زن جوانی که برای رهایی از زندگی با شوهر معتادش مردی غریبه را به‌عنوان وکیل دادگستری پیگیر امور طلاق خود کرده بود با اتهام قتل در دادگاه کیفری محاکمه خواهد شد.

رسیدگی به این پرونده از شهریور سال گذشته و با کشف جسد مرد جوانی که با ضربات متعدد جسم سخت به سرش کشته شده بود، آغاز شد. مأموران پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی هویت مقتول را شناسایی کردند و موضوع به الهه -همسر مقتول- اعلام شد. الهه در حالی که خود را بی‌خبر نشان می‌داد، گفت: شوهرم اعتیاد داشت و من از کارهای او خبر نداشتم.

تحقیقات مأموران ادامه پیدا کرد تا اینکه مشخص شد الهه چندی است که با مرد جوانی به‌نام آرمان در ارتباط بوده است. با روشن شدن این مسأله آرمان بازداشت شد و در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل زمانی که خودروی الهه در خیابان خراب شده بود با او آشنا شدم. پس از تعمیر خودرو به‌دلیل اینکه پول نقد همراه نداشت از من شماره کارت و تلفن همراهم را خواست تا برایم هزینه تعمیر خودرواش را واریز کند.

عصر همان روز پول تعمیر را پرداخت کرد و ارتباط ما قطع شد اما مدتی بعد الهه با ارسال پیامکی از من در مورد اشکالی که در خودرواش به وجود آمده بود سؤالی پرسید و همین امر باعث شد تا ارتباط ما جدی شود. او زن جوان و زیبایی بود و بسیار خوش رفتار بنابراین فکر نمی‌کردم به من دروغ بگوید. او ابتدا به من نگفته بود که شوهر و بچه دارد اما وقتی رابطه ما جدی‌تر شد و از او خواستگاری کردم در کمال ناباوری به من گفت که شوهر و دو بچه دارد. بعد از آن به‌خاطر دروغی که الهه به من گفته بود ارتباطم را با او قطع کردم. اما اصرار الهه بر ادامه دوستی باعث شد تا دوباره دوستی‌مان ادامه پیدا کند. چند روز بعد هم از مشکلات زندگی اش گفت و آزاری که در سال‌های زندگی با همسر معتادش دیده است و از من خواست تا برای طلاق از همسرش به او کمک کنم.

من هم طبق نقشه‌ای که الهه کشیده بود خودم را وکیل معرفی کردم و با همسرش تماس گرفتم و گفتم وکیل الهه هستم و می‌خواهم درباره طلاق با او صحبت کنم. مقتول گفت با دریافت 5 میلیون تومان با طلاق موافقت می‌کنم. پس از تهیه 5 میلیون تومان با شوهر الهه تماس گرفتم و قرار حضوری برای امضای وکالتنامه طلاق گذاشتیم. پس از ملاقات حضوری، مقتول در کمال ناباوری عنوان کرد که 5 میلیون تومان کفاف زندگی اش را نمی‌دهد و باید 20 میلیون تومان پرداخت کنیم که همین حرف موجب شد تا بشدت عصبانی شوم و با چکشی که در ماشینم داشتم چندین ضربه به سرش بزنم و بعد از چند ثانیه متوجه شدم که او کشته شده است. با اینکه بشدت پشیمان بودم اما دیگر کاری از دستم بر نمی‌آمد.

با وجود انکار زن مقتول از طرح نقشه قتل اما دادسرا با توجه به مدارک موجود در پرونده، الهه را متهم به معاونت در قتل و آرمان را مباشر در قتل اعلام کرد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.‌