محمدجواد لاریجانی: باید نقش پول را در انتخابات «صفر» کنیم

به گزارش مشرق، چندی پیش و در ایام نزدیک به تشکیل هفتادوچهارمین مجمع عمومی سازمان ملل که مباحث مربوط به میانجی‌گری‌های فرانسه میان ایران و آمریکا و تحلیل‌ها و  گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه‌ی آقای روحانی با پیشنهادات غربی‌ها داغ بود به سراغ آقای محمدجواد لاریجانی معاون اسبق وزارت خارجه رفتیم. گفتگو با او پس از موضوعات مربوط به سیاست خارجی به مباحث مربوط به سیاست داخلی  و همچنین مسائل مربوط به قوه قضائیه هم کشیده شد.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح بخش دوم این گفتگوست که به موضوعات سیاست داخلی پرداخته است:

سوال: اخیراً مصاحبه‌ای از سردار سلیمانی با صداوسیما پخش شده است که ایشان در ضمن بیان مطالب متنوع، مسائل مهمی از جنگ سی‌وسه روزه  و پیروزی‌های معجزه‌آسا را بیان کردند و از جمله مسائل مورد علاقه تحلیل‌گران نقش فعال و موثر ایشان بوده است. شما چه ارزیابی دارید؟

آقای لاریجانی: در اینجا دو مطلب متمایز وجود دارد: یکی نقش برادر گرامی سردار سلیمانی است که باید گفت باعث افتخار ملت ما می‌باشد و مردم به چنین فرزند کشورشان مباهات می‌کنند. امروز تحلیل‌گران نظامی-استراتژی و نویسندگان این زمینه ایشان را از مغزهای کم‌نظیر نظامی معاصر می‌دانند. شاید در تاریخ معاصر، ژنرال جیاپ در ویتنام چنین موقعیتی را در میان پژوهش‌گران نظامی و استراتژی داشته است. من این برنامه را به‌نحو کامل دیدم. تحلیل سردار سلیمانی از تهاجم رژیم صهیونی بسیار دقیق بود. این مساله در اوائل تهاجم خیلی حاد شده بود و افرادی حزب‌ا... را مسئول آغاز تهاجم می‌دانسته در حالی‌که "دُمَل" تجاوز شکل گرفته بود و حزب‌ا... فقط آن را نیشتر زد!

رژیم صهیونی برنامه‌ای وسیع برای تحولات سیاسی-قومی در جنوب لبنان داشت که به لطف الهی تماماً ناکام ماند. اما مطلب مهمتر بحث استراتژی ایران در حمایت از "مقاومت" و صراحت‌های معاصر در این زمینه از سوی مقام معظم رهبری و سایر مسئولان است. این را  ناظران غربی نیز کاملاً متوجه شده‌اند و آن را مساله‌ای مهم می‌دانند. چرا مهم؟ زیرا حکایت از پختگی و توانمندی جریان مقاومت دارد. به‌نحوی تکامل این جریان را نشان می‌دهد. امروز جریان مقاومت در حکومت لبنان حضور موثر و قانونی دارد. در سوریه و عراق هم همینطور و در یمن خصوصاً! غربی‌ها برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، دولت صنعا را با لفظ "گروه چریکی حوثی" خطاب می‌کنند و افراد دست نشانده فراری را دولت قانونی می‌گویند! در حالی‌که دولت انقلاب یمن به پایتختی صنعا دولت رسمی یمن است؛ هم دارای  قدرت است، هم ارتش دارد و هم تسلط و البته بخشی از جنبش "مقاومت" است.

سوال: چند ماه دیگر شاهد برگزاری یک انتخابات مهم خواهیم بود. بحثی که اکنون در مرکز توجهات قرار دارد و اهمیت آن نسبت به بحث‌های دیگر مضاعف است، این است که باید با چه استراتژی و راهبردی رقابت‌های انتخاباتی را شکل داد و فرآیند انتخابات به چه نحوی باید صورت‌بندی شود تا در نهایت یک فرآورده خوب و کارآمد برای مردم داشته باشد؛ به این معنا که شاهد شکل‌گیری یک مجلس کارآمد باشیم. نظریات مختلفی در این حوزه مطرح شده است. یکی از نظراتی که با  همراهی و استقبال نسبی مواجه بوده این است که رقابت را از بحث‌ها و جناح‌بندی‌های سیاست‌زده خارج کنیم و رقابت بر سر «ایده‌های حکمرانی» شکل بگیرد. یعنی فهرستی از مشکلاتی که کشور در حال حاضر با آنها مواجه است استخراج کنیم و گروه‌های سیاسی به صورت شفاف و روشن، راهکارهای خود را برای حل این معضلات و مشکلات بیان کنند. شاید بتوان به این شکل شاهد یک شور انتخاباتی باشیم و  مجلسی کارآمد را به انتظار بنشینیم. به نظر شما چگونه می‌توانیم این فرآیند را طی کنیم تا مجلسی کارآمد داشته باشیم؟

آقای لاریجانی: اولین نکته این است که مسئله انتخابات در ایران یکی از ثروت‌های بزرگ ملی ما است؛ یعنی ما در این چهل سال نشان دادیم که می‌شود یک نظام کاملاً دموکراتیک را بر اساس «عقلانیت اسلامی» بنا کرد. این دستاورد بسیار مهمی است و باید از آن پاسداری کنیم. در فتنه ۸۸ شاهد بزرگترین شبیخون به همین جنبة  دموکراتیک نظام بودیم. غرب از اینکه ما یک ساختار دموکراتیک داریم بسیار ناراحت است و به همین دلیل می‌خواستند به جای اینکه مردم بر سر صندوق‌های رای شرکت کنند، در کف خیابان باشند و از آنجا کارها را پیش ببرند.

بنابراین ما یک ثروت عظیم و دستاورد مهمی داریم که باید از آن پاسداری کنیم؛ لذا انتخابات باید خوب، قانونی و با ذوق و شور فراوان صورت بگیرد و دولت، نهادهای نظارتی، رسانه‌ها و دستگاه‌های مربوطه باید تمهیدات لازم را داشته باشند تا مشارکت حداکثری رخ بدهد.

این گروه‌های سیاسی هم که نق می‌زنند و می‌گویند به شرطها و شروطها در انتخابات شرکت می‌کنیم، باید بدانند که شرکت در انتخابات بدون شرط است و هر ایرانی علاقمند به آینده کشور و نظام دموکراسی باید در انتخابات شرکت کند. حالا چه از طریق نامزد شدن و چه از طریق رای دادن.

سوال: به نظر می‌رسد آن بخش از اصلاح‌طلبان که زمانی بحث حضور مشروط در انتخابات را مطرح می‌کردند، از حرف خود عقب‌نشینی کرده‌اند.

آقای لاریجانی: بله؛ این موضع یک موضع باج‌خواهانهِ لوسی است که کاملاً مخالف ماهیت دموکراتیک است. غالب کسانی که در فتنه ۸۸ بودند متاسفانه در مناصب دولتی فعلی هستند و فکر کردند قضیه تطهیر شده است. در حالیکه انتخابات یک ثروت ملی، سیاسی و اجتماعی است و باید براساس مُرّ قانون برگزار شود.

در همینجا می‌خواهم برخی موضوعات را واکاوی کنم. اولین مسئله هزینه‌های انتخاباتی است. این هزینه‌های انتخاباتی باید مورد نظارت قرار گیرند. خیلی زشت است که کسی به خاطر قیافه‌ و با عکس‌های فتوشاپی و هزینه‌های بالا رای بیاورد اما یک فرد خوش فکر چون قیافه قشنگی ندارد و اهل فتوشاپ نیست، رای نیاورد. ما نباید اجازه دهیم این فضاحت اتفاق بیفتد. باید مساله هزینه‌های انتخاباتی یکی از موضوعات مهم باشد.

سوال:  پرونده ویژه‌ای را با عنوان "معمای پول و پارلمان" دنبال کردیم که به همین موضوع اختصاص داشت. واقعاً جای تعجب است که هیچ نامزدی نیازی به این ندارد که اعلام کند چقدر هزینه می‌کند و از کجا آورده‌ است. این باعث مفاسد بسیار زیادی در آینده و در پارلمان می‌شود. به نظر شما به عنوان فردی که نماینده مجلس و موسس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی بودید، چرا بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی یک قانون و قاعده‌ای برای اینکه یک نامزد باید چگونه هزینه کند و از کجا بیاورد، نداریم. بعد این افرادی که حمایت مالی می‌کنند، در آینده انتظاراتی از نمایندگان خواهند داشت. چرا هنوز قانون و قاعده‌ محکمی برای آن وضع نشده تا شاهد این مسائل نباشیم.

آقای لاریجانی: البته چون احزاب در مرکز انتخابات نیستند، قانون مقداری پیچیده می‌شود. اگر احزاب باشند هر حزب می‌تواند مکلف شود تا میزان و نحوه هزینه‌کرد خود را اعلام  و شفاف کند که این هزینه‌ها از کجا تامین می‌شود. در این شرایط بازرسان و ناظران هم می‌توانند تخمین بزنند که این حزب چقدر خرج کرده و از کجا آورده است.

اما چون احزاب در همه مسائل کلیدی حضور ندارند و بعضاً در انتخابات مجلس افرادی که از شهرستان‌ها کاندیدا می‌شوند، خودشان رای می‌آورند لذا ارتباطات مختلفی ایجاد شود و مانیتورکردن پول سخت خواهد شد. البته این سختی کار نباید ما را نظارت دقیق باز بدارد.

بنابراین یک حرکت مردمی قوی باید  شکل بگیرد تا تمام کاندیداها ملزم شوند وضعیت مالی خود را مشخص کنند. فرض کنید در این زمینه قانونی هم وضع شود که تا ۳۰ درصد موثر باشد. همین ۳۰ درصد هم خوب است و در هر دوره می‌توان میزان اثربخشی را بیشتر کرد.

مساله بعدی بصیرت مردم در انتخاب کاندیداها است. حتماً باید افراد توانمند، متعهد و تحصیل‌کرده را تشویق کنیم تا وارد این رقابت شوند. در حال حاضر وقتی به نیروهای خوب و توانمند می‌گوییم به میدان بیایید، یا می‌گویند: در این فضا بی‌اخلاقی می‌شود و در و پیکر ندارد، که تا حدی درست است. یا می‌گویند ما برای تبلیغات پول نداریم و تبلیغات یک میلیارد هزینه دارد. حتی در شهرهای کوچک صحبت از میلیارد می‌کنند.

به نظرم هسته‌های فعال و نیروهای طرفدار نظام جمهوری اسلامی باید تاثیر پول در انتخابات را بشکنند چون در این شرایط خود شخص رای نمی‌آورد.

اینجا جای یک جهاد بزرگ است تا نیروهای موثر، متعهد، فعال، معتقد به خط رهبری و مقاومت را تشویق کنیم، به میدان بیایند و پشت آنها بایستیم و آنها را به مردم معرفی کنیم و نشان دهیم اجازه نخواهیم داد در جمهوری اسلامی پول تعیین کند که چه کسی وارد مجلس می‌شود.

لذا باید از نیروهای انقلابی دعوت شود تا به میدان بیایند و همه در رای آوردن به آنها کمک کنیم. یکی از جاهایی که باید آتش به اختیار عمل کرد و مجاهده می‌خواهد، همین نقطه است.

 مبلغین حوزه باید به کوی و برزن بسیج شوند و نیروهای بسیجی متدین دانشگاه‌ها و مساجد باید دست به دست دهند تا نیروهای سالم و متعهد وارد مجلس شوند.

انتخابات در نظام مردم‌سالاری ایران یک تجربه عظیم دموکراتیک در دنیا است. آن هم در شرایطی که لیبرال دموکراسی در حال مرگ است. آثار مرگ آن هم کاملا ملموس است و متفکران غربی راجع به آن کتاب‌هایی نوشتند و در همین مدتی هم که ترامپ آمده تعداد این آثار ده برابر شده است. بنابراین اینکه نشان دهیم در ایران یک روش مردم سالارانه‌ حاکم است که به پول پشت پا زده و نقش پول در انتخابات را صفر کرده، شدنی است.

همچنین باید مراقب باشیم تا در انتخابات پیش رو امیدهای دشمنان نقش بر آب شود. چراکه دشمن می‌خواهد در این انتخابات، فتنه‌ ایجاد کند و در آستانه گزینش مهم انتخاباتی حواس مردم را از مسائل اصلی به سمت مسائل فرعی ببرد مثل شرکت زنان در استادیوم‌های ورزشی و امثال اینها! طبیعی است که شرکت خانم‌ها در این مسابقات مشکلی ندارد منتها مقارنات آن سبب منع می‌شود همانگونه که مقارنات غنا سبب می‌شود یک نوع از غنا حرام شود.

سوال: در همین موضوع حضور خانم‌ها در استادیوم، استدلال اصلی شما برای اینکه خانم‌ها به استادیوم نروند یا بروند چیست؟

آقای لاریجانی: باید کرامت زن را پاسداری کنیم. کرامت زن به این نیست که آن را در گرداب بندازیم. فضای استادیوم‌ها در هنگام مسابقات شلوغ است و حرف‌های نامربوطی زده شده  و تعرضاتی می‌شود. البته می‌توان زمینه را برای حضور آنها فراهم کنیم تا ناموس مردم از زمان ورود به استادیوم تا خروج از آنجا، در معرض توهین و تعرض قرار نگیرد. نباید صحنه‌هایی تولید کنیم که دشمنان ما بگویند این اسلامی است که انقلاب ایران از آن دم می‌زند! 

سوال: استدلال می‌کنند که این فضا برای مردان هم وجود دارد. یعنی کرامت مرد چندان اهمیت ندارد؟ چون فحاشی می‌شود و فضا چندان مساعد نیست.

آقای لاریجانی: استدلال منع ورود بانوان به همین برمی‌گردد اگر چنین اتفاقاتی آنجا رخ نمی‌داد و یک صحنه مودبانه‌ای بود که البته هیچ جای دنیا اینگونه نیست، در آن صورت مساله قابل تنظیم بود و می‌گفتیم مقارن بد ندارد.

اما خانم‌ها آسیب پذیر هستند برای همین مردها باید غیرت و زن‌ها باید عفت داشته باشند. به دلیل ساختار جنسیتی که ما داریم، آسیب‌پذیری بانوان در مقابل تعرضات بیشتر است.

اگر کسانی می‌خواهند خانوم‌ها در استادیوم شرکت کنند، باید نشان دهند که مردها می‌توانند با ادب در ورزشگاها شرکت ‌کنند و حرمت ناموس این ملت را نگه ‌دارند. وگرنه اینکه یک صحنه دروغ مثل دختر آبی درست کرده و علیه این رویه تبلیغات کنند، نشان می‌دهد که برای این انتخابات دنبال چیزهای دیگری هستند.

سوال: یعنی ورود بانوان بالذات منعی ندارد بلکه باید زمینه و شرایط فراهم شود.

آقای لاریجانی: بله. البته مقارنات آن باید تمهید شود. وگرنه اینکه خانم‌ها یک صحنه ورزشی متعارف را تماشا کنند، مشکلی ندارد. آنها در تلویزیون هم صحنه‌های ورزشی را می‌بینند بنابراین تماشای صحنه‌های ورزشی ایرادی ندارد.

سوال:  شما موافق هستید که فضا اصلاح شود تا خانم‌ها بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند؟

آقای لاریجانی: بله. حتی می‌شود شرایط را تنظیم کرد. مثلاً لازم نیست همه در یک فضا مسابقات را ببینند. تنظیم محل و شرایط یکی از راهکارهاست. چون ورزش در ایران یک وضعیت نابه سامانی دارد.

ورزش در ایران از زمانی که جریان اصلاحات تمام میخ‌هایش را به دست گرفت و آنجا را پایگاهی برای خود کرد، آسیب دید. به قهرمانان ما و حیثیت ورزش هم لطمه خورد. جریان اصلاحات در دوره‌های مختلف، ورزش را خراب کرد. در این دولت هم همین اتفاق افتاد.

در مجموع می‌خواهم تاکید کنم که گروهی قصد دارند این انتخابات را به انحراف بکشانند و اجازه ندهند مسائل اصلی مطرح شود مثلاً کسی بیاید و شعار دهد که طرفدار حضور خانم‌ها در همه‌جا است و حجاب هم نباید اجباری باشد تا یک عده برای او هورا بکشند.

مسئله این انتخابات شرکت خانم‌ها در استادیوم یا حجاب نیست. حجاب قانون خود را دارد و بحث حجاب در واقع حدود لختی(برهنگی) است. اصلاً کلمه حجاب را خراب کردند. حجاب یک کلمه بسیار مقدسی است. ما می‌خواهیم برای لخت بودن حدود قانونی اجرا کنیم. همه کشورها برای لخت بودن در جاهای مختلف قانون دارند. این تنظیم حدود برهنگی است نه حجاب. حجاب یک مسئله اثباتی، دقیق و دارای ابعاد فراتری است. هشدارم این است که اجازه ندهیم آدرس‌های غلط به شعارهای انتخاباتی تبدیل شود.

همانطور که شما گفتید باید مسائل کلیدی مطرح شوند و بخشی از این مسائل مربوط به نظام اقتصادی ما است. کاندیدایی که می‌خواهد در انتخابات مجلس شرکت کند، باید فهم درستی از اقتصاد مقاومتی داشته باشد و حداقل با برخی کلیات یک برنامه اجرایی آن آشنایی ذهنی داشته باشد زیرا  اقتصاد مقاومتی چارچوب اقتصاد ایران را محکم می‌کند. در دوران جنگ استراتژی مقاومت داشتیم و توانستیم به بزرگترین قدرت نظامی تبدیل شویم اگر در اقتصاد هم این استراتژی را جلو ببریم به یکی از شکوفاترین اقتصادهای غرب آسیا تبدیل می‌شویم. این یک همت، دورنمای درست و استراتژی می‌خواهد.

البته یک کاندیدا باید در سیاست خارجی و مسائل فرهنگی هم دید درستی داشته باشد. نباید اجازه دهیم دشمن بی‌دینی و تفکر بی‌قیدی خود را به زور به کشور ما تحمیل کند.

همچنین یکی از محورهای مهم این انتخابات احتمالا دسترسی آزاد به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خواهد بود. متاسفانه برخی از مقامات دولتی از هم‌اکنون در حال دامن زدن به این موضوع هستند. در دنیا هیچ‌جایی را پیدا نمی‌کنید  که فضای مجازی را بی‌در و پیکر رها کرده باشند. حتی کشور آلمان  در حال توسعه شبکه ملی خود است تا هر لحظه که اراده کرد اتصال اینترنت را قطع کند و مردم آلمان هم احساس نکنند که چیزی قطع شده است. یا کشور چین با این وسعت سرزمینی، یک شبکه ملی را تقویت کرد که به اندازه قابل توجهی مصونیت دارد. در این شبکه مردم به کارهای خود می‌رسند. بنابراین باید نماینده‌ای را به مجلس بفرستیم که یک دید درستی از این تکنولوژی داشته باشد. دسترسی به اطلاعات خوب است اما زیر بهمن نااطلاعات بودن چی؟ آیا این حق ملت ایران نیست که آنها را از تهاجمات ضداطلاعاتی مصون کنیم؟ حق مردم ما است که از امنیت اجتماعی آنها نگهبانی شود.

لذا چندین مساله اصلی است که رسانه‌های اصولی و طرفدار سعادت جمهوری اسلامی و ملت باید آنها را علم کنند و اجازه ندهند فرعیات و دعواهای سیاسی بی‌خاصیت روپوش شوند و مسائل اصلی را بپوشانند.

کاندیداها باید با این مسائل محک بخورند. مهم است که نیروهای متعهد، تحصیل‌کرده و پای‌کار انقلاب را دعوت کنیم تا به میدان انتخابات بیایند و نیروهای عظیم ملی بسیج شوند تا نشان دهند که برگزاری انتخابات بدون پول و بر مبنای دموکراسی مبتنی بر عقلانیت اسلامی امکان دارد.

امروز در کشور ما یکی از مسائل مهم رواج سیاسی و اجتماعی سکولاریزم لیبرال است آن‌هم در نمای یک روشنفکری و مدرنیسم کاملاً تقلبی! و عقب افتاده! در داخل جریان اصلاحات را داریم که هم‌اکنون بر نظام اجرایی کشور سوار است. جریان اصلاحات از لحاظ فکری گرفتار همین باتلاق سکولاریزم با نمای مدرنیته است. این گرایش منحرف در حوزه‌های متنوع با شعارهای به‌ظاهر متفاوت خودنمایی می‌کند. مثلاً در حوزه اقتصادی می‌گوید "تا ما با دنیا آشتی نکنیم و در نظام اقتصادی و بین‌المللی مندرج نشویم نمی‌توانیم کشور را بسازیم و پیشرفته کنیم" و ظاهراً علامت پیشرفت اینست که مراکز فروش (Shopping Malls)  مملو از "برند"های خارجی باشد! و خیابانها محل ویراژ ماشین‌های آخرین مدل! در حوزه سیاست خارجی می‌گویند "باید مذاکره کرد و از میدان‌های تنش خودداری کرد و با کدخدا رفع کدورت و ..." وقتی پای مذاکره به میان می‌آید دیدیم که محصول آن برجامی شد که هیچ "چفت و بست" قانونی و عملیاتی ندارد و فقط غل-وزنجیری شده است بر دست‌وپای دانشمندان و محققین کشور ما تا از حد معینی جلوتر نروند! و توانمندی کشور را در حوزه علوم و معارف هسته‌ای به شدت آسیب‌زده است و هنوز هم می‌زند!  و وقتی بحث فرهنگ و مسائل اجتماعی پیش می‌آید، مدام می‌گویند "مردم باید شاد باشند" مقصودشان از شادی آزادی عربده‌کشی و بی‌بندوباری در ملاعام است! و می‌گویند "ما مسئول بردن مردم به بهشت نیستیم"و...

رئیس جمهور محترم می‌فرمایند همه در انتخابات بیایند و عدم صلاحیت‌ها محدود شود بنحوی که منافق و ضدانقلاب و... هم بتوانند نامزد شوند! در حالی‌که اصل جمهوری اسلامی قانوناً و شرعاً باید محور باشد و قوانین جاری و قانون اساسی.

بنظر من جریان اصلاحات باید پاسخگوی انحراف فکری و عملی خود در طول دو دهه گذشته باشد. باید نسبت نفاق سیاسی و آلودگی به کودتا که مصداق کامل "بغی" یعنی قیام در مقابل ولی امر مشروع است، پاسخگو باشند.

ملت از دستگاه‌های نظارتی و بخصوص شورای نگهبان انتظار پاسداری از قانون اساسی، قوانین مصوب و اسلامی بودن نظام را دارد و بس.  البته جریان اصلاحات مدعی آزادی و تسامح و "زنده باد مخالف من" و از این قبیل حرف‌های خوش‌نما می‌باشد اما در عمل به هیچ یک از این حرفها پایبند نیست و به هر مقدار که بتواند یک دیکتاتوری سکولار را به نمایش می‌گذارد!

سوال: طی چند ماه گذشته یک فضاسازی جدی راجع به وضعیت قوه قضاییه در دوره آقای آملی لاریجانی شکل گرفت و شاهد بودیم اتهامات مختلفی در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها راجع به این موضوع مطرح شد تا آنجا که به ماجرای نامه‌نگاری‌ها کشید. در این قضیه از افرادی نام برده شد که در دفتر آقای آملی بودند یعنی آقای طبری پور. البته تاکنون صریح و واضح راجع به این موضوع صحبت نشده که آقای طبری‌پور که بوده و اساساً موضع شخص شما یا آقای آملی لاریجانی راجع به این موضوع چیست و این فرد را چگونه می‌بینید؟

آقای لاریجانی: اولاً باید تاکید کنم که روند قوه قضاییه یک روند پیش‌رونده است. بنده این افتخار را دارم که از زمان مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی با قوه قضاییه همکاری داشتم. جناب آقای یزدی که خدا حفظشان کند، اولین رئیس قوه‌ای بودند که مسئله حقوق بشر و حضور در صحنه بین‌المللی را مطرح کردند و یک تیمی متشکل از بنده، مرحوم رجایی خراسانی، جناب آقای ظریف و افراد دیگری شکل گرفت و هر پنجشنبه در دفتر آیت‌الله یزدی جمع می‌شدیم و برنامه‌های بین‌المللی قوه را طراحی می‌کردیم.

اولین هیئت هم که از قوه قضاییه به کمیسیون حقوق بشر در ژنو فرستادیم، با محوریت جناب آقای کریمی بود که ایشان معاون حقوقی آقای یزدی  بودند. این هیئت در ژنو موضوع آمدن گزارشگران موضوعی را مطرح و موضع ما را بیان کردند.  در دوران حضرت آیت‌الله شاهرودی(رحمه‌ا... علیه) نیز ابتکارات زیادی در قوه قضاییه صورت گرفت که تشکیل ستاد حقوق بشر و معاونت بین‌الملل نمونه‌ای از این ابتکارات هستند. قانون مجازات اسلامی، قانون حقوق شهروندی و سازمان آن، مشاوران حقوقی و تاسیس هیات‌های حل اختلاف و... که حالا فرصت تفضیل آنها نیست.

در زمان جناب آقای آملی نیز نوآوری‌های فراوانی اتفاق افتاد؛ مثلاً موضوع استفاده از فناوری‌های نوین در قوه قضاییه مطرح شد و در حال حاضر قوه قضاییه از دستگاه‌های دولتی در بکارگیری از انفورماتیک و دولت الکترونیک جلوتر است. همچنین مساله تنقیح قوانین بوجود آمد و توجه به توسعه‌های کیفی مطرح شد.

جناب آقای اسماعیلی که در حال حاضر سخنگوی قوه قضاییه و از قضات با سابقه هستند، در دوره‌ای که رئیس دادگستری تهران بودند، می‌گفتند: برای دادگستری تهران از زمان تاسیس عدلیه تا سال  ۹۲ حدود ۴۰ هزار متر مربع فضا داشتیم و از آن زمان تا امروز میزان آن به ۱۲۰ هزار متر مربع رسیده است و همین حدود هم در حال طراحی است لذا قوه قضاییه از لحاظ امکانات توسعه‌های کمی وسیعی نیز داشت. احیای جایگاه دیوان عالی بخصوص در مساله نظارت، آئین‌نامه‌های مختلف مانند آئین‌نامه گزارش اموال مسئولان، پاسخگویی قوه قضائیه، تمهید استیذان از رهبری در برخورد با مفاسد و مفسدین اقتصادی، عفو و تخفیف مجازات قریب به دویست هزار نفر از زندانیان، مجازات‌های جایگزین و آغاز استفاده از امکانات نظارت الکترونیک برای زندانیان و خروج آنها از زندان و...

مسئله برخورد با مفاسد و مفسدین یکی دیگر از موضوعاتی بود که در آن دوره بسیار جدی دنبال شد. در واقع افراد صاحب قدرت در آن دوره به دادگاه کشانده شدند و برای آنها احکامی مانند اعدام، حبس ابد و حبس‌های طولانی صادر شد که اتفاق نادری در گذشته این قوه بود، همچنین ۵ تا ۶ هزار قاضی تازه نفس به داخل قوه قضائیه تزریق شدند. ارتقاء دانشکده علوم قضایی به سطح یک دانشگاه و ارتقاء سطح علمی آن بنحوی که اکنون در کنکور رتبه‌های حدود ۳۰۰ داوطلب تحصیل در آن دانشگاه هستند و در گذشته داوطلبین رتبه ۱۴۰۰۰ مایل به تحصیل در آن بودند.  پس قوه قضاییه پیش‌رو بوده است.

آمدن جناب آقای رئیسی یک پارادایم جدیدی در قوه قضاییه است و مقام معظم رهبری با این انتصاب به بقیه نشان دادند که گام دوم انقلاب را چگونه پیش ببرند.

جناب آقای رئیسی‌ عمر کاری خود را در قوه قضاییه گذاشته است و ایشان دارای تیزهوشی‌ و فطانت‌های مدیریتی قابل توجهی است. آقای رئیسی در قوه قضاییه با همه آشناست و با افراد زیادی کار کرده است.

انتخاب ایشان به عنوان رئیس قوه قضاییه، روحیه زیادی به قضات داد و نشانگر این بود که مدیریت خیلی مهم است و باید نقش مدیریت در سیستم قضایی کاملا جهش پیدا کند. رهبر معظم انقلاب در این قوه جهش را می‌خواهند و یک چارچوب هم برای تحول تایید کردند که مطالبه گر است.

من به این دوره بسیار امیدوارم. جناب آقای رئیسی دارای تحرک بسیار بالا و تیزهوشی فراوانی هستند و مسائل را در چارچوب نظام پیش می‌برند. آقای رئیسی ضمن اینکه اهل مذاکره هستند و قصد ایجاد تنش و برخوردهای تند را ندارند، استقامت مهمی هم بر مسائل اصولی دارند.

دشمنان نظام از این انتصاب بسیار عصبانی هستند در واقع از دستاوردهای دوره‌های مختلف قوه قضاییه و پیشرفت آن ناراحت هستند. انشالله یک سال آتی شاهد دستاوردهای دوره جدید خواهیم بود و نباید انتظار داشت که طی ۵ یا ۶ ماه اوضاع زیر و رو شود.آقای رئیسی می‌خواهد در قوه قضایی جهش به‌سوی وضعیت مطلوب ایجاد کند و چشم‌انداز من برای این قوه بسیار مثبت است. درباره‌ی این جوسازی‌ها که گفتید، البته همه باید برای جوسازی‌ها آماده باشیم دستگاه قضایی ما توانمند است با حوصله و دقت به اتهامات و پرونده‌ها رسیدگی می‌کند.

ما در رسیدگی به اتهامات هیچ خط قرمزی نداریم؛ البته من به عنوان دبیر ستاد حقوق بشر آرزویم برای هر شهروند ایرانی  این است که از همه اتهامات مبرا باشند ودرباره آقای طبری پور هم مثل هر شهروند دیگر. آنهایی که با مسئله‌ی دستگیری ایشان خواستند خرده حسابی با قوه قضائیه تسویه کنند اشتباه کردند. من فکر می‌کنم مسیر خوبی دارد پیش می رود و کافی است صبر داشته باشیم و جوسازی رسانه‌ای نباید ما را به این سو و آن سو ببرد.

تشکیلات قضایی ما در روند خوبی پیش می‌رود؛ البته از لحاظ امکانات و اعتبارات بسیار در مضیقه است و این مضیقه در بعضی جاها مانند مدیریت زندانها بسیار خطرناک است. یکی از کارهای خوب دوره‌های گذشته کاهش زندانی‌ها  بود و این کاهش درباره کسانی که لازم نبود در زندان حضور داشته باشند انجام شد و به این ترتیب بالغ بر ۱۵۰ هزار نفر آزاد شدند یا تخفیف نزدیک به آزادی پیدا کردند و خوشبختانه این مسئله در دوره فعلی هم دارد ادامه می‌یابد.

جناب آقای رئیسی خیلی به این قضیه همت دارند که مجازات زندان حتی‌المقدور کاهش یابد و مجازات‌های دیگری جایگزین شود. خب این امر اعتبارات هم می‌خواهد. بعضی زندانهای کشور مکان‌های نمونه‌ای برای آموزش شده اما چون پول کم است نمی‌توانند امکانات را گسترش دهند.

یک نمونه دیگر که اخیراً رئیس محترم قوه اشاره نموده‌اند و آقایان آملی و یزدی هم قبلاً به آن اشاره داشتند این بود که ما باید آموزشهای حقوقی را عمومی کنیم تا سر مردم کلاه نرود. من البته نسبت به وکلای کشور دید محترمانه دارم اما وکالت نباید دکان دوشیدن مردم تحت ستم باشد. الان یک انسان متوسط با شغل صنعتگری یا برزگری وقتی می‌خواهد وکیل بگیرد برایش بسیار پرهزینه شده است. باید نشان بدهیم با کمترین هزینه افراد می‌توانند به مرجع رسیدگی رجوع کنند. یک رکن این کار مسئله آموزش است  تا مردم بدانند چگونه سرشان کلاه نرود. اینها چیزهای خیلی خوبی است در توسعه مدنی کشورمان و نشان می‌دهد ایران در هر برهه‌ای برای پیشرفت و جلو افتادن زمینه های فعالیت زیادی دارد.

من خیلی خوشحالم که نسل جدید حقوقدان‌های مسلمان وارد میدان شده‌اند. این واحد مشاوره وکلا خیلی واحد خوبی است.

سوال:همین مرکز وکلا که آقای بهادری رئیس آن است؟

آقای لاریجانی: بله خود آقای بهادری خیلی فرد فرهیخته ای است و این مسیر را برای کسانی که وکالت را برای خدمت به مظلومین و محرومین انتخاب می‌کنند باز می‌کند.

برچسب ها:

سیاسی