از زائران واقعی تا جوانان بنزین فروش +تصاویر

به گزارش مشرق، سید عزت الله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما و عضو شوراهای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی در صفحه اینستاگرامش درباره سفر خود به مبرجاوه نوشت:

میرجاوه!
شهادت یازدهمین کوکب سپهر ولایت، امام حسن عسکری(ع) را به آقا حجت بن الحسن امام زمان(عج) و دوستداران خاندان عصمت و طهارت تسلیت می‌گویم.


دیروز به میرجاوه رفتم. 85 کیلومتری زاهدان. از شهر و مرز بازدید کرده و با مردم و مسئولان آنجا گفتگو کردم.


زائران اربعین پاکستانی از این مرز وارد ایران می‌شوند و مانند بقیه زائران خارجی از مرز شلمچه به زیارت کربلا می‌روند. امسال 105 هزار نفر از این مرز وارد شده اند.


این زائران عزیز با تحمل مشقت و سختی‌های فراوان به زیارت اربعین می‌روند. روزهای متمادی حتی تا یک هفته در داخل پاکستان طی طریق می‌کنند تا به مرز میرجاوه برسند. متأسفانه به دلیل تنگ نظری وهابیون پاکستانی و به ویژه مأموران حکومتی، انواع ضرب و شتم، تعدی و سخت‌گیری‌های بلاوجه به آنان صورت می‌گیرد. به طوری که وقتی وارد ایران می‌شوند به سجده می‌افتند و خدا را شکر می‌کنند که از آن سختی‌ها خلاص شده‌اند.


امکانات مختصری برای آنان در پایانه مرزی فراهم شده که به هیچ وجه کفایت آنان را نمی‌کنند. با این حال به شدت دعاگوی جمهوری اسلامی و مسئولان ایرانی هستند. بخش اصلی این خدمات از طریق چند موکب سپاه و دیگر دستگاه‌ها صورت می‌گیرد.


با آنان در زمان برگشت مواجه شدم. پاکستانی‌ها با بدرفتاری مرز را بسته بودند و می‌گفتند فعلاً تا فردا صبر کنید!


خیلی خسته بودند. زنان و مردان مؤمن و عاشق اباعبدالله که حداقل یک ماه در راه هستند.


بسیار فقیرند. یکی می‌گفت چند سال از فروش تخم مرغ‌هایش پول مختصر سفر را فراهم کرده.


در صف چای و کیک موکب بچه‌های بم بودند. با آنان دست می‌دادم و دست‌شان را با اشتیاق خاصی که به من دست داده بودند می‌بوسیدم! زائران واقعی! اینها هستند. نورانیت صورت‌هایشان را فراموش نمی‌کنم.


با گروهی از خانم‌های آنان به گفتگو نشستم. آنان از خوبی‌های ایرانیان می‌گفتند و من از غبطه‌ای که به حال معنوی آنان می‌خوردم به آنان گفتم ای کاش ارادت‌های ما هم مثل شما باشد.


چند خانم جوان زاهدانی مشغول پوست کندن پیاز و تهیه غذای گرم برای آنان بودند. مسئولیت آنان با خانم بزرگواری بود که در کنار همسر پاسدارش با عشق و علاقه خاص به زائران خدمت می‌کردند. ظاهراً هفته‌هاست که آنجا هستند.


خستگی سرشان نمی‌شود. حرف‌هایشان را که می‌شنوی بی اختیار اشک‌هایتان روان می‌شود. عشق و ارادت حسینی همین است و بس!

عزت الله ضرغامی در پستی دیگر درباره سفرش به میرجاوه نوشت:

میرجاوه ۲
شهر میرجاوه در ۸۵ کیلومتری زاهدان، شهری مرزی و بن بست است. در بازگشت از مرز، گشتی در آنجا زدم و از نزدیک با جوانانش صحبت کردم.


سر چهارراه‌ها، پیت‌های ۲۰ لیتری بنزین می‌فروختند. قیمت را پرسیدم. گفتند ۵۰ هزار تومان می‌خرند و ۶۰ هزار تومان می‌فروشند. به زحمت در طول روز ۵ تا می‌شود.


آنها، خوش قیافه، خوش زبان، قدبلند با بدنی پرقدرت و پرانرژی بودند که فعلاً کنار پیت‌های بنزین معرکه گرفته‌اند!


درد دل‌شان باز شد. شرمنده‌شان بودم و پاسخی برای مشروع ترین مطالبه‌شان که «اشتغال» بود نداشتنم.


تسهیل در فرآیند کسب و کار از ضروری ترین وظایف حاکمیت است که رهبر انقلاب بارها نسبت به آن تأکید کرده‌اند.


با مسئولان و مدیران محلی و روحانیون استان که صحبت می‌کردم، پیشنهادهای خوبی برای مدل مناسب این منطقه داشتند که به مسئولان بالاتر منتقل خواهم کرد.

برچسب ها:

سیاسی