گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس؛ «آیا تاکنون برای شما پیش آمده که کسی را برای نخستین بار ببینید و همان لحظه اول به طور ناخودآگاه به وی علاقمند یا از او متنفر شوید؟ آیا تاکنون احساس کردهاید که با دیدن سریال تلویزیونی مورد علاقهتان به صورت ناخودآگاه از یک کالا خوشتان آمده است؟»
تاکنون فکر کردهاید که این احساسات ناخودآگاه از کجا نشأت میگیرد و چرا شما بدون هیچ تصور قبلی از چیزی ناگهان به آن احساس پیدا میکنید و از آن خوشتان میآید یا نسبت به آن بدبین میشوید؟
کارشناسان و متخصصان مغز میگویند برای اطلاع از پاسخ این سؤالات دانشی هست که آن را «علوم شناختی» میدانند.
علوم شناختی یکی از دانشهای نو است، این رشته از زیرمجموعههای علم اعصاب، روانشناسی، زبانشناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن تشکیل شده و کاربرد وسیعی در رشتههای فرعی مانند پزشکی، آموزش و پرورش، جامعه شناسی، سیاست، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانههای گرهی، مهندسی پزشکی، مهندسی فرمان و کنترل و حتی علوم دفاعی پیدا کرده است.
در دنیای امروز که فضای مجازی و رسانه جایگاه مهمی در میان عموم مردم دارد، علوم شناختی نیز میتواند به رسانهها در دستیابی به اهدافشان کمک کند.
صاحبان رسانه با شناخت ذهن مخاطب میتوانند برنامهها و اهدافشان را در چارچوب آنچه در ذهن مخاطب رسانهشان میگذرد تعریف کنند.
درباره چرایی و چگونه تاثیرگذاری علوم شناختی در اهداف و راهبردهای رسانهها با معصومه اسمعیلنژاد تهیه کننده رادیو و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستیم.
اسمعیلنژاد، علوم شناختی را دانشی بسیار مهم و نو در جهان برشمرد که میتواند در عملکرد و دستیابی به اهداف یک رسانه مؤثر باشد، البته به عقیده وی برخی رسانههای بیگانه از این دانش نیز برای سوءاستفاده از مخاطبان بهره میگیرند.
مشروح گفتوگوی ما با اسمعیلنژاد را در زیر میخوانید:
فارس: به نظر شما علوم شناختی چیست؟
اسمعیلنژاد: پاسخم به این سؤالتان را با مطرح کردن یک مثال آغاز میکنم، به طور مثال زمانی که من شما را میبینم ممکن است همان ابتدای دیدار بدون هیچ دلیلی احساس کنم که شما را از قبل میشناسم، در صورتی که بار اول است که این ملاقات صورت گرفته است، فکر میکنید این امر به چه دلیل است؟
به دلیل اینکه حس دیگری جز پنج حواس وجود دارد؛ یعنی به جز اینکه من صدای شما را میشنوم، با چشمم شما را میبینم و با شما دست میدهم، در ناخودآگاه من، مسائلی شکل میگیرد که نتیجه آن ایجاد یک احساس بین ماست و در ارتباطات انسانی این مسأله اهمیت دارد.
فارس: وجود این حس خوب است؟
اسمعیلنژاد: من نمیخواهم این حس یا این ارتباط را ارزیابی کنم، صحبتم در وجود این مسأله است من میگویم این مسأله در ارتباطات انسانی وجود دارد، اگر بخواهم مثال دیگری بزنم باید بگویم حتی عاشق شدن در یک نگاه نیز به همین دلیل است.
حتی بسیاری از پیامهای رسانهای که دریافت میکنیم، با ضمیر ناخودآگاه است؛ به طور مثال من برای شما تعریف میکنم که به بالای کوهی رفته بودم و آنجا درختان میوه بسیاری وجود داشت و بسیار سرسبز بود و نور آفتاب از لابلای درختان رد میشد، آیا شما جنگل را دیدید؟
فارس: با توصیفات شما توانستم جنگل را تصور کنم.
اسمعیلنژاد: بله، این تصور به این دلیل است که المانهایی از ناخودآگاه به شما کمک میکند تا تصویر آنچه من میگویم و شما میشنوید را در ذهن خودتان بسازید.
فارس: این تعاریف به شناخت ما از علوم شناختی کمک میکند؟
اسمعیلنژاد: بله، من این تعاریف و مثالها را عنوان کردم زیرا میخواستم تعریفی از ناخودآگاه ذهن بیان کنم چرا که علوم شناختی همان دانش شناخت ذهن است.
علوم شناختی، به شما کمک میکند تا بهتر ذهن را بخوانید که البته میتوان از آن به شکل بد نیز استفاده کرد که برخی رسانهها این کار را میکنند.
* رسانههای بیگانه از دانش علومشناختی سوءاستفاده میکنند
فارس: به چه شکل از دانش علوم شناختی سوء استفاده میکنند؟
اسمعیلنژاد: ما معتقدیم مخاطبان رسانهها ۸۵ درصد از پیامهای رسانهای را با ناخودآگاهشان دریافت میکنند و مابقی پیامها با پنج حواس دریافت میشود که میتوان از این دریافت ناخودآگاه به نفع اهداف رسانه بهره برد.
علوم شناختی یک دانش فوقالعاده است، اما اقناع مخاطب از طریق علوم شناختی نیز باید به صورت برابر و در یک محیط واقعی صورت بگیرد و میتوانیم از آن استفاده صحیح داشته باشیم، در برخی رسانهها از علوم شناختی به شکل مفید استفاده میشود در صورتیکه برخی رسانهها از این دانش سوءاستفاده میکنند
نخستین بار علوم شناختی به این صورت استفاده شد که گفتند یک فریم از فریمهای میانی یک فیلم را برداریم و به جای آن تصویر کالای مورد تبلیغمان را قرار دهیم تا این کالای مورد نظر به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطب بماند و این مسأله در بیشتر مردم تاثیرگذار است.
خداوند ذهن ما، چشم ما و تمام حواس ما را بسیار پیچیده و پیشرفته خلق کرده، شاید ما به صورت خودآگاه ندانیم که یک کالایی را به صورت تبلیغ در میان فریمهای یک فیلم به ذهن ما القا میکنند، اما در ناخودآگاه این عمل صورت میگیرد و مغز ما آن تصویر را که آنها میخواهند، میبیند و حتی از آن تاثیر میپذیرد، این مسأله آنقدر تاثیرگذار است که صاحبان کالا و صنایع برای فروش بیشتر کالای موردنظر خود از این تکنیک استفاده میکنند.
فارس: آیا امکان انجام این مسأله در رسانههای شنیداری وجود دارد؟
اسمعیلنژاد: بله، این کار در رادیو نیز صورت میگیرد، ما در مورد آستانه شنوایی میگوییم انسان یک آستانه شنوایی مشخصی دارد و صداهایی را در یک محدوده میشود که این مسأله به صورت خودآگاه صورت میگیرد، اما ناخودآگاه انسانها صداهای فراتر از آستانه شنوایی خاص انسانها را میشنود؛ به طور مثال شما وقتی در یک محیط کاری در اطراف خیابانهای شلوغ قرار دارید، صداهای خیابان شما را در داخل محیط کار خودتان اذیت نمیکند، زیرا ذهن شما صداهای خارج از محدوده شنوایی را حذف میکند، یعنی اگر فردی بخواهد صدایی را در آستانه شنوایی شما پخش کند شاید در واقعیت شما احساس کنید که چیزی نشنیدید اما ناخودآگاه شما آن صدا را شنیده است.
علم شناخت این مسائل ذهنی همان علوم شناختی است که در رسانهها و علوم ارتباطات نیز کاربرد دارد ، اما در برخی رسانهها از این دانش نو و با اهمیت به شکل مفید استفاده میشود در صورتیکه برخی رسانهها از این دانش سوءاستفاده میکنند.
علوم شناختی یک دانش فوقالعاده است، اما اقناع مخاطب از طریق علوم شناختی نیز باید به صورت برابر و در یک محیط واقعی صورت بگیرد و میتوانیم از آن استفاده صحیح داشته باشیم.
* صدا و سیمای ایران باید نسل اسلامی تربیت کند
فارس: این سوء استفاده به چه دلیل است؟
اسمعیلنژاد: به این دلیل که برخی رسانهها حاضرند مخاطب به هر قیمتی آنچه به نفع رسانه است را انجام دهد، البته تفاوت بسیار مهمی بین صدا و سیمای ما با رسانههای بیگانه وجود دارد و آن این است که آنها میگویند ما یک سازمان رسانهای پخش خبر هستیم و خبر را میفروشیم؛ بنابراین هر کس پول مدنظر ما را بدهد، در قبال دریافت آن مبلغ کاری که از ما بخواهد را انجام میدهیم، آنها سازمان صنعتی هستند که در راستای کسب منافع و سود کار میکنند، اما فلسفه وجودی صدا و سیمای ایران این است که صدا و سیمای کشور ما دانشگاه تربیت نسل اسلامی است.
فارس: برای این منظور چه عملکردی باید داشته باشیم؟
اسمعیلنژاد: این که ما بتوانیم با روشهای معمول در رقابتی برابر و در دنیای واقعی به مخاطب بگوییم که برنامهای را برای تبلیغ پخش میکنیم حتی اگر میان پخش یک فیلم باشد، بسیار منصفانهتر است؛ کسی دوست ندارد که از ذهنش سوءاستفاده شود، کسی علاقه ندارد که چیزی به او تحمیل شود، بنابراین ما میتوانیم در تبلیغات سیاسی و تجاری همه چیز را به صورت واقعی به مخاطب عرضه کنیم.
در رسانههای داخلی این کار در یک عملکرد اسلامی و ایرانی صورت میگیرد که زمان تبلیغ را به صورت واقعی به مردم میگوییم و تصمیم با خودشان است که تماشا کنند یا نه زیرا اگر تهیهکنندهای بخواهد از ذهن مخاطبان سوءاستفاده کند، خیانت محض است، ما نباید کسی را مجبور به انجام کاری کنیم، ما حق نداریم مخاطب را گول بزنیم.
رسانههای غربی از دانش علوم شناختی سوءاستفاده میکنند و تصویرها را به گونهای میکس میکنند که ناخودآگاه انسان میبیند اما خودآگاه فرد این دیدن را متوجه نمیشود و مهمترین اختلاف ما با رسانههای بیگانه در همین است، من بارها گفتهام اگر بخواهیم در حوزه رسانه کسی با علوم شناختی همکاری کند، باید همکاری مثبت باشد تا همافزاییها صورت بگیرد. قطعا باید از علوم شناختی استفاده کرد، اما باید یکسری محدودیتهایی باشد که بدانیم این استفاده در چه جهت صورت میگیرد.
* پیشرفت در حوزه علوم شناختی را صد در صد ضروری میدانم
فارس: با این توصیفات، شما لزوم پیشرفت در رشته علوم شناختی را تا چه اندازه میدانید؟
اسمعیلنژاد: من تلاش برای پیشرفت در حوزه علوم شناختی را صد در صد ضروری میدانم، من به این حوزه بسیار علاقمندم و در این زمینه فعالیتها و تحقیقاتی داشتهام و میدانم کشورهای دیگر پژوهشهای بسیاری در حوزه علوم شناختی انجام دادهاند اما این پژوهشها را منتشر نمیکنند و هیچ اطلاعاتی از تحقیقات انجام شدهشان به ما نمیدهند بنابراین ما باید خودمان به پیشرفت برسیم و بدانیم که آنها چه میکنند.
به نظر من نه تنها در حوزه رسانه بلکه در حوزههای دیگر مانند حقوق شهروندی نیز نیاز است که از دانش علوم شناختی استفاده کنیم، به طور مثال برای فرهنگسازی در زمینه حفظ محیط زیست یا رعایت ایمنی رانندگی میتوانیم از این دانش بهرهگیری کنیم.
به نظر من علوم شناختی یکی از علوم به روز دنیاست که تحقیقات و پیشرفت ما در این حوزه بسیار عالی و مثمر ثمر برای کشور است.
* در حوزه علوم شناختی باید تحقیقات بیشتری داشته باشیم
فارس: به نظر شما در حال حاضر در زمینه تحقیقات در حوزه دانش علوم شناختی در چه شرایطی قرار داریم؟
اسمعیلنژاد: تحقیقات ما در این حوزه بسیار کم است.
فارس: در بخش علوم شناختی و رسانه هم در همین وضعیت قرار داریم؟
اسمعیلنژاد: دقیقا، بله.
فارس: به نظر شما کدام نهادها میتوانند در ترویج علوم شناختی کمک کنند؟
اسمعیلنژاد: به نظر من همکاری و همافزایی باید بین رسانه و دانشمندان، محققان و متخصصان حوزه علوم شناختی وجود داشته باشد یعنی همانطور که کشورهای بیگانه مرکز علوم شناختیشان را در رسانههای سی ان ان و بی بی سی قرار دادهاند ما نیز ارتباط میان کارشناسان رسانه و کارشناسان حوزه علوم شناختی را تقویت کنیم.
آنها با خودشان فکر کردهاند که ما میخواهیم از علوم شناختی در رسانه استفاده کنیم پس مرکز علوم شناختی را در قلب رسانه قرار میدهیم؛ چرا ما این کار را نمیکنیم؟ چرا یک مرکز علوم شناختی در رسانههای ما تشکیل نمیشود؟ چرا از تخصص رسانهای ها در این حوزه استفاده نمی کنیم؟ چرا از متخصصان رسانه در تحقیقات علوم شناختی بهرهگیری نمیکنیم؟ چرا این ارتباط میان متخصصان 2 حوزه تا این حد محدود است، اگر این همافزایی و همکاری شکل بگیرد هم در رسانه به پیشرفت میرسیم و هم در حوزه علوم شناختی پیشرفت بهتری را تجربه میکنیم.
علوم شناختی یک شمشیر دو لبه است که هم میتوان برای کمک به بشریت و هم برای تخریب از آن استفاده کرد
البته من عقیده دارم که در این حوزه باید سیاست هم تعریف شود، یعنی از همان اول بگویند که چه چارچوبی برای بهرهگیری صحیح و منصفانه از دانش علوم شناختی وجود دارد و در چه حوزههایی میتوان از این دانش استفاده کرد.
* علوم شناختی یک شمشیر دو لبه است
فارس: شما خودتان هم در این حوزه تحقیقاتی داشتهاید، نتیجه تحقیقات شما چه بوده است؟
اسمعیلنژاد: سالها پیش سازمان صدا و سیما چند نشست با متخصصان علوم شناختی برگزار کرد که متخصصان این حوزه برای رسانهای ها صحبت میکردند، پس از برگزاری این نشستها من نظر رسانهای ها درباره این نشستها را پرسیدم و نظر آنها را در تحقیقم پیاده کردم که در یک جمعبندی میتوانم بگویم نظر بیشتر افراد حاضر در این نشستها این بود که علوم شناختی یک شمشیر دو لبه است که نباید در دست هر کسی قرار گیرد زیرا کسی که این قدرت در دستش باشد در عین حال که کارهای فوقالعاده و مفیدی میتواند برای بشریت انجام دهد، همچنین میتواند از این دانش برای انجام کارهای مخرب هم استفاده کند به همین دلیل میگویم که قبل از همه چیز باید سیاست مدونی برای این موضوع تدوین شود یعنی یک سری سیاستگذار و برنامهریز در یک تشکیلات منسجم باید برای این موضوع سیاستگذاری کنند.
انتهای پیام/