خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: 21 مهر امسال در جریان بررسی طرح مقررات اداری، مالی و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش، طرحی به تصویب رسید که بر اساس آن باید تمام مدارس هیأت امنایی، شاهد، ایثارگران، استعدادهای درخشان، نمونه دولتی، آموزش از راه دور، اقلیتهای مذهبی، شبانهروزی، عشایری و تطبیقی حذف شوند و مدارس به دو شکل دولتی و غیردولتی اداره شوند.
از زمان تصویب این مصوبه تاکنون، نقدهای متعددی درباره دو مدل شدن مدارس مطرح شد؛ حامیان این طرح معتقد بودند که تنوع مدارس موجب شده بود که مدارس قشربندی شوند و این موضوع، عدالت آموزشی را زیر سؤال برده است و در مقابل مخالفان این مصوبه بر این باور بودند که با دو مدل شدن مدارس به دولتی و غیردولتی، دانشآموزان مدارس مختلف به دلیل عملکرد ضعیف در مدارس به دولتی به سمت مدارس غیردولتی کشیده میشوند و عدالت آموزشی اینگونه زیر سؤال میرود.
در میزگرد کاهش تنوع مدارس که خبرگزاری فارس برگزار شد، میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، حجتالاسلام حامد تقدیری رئیس سازمان مدارس علوم و معارف اسلامی صدرای ولایت، اسماعیل اولی عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان و اردوان مجیدی پژوهشگر و فعال تعلیم و تربیت حضور داشتند.
مجیدی: با این مصوبه، شوکی به تمام جامعه تعلیم و تربیت وارد شد و تقریباً همه شوک زده شدند؛ مصوبهای که همه را گیج کرد؛ در این مصوبه وجوه مثبتی و منفی وجود دارد و دیدگاههای مختلفی نسبت به آن مطرح است؛ از این زاویه، آقای میرزاده به این موضوع وارد شوند که خاستگاه این مسأله از کجا بوده است و چه شد که از یک مصوبه اجرایی که به مسأله بدنه اجرایی آموزش و پرورش میپرداخته به مسأله ساختار تعلیم و تربیت ورود پیدا کرده است.
دلایل و منطقش چه بوده است؟ به ویژه یک مسأله که خیلی در ابهام قرار دارد اینکه تنوع مدارس و شکستن این تنوع به چه معناست؛ آیا مدارسی مثل استثنایی که به طیف خاصی از مخاطبان میپردازد یا مدارس عشایری که طیف خاص جغرافیایی یا نوع خاصی از جامعه را که نیازهای خاصی قاعدتاً دارد، تحت پوشش قرار میدهد و در این شکستن تنوع مدارس، لحاظ شدهاند؛ البته به نظر میآید لحاظ شدهاند اما به این نیازهای خاص چگونه پاسخ داده میشود و با چه تمهیداتی ادامه کار در نظر گرفته میشود؟

میرزاده: اصطلاح شوک را به کار نمیبرم. بنده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هستم شاید جزو جسارتا نادر کسانی باشم که از صفر تا ۱۰۰ زندگیام در آموزش و پرورش بوده است. یعنی معلم روستا و شهر، معاون و مدیر مدرسه بودم و مشابه این شیوه ارتقاء در کشور حداقل در آموزش و پرورش را کمتر پیدا میکنید؛ در اداره متصدی، کارشناس، کارشناس مسؤول، معاون، رئیس منطقه، معاون مدیرکل، مدیرکل، مشاور وزیر، معاون دانشگاه، رئیس دانشکده، مجلس و سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات؛ بنابراین درباره آموزش و پرورش، «الف» را بگویید تا آخرش میروم.
اساسنامه استعدادهای درخشان، اساسنامه نمونه دولتی و .... همه را کاملاً میشناسم؛ مثلا در اساسنامه مدارس نمونه دولتی آمده است «تربیت دانشآموزان مستعد محروم»؛ یعنی در شهر نباید باشد. اصلا ما کجا دانشآموز مستعد مناطق محروم را به مدارس نمونه دولتی راه دادیم؟ ضمناً هیچکدام هم شبانهروزی نیست پس بچههای روستایی کشور محروم شدند.
مثلا اگر دانشآموز روستایی در امتحان نمونه دولتی قبول شود، برای ثبتنام به شهر میآید و چون مدرسه شبانهروزی نیست و امکان ماندن در شهر برای دانشآموز روستا فراهم نیست، بر میگردد و به جای آن دانشآموزان ذخیره شهری ثبتنام میکند و در بعضی از مدارس نمونه دولتی حتی یک نفر هم از دانش آموزان مناطق محروم نیست؛ اصلا این مدارس در شهرهای بزرگ نباید باشد.
در مدارس استعدادهای درخشان هم که اصلاً شبانه روزی نیست پس معلوم است که دانشآموزان روستایی و عشایری نباید به اینجا بروند. چه کسی گفته که استعدادهای درخشان فقط برای بچههای شهری است؟ و در این مدارس چقدر دانشآموزان مناطق محروم حضور دارند؟
مدارس استعدادهای درخشان اصلاً شبانه روزی نیست پس معلوم است که دانشآموزان روستایی و عشایری نباید به این مدارس بروند
سه دوره معاون آموزشی شدم و در وزارتخانه کار کردم، چگونه دستورالعمل را مینوشتیم، چه فکر میکردیم و چه شد؛ چه کسی گفته است که استعدادهای درخشان 40 سال در این کشور رشته انسانی را نداشته باشد؟ چه کسی گفته که باید فقط علوم تجربی و ریاضی را کار کند؟
چرا کسی اعتراض نکرد؟ چرا هیچ رسانهای حرفی نزد؟ آنهایی که الان شوکه شدند چرا آن موقع شوکه نشدند؟ چند سال پیش که بنده معاون آموزش متوسطه بودم، فشار آوردیم که چرا علوم انسانی را نمیآورید و آن وقت چند جا اجازه دادند که به اصطلاح رشته انسانی هم باشد.
چه کسی گفته است که در رشتههای فنیوحرفه ای نباید استعدادهای درخشان باشد؟ چرا تا حالا نداشتیم؟ چه کسی گفته که باید استعدادهای درخشان فقط در رشته نظری باشد؛ چه کسی گفته است که استعدادهای درخشان در رشته هنر نیست؟ چرا آن موقع شوکه نشده بودند.
اکنون منافع خیلیها به خطر میافتد. پدر و مادر میخواهند دخترشان پزشک شود اما دختر خودش نمیخواهد و میگوید میخواهم نقاشی کنم، خیاطی کنم اما پدر و مادر نمیپذیرند.
مثلا مدارس شاهد را میگویم؛ چند فرزند شهید در این مدارس درس میخوانند؛ اصلا فرزند شهید نمیخواهد مارک بخورد و چرا به زور مارک میزنید؟ چه تعداد خانواده ایثارگران اینجا هستند؟ از اول انقلاب طرح پراکنده شاهد داشتیم که یک مشاور برای فرزند شهید انتخاب میکردیم که به خانواده او میرفت و هیچکس هم خبر نداشت و هم وضعیت خانواده و هم وضعیت درسی را بررسی میکرد و در مدارس عادی مانند دانشآموزان دیگر درس میخواند.
چند فرزند شهید در مدارس شاهد درس میخواند؛ اصلا فرزند شهید نمیخواهد مارک بخورد
وظیفه مجلس، قانونگذاری و نظارت است؛ جایی که ببیند نیاز است وارد میشود و اگر قانونی وضع است، بالاترین جایگاه را دارد البته باید مراحل آن طی شود؛ این وضعیت را که میبینم خیلی طرفدار دارد، هر چند طیف مدارس غیردولتی کم است اما لشکری که برای این مدارس ایجاد شده است، هیچوقت برای مدارس عادی نشده است.
در خبرها یک گزارش غلط پخش شد؛ رفته بودند با دانشآموزان عشایری مصاحبه کرده بودند که آیا پول دارید به غیردولتی بروید؟به بچههای عشایری گفتند مدارستان قرار است حذف شود و شما باید غیرانتفاعی بروید و آنها گفتند که پول نداریم.
مدرسه عشایری، مدرسه دولتی است؛ مدرسه شبانهروزی، مدرسه عادی است؛ چه کسی گفته است که حذف میشود؟ در این مدارس نه آزمون میگیرند و نه پول میگیرد؛ چرا کسانی شوکه شدند، چرا کسانی که اعتراض میکنند تاکنون برای دانشآموزان مستعد محروم نگفته بودند و منافع چهکسانی در کشور به خطر افتاده است که انقدر وضعیت را نگران کننده میدانند.
شورای عالی آموزش و پرورش مصوبه میکند که تست از مدارس حذف شود، تعدادی از نمایندگان امضا جمع میکنند و به رئیسجمهور نامه مینویسند که امضا نکند؛ اگر همان روز امضا میشد، امروز این بحثها نبود.
در مجموع، طرح مقررات مالی و اداری آموزش و پرورش سه سال است که در دستور کار مجلس است؛ از تابستان 95 آغاز شد و فرایندش طولانی شد؛ یکبار به کمیسیون برنامه و بودجه دادم بعد به کمیسیون آموزش و تحقیقات دادم و دوباره به ترکیبی از کمیسیون برنامه و بودجه و آموزش و تحقیقات دادم؛ این جلسه هیچوقت به حد نصاب نرسید؛ دوباره ما اعتراض کردیم که تکلیف آن را روشن کنید که دوباره به کمیسیون برنامه و بودجه رفت و موضوع تنوع مدارس، پیشنهادی است که در صحن علنی مجلس مطرح شد.
مجیدی: به جزئیات بحثهای شکلی مجلس خیلی کار نداریم؛ بحث مفهومی است یعنی وقتی درباره تنوع مدارس صحبت میکنیم، موضوع تنوع مدارس را شفاف کنیم؟
میرزاده: موضوع تنوع مدارس داخل پیشنهادات نمایندگان بود که رأی لازم را آورد؛ البته شورای نگهبان به کل طرح، ایراداتی وارد کرده است که مجلس باید برطرف کند که در دستور کار کمیسیون برنامه و بودجه است و باید بررسی شود و پس از تصویب در این کمیسیون، به مجلس میرود و به شورای نگهبان میرود و باید دید چه اتفاقاتی میافتد.
اینکه مصوبه چه بود؟ از مهر 99، در ایران دو مدل مدرسه داریم؛ غیردولتی که تکلیفش روشن است؛ همه آن مدارسی که شهریه میگیرند و غیرانتفاعی هستند و مؤسس آن یک شخصیت حقیقی یا حقوقی است؛ به عنوان مثال مدارس سما، غیردولتی است یا مدارس صدرا، اگر شهریه میگیرد و از غیرانتفاعی مجوز گرفته است، غیردولتی است و بر این اساس اگر مجوز مدرسه را از سازمان مدارس غیردولتی گرفته و شهریه میگیرند همه مدارس غیردولتی هستند که مؤسس آنها حقیقی یا حقوقی باشد.
بقیه مدارس دولتی هستند. مدارس عشایری بدون استثنا، مدارس دولتی هستند و مدارس شبانهروزی هم همینطور است.
مجیدی: ابهامی که درباره این موضوع وجود دارد و شوکی که عنوان کردم از بابت ابهام است؛ یعنی آیا مدارس عشایری، نوع خاصی از ساز و کارهای برنامه درسی را نیاز دارد؟ آیا مدارس استثنایی نوع خاصی از برنامه درسی و پرداختن به مسائل آموزشی و فضای فیزیکی را لازم دارد؟ آیا حذف تنوع مدارس به معنای نادیده انگاشتن این انواع نیازمندیها و برنامه درسی تلقی میشود یا نمیشود؟
میرزاده: مدارس عشایری و مدارس شبانه روزی همان کتاب و محتوای مدارس عادی دولتی است و فرقی ندارد یعنی در مدارس شبانهروزی تنها فرقش این است که دانشآموز به دلیل دوری از مدرسه در خوابگاه کنار مدرسه میماند.
وقتی آییننامه اجرایی این موضوع نوشته شود، در این آییننامه اجرایی، این جزئیات را کاملاً مشخص میکنند.

مجیدی: نیازمندیهای خاصی که بچههای خاص در یک آموزش خاص دارند؛ مدرسه استثنایی همان کتاب فارسی، علوم و ریاضی را میخوانند اما یک فرایند و تعریف خاص دارد؛ بودجهبندی در یک مدرسه شهری اعمال میشود کاملا با بودجهبندی که در یک مدرسه عشایری اعمال میشود، متفاوت است؟ کلاسهای چند پایه همینطور؟
میرزاده: دوستان آموزش و پرورش میدانند که هیچ ابهامی در آن نیست؛ مدیران مدارس کشور میدانند چیست. چیز پیچیدهای نیست یعنی میدانند که صراحتاً منظور ما از مدارس خاص چیست؛ اگر شورای نظارت بر مدارس غیردولتی مجوز گرفته باشد، مدارس غیردولتی است.
آن چیزی که منظور در کاهش تنوع مدارس بوده، مدارس «استعدادهای درخشان»، «نمونه دولتی»، «شاهد و ایثارگران» و «هیأت امنایی» است؛ در مصوبه به صراحت نوشته است که نزدیکترین مدرسه به محل زندگی موظف که دانشآموزان را ثبتنام کند.
مجیدی: فهرست وار، بیست و چند نوع چند مدرسه را عنوان میکنید.
میرزاده: استعدادی درخشان، نمونه مردمی، نمونه دولتی، شاهد، ایثارگران، شبانهروزی، عادی دولتی، غیردولتی، سما، صدرا، قرآنی، معراج اندیشه، آموزش از راه دور.
مجیدی: بعضی از این مدارس، مالک فرد دیگری است اما نوع مدرسه نیست؛ نوع مدرسه یعنی از نظر تشکیلاتی متفاوت باشد مثل هیأت امنایی؛ یعنی تشکیلات و طریقه اداره مدرسه متفاوت باشد.
میرزاده: مدارس طبیعت نمونه دیگر است. نباید انقدر مدرسه داشته باشیم.
اولی: بر حسب اتفاق یا شانس، در 5 استان سابقه تدریس دارم؛ از مدرسه دولتی در روستا، تیزهوشان، شاهد و نمونه دولتی تدریس کردم؛ مسؤولیت اجرایی تا معاون مدیرکل استان و دانشگاه فرهنگیان.
دو سؤال در این مرحله میپرسم؛ تا تعریفمان را از مدارس دولتی شفاف نکنیم، همچنان شبههناک جلو میرویم؛ مدارس سمپاد، شاهد، عشایری و شبانهروزی، دولتی است. تا زمانی که تعریفمان را شفاف نکنیم، شبهه داریم.
دوم اینکه هدفمان از تنوع در مدارس، آیا غیر از این بوده است که مشکلی در نظام آموزشی حل شود؟ آیا انکار میکنیم؟ اگر این نگاه را داشته باشیم، آیا این چیزی که ایجاد شد، مشکلات را حل کرد؟ یا شکلی یک مشکلی را حل کرد و مشکلات دیگر اضافه کرد که اگر بخواهیم نگاه هزینه و فایده داشته باشیم؛ این مشکلاتی که اضافه شده است چقدر باید هزینه کنیم؛ آیا این هزینه بیشتر از هزینه مشکل بوده است.
تقدیری: شاگردم؛ آقای میرزاده در آموزش و پرورش بودند و ما شاگردها باید درسی را که گرفتیم، درست پس دهیم؛ آقای فانی در ابتدای دولت آقای روحانی، پروژهای انجام دادند به عنوان «آسیب شناسی دولت از وضعیت مدارس»؛ میخواهیم در پازل کلان درباره وضعیت مدارس صحبت کنم؛ یک بند دارد.
بگذارید اول متن مصوبه را بخوانم «وزارت آموزش و پرورش مکلف است حداثر تا پایان سال تحصیلی، کلیه واحدهای آموزشی تحت مدیریت را منحصرا به صورت دولتی و غیردولتی اداره کند بهگونهای که به جز مدارس استثنایی دولتی، تنوع در کشور نباشد و ملاک ثبتنام در مدارس دولتی متناسب با فاصله محل سکونت با مدرسه باشد».
آسیبشناسی چه میگوید؛ آسیبشناسی میگوید گسترش بیرویه مدارس خاص دولتی و اسم هم آورده است از قبیل نمونه دولتی و تیزهوشان، طبق بیانی که آقای میرزاده داشتند و بیتوجهی به اثرات سوء آن بر انگیزههای سرمایهگذاری؛ یعنی هرمقدار مدارس خاص دولتی از قبیل نمونه دولتی و تیزهوشان بیشتر شود، این اثرات سوء دارد که سرمایهگذاری که میخواهد مدرسه غیرانتفاعی بزند، نمیتواند بزند یعنی با خودش میگوید با چه ایدهای مدرسه غیردولتی بزنم؛ کاسبی در نمیآید.
برنامه و لایحه ششم و چیزی که رئیسجمهور شبیه آن را صحبت کردند؛ آموزش و پرورش موظف است سالی 10 درصد از خدماتش را برون سپاری کند و افق آن 60 درصدی است؛ 110 هزار مدارس دولتی داریم و تعداد مدارس خصوصی 10 هزار مدرسه است.
قرار بود دولت، برونسپاری کند و از آن طرف غیرانتفاعی میخواهد گسترش پیدا کند، نمونه دولتی و تیزهوشان مشکلش است؛ 65 درصد رتبههای بالای کنکور مال مدارس خصوصی است و دوسوم مدارس غیرانتفاعی است؛ 8 درصد پذیرش دانشگاههای تیپ یک، مال سه دهک پایین جامعه، 60 درصد سه دهک بالای جامعه بوده و مابقی برای طبقه وسط جامعه بوده است.
اگر قرار باشد عدالت آموزشی در مدارس دولتی ایجاد شود، رقیبی دارد؟ بله رقیبش مدارس غیرانتفاعی است و شما رقیب را حذف نکردید
درباره سرانه فضای آموزشی دو شهر تهران و سیستان و بلوچستان را مثال میزنم؛ تهران به عنوان متراکم ترین و پرجمعیتترین مراکز استان در آموزش و پرورش است یعنی جا کم داریم؛ اگر کلاس، سرویس بهداشتی، آزمایشگاه، در و دیوار را حساب کنیم، به هر دانشآموز در تهران 8.5 متر است اما وسعت سیستان و بلوچستان از استان تهران بیشتر است و تراکم جمعیت خیلی پایینتر است ولی 3.5 متر برای هر دانش آموز است.
از مجلس تخیلی صحبت نمیکنیم؛ طرحی که مجلس داده، گفته است عدالت آموزشی است اما انقدر حرفش قشنگ است. نحوه توزیع خدمات و عدالت آموزشی را یکسان میکنیم؛ آیا اگر قرار باشد عدالت آموزشی در مدارس دولتی ایجاد شود، رقیبی دارد؟ بله رقیبش مدارس غیرانتفاعی است.
شما رقیب را حذف کردید؟ خیر؛ برخی گفتند در همین پروژه شما، مردم گیج شدند و ما باید مردم را از گیجی در بیاوریم؛ مگر مدارس غیرانتفاعی تنوع ندارند؟ آنجا کسی گیج نمیشود؛ فقط در زمان تنوع مدارس دولتی گیج میشوند؛ همین الان شما چند مدرسه دولتی را غیرانتفاعی نام بردید؟
30 سال است که ما در همین وزارت آموزش و پرورش در پربخشنامهترین وزارتخانه بدبخت شدیم که طبق اسناد خودش است؛ انقدر قانون و مجوز داریم که نه تنها خانواده بیچاره را گیج کرده بلکه معلم و مدیر مدرسه را گیج کرده است؛ خلاقیت مدیر مدرسه کجاست؟
مدیر مدرسه میگوید سالی 1500 بخشنامه فرهنگی دارم و دیگر خلاقیت برای مدرسه دولتی نگذاشتید و عملا جریان را میپوکاند و آن موقع از عدالت آموزشی صحبت میکنیم.
مجلس عملا طرح کلان خصوصی سازی دولت را پیش میبرد؛ اول مجلس ورود میکند و مدارس دولتی را یکسانسازی میکند و اسم عدالت اجتماعی روی آن میگذاریم و از آن طرف دولت ورود میکند و میگوید سازمان تبلیغات سالی 18 میلیارد هزینه میکرده است، پول ندارم بدهم؛ چه کسی میخواهد این مدارس را بچرخاند؟!
مجلس عملا طرح کلان خصوصی سازی دولت را پیش میبرد و یقینا خرید خدمات در گام بعدی وارد خواهد شد
همین مدیران وزارتخانه، برای تحصیل هر دانشآموز بیش از 3 میلیون گرفتند؛ در این راستا دولت چه گامی را برخواهد داشت؛ میگوید من که نمیتوانم بلکه بهتر است مدارس را خرید خدمات کنیم و یقینا خرید خدمات در گام بعدی وارد خواهد شد.
یعنی اول اقتدار مدارس دولتی را بشکن و وقتی اقتدار نمونه دولتی و تیزهوشان نداشتی، درباره چه چیزی میخواهی صحبت کنی.
آیا پدر خانواده دغدغه فرزندش را ندارد؟ ما 16 میلیون خانوادهای داریم که شما به طور میانگین ضربدر سه کنید که حقوق آنها کارگری است یعنی تا 2.5 میلیون حقوق را میگیرند. شما میخواهید چکار کنید؟

آیا مدرسه غیردولتی در روستا ایجاد میشود؟ خیر بلکه آقای غیردولتی در تهران مدرسه میزند چون میخواهد بیزنس در آید؛ یکسری خانوادهها دغدغه تربیت دارند و شما فقط آموزش را یکسان کردید.
از یک طرف بیتربیتیها در میآید مثلا مدارس طبیعت در میآید چرا چون به مدارس دولتی تحت حاکمیت دولت بها ندادیم و غیردولتیهای طبیعت مارکسیستی در میآید.
وقتی بچه پولدارها آمدند و نشستند، 20 درصد آقازادگی میکنند و خارج از کشور میروند؛ وین، پاریس، بروکسل بودم و انقدر آقازاده دیدم؛ 70 درصد به عرصه بینالملل میروند و مدیریت کلان میگیرند و در این افراد، حقوق نجومی در میآید؛ چون در مدارس غیردولتی، امکانات میگیرند، توقع امکانات گرفتن دارند.
«کاهش تنوع مدارس» بازی کردن در پازل خصوصی سازی مدارس است
ما 5 دوران آموزش و پرورش در غرب داشتیم؛ درباره موج پنجم آموزش و پرورش که جهانیسازی آموزش و پرورش است؛ یکی از ویژگیاش را میخوانم؛ «نهادینه شدن ادبیات و نگرش اقتصادی و کالایی به آموزش و پرورش است؛ خصوصیسازی، فروش خدمات آموزشی، رقابت مدارس برای افزایش کیفیت، بررسی نسبت هزینه و فایده اقتصادی در آموزش است».
حرف ما این است که اینکه مدارس دولتی را می خواهیم یک کاری کنیم، پازلی است که از مجموع پازلی که بزرگوران بالاتر از این حرفها دارند طراحی میکنند؛ اصلش میخواهد جریان مدارس یکسان شود و مدارس غیردولتی را داشته باشیم.
اینکه نخبگان در مدارس باشد، خوب است؛ الان طرح شهاب کجاست؟ این بازی کردن در پازل خصوصی سازی مدارس است.
این میزگرد در حال تکمیل است