حوزه تربیتی «کودک» بی‌برنامه و بدون چشم‌انداز است

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس ـ سمیرا خباز: هفته ملی کودک فرصتی برای پرداختن به وضعیت «مهدهای کودک» است. در نظام تربیت اسلامی، تربیت کودکان جایگاه بنیادین دارد و واضح و مبرهن است که نسل تراز انقلاب اسلامی و آینده کشور را کودکان آن جامعه می‌سازند پس در صورت تربیت مناسب، آنها سرمایه‌های گرانباری هستند که عدالت‌گستر خواهند بود و زمینه‌های تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی را رقم خواهند زد.

اما به‌رغم اهمیت این عرصه از نظر اسلام و صاحب‌نظران هنوز مهدهای کودک در کشور با خلأ جدی سیاست‌گذاری مواجهه هستند.

میزگرد «مهندسی فرهنگی مهدکودک با رویکرد ایرانی ـ اسلامی» به منظور بررسی این خلأ و ارائه گزارشی از پیش نویس «مهندسی فرهنگی مهدکودک با رویکرد ایرانی ـ اسلامی»  با حضور «مینو اصلانی» رئیس سازمان بسیج زنان و «فاطمه خانی» مدیر نونهالان سازمان بسیج و «محمد حسین فاطمی راد» مولف 68 جلد کتاب در حوزه  روانشناسی، مدرس دانشگاه و استاد رشته روانشناسی،  «آزاده فضائلی» دکترای فلسفه تربیت، استاد مدعو دانشگاه علامه و از مدیران آموزش و پرورش برگزار شد. 

خانی: مهدهای کودک با خلأ جدی  سیاست‌گذاری مواجهه هستند و این موضوع چالش جدی را در مدیریت مهدها ایجاد کرده است. به خاطر این ضعف و فقدان سیاست‌گذاری در حوزه محتوا، شاهد نفوذ برخی از الگوهای تربیتی نامناسب و ضد ارزشی هستیم که توسط برخی افراد که خود را صاحب نظر حوزه‌های پرورشی و تربیتی می‌دانند، در حال گسترش است.

مقام معظم رهبری مکرراً اعلام کرده‌‌اند که نباید بگذاریم دشمن به حوزه‌های تربیتی نفوذ پیدا کند و به همین دلیل بحث تحول آموزش و پرورش را مطرح فرمودند اما هنوز سیاست‌گذاری جدی در این خصوص نشده است؛ به همین خاطر کارگروهی تشکیل دادیم که به مبحث اسلامی شدن کلیه مهدهای کودک بپردازد، لذا تدوین یک سند فرهنگی در اولویت قرار گرفت، و پس از چندین ماه فعالیت پیش نویس این سند تدوین شده و قرار است بر اساس آن آموزه‌های اسلامی به مهدهای کودک راه پیدا کند.

اصلانی: ما با یک خلأ جدی تربیتی در کل نظام آموزشی مواجیهم دلیل آن این است که نظام تعلیم و تربیتی به معنای واقعی نداریم و نظام ما متکی بر مسائل آموزشی صرف است که بر اساس مبانی غربی شکل گرفته است و به موضوع تربیت پرداخته نشده و این خلأ به مهدهای کودک هم کشیده شده است و در مهدها هم تربیت مبتنی بر فطرت الهی و آموزه‌های اسلامی و مبانی انقلاب وجود ندارد به همین دلیل از سوی اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت قدم‌هایی در این حوزه برداشته شد.

در مهدهای کودک  تربیت مبتنی بر فطرت الهی و آموزه‌های اسلامی و مبانی انقلاب وجود ندارد

از زمانی که به کنوانسیون حقوق کودک پیوستیم  و براساس اساسنامه این کنوانسیون، افراد زیر ۱۸ سال را کودک نامیدیم این رویکرد باعث شد، هیچ کدام از شاخص‌های رشد فکری روحی و معنوی را برای یک فرد زیر ۱۸ سال در نظر نگیریم و به همین دلیل هیچ تکلیفی و مسئولیتی را به این افراد نسپردیم و بنابراین افراد این رده سنی هیچ مسؤولیتی در قبال رفتار و کنش هایش ندارند، حتی اگر بزه انجام داده باشند.

در واقع دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک در روند تربیتی ما تاثیر گذاشته و ملاکی برای شکاف بین فرزندان و خانواده‌ها و مسؤولیت پذیری فرزندان قرار گرفت و ورود جدی به عرصه‌های فکری و اندیشه اعتقادی ما داشت. البته بسیاری از پدیده‌های انقلاب اسلامی مثل دفاع مقدس طومار این اسناد غیر انسانی را در هم پیچیده است، آنجا که جوانان و نوجوانان دوازده، سیزده و چهارده ساله ما که سرود جنگ و حماسه را روایت کردند سفیرهای ما در این مسیر بودند.

در این سال‌ها بیکار ننشسته‌ایم و از همان ابتدای که جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک پیوست، به تحلیل و بررسی متن آن پرداختیم، وقتی ابعاد فاجعه بار را آن با نظر کارشناسان جامعه شناسان روانشناسان در حوزه کودک بررسی شد و متوجه شدیم یونیسف در زمینه تربیت کودکانمان دخالت می کند و بسیاری از سرفصل‌های آموزشی از سوی یونیسف در کنوانسیون حقوق کودک به مهدها تحمیل می‌شود، به فکر چاره افتادیم.

 تسلط این برنامه‌ها بر محتوای ارائه شده در مهدها آنقدر زیاد است که حتی نظارت و راه‌اندازی مهدها در شهرستان‌ها و شهرهای دوستدار کودک و نوجوان هم براساس این برنامه هستند، ما از شهرهایی که دوستدار کودک شناخته شده بودند بازدید کردیم و برنامه‌های آموزشی و کتاب‌های ترجمه شده را بررسی کردیم متوجه شدیم در این مهدها عموما رفتارهایی آموزش داده می‌شود که با فرهنگ غربی همخوانی دارد.

 این جریان گسترده‌ باعث شده بسیاری از مدیران مهدهای ما که متدین هم هستند نمی‌توانند به درستی براساس مبانی دینی و ملی عمل کنند. در این زمینه جلساتی با بهزیستی برگزار کردیم و انتقادات خود را از شرایط موجود مهدها اعلام کردیم چراکه اگر ما به فکر تمدن‌سازی هستیم، کودکانمان نباید به این شکل آموزش ببیند، باید عرق دینی و ملی کودکان را تقویت کنیم اما برای رسیدن به این هدف دغدغه جدی برای تولید محتوا و نگارش آیین‌نامه‌ها و روش‌هایی در این زمینه نداشتیم.

به عقیده من ایراد اساسی که مهدهای کودک دارند این است که تنها از کودکان ما نگهداری می‌کنند و به مرور جای خانواده را می‌گیرند. این تغییر نقش‌ها به مهدکودک جداً یک خلأ تربیتی و گسست تربیتی است، چون فرزند باید درون خانواده تربیت شود، اما نهادهای مدنی به تأسی از فرهنگ لیبرال جای خانواده و پیوندهای خانوادگی نشسته‌اند.

در این شرایط می‌بینیم که آن آرامشی که فرزندان و خانواده‌ها در کنار هم داشتند به این ترتیب به هم می‌خورد. در غرب این چالش جدی اتفاق افتاده و خانواده به مرحله فروپاشی رسیده در جامعه ما هم زنگ خطرهایی به صدا درآمده است.

البته صرفاً به دنبال بیان خطرات نیستیم و برای این خطرات راهکار داریم. در واقع نیروهای انقلاب برای پیشگیری از آسیب‌ها برنامه‌ها و راهبردهای کوتاه مدت و بلند مدت و میان مدتی در نظر دارند.

از آنجایی‌که ساختار مسجد به عنوان جایگاهی تحول آفرینی از صدر اسلام تاکنون مطرح بوده است و خداوند متعال مسجد را برای رسیدن به آرامش در دنیا و طی راه سعادت بناکرده است بحث مهدهای قرآنی را پیش گرفتیم.

در ابتدا با تأسیس حدود ۳۰۰ مهد آغاز کردیم و در حال حاضر بالغ بر ۳۰۰۰ مهد قرانی در دل مساجد فعالیت می‌کنند، کودکان ما با حضور در این مهدها با چهره معنوی مسجد آشنا می‌شوند و آموزه‌های دینی را لطیف و زیبا بر اساس روانشناسی کودکان و مبتنی بر تفاوت‌های جنسی دختر و پسر می‌آموزد، چراکه تفاوت‌هایی در الگوپذیری این دو جنس وجود دارد.

‌آنقدر استقبال از این مهدها خوب بوده است که در تلاشیم تا هفته بسیج هزار مهد دیگر را در مساجد افتتاح کنیم، البته همچنان تعامل‌مان را با بهزیستی برقرار نگه داشتیم به این دلیل که در این مجموعه هم افراد انقلابی و متدین در حال فعالیت هستند که به دلیل ساختار نامناسب نتوانسته‌اند به فعالیت‌های دینی خود به درستی شکل بدهند، در واقع ما باید ساختار را تغییر دهیم. تعاملات خوبی میان آموزش و پرورش بهزیستی و سازمان بسیج برای این تحول آفرینی در جریان است، تا محتوای تراز انقلاب اسلامی را برای مهدها شکل دهیم.

فاطمی راد: معتقدم با ارزش‌ترین و موثرترین سرمایه هر جامعه‌ای را کودکان آن جامعه تشکیل می‌دهند و اگر به مباحث تربیتی این سنین بپردازیم، مطمئناً آینده روشنی خواهیم داشت. همان اندازه که والدین به غذایی جسمی کودک‌شان اهمیت می‌دهند باید به غذای روحی آنها هم توجه کنند.چون درمان فکر و اندیشه سخت‌تر از مداوای جسمی و کودک است.

 بنابراین خانواده‌های دغدغه مند باید توجه داشته باشند که کودکشان چه خوراکی دریافت می‌کنند و در چه محیطی رشد می‌کنند.

اعتقاد دارم در حوزه کودک زیر ۷ سال که فونداسیون شخصیتی هر شخص فرد در کودکی شکل می‌گیرد و اولین و موثرترین پایگاه تربیتی هر فرد خانواده است و بعد از آن این پایگاه تربیتی برای کودکانی که به مهد کودک می‌روند را مهدها تشکیل می‌دهند.

مهدهای کودکان را در طلایی‌ترین دوران از مادرانشان جدا می‌کنند

بنابراین مهد کودک و خانواده مهم‌ترین و اساسی‌ترین الگوهای تربیتی هستند در این میان والدین کلیدی ترین و موثرترین‌ها هستند، ما نمی‌توانیم مادر را به عنوان سکاندار تربیتی فرد نادیده بگیریم اما شرایط حاضر باعث شده مادران در طلایی‌ترین دوران کودکی از فرزندانشان جدا شوند.

اگر خوراک فکری کودکان در دهه ۸۰ و اواخر دهه ۷۰ را بررسی کنیم می‌بینیم که برنامه‌‌های تلویزیونی، سی‌‌دی‌های آموزشی و کارتون‌ها طوری طراحی شده بودند که اهداف مورد نظر غرب برای تربیت نسل آینده تأمین کنند و ما هم بی‌اعتنا به این اهداف از این طرق خوراک فکری کودکان این دهه ها را فراهم کردیم.

در این حوزه بسیار قصور کرده‌ایم، بسیاری از مهدهای کودک و مدارس را افراد متدین اداره می‌کنند که دوست دارند کار فرهنگی بکنند اما برنامه ندارند. به نظر من دسترسی به الگوی تراز انقلاب اسلامی در مهدهای کودک با محوریت قرآن امکان پذیر است و بدون این محتوا به جایی نخواهیم رسید.

در واقع زمانی می‌توانیم در عرصه تربیتی چه در حوزه بزرگسالان و چه کودکان موفق شویم که همزمان با اینکه مربیان ما در حال طی دوره‌های خودسازی هستند، به  محتوای متناسب با تراز انقلاب اسلامی نیز دسترسی داشته باشد. یعنی مربی باید نقشه راه داشته باشد اما در این سال‌ها ما به تولید محتوای آموزشی که منجر به دانش‌افزایی شود توجه نکرده‌ایم و علم و دانش مربیان در این زمینه کم است.

اعتقاد اصلی ما این است که تا  حال حاضر در حوزه کودک کارنامه موفقی نداشته‌ایم و به دغدغه‌های مقام معظم رهبری کمتر پرداخته شده است؛ نظرات ایشان در حوزه کودک آنقدردلسوزانه است که نمی‌توان تصور کرد. ایشان می‌گویند کسانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند اگر از خواب خود هم بزنند دور از انتظار نیست.

کودک امروز با کودک ۱۰ یا ۲۰ سال پیش متفاوت است و رشد فناوری کاری کرده که فرایند رشد و ذائقه فکری‌اش حتی هر دو سال یک بار متفاوت می‌شود، در این شرایط اگر به تهیه خوراک و محتوا در این زمینه سرعت نبخشیم، مطمئناً دچار خسران خواهیم شد. به عقیده من خاکریز کودک زیر ۷ سال، خالی است و بدون فرمانده و سرباز مانده است و «مؤلفه کودک مومن» در محتوا‌های تأیید شده بهزیستی وجود ندارد.

«مؤلفه کودک مؤمن» در محتوا‌های تأیید شده بهزیستی وجود ندارد

محتوای مورد نظر برای تربیت کودک زیر ۷ سال در مهدها، صرفاً نباید برای کودک برنامه‌ریزی کند، مربی، والدین، مدیرمهد، صدا و سیما و مساجد هم باید در این محتواها دیده شوند؛ چرا که این عناصر همچون چرخ‌های متصل به هم هستند در غیر این صورت در مبحث تربیت با رویکرد اسلامی دچار مشکل می‌شویم.

اصلانی: مهدهای کودک قرآنی با همین رویکرد فعالیت می‌کنند و از سه سال تمام پذیرش دارند چون معتقدیم تا ۳ سال کودک باید به طور کامل زمانش را با مادر خود بگذراند و ساعات محدود به این مهدهای قرآنی باعث پیوند کودک، مادر و مسجد می‌شود.

 باید به این نکته توجه داشته باشیم که فرزندان تا سه سال تمام جز آغوش مادر نباید در جای دیگری قرار بگیرد و این مهدها تعامل اجتماعی هویت و استقلال را به کودکان در سه و چهار ساعت آموزش می‌دهند در صورتی که محتوایی با ساعات طولانی باعث جدایی مادر از کودک می‌شود.  باید سیستم اداری ما طوری تنظیم ‌شود که فاصله ده تا دوازده ساعته میان فرزند و مادر اتفاق نیفتد.

البته تنها حضور فیزیکی ما‌در موثر نیست، آموزش‌هایی هم باید برای زمان‌هایی که ما‌در برای حضور و موثر در کنار فرزندش لازم دارد به او ارائه دهیم. چون ممکن است بعضی از مادران تمام وقت در کنار فرزندانشان باشند اما فرزند خلأ فکری و روحی داشته باشد.

فاطمی‌راد: من معتقدم روش آموزش برای کودکان زیر ۷ سال اغلب روش‌های غیرمستقیم است به همین علت برای کودکان مهم‌ترین و کلیدی‌ترین ابزار آموزشی، اسباب بازی‌ها هستند که با رویکرد اسلامی می‌توان به آن پرداخت.

دنیای واقعی کودک در عرصه بازی بروز پیدا می‌کند و نباید به آموزش‌های آکادمیک در سنین 7 سال پرداخت

در روانشناسی غربی و شرقی هم این اعتقاد وجود دارد که نباید آموزش آکادمیک به کودک زیر ۷ داد؛ در احادیث ما هم به شفافیت گفته شده که زیر ۷ سال کودک رها بگذاریم تا بازی کند. معتقدم اگر کودک زیر ۷ سال از لحاظ تفریح و سرگرمی تأمین باشد و با شادابی بازی کند به ارضای روحی می رسد و در آینده دچار بسیاری از ناهنجاری‌های نمی‌شود.

دنیای واقعی کودک در عرصه بازی بروز پیدا می‌کند هر چه از اطلاعات درباره رفتار کودک می‌خواهیم کسب کنیم از طریق بازی ممکن است و نیاز به تست روانشناسی نیست، ورود به زندگی هر کودکی از طریق بازی ممکن است. راهی بهتر از این وجود ندارد که دوران کودکی را مورد بررسی قرار دهیم‌.

فضائلی: در آیه ۷۴ سوره فرقان که خداوند می‌فرمایند:«‌از همسر و فرزندانمان مایه روشنی چشم و از پرهیزکاران برای ما پیشوایان قرار ده.» باید اینطور برداشت کرد که اگر قرار است کودکان ما روشنی چشم ما و پیشوایان ما در آینده باشند، باید چه کنیم به چه صورت آموزش ببینند؟

۱۸ سال است در حوزه کودک فعالیت می‌کنم و به جرات می‌گویم ضعف جدی در‌برنامه‌ها و چشم‌انداز این عرصه وجود دارد. این روند باعث شده هر ساله فضای فعالیت در آن را خالی‌تر کنیم، آنقدر که دانشگاه‌های مختلف رشته‌های مرتبط با حوزه کودک را یا حذف کرده‌اند یا رشته های مرتبط با رشته‌های دیگر ادغام شده است.

همان طور که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند: مهمترین ظرفیت امیدبخش جامعه نیروی انسانی آن است که باید مستعد، کارآفرین و عمیق باشد. باید در تربیت کودکانمان به این مسائل توجه کنیم.

وقتی رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب می‌فرمایند: «تعالیم عمیق و اصیل ارائه شود» یعنی بچه‌ها باید با مبانی اسلامی ممزوج شوند.

باید از شرایط مهدکودک‌ها روایتی داشته باشم یادم هست در کلاس یک مهد حضور داشتم، پیش از تاسوعای حسینی بود و کودکان پس از ورود با هم سوره‌ای از قرآن را خواندند و پس از آن شروع به حرکات ریتمیک کردند در این فضا نمی‌توان ادعا کرد دینداری آموزش داده می‌شود. چرا که دینداری عمیق نیست و در واقع ضمیمه شده است. بنابراین احتیاج به سند داریم تا با مبانی حاکم اسلامی شدن مهدها را پیگیری کنیم.

 اگر از معلمین ابتدایی سوال کنید که کدام بچه‌ها سر کلاس آموزش پذیرتر هستند خواهند گفت «بچه‌هایی که دوره پیش دبستانی مناسبی دیده‌اند» اما دوره پیش دبستانی در ایران، حوزه گمنام و بی‌اهمیتی است و بودجه و نظارت درستی به آن وجود ندارد.

ترسی وجود دارد که ما می‌خواهیم فضای مهدها را به فضای افراطی‌گری و دگم‌اندیشی نزدیک کنیم در حالی که محتوای آماده شده با روح حقیقی مهد عجین است

 متاسفانه وقتی می‌گوییم اسلامی شدن، ترسی وجود دارد که ما می‌خواهیم فضای مهدها را به فضای افراطی‌گری و دگم‌اندیشی نزدیک کنیم در حالی که  اسلامی شدن به شدت با روح حقیقی مهد عجین است.

مهدها اگر اسلامی شوند حقیقت مهد در آن مشخص می شود، وقتی قرار باشد با کودکمان همبازی شویم آنها را در جایگاه خودشان قرار داده‌ایم، در حال حاضر کودکان‌مان در مهدها مدام در حال انجام کتاب‌های کارشان هستند و این مسأله باعث دلزدگی کودکان از محیط مهد می‌شود.

اگر کسی منصفانه به این سند نگاه کند یک کلیت زیبا می‌بیند چراکه در اصول حاکم بر آن اصل اول بر مبنای دین‌مداری است.

امام علی (ع) می فرمایند: «هر کسی در خردسالی بپرسد در بزرگسالی پاسخ می‌دهد» در اصول حاکم بر این سند  پرسشگری مورد توجه قرار گرفته و فرهنگ محوری، جامعیت، تعامل موثر، خلاقیت، نوآوری و عقلانیت نیز در آن دیده شده است.  در حال حاضر اصل اعتدال را در مهدها رعایت نمی‌شود و سیاست آموزشی مهدها با اعتدال متعارض است چون کودکان باید در کودکی بازیگوشی کنند.

یکی از مسائلی که این سند را برای  من شاخص می‌کند این است که شرایطی را ترسیم کرده که فرد از کودکی علاقه‌مند به پرسشگری و مطالبه‌گری باشد و زیر بار حرف زور نرود و بتواند از حق خودش دفاع کند. یکی از مهم‌ترین مسائلی که امروز گریبان جامعه ما را گرفته است از عدم مطالبه‌گری است.

مهربانی کردن به یکدیگر موضوع دیگر این سند است، خانواده هم در این سند تکلیف مشخصی دارد.

در بسیاری از مهدهای کودک امکان بازی وجود ندارد و بسیاری از ساختمان‌های مهدها استیجاری است اما در این سند محیط دیده شده و تا محیط مناسب برای ایجاد مهد فراهم نباشد اجازه احداث داده نمی‌شود.

فاطمی‌راد: مسؤولیت‌پذیری در این سند دیده شده و آموزش‌هایی درباره پرورش مسؤولیت‌پذیری و قدرت مطالبه‌گری وجود دارد.

فضائلی: یکی از مهم‌ترین مشکلات زوجین جوان که باعث مراجعه آنها به دادگاه‌های خانواده می‌شود عدم مسؤولیت‌پذیری است. در این سند مسأله مسؤولیت پذیری نسل آینده دیده شده است تا به وسیله آن دختران و پسران با توجه به مباحث تکمیلی و تشریحی  در مقابل اجتماع و خانواده خود مسؤولیت بار بیایند.

فاطمی‌راد: محور اصلی آموزش ما در دوره کودک زیر ۷ سال باید مهارت سبک زندگی باشد، در پیشرفته‌ترین کشورهای جهان هم تا پایان سطح تحصیلات ابتدایی سبک زندگی آموزش داده می‌شود، اما افتخار مهدهای کودک ما این است که چند زبان به کودکان می‌آموزند، در حالی که تحقیقات ثابت کرده که آموزش زبان غیر‌مادری به کودکان زیر ۷ سال باعث می‌شود گنجینه لغات افراد کاهش یابد و در بزرگسالی هنگام محاورات افراد کم رویی باشند.

بر اساس آمار از هر ۱۰۰ نفر آموزش‌دیدگان زبان در دوران کودکی اعلام کرده‌اند که از زبان دوم متنفرند و دوست داشتند در دوران کودکی به جای آموزش زبان در سنین زیر 7 سال بازی می‌کردند.

 امروز در مهدهای کودک لاکچری بودن ارزش قلمداد می‌شود اما این سند به زیبایی ساده زیستی و دوری از تجمل را به کودکان آموزش می‌دهد

فضائلی: نکته فوق العاده متن این سند این است که سعی شده ساده زیستی و دوری از تجمل مورد اهمیت قرار گیرد، البته نه به صورت سطحی. در مهدهای کودک باید استفاده از هر چیز و تولید از کم را جایگزین نگاه حاکم کنیم، امروز در مهدهای کودک لاکچری بودن ارزش قلمداد می‌شود و در اختیار قرار دادن همه چیز به کودکان تشویق می‌شود، در حالی که در فرهنگ اسلامی ما اینگونه نیست من فکر می‌کنم این سند قدم بزرگی در تربیت اسلامی نسل آینده بر خواهد داشت.

فاطمی‌راد: بگذارید توضیح کوتاهی از ماجرای نگارش این سند هم بگویم، با چند نفر از دوستان دغدغه‌مندم در حوزه کودک ساعت‌ها جلسه گذاشتیم و به این نتیجه رسیدیم، چون در حوزه‌های کودکی سندی وجود ندارد و نقشه راه مدونی ترسیم نشده است، نیاز است در گام اول در این زمینه تصمیم‌گیری و همفکری شود، و در جهت تعیین یک نقشه راه ساعت‌های متعددی در این زمینه مطالعات پژوهش و جلسات گذاشتیم و از کارشناسان مختلف تربیت کودک دعوت به عمل آوردیم تا یک نقشه مهندسی فرهنگی برای مهدهای کودک تهیه شود، پس از چندین ماه کار، جلسه و مطالعه نقشه مهدهای کودک تهیه شد.

در این زمینه با صاحبنظران شورای عالی انقلاب فرهنگی هم جلسه گذاشتیم و به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهیم نقشه راه را تدوین کنیم باید نقشه مهندسی فرهنگی داشته باشیم و با الگوبرداری از سند مهندسی فرهنگی در حوزه کودک این سند مادر را تهیه کرده‌ایم.

کلیات آن در پنج فصل آماده شده است که شامل مقدمه و شش فصل دیگر می‌شود؛ در مقدمه این سند اهداف سند مشخص شده و در فصل اول مبانی حاکم بر سند تدوین شده و درباره اینکه چه مواردی باید رعایت شود و اصول حاکم بر آن چه اصولی است توضیح داده‌ایم، چون برای انجام کار علمی نیازمند مبانی و اصول هستیم و در غیر این صورت دچار مشکل می شویم. علاوه بر این چون رویکردمان ایرانی اسلامی شدن مهد‌ها بود براینکه چه ارزش هایی باید به سند حاکم باشد، بسیار حساس بودیم.

در فصل سوم چشم‌اندازی را که در یک روند ۱۰ ساله باید این سند طی کند را مشخص کردیم و مشخص کردیم که بر اساس این سند در سال ۱۴۱۴ به کجا خواهیم رسید.

فصل چهارم سند اهداف کلان فرهنگی در مهدهای کودک می‌پردازد و اینکه به دنبال چه اهدافی این سند ایجاد شده است در فصل پنجم به اولویت‌های فرهنگی مهدها پرداخته شده  و این اولویت‌ها لیست شده است، در فصل ششم به راهبردهای کلان پرداخت شده از این راهبردها ۱۳ راهبرد احصاء شده که  در این ۱۳ راهبرد موانع و مشکلات استخراج شده است از دل هر راهبرد  چندین راهبرد ملی در نظر گرفته شده است و برای هر راهبرد ملی نزدیک به ۵۰۰ اقدام ملی برآورد شده است. باید برای این راهبردها و راهکارهای ملی آیین ‌نامه‌هایی تدوین شود.

پیشنهاد تشکیل یک شورای عالی مادر و کودک برای متمرکز شدن فعالیت تمام سازمان‌ها و ارگان‌های ذی‌ربط

در فصل آخر هم به تقسیم بندی وظایف ارگان‌ها پرداخته ‌ایم و پیشنهاد تشکیل یک شورای عالی مادر و کودک داده شده که با دستور این شورا همه سازمان‌ها و ارگان‌ها باید راهبردهای ملی را پیگیری کنند.

فضائلی: طی ۴۰ سال اخیر بهزیستی و آموزش پرورش بر سر تولید محتوا دعوا داشته‌اند و در این شرایط مهدها بی سر و سامان مانده‌اند فکر می‌کنم این سند می‌تواند قدم مثبتی برای حل این معضل باشد.

انتهای پیام/

برچسب ها:

اجتماعی