خبرگزاری فارس- مریم عربانصاری: تعدادشان کم نیست؛ 30 هزار نفرند. سر به هر طرف که بچرخانی میبینیشان. فقط لباسهایشان فرق دارد اما مقصد و مأوایشان یکی است و آن هم خدمت به حسین(ع).
روزها و ساعتها و ثانیهها است که در جاده و شهر و روستا و مرز مستقر شدهاند. خستگی و خواب برایشان معنایی ندارد.
روزشماری کرده بودند تا موسم اربعین فرا رسد و بالهایشان را بگشایند و پرواز کنند به سمت مرز... حالا چند صباحی است که رسیدهاند؛ از خانه و کاشانهشان بریدهاند. بچههایشان را به خدا سپردهاند و آمدهاند تا خدمت کنند به خلق برای رضای خالق؛ به امید روزی که خودشان به پابوس بروند.
***
لباسشان سفید است؛ سفید پلیس راهور. از 8 مهر مستقر شدهاند؛ 6500 نفرند در قالب 1200 تیم خودرویی و 100 تیم موتوری؛ همان گونه که سردار حسینی برایمان میگوید. تمام مسیرهای استانهای مسیر و همچنین کرمانشاه، ایلام و خوزستان را پوشش دادهاند.
شب و روز ندارند؛ خستگی نمیشناسند و گرد و خاک و گرما و سرما برایشان مفهومی ندارد. کنار جاده از صبح تا شب و از شب تا صبح میایستند تا بتوانند تردد زوار را تسهیل بخشند؛ با بروز کوچکترین صحنه تصادفی سریع به محل میروند تا نکند وقفهای در راه رسیدن زوار به کربلای معلی ایجاد شود.
چشم بر هم نمیگذارند تا مبادا رانندهای از فرط خستگی، چشم بر روی هم بگذارد و حادثهای به وقوع بپیوندد.
خستگی ناپذیرند. میگویند: تا پایان ماموریت اربعین و بازگشت همه زوار در محل میمانند.در دل آرزوی کربلا دارند اما خدمت به زوار کربلا را به جان و دل میخرند تا حداقل ارباب نیم نگاهی به آنها داشته باشد. سردار و سرباز و کادر فرقی ندارد؛ همه در مرزند.
***
هیبتشان شاید ترسناک است اما در دلشان جز مهربانی و عطوفت چیز دیگری نیست. قدهایی بلند، اندامی ورزیده و شانههایی سترگ؛ اینها ویژگی مردان یگان ویژه است.
اینها همانهایی هستند که در اغتشاش و ناامنی چنان یلانی در صحنه حاضر شده که لرزه بر اندام اغتشاشگران میاندازند؛ اما در اینجا در مرزهای شلمچه، چذابه، خسروی و مهران، نوکری اربابشان آقا اباعبدالله الحسین(ع) و زوارش را میکنند.
کمر همت بستهاند برای خدمت به زوار؛ زانو زده و کفش زوار را واکس میزنند؛ لباسهای پارهشان را وصله کرده و آب به دستشان میرسانند. هیچ توقعی هم ندارند. نه منتظر تشکری هستند و نه تقدیری؛ اینان مردان یگان ویژه ناجا هستند.
***
گردو غبار پوستشان را تیره کرده. آنقدر در آفتاب نگهبانی دادهاند که دیگر سیمایشان برای خانوادهشان نیز مشخص نیست؛ باید از نزدیک ببینی تا باور کنی که همان پسرت است که به سربازی فرستادی؟! ساعتها پست دادن در نقطه صفر مرزی طراوت و جوانیشان را زدوده؛ اما دلشان قرص است که برای مملکت و ناموسشان خدمت میکنند.
خدمت در مرزبانی آسان نیست...ساعتها نگهبانی دادن و زل زدن به بیابان از بالای دکل واقعا سخت است. نه اینکه من بگویم یا شما بگویید؛ اینها را خدمت کردهها در مرزها میگویند؛ اما این روزها مرزبانان ما دیگر تنها نیستند؛ چراکه میهمانانی دارند از جنس مهر و نور.
امروز مرزبانان ما بدرقه میکنند کسانی را که عازم دیار مهربانی هستند و به آنها سفر به خیر میگویند و خود در دل آرزو دارند تا روزی برسد که ضریح یار را در آغوش کشند.
اینان مرزبانان ما هستند؛ مرزبانان نیروی انتظامی که بیمنت و بیچشمداشت جای جای نقاط مرزی کشورمان را جانانه حراست و پاسداری میکنند.
***
لباسهایشان سبز است نه به سبزی پرچم، به سبزی صفای دل 80 میلیون ایرانی؛ برای تامین امنیت این مردم دست از جان شسته و مجاهدانه عمل میکنند. روزها و ساعتها میایستند تا تأمین کنند امنیت کسانی را که زائر نام گرفتهاند.
از روزها قبل از اینکه موسم راهپیمایی اربعین آغاز شود در مقرهای خودشان در پلیس پیشگیری، آگاهی، گذرنامه و امداد و ... تسهیلات خروج زوار را فراهم کرده و حالا هم در این روزهای اوج اربعین آمدهاند به کنار مرز تا اگر خدمتی باقیمانده، انجام دهند.
اگر سارقی وجود دارد و نامردی، دستگیرش کنند تا نکند ذرهای خاطر زوار اربعین مکدر شود؛ آمادهاند جان بدهند تا نکند جان زائری به خطر بیفتد؛ نمیخوابند تا نکند زائری بیخواب بماند؛ آب میدهند به دست زوار و غذا تهیه میکنند در موکبهایی که به نام حضرت عشق نامگذاری کردهاند تا زائران به خوبی و خوشی و در کمال صحت و سلامت به دیار عشق رسند.
***
اینها همه مصداق سربازان ولایت است، سربازان ملت و ماموران نیروی انتظامی؛ به راستی مجاهدان فیسبیلالله هستند؛ همان تعبیری که فرمانده کل قوا برایشان به کار بست و مدالش را بر سینه آنها آویخت.
واجرکم عندالله.
انتهای پیام/