به گزارش مشرق، روزنامه الاخبار در ادامه افشاگری علیه عربستان سعودی در قالب اسنادی تحت عنوان «سعودی لیکس» امروز سهشنبه، محتوای سندی جدید از عربستان سعودی را منتشر کرد که موضوع آن طرح براندازی نظام ایران طی سه سال از طریق شراکت با آمریکاست.
به گزارش الاخبار، سندی که این روزنامه لبنانی به آن دست پیدا کرده، کمک میکند که همکاری فعلی عربستان و آمریکا به ریاست دونالد ترامپ را بهتر درک کرد و دریافت که معامله بزرگ این دو که شامل طرحهای سیاسی و میلیاردها دلار پول است، چه ماهیتی دارد.
بیشتر بخوانید:
فیلم/ راز تغییر لحن بنسلمان در برابر ایران
پیامی که عمرانخان از شاه سعودی برای روحانی آورد
با شکست این طرح اکنون علت تغییر لحن محمد بن سلمان علیه ایران کاملا روشن شد. چند روزی است که رسانههای مختلف از جمله والاستریت ژورنال و الجزیره گزارش کردهاند که بن سلمان آشکارا از هرگونه درگیری با ایران اجتناب میکند و پرسیدهاند که وعدهها و تهدیدهای او درباره انتقال جنگ به داخل ایران کجا رفته که او اکنون از راهکار سیاسی برای حل مشکل با ایران سخن میگوید. بن سلمان خرداد گذشته نیز در گفتوگویی تفصیلی با روزنامه الشرق الاوسط گفته بود که «دنبال جنگ در منطقه نیستیم» .
ولیعهد سعودی از زمان به قدرت رسیدن، مواضع ضد ایرانی خود را بارها تکرار و ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرده است. او در سال ۲۰۱۷ صراحتا در گفتوگو با شبکه الاخباریه کشورش گفت که نبرد با ایران باید به داخل ایران کشیده شود. اما طرح سه ساله قبل از سررسید سه سال شکست خورده و اکنون لحن او از جنگطلبی به راهکار سیاسی تغییر کرده است.
محتوای سند
طرح براندازی سه ساله ایران در قالب طرحی کلیتر آمده که عنوان آن «چارچوب شراکت راهبردی قرن بیست و یکم بین ایالات متحده و پادشاهی عربی سعودی» است.
تاریخ این سند به سال ۲۰۱۷ بازمیگردد؛ کمی قبل از سفر چند روزه محمد بن سلمان به آمریکا و بعد از سفر مشهور دونالد ترامپ به عربستان بلافاصله بعد از ورود به کاخ سفید در قامت رئیس جمهور آمریکا. سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی با این طرح، چشمانداز کشورش برای «تعمیق همکاری راهبردی مشترک و توسعه آن تا افقهای جدید» را ارائه میکند که شامل شش هدف اصلی است و هدف دوم آن طرح ریاض علیه ایران است.
در مقدمه این طرح آمده است: «نقشه راه برای تحقق اهداف؛ این سند، اهداف مذکور در طرح پیشنهادی پادشاهی عربی سعودی را در چارچوب اجرای شراکت راهبردی قرن بیستویکم بین ایالات متحده و عربستان سعودی را با ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن به تفصیل بیان میکند به طوری که به تحقق برنامه انتخاباتی رئیس جمهور دونالد ترامپ منجر شود».
اهداف ششگانه:
۱- «مبارزه با تروریسم و اندیشه افراطی».
۲- «مقابله با سیاستهای خصمانه رژیم ایران در منطقه».
۳- «برقراری صلح بین فلسطین و اسرائیل».
۴- «تلاش مشترک برای یافتن حل مسائل خاورمیانه».
۵- «توسعه همکاری نظامی و دفاعی به سطح راهبردی».
۶- «تقویت همکاری متمایز دو کشور در حوزههای اقتصاد، سرمایهگذاری و انرژی».
الاخبار نوشت: آنچه اکنون منتشر کردهایم سندی با مهر «به کلی سری و غیرقابل گردش» به تاریخ ۲۰۱۷... و صرفا متعلق به هدف دوم طرح است (و در قالب قسمتهای بعدی، اسنادی جدید منتشر خواهیم کرد). در این قسمت خواهیم دید که بلندپروازیهای سعودی که تا حد وعده به دونالد ترامپ و کاخ سفید رسیده، چطور به سطح براندازی نظام ایران طی برنامهای سه ساله رسیده و به موازات آن قرار بوده که رویارویی وسیعی در لبنان با هدف تضعیف حزبالله در چهار محور سیاسی، اقتصادی، رسانهای و نظامی اجرا بشود.
طبق این سند، صاحبان تصمیم در عربستان سعودی به شعار «انتقال نبرد به داخل ایران» که ولیعهد آن را اعلام کرد، بسنده نکرده و «کارگروه ایران» که بین ریاض و واشنگتن مشترک است تشکیل دادهاند که هدفش نظارت بر زدن نظام در تهران است و در «کمترین سطح»، «انتقال بیثباتی داخل مرزهای ایران» و «در بالاترین سطح» روی کار آوردن نظامی جایگزین در تهران است که «در خدمت منافع پادشاهی سعودی و ایالات متحده» باشد.
دو مجموعه ابتکار برای مقابله با ایران
برای چنین هدفی، ریاض دو مجموعه ابتکار به آمریکا پیشنهاد کرده که مجموعه اول «مقابله با عوامل ایران» اول در یمن است تحت عنوان «تمام کردن شورش حوثیها» و دوم در لبنان است تحت عنوان «مقابله با حزب الله» که در سند، مکانیزم این مقابله ذکر شده است.
مجموعه دوم ابتکار، شامل برنامه کاری (از جمله طرح نمرود و پرونده عنکبوت) است که هدفش زدن برنامه هستهای ایران، منزوی کردن ایران و تأثیر رسانهای، اقتصادی و امنیتی بر ایران است.
سند به دست آمده نشان میدهد که مکانیزم پیشنهاد شده به آمریکاییها شامل آغاز سلسه نشستهایی توسط «نقاط تماس» و «کارگروهها» از زمان دیدار بن سلمان با ترامپ است؛ هنگامی که بر «شراکت کاملی که سفر تاریخی رئیس جمهور ترامپ به پادشاهی سعودی آن را تثبیت کرد» تأکید میکند.
نگاهی به بخشهای مختلف این سند، موارد زیر را روشن میکند:
◄ تغییر سیاست عربستان مقابل لبنان و دلایل نیاز به متشنج کردن عرصه لبنان در برخی اوقات.
◄ افراط ریاض در ابراز دشمنی با ایران تا حد براندازی که این عاملی اضافی برای تقویت روابط با واشنگتن باشد، مثل موضوع برقراری صلح بین فلسطینیها و اسرائیلیها. اینجا [طبق این سند] مرکز بحرانهای منطقهای قرار است از فلسطین اشغالی به تهران منتقل شود.
◄ مرکزی بودن ارتباط با واشنگتن برای ریاض؛ اهمیت این ارتباط و میزان تکیه ریاض بر این گزینه.
◄ بحرانی شدن روابط عربستان و آمریکا و لرزش آن در برخی اوقات. چرا که نیازمند بازسازی و تقویت است آنطور که معلوم است. بحران عدم قبول پیشنهادهای سعودی با بهای قانعکننده تا الان.
◄ علل و پشت پرده تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در عربستان تحت عنوان «چشمانداز 2030».
◄ عمق فرورفتگی ریاض در جنگ یمن و درجا زدن جنگ نظامی و میزان نیاز به پیروزی در یمن.
◄ پشت پرده بسیاری از سیاستهای منطقهای ریاض که کمک میکند موفقیتهای میکروسکپی و شکستهای بزرگ آن را در بسیاری از موارد رصد کرد.
◄ غنیمت شمردن «فرصت»ـی به نام دونالد ترامپ برای محقق کردن همه اهداف و پاک کردن اثر همه سیاستهای باراک اوباما چرا که برای عربستان نمادی از توافق هستهای و حمایت از «بهار اخوان المسلمین» در دنیای عرب است.
الاخبار افزود: این سند همچنین کمک می کند ماهیت نقش سعودی در جنگ آمریکا علیه ایران و در نتیجه حجم ناامیدی حساب باز کردن روی آمریکا بهتر درک شود. اسناد موجود نشان میدهد که البته سر و راز هم نیست که «برگهای اعتماد»ی که عربستان به آمریکا میدهد، هدف اصلی تحکیم روابط با آمریکاست تا شبیه روابط اسرائیل آمریکا شود و به این ترتیب حکومت سعودی حفظ و ریاض به عنوان شریک و وکیل نخست آمریکا در منطقه شناخته شود.