خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: سال تحصیلی 99ـ98 از ابتدای مهر امسال آغاز شد و 14 میلیون و 860 هزار دانشآموز، تحصیل را در مدارس کشور آغاز کردند.
از این تعداد دانشآموز حدود 8 میلیون دانشآموز در دوره دبستان تحصیل میکنند؛ دورهای که به عنوان مهمترین دوره آموزشی و زیربنای تحصیل محسوب میشود.
در این راستا رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش مهمان خبرگزاری فارس بود.
حکیمزاده دارای مدرک تحصیلی کارشناسی علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی از دانشگاه الزهرا(س)، کارشناسی ارشد برنامهریزی درسی از دانشگاه علامه طباطبایی و دکترای برنامهریزی درسی از دانشگاه تربیت معلم تهران (خوارزمی) است.
از کارنامه سوابق اجرایی و تدریس وی میتوان به تدریس در دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی شهرستان قم به عنوان معلم حقالتدریس، همکاری با مجتمع آموزشی ایرانیان در جده و تدریس در دورههای تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، همکاری با مجتمع آموزشی ایرانیان در دمشق، کارشناس مسؤول مشاوره و راهنمایی در مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دنشگاه تهران، مدیرگروه روشها و برنامههای درسی و آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، معاون تحصیلات تکمیلی و آموزشی کمیسیون علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و مدیرکل برنامه بودجه و تحول سازمانی دانشگاه تهران اشاره کرد.
* فارس: یکی از طرحهایی که شما در سال گذشته کلید زدید، طرح بازی و یادگیری است؟ این طرح چه بازخوردهایی داشت و آیا برای سال تحصیلی جدید اجرا میشود؟
انشاءالله با توجه به دستاوردهای خوبی که اتاقهای بازی و یادگیری ما داشته است، امسال در تمام استانهای کشور شاهد راهاندازی اتاقهای بازی و یادگیری هستیم که از طریق آن کودکان ما بتوانند مفاهیم درسی و مهارتهای زندگی را در قالب بازی تمرین کنند و یاد بگیرند و شادابی و نشاط و لذت بیشتری را در یادگیری خودشان تجربه کنند.

ما در سال گذشته در ۱۰ استان کشور به صورت آزمایشی و در هر استان، 100 مدرسه را تحت پوشش قرار داریم و امسال انشاءالله در تمام استان های کشور، این اتاق بازی و یادگیری را خواهیم داشت و در استانهایی که جدید اضافه میشوند، هرکدام ۱۰۰ مدرسه تحت پوشش قرار میگیرند و در استانهایی که سال گذشته 100 مدرسه داشتند، 100 مدرسه جدید داریم تا انشاءالله به سمتی برویم که همه مدارس ما دارای اتاق بازی و یادگیری باشند و همه کودکان ما بتوانند در یک فضای خوب و با نشاط از طریق بازی، یادگیریهای عمیق و پایدار داشته باشند.
* فارس: در مقابل این بازی، بحث خشونت مطرح است؛ شما هم نسبت به خشونت واکنش نشان دادید و طرحی را تحت عنوان خشونتزدایی همهجانبه از مدارس ابتدایی مطرح کردید، این طرح در چه مرحلهای است؟ چرا این موضوع در آموزش ابتدایی مطرح میشود، آیا دلیل خاصی دارد؟ آیا در راستای همان تنبیهبدنی است؟
خیلی فراتر است؛ اعتقاد داریم محیط مدرسه علاوه بر فضای فیزیکی، یک فضای عاطفی، روانی و اجتماعی هم دارد که به شدت در رشد شخصیت کودکان موثر هست و با توجه به اینکه داشتن امنیت روانی، عاطفی و امنیت اجتماعی در فضای مدرسه هم به تربیت بهتر کمک میکند و هم به یادگیری بهتر کمک میکند، دنبال این هستیم تا از طریق توانمندسازی کادر مدرسه شامل مدیران، معلمان، والدین، دانشآموزان و همه ذینفعانی که با کودکان سر و کار دارند، این آگاهی را ایجاد کنیم و این آموزشها را ارائه کنیم که همه نسبت به انواع خشونت حساسیت داشته باشند؛ بایدها و نبایدها را در این زمینه ببینند و به خصوص مرکز آن در این طرح، روی خشونتهای غیرفیزیکی است.
* اجازه قلدری به برخی از بچهها در مدارس داده نشود
همیشه این طور تصور کردیم که فقط تنبیه بدنی هست که برای کودکان آزار دهنده است و از بسیاری از رفتارهایی که ممکن است به ظاهر خشونت نباشد ولی در واقع اعمال یک نوع خشونت علیه کودکان است، غفلت کردیم.
هرگونه برچسب زدن، تحقیر کردن، سرزنش کردن، اجازه قلدری دادن در محیط مدرسه به برخی از بچهها و قربانی شدن سایر کودکان، همه اینها مواردی از انواع خشونت هستند که کمتر در کانون توجه بودند.
از طریق طرح خشونتزدایی همه جانبه به دنبال این هستیم که یک آگاهی همه جانبه در رابطه با انواع خشونت ایجاد کنیم، رفتارهای درست را در مقابل خشونت آموزش دهیم و این حساسیت را در والدین، معلمان و مدیران ایجاد کنیم که در تعامل با کودکان باید از چه رفتارهایی پرهیز کنند و خشونت را شامل خشونت و تنبیه فیزیکی تلقی نکنند و نسبت به سایر انواع خشونت، خشونتهای کلامی و تعاملی هم حساسیت لازم را داشته باشند.
* فارس: این طرح در چه مرحلهای است؟
ما طرح را نهایی کردیم، جلسات تخصصی و کارشناسی آن برگزار شده است، چارچوب برنامههای ما مشخص است و به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ارسال کردیم؛ دوستان نظرات اصلاحی داشتند که در حال اعمال این نظرات هستیم و فکر میکنم برنامه توانمندسازی خودمان را از ماه آبان شروع کنیم یا نهایت در آذر این طرح را اجرا کنیم.
* فارس: چه تعدادی از مدارس تحت پوشش این طرح قرار میگیرند؟
این طرح مشمول تمام مدارس میشود و دنبال این هستیم که از بسترهای فضای الکترونیکی که وجود دارد برای ارتباط بیشتر با مخاطبان، آگاه سازی معلمان و مدیران با اولیا استفاده کنیم.
* فارس: پس این طرح آگاهسازی و آموزش است؟
آموزشهایی است که خیلی از آنها کاربردی هست و شامل دانش، نگرش و مهارتهای لازم در رابطه با موضوع خشونتزدایی از محیط مدرسه است. اینکه دانشآموزان ما با حقوقشان آشنا باشند، والدین آشنا باشند و معلمان ما یاد بگیرند که در تعامل با خانوادهها چطور بازخوردهایی را میتوانند داشته باشند؛ به ویژه محوریت در بحث خشونتزدایی، کار کردن روی بازخوردهاست.

بازخوردها زندگی آدمها را میسازند و نابود میکند و بسیاری از اتفاقات خوب یا بدی که در زندگی آدم میافتد از همان دوره کودکی با بازخوردهایی که از بزرگسالان دریافت میکنند، شکل میگیرند.
بازخوردها هستند که خود پنداره مثبت و منفی را شکل میدهند؛ بچهها را به مدرسه وابسته یا بیزار میکنند؛ ما به دنبال این هستیم که این آگاهی را به صورت همه جانبه در دستاندرکاران امر آموزش در مدارس ایجاد کنیم.
* فارس: نگرانیهایی وجود دارد که سند 2030 در مدارس ابتدایی اجرا شود؟ حتی برخی نگرانیها از اجرای سند 2030 در دوره پیشدبستانی حکایت دارد؟
برنامه اصلی که محور همه فعالیتهای آموزش و پرورش در کشور ماست، سند تحول بنیادین است که به فرموده مقام معظم رهبری، نقشه راه تحول در آموزش و پرورش است و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری برای تحول در آموزش و پرورش مبنای اصلی سیاستگذاریهای کلان در وزارتخانه است.
* سند ۲۰۳۰ مبنای کار در آموزش و پرورش نیست
برنامههای اجرایی خوشبختانه با تصویب زیرنظامهای سند تحول بنیادین کاملاً عملیاتی شده و برنامهای هم که امسال از ستاد به مدارس ارسال شده کاملاً برگرفته از برنامه زیرنظامهای سند تحول بنیادین است.
خوشبختانه این مبنای بسیار خوب برای فعالیت وجود دارد و هیچ سند دیگری مبنای عمل کار در آموزش و پرورش نیست و نخواهد بود به خاطر این که اعتقاد داریم که سند تحول بنیادین برگرفته از مبانی دینی ما مترقی سندی است که میتواند مبنای کار برای تعلیم و تربیت در تراز جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد و باز هم تأکید میکنم که هیچ برنامه و سند دیگری از جمله سند ۲۰۳۰ مبنای کار در آموزش و پرورش نیست و از این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد.
* فارس: شنیده شده است برنامه جدیدی برای ارزشیابی توصیفی دارید وحتی شنیده شده است که در کارنامه دانشآموزان ابتدایی یک تغییراتی در حال انجام است؟
ما بر اساس تکلیفی که شورای عالی آموزش و پرورش کرده بود، تغییرات نهایی را در آییننامه ارزشیابی کیفی ـ توصیفی و شیوهنامه اعمال میکردیم؛ برای اینکه بتوانیم این کار را به صورت علمی انجام دهیم، جلسات متعدد با حضور متخصصان موضوعی، نماینده مدیران و معلمان برگزار کردیم و با توجه به اینکه دبیرخانه ارزشیابی کیفی ـ توصیفی ما در این زمینه بسیار فعال است، از همه استانهای کشور نظرات اصلاح را جمعآوری کردیم؛ چالشهایی را در اجرای ارزشیابی کیفی ـ توصیفی شناسایی کردیم و برنامه پیشنهادی اصلاحی ما متناسب با چالشهای موجود است.
پیشنهاداتی را دادیم تا چالشهایی که وجود دارد را بتواند برطرف کند و دغدغههایی که وجود دارد را بتواند به صورت علمی جواب دهد؛ در همین راستا برنامه اصلاحی ارزشیابی کیفی ـ توصیفی را نهایی کردیم و خدمت سرپرست وقت آموزش و پرورش ارسال شد و بعد از امضای وی به شورای عالی آموزش و پرورش رفت.
کلیات پیشنهادات اصلاحی ما در شورای عالی آموزش و پرورش مورد تصویب قرار گرفت و جلسات کمیسیون تخصصی در حال برگزاری است بعد از اینکه در شورا نهایی شد، آماده ابلاغ به مدارس خواهد بود.
* فارس: چه تغییراتی در ارزشیابی توصیفی ایجاد شده است؟
تغییراتی که در ازشیایی کیفی ـ توصیفی داشتیم ناظر چالشهایی است که در این زمینه وجود داشت البته تا تصویب نهایی را در شورای عالی آموزش و پرورش نداشته باشیم، این نکاتی که ارائه میکنم، پیشنهادات ماست.
یکی از پیشنهادات اصلاحی ما در مقیاس ارزشیابی کیفی ـ توصیفی این است که 4 گویه داشتیم که به خوبی تفاوتهای بین دانشآموزان ما را بازنمایی نمیکرد و خانوادهها و دانشآموزان ما از این گله داشتند که بین دانشآموزی که بدون نقص و بدون اشتباه و به صورت کامل یادگیری دارد و همه سؤالات را درست جواب داده است و بقیه که ممکن است، اشتباهاتی داشته باشند، وجود ندارد.

سعی کردیم که یک گویه دیگر به اسم «عالی» اضافه کنیم و مخصوص دانشآموزانی هست که کاملاً بدون نقص و اشتباه در حد تسلط به یادگیری دست پیدا کردند و بقیه پیشنهادهای اصلاحی ما هم در راستای اجرای بهتر ارزشیابی کیفی ـ توصیفی است.
* فارس: تکلیف دانشآموزانی که به هر دلیل خیلی ضعیف هستند، چه میشود؟ چه برنامهای برای آنها در ارزشیابی توصیفی است؟
در رابطه با دانشآموزانی که مهارتهای مورد نیاز را کسب نکنند، برنامهمان این است که تا زمانی که این مهارتها را کسب کنند، به آنها فرصت یادگیری دهیم و اصل بر یادگیری مهارت است و نه لزوماً ارتقای دانشآموز.
* هنوز هم تکرار پایه داریم
در حال حاضر هم تکرار پایه داریم؛ تکرار پایه در سال 98ـ97 رقم ۱.۳۸ بوده است و نشان میدهد بر خلاف چیزی که شایع میشود که همه در ارزشیابی کیفی ـ توصیفی ارتقا پیدا کنند، چنین چیزی درست نیست؛ هر چند برای ما بهبود این آمار بسیار اهمیت دارد اما یادگیری دانشآموزان از بهبود آمار برای ما اهمیت بیشتری دارد.
برنامههای مداخلهای در استانهای مختلف برای دانشآموزانی که نتوانستند در سال تحصیلی مهارت های مورد نیاز را کسب کنند، پیشبینی شده است؛ تاکید ما بر مهارتهای پایه خواندن، نوشتن و حساب کردن است که برای من خیلی مهم است و برنامههای مداخلهای کمک میکند که این کودکان تا فاصله سال تحصیلی جدید بتوانند مهارتهای مورد نیاز را کسب کنند؛ در هر حال اگر کودکی نتواند به آن مهارتهای لازم دست پیدا کند، مشمول تکرار پایه خواهد شد و تا زمانی که این مهارت را کسب کند قطعاً باید فرصتهای بیشتری برای یادگیریاش فراهم شود تا بدون کسب این مهارتها ارتقا پیدا نکنند.
*فارس: درباره دانشآموزان بازمانده از تحصیل هم برنامهای با وزارت رفاه دارید؛ چه اقداماتی در سال تحصیلی که گذشت، انجام دادید و برای سال تحصیلی چه برنامهای دارید؟
ما در سال تحصیلی که گذشت آمار اسمی تعداد 141 هزار بازمانده را به استانها فرستادیم و استانهای ما تلاشهای بسیار زیادی کردند برای اینکه بتوانند این کودکان را شناسایی کرده و به مدرسه بازگردانند.
* شناسایی 34 هزار و 45 کودک بازمانده از تحصیل
پروسه شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل و رفع موانع حضورشان، کاری نیست که بتواند به تنهایی از عهده آموزش و پرورش بر آید اما ما با توجه به اهمیتی که حضور تکتک کودکان در محیط مدرسه دارد، تمام تلاش خود را به کار گرفتیم و خصوصاً راهبران آموزشی ما در این زمینه فعالیتهای خیلی خوبی داشتند و در سال تحصیلی گذشته توانستیم ۳۴ هزار و 45 کودک بازمانده از تحصیل را به مدارس برگردانیم.
جلسات متعددی را با وزارت رفاه داشتیم و یک تقسیم کار ملی قرار است انجام شود؛ با حضور نمایندگانی از سایر دستگاهها که در زمینه شناسایی و رفع موانع جذب کودکان به مدرسه، می توانند دخیل باشند؛ جلسات متعددی را برگزار کردیم و پیشبینی ما این بود که با توجه به حضور نمایندگان این بزرگواران در جلسات خیلی زودتر بتوانیم این تقسیم کار کشوری را به مرحله امضا برسانیم ولی متأسفانه این امر ۶ ماه به طول کشیده است و اکثر دستگاههایی که در جلسات حاضر بودند حالا که تقسیم وظایف انجام شده است، در امضا کردن آن متاسفانه کم لطفی میکنند، کمتر همکاری میکنند و این یکی از چالشهای اصلی ماست.
در هر حال آموزش و پرورش منتظر دستگاه دیگری نخواهد بود و تمام تلاش و توان خود را علیرغم اینکه بودجه خاصی برای این منظور در نظر گرفته نشده است، به کار میبندد و مدیران ما خیلی وقتها با ایثار از جیب خودشان هزینه میکنند تا موانع جذب کودک در مدرسه برطرف کنند اما واقعا اگر این بودجههای سرگردانی که در جاهای دیگر مصرف میشود در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد، رفع موانع جذب با سرعت بیشتری اتفاق میافتد.

آن چیزی که وظیفه و مأموریت ذاتی آموزش و پرورش است این بوده که هر کودک اگر به مدرسه مراجعه کند، معلم و فضای آموزشی وجود داشته باشد و کودک ثبتنام شود؛ در حال حاضر حدود ۲۰۰ مدرسه، یک نفره در کشور وجود دارد یعنی حتی برای یک نفر هم فرصت را فراهم میکنیم اما اینکه این کودک که در مدرسه حضور ندارد چه عواملی باعثش میشود و چه نهادهایی باید کمک کنند شامل بهزیستی، کمیته امداد، وزارت رفاه و سایر سازمانها که بتواند این کودک در مرحلهای شناسایی شود و بعد مشکلات رفع شود واقعاً به تنهایی از عهده آموزش و پرورش خارج است و نیازمند این هست که همه دستگاهها و سازمانها کمک کنند.
از جمله به نظر من خیرین فرهنگی در این زمینه میتوانند خیلی کمک کنند و نیازمند هستیم که دامنه فعالیتهای خیرین را از مدرسه سازی به مدرسه یاری گسترش بدهیم و خیلی وقتها مدرسهای ساخته میشود اما کودکانی که قرار است، در این مدرسه حضور پیدا کنند، به دلیل مشکلات اقتصادی که دارند و به دلیل نداشتن کیف و کفش و لوازمالتحریر در مدرسه حضور نمییابند.
البته تشکر میکنم که فعالیت خیلی خوبی توسط خیرین و مردم جامعه ما انجام شده است اما به نظرم میرسد که خیرین و سمنها میتوانند با هماهنگی آموزش و پرورش در جذب بازماندگان و رفع موانع حضورشان خیلی جدیتر میتوانند وارد عمل شوند.
* فارس: همیشه وقتی مسؤولان و کارشناسان درباره آموزش و پرورش حرف میزنند، میگویند که باید به آموزش ابتدایی توجه شود؛ چقدر به نظرات دانشآموزان ابتدایی در احساس لذت آنها برای فضای شاد مدرسه، توجه شده است؟
متأسفانه رویههای خیلی غلطی در آموزش و پرورش دوران کودکی داشتیم که تغییر بنیادین آنها نیازمند زمان است؛ چون عصری که ما برنامهها را دنبال میکنیم، توجه به تعلیم و تربیت متناسب با اقتضائات دوران کودکی است، تمام برنامههای تحولی ما در راستای خواستههای کودکان است؛ به جد اعتقاد داریم که دانشآموزان ما ذینفعان اصلی ما هستند و باید صدایشان را بشنویم و اگر صدایشان را بشنویم، حرفهای خیلی خوبی دارند.
هر چقدر بیشتر حرف بچهها را بشنویم و به آن توجه کنیم، راه خودمان را بهتر پیدا میکنیم؛ هرگز نباید تصور کنیم که کودکانمان حرفی برای گفتن ندارند و ما باید به شدت از بزرگسال پنداری کودکانمان پرهیز کنیم؛ اجازه دهیم که دنیای یادگیری آنها متناسب با شرایط سنیشان باشد.
در تمام طرحهای ما از جمله خشونتزدایی، به دلپذیر کردن محیط تعاملی مدرسه نیز باید توجه شود؛ جایی که وقتی کودک وارد آن میشود، احساس امنیت، انس، صمیمت و آرامش داشته باشد و اینکه فردی هست که حرفش را گوش میکند.
بچهها دنیای بسیار شکننده دارند و بسیار حساس هستند؛ اینکه ما حتی اگر نتوانیم فضای کلاس را بهتر کنیم، روابط حاکم بر کلاس را توأم با احترام، اعتماد، صمیمیت و محبت کنیم، خودش میتواند یک تغییر خیلی بزرگ باشد.
حتی ما آدم بزرگها جایی که دلمان خوش است، احساس خوبی داریم؛ هر چند که شرایط فیزیکی، شرایط فیزیکی جالبی ندارد؛ شما اگر در بهترین مکانها هم حضور پیدا کنید که خیلی لوکس و شیک باشد اما از جهت فضای عاطفی، احساس خوبی نداشته باشید، احساس امنیت روانی نداشته باشید، به شما خوش نمیگذرد و کودکان به مراتب از ما حساستر هستند.
اعتراف میکنم که فضای مدارس ما با ایدهآلهای کودکان ما خیلی فاصله دارد چون ما همیشه از نگاه بزرگسالان برای کودکان فضاسازی کردیم. انعکاس درخواستهای دانشآموزان به ما کمک میکند که بتوانیم اشتباهاتمان را تصحیح کنیم و راهمان را پییدا کنیم که در چه مسیری باید حرکت کنیم.
* فارس: نکته بعدی، عنصر معلم است؛ در آموزش ابتدایی وضعیت نیروی انسانی چگونه است؟؛ گفته میشود بیشتر معلمان این دوره در آستانه بازگشایی هستند؛ از سوی دیگر بخشی از مربیان پیشدبستانی و آموزشیاران نهضت و حقالتدریسیها قرار است در این بخش جذب شوند، این موضوعات چقدر آموزش ابتدایی را تحتالشعاع قرار داده است و خواسته شما در این راستا چیست؟
مُر سند تحول بنیادین در رابطه با دوره ابتدایی اجرا شود؛ در سند اشاره شده است، اولویت تخصیص منابع با دوره ابتدایی است؛ به دوره ابتدایی باید نگاه تخصصی داشت و با اجرای این موارد، در دوره ابتدایی هیچ مشکلی از حیث نیروی انسانی نخواهیم داشت.
متأسفانه به خاطر اینکه عملا چنین موضوع تحقق پیدا نکرده است؛ مهمترین رکن کیفیتبخش به فرایند یاددهی ـ یادگیری، معلم است و ما حتی در غیاب کمبود امکانات، تجهیزات و فضای فیزیکی، اگر معلم آمادگی داشته باشیم، میتوانیم تغییرات خوبی در دانشآموزان ایجاد کنیم اما اگر همه اینها را فراهم کنیم ولی نیروی انسانی متخصص و با رشته مرتبط برای دوره ابتدایی نداشته باشیم، دستاوردها را تحتالشعاع قرار میدهد.

در حال حاضر مصوبهای از شورای عالی آموزش و پرورش داریم که این مصوبه تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۹۲ هست، در رابطه با نشانگرهای ارزشیابی نظام آموزش و پرورش و استانداردهایش به ما یک مبنای عملی میدهد و این مصوبه ۸۸۶ شورای عالی آموزش و پرورش است.
در آنجا اشاره میکند که شاخص نسبت دانشآموز به کلاسهای درس دایر در دوره ابتدایی، استاندارش 20 نفر است و حداکثر مطلوبش ۲۶ نفر هست؛ در توضیح این نوشته است که تشکیل کلاس درس با تعداد بیشتر از حداکثر تراکم تعیین شده تحت هر شرایطی ممنوع است و مجدداً در تبصره ۳ اشاره شده است که میانگین تراکم دانشآموزان هر استان در سه سطح کلانشهرها، شهرهای متوسط و شهرهای کمجمعیت و روستاها جدا از یکدیگر تعیین و محاسبه خواهد شد بنابراین در محاسبه شاخص باید طوری عمل شود که میانگین هیچ یک از سطوح بر دیگری اثر نگذارد و شاخص به صورت ترکیبی «دانشآموز کلاس درس دایر» است نه «دانش آموز به معلم».
این امضای ریاست جمهور به عنوان یک سند را دارد و باید بر اساس این کار کنیم و اگر بخواهیم آن را اجرا کنیم باید متناسب با این استاندارد باشد و ما نباید کلاس با تراکم بالای 26 نفر داشته باشیم.
در حالی که ما حدود ۱۲۴ هزار و ۷۳۵ کلاس درس داریم که تراکمش بین ۲۶ تا ۳۵ نفر هست؛ 25 هزار و 476 کلاس درس داریم که تراکم بین ۳۶ تا ۴۰ نفر هست و 3022 کلاس درس داریم که تراکم ۴۱ نفر به بالا دارد و حدود ۴۵ درصد کلاسهای درس ما و ۶۲ درصد جمعیت دانش آموزی ما در کلاسهای با تراکم بالای ۲۶ نفر درس میخوانند.
مابهالتفاوت نیروی انسانی مورد نیاز که ما بتوانیم این استاندارد را که تراکم مطلوب دانشآموز در کلاس است، کمبود نیروی انسانی ماست؛ ما ظاهراً کمبود نیروی انسانی نداریم اما از جهت واقعی اگر بخواهیم استاندارد را رعایت بکنیم، مابهالتفاوت آنها کمبود معلم میشود.
علاوه بر آن، آیا این معلمان آموزشهای لازم را دیدند؛ آیا رشته مرتبط را دارند، آیا آمادگی لازم برای حضور در کلاسهای درس را دارند؛ اینجاست که یکی از مهمترین مسائل عدالت آموزشی ما آشکار میشود.
ممکن است عدالت آموزشی را خیلی خوب در فرصت دسترسی به آموزش فراهم کردیم؛ همه دانشآموزان که آمارشان را میدهیم به مدرسه میدهند و این دستاورد کمی نیست با تنوع جغرافیایی کشور و پراکندگی جمعیت که داریم و یکی از دستاوردهای بسیار ارزشمند نظام جمهوری اسلامی ایران است که علیرغم تمام فشارها و تحریمهای بینالمللی حتی برای یک کودک هم مدرسه دایر کرده است.
اما واقعاً این پایان کار نیست بلکه این شروع کار است و اینکه ما بتوانیم استانداردها را در همه جا رعایت کنیم و همه دانشآموزانی که به مدرسه میروند، بتوانند شرایط یادگیری برابر داشته باشند، موضوع بسیار مهمی هست.

این تراکم بالا معمولاً در چه مدارسی است؛ در مدارس خاص که ندارید بلکه در مدارس دولتی در مناطق کمتر برخوردار اتفاق میافتد؛ تراکم دانشآموز بالا میرود و امکان حمایت خانواده به دلیل مسائل اقتصادی و اجتماعی، کاهش پیدا میکند و جایش این است که یک معلم مجرب با انگیزهای را برای رفع این کمبودها و برای جبران آن کاستیها سر کلاس بفرستیم ولی متأسفانه سازمان اداری و استخدامی بر اساس محاسبه میانگین کل نه آن مصوبه، نیروی انسانی را برآورد میکند، ردیف استخدامی خیلی کمتر از نیاز واقعی ما در دوره ابتدایی است و آن نگاه تخصصی اصلا در نظر گرفته نمیشود.
متأسفانه کسانی که در این سالها مشکل استخدامی داشتند، برای رفع مشکل استخدامی، آموزش و پرورش ملزم و موظف میشود و همه اینها به دوره ابتدایی میآیند و مهمترین دوره آموزش که بنیاد آموزش و پرورش است، مورد تهدید قرار میگیرد اما متأسفانه قسمت تلخ قضیه این است که این اتفاق بیشتر در مناطق محروم و کمتر برخوردار اتفاق میافتد.
از نظر نیروی انسانی درخواست ما این است که مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش و و سند تحول بنیادین مبنای کار قرار گیرد و کار تخصصی در دوره ابتدایی لحاظ شود و در این صورت ما میتوانیم به سمت عدالت آموزشی واقعی حرکت کنیم.
* فارس: برنامه شما برای نوروز دانشآموزان چیست؟ طی 2 سال گذشته طرح عید و داستان اجرا شد، آیا همین برنامه را اجرا میکنید؟ تغییراتی را مدنظر دارید؟
پیک نوروزی را ممنوع کرده بودیم و همین برنامه ادامه خواهد داشت و چیزی به نام پیک نوروزی در مدارس نخواهیم داشت؛ برنامه جایگزین ما عید و داستان بود که در 2 سال گذشته اجرا شده است.
در سال گذشته با بازخوردهایی که از سال اول گرفتیم، تغییرات خیلی خوبی در آن ایجاد کردیم و دستاوردهای خوبی که این برنامه داشت و به خصوص گرایش به کتابخوانی را در کودکان خیلی افزایش داد، به عنوان یک مسئله که کاملاً مورد توجه هست و در دوره ابتدایی بسیار اهمیت دارد، انشاءالله برای امسال هم ادامه خواهیم داد.
* فارس: خبر خوب
افزایش ساعت کاری گروههای آموزشی در دورههای ابتدایی از 18 هزار به 45 هزار است که بحث نظارت میدانی را خیلی تقویت میکند.
انتهای پیام/