به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، حجتالسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در پی مصاحبههای محمود مهرحمدی درباره چالشهای تحول تعلیم و تربیت، متنی را در اختیار این خبرگزاری قرار داد:
بنا بر آموزه های قرآنی و مرکز ثقل ساحتهای 6 گانه تربیت در مبانی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یعنی ساحت اعتقادی و عبادی و اخلاقی و دستور نورانی کلام وحی در اتباع احسن از استماع نظریات اندیشمندان، مصاحبه دکتر مهرمحمدی نظریه پرداز حوزه تعلیم و تربیت در خبرگزاری تربیت محور فارس به دقت مطالعه شد و لکن از باب ارادت و اکرام پیرامون 3 موضوع «مدرسه محوری، تمرکز زدایی، تربیت دینی» مشهود در خبر روز سه شنبه وچهارشنبه ایجاب میکرد قلم ادب بر اوراقی از تذهیب پژوهشی تقدیم اهل نظر شود که در ادامه به آن می پردازیم:
در وهله آغازین رویکرد مدرسه محوری که سند تحول بر آن اصرار دارد و لکن برای این نظریه 5 سوال مطرح است الف- هستی شناختی مدرسه محوری ب- چیستی مدرسه محوری ج- چرایی مدرسه محوری د- چگونگی مدرسه محوری ه- نمایی مدرسه محوری
الف- مدرسه در جهان هستی
جهان هستی مدرسهای است که تکوین آن از بالا به پایین مدیریت میگردد و لکن مباحث تشریع آن از فرش به عرش جدول گذاری گردیده است، زیرا خداوند متعال نیازی به زمان و مکان و متعلقات آن ندارد و این بشر است که در آغوش زمان تدریج دارد و در بستر مکان محدویت را تعظیم میکند، و تعامل این دو بازوی راهبری انسان به دست فرشتگانی در قبض و بسط است که منافع قسری و غیر حقیقی ندارند.
در پاسخ به نظریه مدرسه محوری میتوانیم بیان کنیم که منافع التقاطی در انسان مانع از مدرسه محوری همه جانبه میگردد الا در آن حکومت جهانی که خداوند به بشریت وعده داده است، اگر مدرسه محوری در برخی از مدارس روی کره زمین در جنبههایی قابل مشاهده است به دلیل عدم تضاد با منافع نظام ماتریالیستی و سرمایهداری میباشد حال مدرسه محوری در مهندسی آیات وحی عبارت از است از فقرزدایی و فقیر نوازی که رسالت تمامی سفیران الهی بوده و هست که انسان را از ظلمت جهل نظری به علم نظری و از تاریکی جهل عملی به روشنایی کرداری هدایت و حمایت کنند.
نظام مدرسه محوری در اسلام که حیات طبیه شاخص و چوب خط آن است فاصله تحیرآوری با مدرسه محوری در جهان امروز دارد، زیرا در مدرسه محوری بر آمده از آیات وحی و زندگی پاکان درگاه الهی، مدرسه شعبهای از بهشت است که ملائکه پرهای خود را در زیر قدوم متربیان میگشایند تا آنان خودشان را در ملکوت به نوازش فرشتگان بیابند و هم چنین تمام وحوش بیابان و ماهیان دریا از برای آنان طلب استغفار میکنند؛ آیا مقصود نظریه مدرسه محوری که بخشی از آن در بازه پنج ساله مبانی سند تحول دمیده شده است این است.
بنده از مصاحبه استاد گرامی با بضاعت مزاجات خویش این مهم را وجدان نکردم چرا که عطر خصوصیسازی و غلبه توانمندان بر کمتوانان مشام را پر میکرد و بیشتر طعم استقلال ثروتمندان و آزادی انسان در مقابل خداوند را به کام مینشاند.
ب- چیستی نغمه تمرکز زدایی در آموزش و پرورش
در بحث تمرکزگرایی یک وجهه خوش و چشم نواز وجود دارد که بحث حیات طبیه مبانی سند تحول متکفل آن میباشد و آن عبارت است از کارآیی بی نظیر زکات علم و برکات محروم نوازی که مرکز یک دایره اجرایی را ملزم میکند تا تمامی شعاعهای خود را عادلانه به داد و ستد مدیریت نموده و نظم اجتماعی را بر پا کند، و لکن چهره دیگری از تمرکز گرایی داریم که با شعاعهای یک دایره باید در هر حالی و لو هلاکت و فلاکت در خدمت و خدمتگزاری مرکز باشند و حال آنکه این تمرکز را آموزه های قرآن و زندگی اولیای الهی بر نمیتابند.
چرا که آنان سهم حقوقی فقرا و محرومین را در سبد زندگی خود مییابند که با پرداخت آن به تقرب الی الله نائل می شوند و لکن در نظریه تمرکز زدایی مذکور بحث بر سر مدلی است که بشر در جهان امروز از خود به نمایش گزارده است یعنی مدرسه را آزاد بگذاریم تا با تعامل خود ورودیهای ثروت را سر و سامان داده و از تولید شهروندان نظامسازی مادی را بر پا کنند و اگر صدای مظلومی در جهان در گوش آنها وارد شد خود را به کری بزنند، یا اینکه بگویند عقل ابزاری اجازه شیندن و فریادرسی نمیدهد و این سبک تمرکزگرایی در تار و پود اقتصاد بشر تنیده و چمیده است.
چگونه ممکن است در کشور تمرکز زدایی در وزارت آموزش و پرورش ایجاد شود در حالیکه تمرکززایی در اقتصاد یک افتخار و زیرکی به حساب میآید، در نتیجه نظریه تمرکز زدایی به صورت موقتی و سطحی را می توان باور کرد و لکن تمرکززدایی در سطح سند تحول نیاز به قوانین اقتصادی از جنس خود دارد.
د- تربیت دینی
تربیت دینی در 40 سال انقلاب اسلامی از یک کارنامه درخشانی بر خوردار است که دیدگان تمامی اهل خرد را به تعجب وا میدارد. مدارسی که کشور آنها با جبهه دشمنی و ستم جهانی دست و پنجه نرم کرده و میکند از باطن آنها 5 هزار معلم شهید و 25 هزار دانش گلگون کفن به کشور ایران اسلامی و آزادگان جهان تقدیم کرده و هم چنین در صحنههای المپیاد علمی و المپیک ورزشی و خدمت رسانی جهادی و مقاومت های اجتماعی به مدال هایفاخر و تحسین بر انگیز جهانی نائل آمده است.
این افتخارات راهبردی و بسترساز همه از قوت و قدرت تربیت دینی در آموزش و پرورش ایران خبر می دهد و لکن این سوال فنی مطرح است چرا در قیاس مباحث تربتی از جناس ناهمگون استفاده میشود چراکه دو بخش زمین مورد مقایسه از تراز منطقی برخودار نیست.
منافع مادی نظام تاریک سرمایهداری و مزاحماتهای بی رحمانه آن راه را بر دانشآموزان سد می کند و به همین جهت دست اندارکان تربیت دینی با چنگ و دندان خود را از سیل بنیان بر انداز اهریمنی و ایادی آن محافظت نموده و خود را به خیمههای معرفت دینی رسانده و در حد امکان عملیات میکنند. لهذا باید در باره نظریه تربیت دینی در آموزش و پرورش ایران ابتدا چند موضوع جهت قضاوت معین و مشخص گردد.
1- شناسنامه دو طرف یک قیاس 2- تعاریف با ثبات از دین 3- هدف غایی از تربیت دینی.
در بحث تربیت دینی 6 ساحت فراگیر ابتدا باید به اصلاح ساختمان معیوب و فرسوده آموزش و پرورش پرداخت سپس زیر ساختهای تربیت دینی متناسب با آموزههای قرآنی و آثار به جا مانده از اولیای الهی را تدبیر نمود؛ اگر در موقعیت فعلی 12 سال تدریس دینی و قرآن و برنامه صبحگاهی و ظهرگاهی و دیگر برنامههای دینی در طول سال تحصیلی و یک چرخه 12 گردونه بازدهی حداقلی دارد به ناتوانی فونداسیون بنای آموزش و پرورش بر میگردد که تحمل فرضیه زیر بنایی امر به معروف و نهی از منکر و پذیرش قلبی تولا و تبری را در خود ندارد.
انتهای پیام/