به گزارش مشرق، برای مایی که از کودکی در جّو اسلامی و شیعی زندگی کردهایم، محرمها هیأت رفتهایم، نماز میخوانیم، در گرفتاری به اهلبیت توسل میکنیم، زیارت میرویم، حکومتمان مبتنیبر ولایت فقیه است و...، مفاهیم اسلامی از فرط نزدیکی ناآشنا میماند و حتی ایمانمان درمعرض خطر تردید قرار میگیرد. عدهای هم به تنور این تردید میدمند و میگویند دین ما ارثی و خرافاتی است و هیچ مبنای عقلانی و استدلالی ندارد. در این وضعیت، کسانی که با پژوهش و آگاهی به اسلام و تشیع گرویدهاند، میتوانند بهمثابه حجتی روشن پیش چشمان ما قرار بگیرند و اثبات کنند حقیقت بهرغم ناآگاهی و روزمرگیهای مسلمانان، آنچنان درخشنده است که طالبانش را از هر جای دنیا بهسوی خود میخواند. یکی از این افراد پروفسور کریستین بونو، دانشمند اروپایی است که چند روز پیش براثر حادثه تصادف رانندگی درگذشت. در این گزارش، سیری از زندگی معنوی او را باهم مرور میکنیم.
بیشتر بخوانید:
راز پیوند عاشورا و مهدویت چیست؟
تاریخ پرفراز و نشیب میراث شیعه در کربلا +عکس
کریستین بونو در خانوادهای با اصالت فرانسوی و کاتولیک در فرایبورگ آلمان بهدنیا آمد. پس از 10سالگی راهی استراسبورگ فرانسه شد. عالم غربی برای کسانی که میل به معنویت دارند، مانند قفس است؛ بههمیندلیل، بونوی جوان که همواره در جستوجوی معنای زندگی بوده است، نمیتوانست به تفکر و تمدن غربی دل بدهد. در همین فضاست که بونو با روگردانی از دین مسیحیت کاتولیک بهدلیل تناقضات آموزههایش با رفتار مردم و کلیسا، به هیپیها گرایش پیدا میکند. هیپیها یکی از انواع تیپهای اعتراضی در غرب هستند که با ارزشهای مستقر دنیای مدرن سازگاری ندارند و دنبال سبکی از زندگی هستند که جبرانی برای معنویت ازدسترفته دنیای مدرن باشد. بهگفته بونو، هیپیها منبع تغذیه معنویشان بیشتر عرفانهای شرقی هند و تبت است و او تحتتأثیر همین عرفانهایی که بیشتر در غرب رواج دارد، درباره بودیسم تحقیق میکند. در همین حین، به کتابهایی از رنه گنون، فیلسوف فرانسوی تازه مسلمانشده برمیخورد. رنه گنون از سنتگرایانی است که نقدهای بنیادینی از تمدن غربی کرده و آثاری همانند «بحران دنیای متجدد» و «سیطره کمیت و علائم آخرالزمان» را نوشته است و همچنین آثاری درباره عرفان اسلامی و حقایق باطنی مقدس در کارنامه دارد. آشنایی با رنه گنون مبدأ عزیمت بونو به اسلام میشود و در 21سالگی رسما شهادتین را به زبان میآورد. او وقتی مسلمان میشود، نمیداند شیعه و سنی چیست. این آگاهی با آشنایی با آثار شهیدمطهری در او ایجاد میشود. او با راهنماییهای احمد حمپانه، عارف آفریقایی و از رؤسای سلسله تیجانیه، با آثار هانری کربن آشنا میشود و به تشیع روی میآورد. او حالا نام دیگری برای خود برگزیده بود: «یحیی علوی».
آنچه درباره سیر بونو تا گرویدن به تشیع بسیار برجسته است، این است که او روند عقلانی و تحقیقی پشتسر گذاشته و با مطالعه به تشیع روی آورده است. رشته تحصیلی او در دانشگاه هم ادبیات عرب و اسلامشناسی بوده است که بعد از مسلمانشدنش آن را انتخاب میکند. بعد از آنکه فوق لیسانس میگیرد، برای شرکت در آزمونی به کتابفروشیای در جنوب لبنان مراجعه میکند که برای سوربن کتاب تهیه میکرد. ماجرای آشنایی او با امام خمینی؟ره؟ که منجر به آن میشود رساله دکتریاش را به موضوع «الهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی» اختصاص دهد، از اینجا آغاز میشود که آن کتابفروش دو کتاب از امام خمینی؟ره؟ برای بونو میآورد: «شرح دعای سحر» و «مصباحالهدایه الی خلافه الولایه». بونو یا همان یحیی که تحتتأثیر تبلیغات رسانههای غربی پیشازاین امام را بهعنوان چهرهای سیاسی میشناخته، با خواندن این آثار امام خمینی، تصوراتش بهیکباره فرومیریزد. او درباره دلیل انتخاب موضوع تز دکترای خودش میگوید: در آن سالها هرگز امام خمینی؟ره؟ را بهشکل حقیقی نشناخته بودم. ما تحتتأثیر تبلیغات غرب گمان میکردیم حرکت ایشان صرفا سیاسی و مخالف با گرایش فلسفی و عرفانی است و براساس خواستههای قدرتطلبانه صورت میگیرد. در سالی که میخواستم رساله دکترای خود را شروع کنم، یکی از دوستان لبنانی من که صاحب کتابفروشی بود، دو کتاب از امام خمینی؟ره؟ را به من معرفی کرد. وقتی عنوان کتاب مصباح حضرت امام؟ره؟ را مشاهده کردم، گمان کردم شاید این کتاب سیاسی است؛ ولی وقتی آن را کمی مطالعه کردم، دیدم سرشار از عرفان جوشان الهی است. چنان شیفته امام؟ره؟ شدم که برای زدودن حجاب از چهره ایشان تصمیم گرفتم تز دکترای خود را درزمینه آثار فلسفی و عرفانی حضرت امام؟ره؟ ارائه کنم تا اینکه شاید بتوانم حقی که ایشان بر گردنم داشت، جبران کنم.
یحیی برای آنکه رسالهاش را بنویسد، به ایران میآید و با راهنمایی آیتالله جوادیآملی به محضر آیتالله سیدجلالالدین آشتیانی در مشهد میرود و هفت سال شاگردی میکند؛ تا اینکه رساله دکتریاش را بهاتمام میرساند و این رساله بهعنوان رساله برتر سال سوربن انتخاب میشود. یحیی علوی پسازآن، 15 سال در مشهد زندگی میکند. مدیر انجمن رهیافتگان که درخصوص مسلمانشدهها فعالیت میکند، درباره دلیل حضور او در مشهد اینچنین میگوید: یکبار در حرم امام رضا؟ع؟ با پروفسور بونو حرمگردی کردیم. با دست پنجره طبقه بالای ورودی حرم را به ما نشان داد و درحالیکه چشمانش پر از اشک بود، گفت: «من افتخار میکنم رساله دکترای خودم را در جوار امام رضا؟ع؟ نوشتم». او مدتی بود کرسی علمی دانشگاه سوربن فرانسه را دریافت کرده بود؛ اما میگفت: «تاب دوری از امام رضا؟ع؟ را ندارم و همه آن موقعیت علمی را رها کردم و با وجود سختیها، به مشهد آمدم تا در جوار امام بمانم».
یحیی علوی علاوهبر رساله دکتریاش که خدمتی بسیار ارزنده در شناساندن تفکر ناب شیعی امام خمینی؟ره؟ است، خدمات علمی بسیاری به اسلام و تشیع کرده است. آثاری مانند امام خمینی عارف ناشناخته قرن بیستم، وصیتنامه امام خمینی (با مقدمه و حواشی)، آیین انقلاب اسلامی (منتخبی از آثار و بیانات امام خمینی) و مبارزه با نفس یا جهاد اکبر (اثر امام خمینی) که همگی به زبان فرانسه ترجمه یا تألیف شدهاند، تنها بخشی از آثار بهجامانده از کریستین بونو یا یحیی علوی است. او همچنین ترجمه و تفسیر قرآن به فرانسوی را نوشته و منتشر کرده بود که البته این پروژه در حال تکمیل بود و متأسفانه درگذشت او این پروژه را ناتمام گذاشت. یحیی برای تبلیغ در ایام محرم امسال به ساحلعاج رفته بود که در سانحه رانندگی جان به جانآفرین تسلیم کرد.
منبع: صبح نو