ما در انتخابات شرکت نکنیم؛ حالا بگوییم که ما به این شرط در انتخابات شرکت می‌کنیم که چنین یا چنان شود؛ قطعا نمی پذیرد.[4]

محافل تحلیلی اما معتقدند که صدای نبوی پژواک لازم را در اردوگاه اصلاحات نخواهد داشت و جز کسانی که تیم حجاریان آنها را "اصلاح‌طلبان بدلی" می‌نامند کسی از ستادی‌های جریان چپ در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 شرکت نخواهد کرد.

چرایی اینکه تیم حجاریان با علم به عدم پذیرش شروط خود از جانب نظام اسلامی دست به حرکت احمقانه تحریم خاموش خواهند زد را نیز بایستی در اتخاذ راهبرد "سیاست خیابانی" از سوی این افراد جستجو کرد.

راهبردی که تمایل دارد در هر صورتی عرض اندام کند و به خیابان بیاید. خواه به بهانه انتخابات، خواه به بهانه دختر آبی و خواه به هر بهانه دیگری!

***

مه و خورشید و فلک علیه "پروانه سلحشوری"!

«پروانه سلحشوری»، نماینده اصلاح‌طلب تهران که حواشی فراوانی دارد به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است: ترسی از رد صلاحیت ندارم.

او همچنین پیرامون حواشی خود و انتقاداتی که از او وجود دارد تصریح می‌کند:

«این اسلامی که من می‌شناسم این است و به نظر می‌رسد این حرکت‌ها فقط سمت و سوی انتخاباتی دارد و به طور گسترده‌ای هم در حال شدت گرفتن است، به خصوص علیه شخص من که طوفان به پا کردند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار است تا بتوانند سلحشوری را بزنند. اما به شدت معتقد هستم اراده خداوند از همه کسانی که احساس می‌کنند می‌توانند کاری کنند خیلی بالاتر است و قلبا آرزو دارم کشورم بتواند این شرایط سخت و بحران‌ها را پشت سر بگذارد و دوباره روی آرامش را ببیند. هیچ کجای دنیا احزاب اینگونه با هم برخورد نمی‌کنند، که این افراد رفتار می‌کنند.»

سلحشوری در اظهارات خود بر این نکته هم تأکید کرده است که این مجلس در رأس امور نیست چون برخی نمایندگان و رسانه‌ها از خانم سلحشوری انتقاد کرده‌اند![5]

*اظهارات پر حاشیه و نسنجیده خانم سلحشوری چیزی نیست که از قضاوت مردم به دور مانده باشد.

و جالب است که این نماینده اصلاح‌طلب از حامیان ستادهای تبلیغاتی رئیس‌جمهور روحانی و از مسببان وضع موجود کشور نیز هست که هم‌اکنون به جای عذرخواهی از مردم، مشغول مظلوم‌نمایی و تعجب از این است که چرا انتقادات زیادی متوجه ایشان می‌شود؟

کارنامه خانم سلحشوری یک مثال ساده از ماحصل "تَکرار می‌کنم" و نتایج آنست.

***

خودنویس‌های پارکر همچنان اشتباه می‌نویسند

توهم روشنفکری چپ از روحانی تا اقتصاد؛ عذرخواهی هرگز!

فردی به نام کمال اطهاری که گفته شده پژوهشگر اقتصاد شهری است در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون مشکل مسکن و گرانی آن در دولت آقای روحانی گفته است:

«ما باید یک برنامه جامع برای کل اقتصاد داشته باشیم که در آن، بخش مسکن در قالب یک سیاست اجتماعی با کل برنامه هم‌پیوند شده باشد و یک رابطه متقابل داشته باشد. تدوین چنین برنامه‌ای دور از توانِ روشنفکرانِ جامعه مدنی نیست. مبانی آن هم در دسترس است؛ بسیاری در جامعه مدنی به این نتیجه رسیده‌اند  که جز این راه، هیچ چاره‌ای نداریم؛ در شرایطی که از یک طرف، یک دشمن نیمه‌فاشیست ما را تهدید می‌کند و از طرف دیگر، دولت و جناح‌های مختلف، توان چندانی ندارند، نباید دست روی دست بگذاریم؛ باید پای تدوین این برنامه جامع برویم و چارچوب‌های آن را مشخص کنیم؛ دولت مانع روشنفکران و متفکران جامعه مدنی نشود کافیست، توقع کمک نداریم! وقتی همه کانال‌ها، مجاری و مقررات‌گذاری‌ها به این میزان از فساد و رانت و گرانی در عرصه‌های مختلف انجامیده، نشان‌دهنده این است که از این کوزه همان برون تراود که در اوست؛ خب اجازه بدهند که جامعه مدنی کار خودش را انجام بدهد. هیچ چاره دیگری هم وجود ندارد.»[6]

*از هنر روشنفکران چپ و غیر متعهد جامعه ایرانی همین بس که حتی برای حل معضل مسکن نیز راهکار معقول ارائه نمی‌دهند و حرفی می‌زنند که نه در توان آنهاست و نه مرتبط با آنها!

نقش روشنفکران معقول در تمام جوامع پیشرفته الزاما این نیست که برای حل معضلات خاص اقتصادی برنامه بدهند بلکه آنها هدایت رأی مردم و روی کار آوردن مدیران کارآمد را دستور کار اصلی خود می‌دانند.

تا مشکلاتی مثل گران شدن 100 درصدی مسکن و یا دو برابر شدن قیمت خودرو و گوشت قرمز بروز نکند.

حقیقتی که به نظر می‌رسد با توجه به رفوزه شدن جامعه روشنفکری ایران در روی کار آوردن آقای روحانی؛ قرار است مورد انکار قرار بگیرد.

جامعه مدنی و روشنفکران چپ ایرانی باید به وضوح به یاد بیاورند که چگونه در ایام انتخابات‌های 92 و 96 رأی مردم را به سمت انتخاب گزینه‌ای هدایت کردند که اعتقادی به نظارت بر قیمت‌ها نداشت و چاره حل مشکلات کشور را در خارج از مرزها می‌جست.

آنها در این ایام حتی مردم را رانندگان تاکسی نامیدند که دانشی در سیاست ندارند و بهتر است اظهار نظر کنند.

و گفتند که مردم ایران همان عوام الناس هستند و می‌توان رأی آنها را با پول جابه‌جا کرد.

آقایان در آن روزها حتی تأکید می‌کردند که رأی دادن به روحانی را وظیفه اخلاقی خود می‌دانند!

این گفته‌ها و کنایه‌ها در تاریخ دهه اخیر ثبت شده و مضبوط است و روشنفکران چپ ایرانی را یارای کتمان آنها نیست.

اما همانطور که شاهدیم، این جماعت به جای عذرخواهی و علاج کردن درد همیشگی بیخبری از حال مردم؛ طریق همیشگی فرافکنی و کارهای بیربط را انتخاب می‌کند و در مسیری حرکت می‌کند که نه تنها کوچکترین تأثیری در بهبود مشکلات مردم ندارد بلکه درد آنرا بیشتر می‌کند.

جالب است که روشنفکری چپ حتی در مقطع کنونی نیز به خود اجازه نمی‌دهد که مثلا در بحث مسکن، مطالبه‌گر نظارت دولت بر قیمت‌ها باشد تا نکند غباری بر قبای لیبرالیسم اقتصادی بنشیند و حیثیت چپ ایرانی لکّه‌دار شود! و از همین روست که شاهدیم آقایان دم از تدوین یک برنامه جامعه برای اقتصاد می‌زنند. که از قدیم گفته‌اند سنگ بزرگ علامت نزدن است...

***

1_ https://www.alef.ir/news/3980626106.html

2_ mshrgh.ir/938200

3_ mshrgh.ir/992758

4_ khabaronline.ir/news/1286519

5_ http://www.ghatreh.com/news/nn48734023

6_ http://www.ghatreh.com/news/nn48740679

برچسب ها:

سیاسی