خبرگزاری فارس سیزدهمین - گروه آموزش و پرورش: این صفحه از مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «عدالت آموزشی» ورق خورد؛ در این بخش رضوان حکیمزاده دانشیار گروه روشها و برنامههای آموزشی دانشگاه تهران و معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش و طیبه ماهروزاده دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه الزهرا(س) و عضو شورای عالی آموزش و پرورش حضور داشتند.
حکیمزاده در ابتدا پیرامون تبعیضآمیزترین جنبه آموزش و پرورش ایران گفت: تبعیض در برخورداری از کیفیتهای خوب یادگیری، تبعیض آمیزترین جنبه آموزش و پرورش ایران است؛ خوشبختانه در دستیابی کمی دسترسی به آموزش، کارنامه خیلی خوبی داریم، خصوصاً درباره دسترسی دختران به آموزش وضعیتمان بعد از انقلاب بسیار بهتر شده است.
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی حتی برای کودکان اتباع که در این سرزمین زندگی میکنند، شرایط تحصیل فراهم کرده است؛ فرمان تاریخی مقام معظم رهبری موجب شد این فرصت فراهم شود.
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش افزود: حتی در حال حاضر 202 مدرسه داریم که تنها یک دانشآموز دارند اما ما در معنای کیفی عدالت آموزشی با تبعیض مواجه هستیم؛ مسأله اصلی از آن جایی شروع میشود که تقریباً همه کودکان ما تحصیل میکنند اما به اندازه همدیگر فرصت یادگیری و موفقیت تحصیلی ندارند.
ماهروزاده در ادامه گفت: به زبان ساده است اما در اجرا خیلی زحمتها کشیده شده تا در بُعد کمی به این جا برسیم؛ دغدغه عدالت آموزشی واقعاً دغدغه بجایی است و باید به منشأ برگردیم.
وی ادامه داد: ما انواع زیادی نوع مدرسه داریم؛ هر کدام از اینها فلسفهای داشتهاند و از آغاز برای یک هدفی تأسیس شدهاند. مثلاً مدارس نمونه دولتی برای پرورش دانشآموزان نخبه برای المپیاد به وجود آمد و واقعاً هم خوب کار میکردند. به تدریج این مدلها افزایش پیدا کرد و سطح آنها پایین آمد.
عضو شورای عالی آموزش و پرورش افزود: آنچه در آغاز اتفاق افتاد بسیار سنجیده بود اما به تدریج معلوم نشد که چرا این تحولات صورت گرفت؛ نتیجه این شد که مدارس دولتی جای افرادی شد که در درس ضعیفند.
وی اضافه کرد: زیادش این مدارس و به دقت انتخاب نشدن نخبگان موجب شد هر کس بخواهد بگوید بچه من نخبه است و به هر قیمت بخواهد او را به این مدارس بفرستد؛ درحالیکه آن بچه در توانش نبوده که در این مدارس باشد و معلوم است که این مسأله چه عواقبی خواهد داشت. این سوال که اصلیترین بخش تبعیض کجاست را سوال دقیقی نمیدانم بلکه باید به مسائل مختلف توجه کنیم.
حکیمزاده گفت: من بر خلاف دکتر ماهروزاده که معتقد هستند ما مسیر جداسازی را از ابتدا درست رفتیم معتقدم تربیت یک فرآیند اجتماعی است که از رهگذر کنارهمبودن طبقات مختلف اجتماعی و دانشآموزان با تواناییهای مختلف تحصیلی محقق میشود. 4 نوع دستهبندی اصلی داریم که 23 نوع مدرسه زیرمجموعه این 4 دسته قرار میگیرند؛ دستهبندی بر اساس طبقه اقتصادی-اجتماعی، عملکرد تحصیلی که همراه با طبقه اقتصادی-اجتماعی است، هوش و امتیازات خاص.
دانشیار گروه روشها و برنامههای آموزشی دانشگاه تهران ادامه داد: یادگیری در گروی آموزش باکیفیت است و 4 عامل اصلی در کیفیت موثر هستند؛ کیفیت معلمان، کیفیت فضا و امکانات مدرسه، تراکم دانشآموزان در کلاس درس و کیفیت همسالان در محیط یادگیری. این عناصر باعث فرصتهای نابرابر یادگیری میشود. یک زمانی کودک یک کارمند در کنار کودک یک پزشک و کودک یک مسؤول در کنار هم با امکانات برابر درس میخواندند اما تواناییهای فردی باعث میشد که راه برای یک نفر باز شود.
حکیمزاده گفت: توجه به تفاوتهای فردی در محیط نرمال آموزش امروز مورد توجه علم تربیت است. این مسأله با جداسازیهایی که ما انجام میدهیم، متفاوت است. با این مسیر ما از طریق نظام آموزشی بازتولید طبقات اجتماعی را خواهیم داشت. در نتایج کنکور یک نمونه از این مسأله را میبینیم. همچنین فرصت با هم زیستن کودکان را از آنها میگیرد و آنها را برای دنیایی که همه قرار است با هم زندگی کنند، آماده نمیکند. جداکردن بچهها با غربالگری عملکرد تحصیلی با پشتوانه اقتصادی خانوادهها و جداسازی بچهها بر اساس هوششان نمونههایی از این مسیر غلط هستند که ما طی کردیم.
ماهروزاده اظهار کرد: با جداسازی مخالفم به ویژه با این فرمی که شدت پیدا کرده و دارد به نظام آموزشی ما لطمه میزند. در دهه 70 بعد از جنگ بحث این بود که اجازه داده شود که مدارس غیرانتفاعی باز شوند. چرا نام غیرانتفاعی گذاشتند؟ چون اگر شما دغدغه تعلیم و تربیت دارید نباید قصد انتفاع و تجارت داشته باشید. اما به تدریج این تفکر به وجود آمد که همه دارند در همه عرصهها سرمایهگذاری میکنند چرا آموزش و پرورش نباید سرمایهگذاری کند؟! در نتیجه تعلیم و تربیت جنبه تجاری پیدا کرد.
دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه الزهرا(س) اضافه کرد: باید از بُن و ریشه مشکلات را بشناسیم. امروز مدارس غیرانتفاعی انتفاع بسیار بالایی را میبرند؛ اگر مدارس خصوصی ما مثل کشور فنلاند در واقع غیرانتفاعی بود این وضعیت پیش نمی آمد. نباید کسی به خاطر مشکل مالی از درسخواندن در مدرسه خوب باز بماند. یک سوال اساسی این است که اگر کسی بخواهد بچهاش در یک فضای اخلاقی درس بخواند چه باید بکند؟ برخی بهراستی نگرانند که بچهشان در مدرسه دولتی درس بخواند. این نشان می دهد ما در حوزه تربیت موفقیت چندانی نداشته ایم و میتوانستیم بهتر از این باشیم. مثلاً همان طور که اشاره شد در بُعد کمی پیشرفت چشمگیری داشتهایم اما در بعد کیفی خیر. محور اصلی این مسأله معلم است.
حکیمزاده سپس گفت: در حق مدارس دولتی ظلم نکنیم. 42 هزار شهید بعد از انقلاب محصول همین مدارس مناطق محروم و دولتی ما بودهاند. مقام معظم رهبری اخیراً فرمودند دستاوردهای آموزش و پرورش را دستکم نگیریم. بحث من مربوط به جداسازی از لحاظ اخلاقی نیست بلکه بیشتر جداسازی از لحاظ هوشی و تبعات آموزشی آن مدنظر من است. نباید به این نتیجه برسیم که فضای مدارس دولتی اصلاً مناسب نیست پس باید مدارس دیگری تأسیس کنیم. این اتفاق کمکم رخ داد و همه به این نتیجه رسیدیم که ما چگونه یک طبقهای را تشکیل دهیم.
وی سپس عنوان کرد: راجع به مدارسی صحبت میکنم که امتحان غربالگری از پدر و مادر و دانشآموز میگیرند و شهریههای چند ده میلیونی میگیرند و این مدرسه تبلیغ میزند و میگوید دانشآموزان من در کد رشتهمحلهای خاص قبول شدهاند. این دستارود نیست. نظامهای تربیتی پیشرو بر اهمیت شناسایی استعدادها و داشتن برنامه برای آنها تأکید دارند. نتیجه جداسازی ما آیا این شده است؟ نباید کسی به خاطر هوش خدادادی طبلکار جامعه باشد بلکه بدهکار جامعه است. به پیام اجتماعی این نوع طبقهبندی باید توجه کنیم.
حکیمزاده تأکید کرد: آسیب جدی برای تربیت اتفاق افتاده است که شاید از آسیب آموزشی به مراتب بیشتر است. بیشتر از این که بخواهیم نگاه به گذشته داشته باشیم باید به این نکته توجه کنیم که شاید این گفتوگوهای امروز ما نقطه شروع خوبی برای بازنگری باشد. نباید هم بگوییم مدارس دولتی اصلاً نقطه قوتی ندارند؛ اگر قائل به تربیت بهینه برای همه مردم هستیم این تربیت بهینه در یک محیط نرمال اتفاق میافتد.
ماهروزاده سپس گفت: مطالب ایشان درست است و به بخشی از آنها باور دارم. وقتی مدارس دولتی را هم این طور تکهتکه میکنیم چه چیزی برای مدارس عمومی میماند؟ بحثی که درباره طبقهبندی هوشی فرمودند درست است. یک بحث مربوط به عدالت آموزشی است که به معنای فراهمکردن فرصتهای برابر آموزشی است و یک بحث مربوط به نظام آموزشی است. آنچه در آغاز شروع کردیم بد نبود بلکه به افراط و تفریط منجر شد.
وی افزود: وقتی که اجازه دادند مدارس غیردولتی تأسیس شوند مدارس 3 شیفت بودند. آیا میدانید 3 شیف یعنی چه؟ من از روز اول مخالف خصوصیسازی بودم و معتقدم منجر به اختلاف طبقاتی میشود. چرا 3 شیفت کردند؟ برای این که از مناطق پایین هم در این مدارس بیایند. مشکل ما از زمانی شروع شد که مدارس غیرانتفاعی تبدیل به انتفاعی شدند. الان حتی مدارس دولتی هم شهریه قابل توجهی میگیرند. باید مسایل را به صورت جامع نگاه کنیم و نه شعاری.
ماهروزاده عنوان کرد: وضعیت اقتصادی دولت و وضعیت اقتصادی دبیران در شرایط فعلی مهم است. باید شرایط را ببینیم. چرا مدارس را هیأتامنایی کردند؟ برای این که از بار دولت قدری کم شود. آن کارهایی که به جداسازی در حوزه تعلیم و تربیت عمومی منجر میشود را بنده موافق نیستم. باید استعداداهایمان را تریبت کنیم اما از راه دولتی. گاهی یک فرد در رشته ریاضی استعداد دارد این را کشف میکنیم و به او توصیه میکنیم که در این رشته ادامه تحصیل بدهد. قرار نیست که یک فرد با کلی امکانات و معلمهای گوناگون در رشته ریاضی استعداد پیدا کند.
حکیمزاده گفت: معتقدم کاش هیچ گاه مسیر جداسازی را آغاز نمیکردیم. این بحث که جداسازی مدارس منجر به فرصتی برای افراد محروم میشود بر اساس 3 مفروضه غلط است. اولین مفروضه غلط این است که این مدارس هم شهریه میگیرند. دومین نکته این است که اگر پایگاه اقتصادی و اجتماعی اکثر این بچهها را ببینید متوجه میشوید که از قشر مرفه هستند. سومین نکته هم این است که ورود به این مدارس منوط به صرف هزینههای گزاف است؛ بنابراین این که ادعا میشود که اینها مناسب طبقات محروم هستند غلط است. روند کاهش جمعیتی ما و پایین آمدن نرخ رشد جمعیت ما هم به دو شیفته شدن و یک شیفته شدن کمک کرد.
ماهروزاده در ادامه اظهار داشت: در انگلیس 7 درصد مدارس از پیش دبستانی تا دانشگاه خصوصی هستند و در متوسطه 2، 18 درصد؛ در آمریکا 9 درصد مدارس از پیشدبستانی تا دانشگاه خصوصی هستند. در ژاپن این آمار از پیشدبستانی تا کلاس دهم 10 درصد و متوسطه 2 ، 29 درصد است. این آمار در ایران 11 درصد، فنلاند 3 و چین کمتر از یک درصد است.
وی اضافه کرد: در سال 2019 بهترین نظام آموزشی در دنیا فنلاند انتخاب شده است. در مدارس خصوصی فنلاند شهریه نمیگیرند و حق گزینشکردن هم ندارد. دولت باید به این مسأله باز گردد که هر کس میخواهد غیرانتفاعی کار کند بکند اما اگر میخواهند انتفاعی کار کنند چون تعلیم و تربیت متعلق به همگان است و مثل اکسیژن است نباید این نگاه به آن باشد و الا همین مشکلاتی که امروز میبینیم اتفاق میافتد.
حکیمزاده گفت: در دنیا سرمایهگذاری در بخش عمومی توسط دولتها صورت میگیرد و آموزش عالی خصوصی است. ما باید چنین نگاهی را داشته باشیم. در پژوهشهای مختلف ثابت شده است که با این روش بهرهوری و سود خالصی که بعدها به جامعه بر میگردد بسیار بیشتر است. در راستای بازنگری بر اساس بیانیه گام دوم إنشاءالله بتوانیم آسیبها را کم کنیم.
ماهروزاده گفت: بیش از 25 سال است که میبینیم که دولتهای مختلف تلاش کردهاند که به مدارس سامان دهند اما بحث زیادی میطلبد که چه عواملی دست به دست هم میدهند که توفیق صورت نمیگیرد. نگرانی اصلی من این است که این مصوبه اخیر مجلس نباید شتابزده تصویب شود تا به مشکلات بیشتری مبتلا نشویم.
انتهای پیام/