به گزارش مشرق، همزمان با سفر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور به نیویورک برای شرکت در هفتاد و چهارمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل، برخی تحلیل گران در داخل نسبت به احتمال انعقاد یک توافق بد با طرفهای غربی هشدار داده اند و خبرهای متفاوت، مبهم و بعضاً متناقضی که از نیویورک به گوش میرسد، در کنار سوابق مباحث فیمابین ایران و اروپا و آمریکا نیز نگرانیها را در این باره بیشتر کرده است.
بیشتر بخوانید:
در آستانه یک توافق بسیار بد قرار داریم
اصلیترین قربانیان حمله آمریکا به ایران
در گفتگو با محمدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی که خود از افرادیست که نسبت به احتمال این توافق هشدار داده، به بررسی بیشتر این موضوع و ابعاد مختلف توافقی که از آن به عنوان توافق بد نام میبرند، پرداختیم که در ادامه خواهید خواند:
* برخی ازجمله جنابعالی در تحلیل هایتان درخصوص یک توافق بد در نیویورک هشدار داده اید، چه اتفاقاتی در حال افتادن است که شما احتمال چنین توافقی را می دهید؟
این حرف صرفا یک هشدار است. صورت مسله ساده است: فرانسه پیشنهادی روی میز گذاشته که در بهترین حالت یک خط اعتباری 15 میلیارد دلاری به ایران اختصاص می دهد و در ازای آن 3 چیز می خواهد که درواقع خواسته های امریکا هم هست: 1-بازگشت هر 3 گام کاهش تعهدات هسته ای به وضعیت مندرج در توافق و اعلام پای بندی کامل ایران به برجام که در واقع به معنای لغو مصوبه 18 اردیبهشت شورای عالی امنیت ملی است. 2-توقف آن چیزی که امریکایی ها آن را تنش آفرینی های منطقه ای می خوانند و مشخصا درخواست امنیت خلیج فارس از ایران و 3-آغاز مذاکره برای رسیدن به یک توافق جدید هسته ای یا آن چیزی که عاموس یادلین رییس سابق سرویس اطلاعات نظامی اسراییل به آن می گوید برجام 2 که در آن هم تعهدات برجامی ایران در حوزه هسته ای ابدی شده باشد و هم تعهدات جدیدی در حوزه منطقه ای و دفاعی به آن اضافه شده باشد.
این پیشنهادی است که روی میز است و من فکر می کنم متاسفانه اراده ای در دولت برای نوعی توافق بر سر آن وجود دارد.
* چرا فکر میکنید این توافق، توافق بدی است؟
به دلایل بسیار متعدد. اول اینکه این توافق دقیقا همان چیزی است که امریکا می خواهد و اساسا هدف امریکا از کلید زدن پروژه فشار حداکثری روی ایران در یک سال و نیم گذشته دقیقا رسیدن به همین توافق بوده است. این توافق یعنی ما رسما به امریکا بگوییم پروژه فشار حداکثری کارآمد بوده و جواب داده است.
دوم اینکه این توافق به معنای پای بندی کامل ایران به برجام و فرسنگ ها فراتر رفتن از برجام است در حالی که امریکا حتی یک تعهد نصفه و نیمه و لفظی به برجام هم حاضر نیست بدهد که تازه اگر اعلام تعهد کامل به برجام هم بکند تازه اول مسئله است چون خود برجام در حوزه برداشتن تحریم ها ده ها مسئله دارد.
طبق این توافق، ایران کاملا به برجام بر می گردد در ازای یک مقدار پول کاملا نسیه و موهوم.
سوم اینکه برنامه ایران برای پاسخ دادن به فشار حداکثری امریکا از اردیبهشت تا الان به خوبی جواب داده و موازنه را به شدت به نفع ایران تغییر داده است. چنین توافقی این توهم را در امریکا ایجاد خواهد کرد که همه اقدامات ماه های گذشته صرفا برای دریافت مبلغی پول بوده و کل سقف توقعات ایران همین است و ایرانی که در اوج قدرت قرار دارد چنان ضعیف جلوه داده خواهد شد که دشمن تازه جرئت می کند پروژه های خطرناک خودش را علیه آن اجرا کند.
چنین توافقی به امریکا برای ریسک و خشونت علیه ایران جرئت خواهد داد.
چهارم اینکه این توافق مطلقا به معنای بازگشت امریکا به برجام نیست بلکه به معنای باز کردن راه امریکا برای ابدی کردن تعهدات هسته ای برجام، به اضافه گنجاندن تعهدات دفاعی و منطقه ای در برجام است که این بار اروپا هم تمام قد با آن همراه خواهد بود.
پنجم اینکه این توافق تقریبا هیچ نفع اقتصادی برای ایران ندارد. آنچه به ایران داده می شود اعتبار است نه پول، اعتبار هم بناست از مسیر اینستکس هزینه شود، اینستکس هم کاملا مقید به تحریم های ثانویه امریاک و استانداردهای FATF است و با مکانیسم های آن فقط می شود غذا و دارو خرید که تازه مسیر آن را هم با تحریم های جدید علیه بانک مرکزی که به آن تک SDGT زده اند می خواهند ببندند. این در حالی است که کشور نقطه اوج فشار را رد کرده، راه های مناسب برای دور زدن فشارهای امریکا و فروش نفت را پیدا کرده و اساسا نیاز به چنین توافقی با غرب ندارد.
ششم اینکه این توافق می خواهد به نوعی تعهدات برجام را ابدی کند در حالی که اساسا همه حسن ادعایی برجام این بوده که زمانی این تعهدات تمام خواهد شد و ایران می تواند برنامه غنی سازی صنعتی داشته باشد.
این یعنی ایران 15-25 سال به تعهدات عمل می کند و بعد هم هیچ چیز گیرش نمی آید و می گویند همینطوری تا ابد ادامه بده!
هفتم اینکه این این توافق ایران را در مذاکرات فراهسته ای موشکی و منطقه ای درگیر میکند که عملا به معنای مهار همه ابعاد قدرت ایران با مدل برجام بدون واگذار کردن هیچ امتیاز مشخصی به ایران است و نوعی اجماع در زمینه توسعه برجام به حوزه های فراهسته ای ایجاد می کند. من فکر می کنم این یک فاجعه تمام عیار خواهد بود.
* با این تفاسیر، آیا صورت های تعدیل شده ای از این توافق وجود ندارد که بتوان آن را قبول کرد؟
ممکن است وجود داشته باشد اما چارچوب همین است که قابل قبول نیست. ما دقیقا نمی دانیم در مذاکرات چه می گذرد ولی من بعید می دانم امریکایی ها بخواهند از هیچ کدام از اصول سه گانه ای که در ذهن دارند کوتاه بیایند.
تنها توافق قابل قبول این خواهد بود که امریکا به کل تعهدات برجامی برگردد، خسارت های ایران را جبران کند و ایران هم در ازای دریافت تضمین های کاملا مشخص 3 گام برداشته شده را به نحوی به عقب برگرداند.
مذاکره درباره ابدی کردن برجام یا موضوعات دفاعی و منطقه ای به معنای دادن یک امتیاز بسیار گرانبها به دشمن در حالی خواهد بود که در اوج ضعف و استیصال قرار دارد و اصلا نمی داند چه کار باید بکند و اگر ما محکم باشیم اساسا راهی جز کوتاه آمدن کامل ندارد و از آن طرف به باد دادن عزت خلق شده در ماه های گذشته در ازای هیچ.
* شما چه تحرکاتی را در داخل دولت می بینید که معتقید دولت آقای روحانی در آستانه این توافق است؟
نشانه های فراوانی وجود دارد. دولت مکررا قبل از سفر گفته حاضر است با هر کسی ملاقات کند. دولت دارد تمایل نشان می دهد که تمدید بخشی از معافیت های مربوط به خرید نفت در چارچوب پیشنهاد فرانسه از سوی ترامپ را عملا به معنای بازگشت امریکا به برجام در نظر بگیرد.
درباره پیشنهاد فرانسه در سطوح کارشناسی تقریبا توافق شده. اطلاعاتی هست که ترامپ هم کم و بیش پیشنهاد فرانسه را قبول دارد. من که البته فکر می کنم این پیشنهاد از ابتدا با نظر امریکا تدوین شده. ترامپ و آقایان در دولت آقای روحانی در سیاست داخلی نیاز شدید به یک توافق دارند، تجربه برجام پیش چشم ماست، مهم تر از همه غربی ها به شدت نیازمند متوقف شدن قدرت نمایی مقاومت در مقابل خود هستند چرا که اساسا راهی برای متوقف کردن آن به جز یک توافق سیاسی ندارند و... بسیار شواهد دیگر.
* شما موضوع ملاقات آقای روحانی و ترامپ را هم در همین چارچوب ارزیابی میکنید؟
بله کاملا در همین چارچوب است. این بسیار خطرناک است که می بینیم کسانی به انواع و اقسام فرمول ها فکر می کنند برای اینکه به یک شکلی نوعی از دیدار انجام بشود. اما آنچه از دیدار مهم تر است این است که صرف نظر از اینکه اساسا دیداری انجام می شود یا نه، یک توافق بد انجام نشود.
تمرکز بیش از حد روی دیدار نباید داشت. شاید دیدار اصلا انجام نشود چون به طور طبیعی ریسک بسیار بزرگی مخصوصا برای طرف ایرانی است اما بدون دیدار توافق بکنند. این هم اتفاقی است که نباید بیفتد.