نوع ارتباطی که پدر و مادر در خانه با فرزند خود برقرار میکنند، در واقع تعیینکنندۀ نوع روابط بعدی او با همسالان، دوستان، همکاران و حتی اعضای خانوادهای خواهد بود که بعدها تشکیل میدهد.
محمدحسین صانعی کارشناس تعلیم و تربیت را در خصوص ارتباط والدین با کودک می نویسد:
رشد هماهنگ، جامع و متوازن شخصیت فرزندان بدون برخورداری از ارتباط مطلوب در خانه در هیچ جای دیگر حتی در مدرسه میسر نیست، به گفتۀ علمای تعلیم و تربیت 6 سال اول زندگی مهمترین سالهای زندگی است، همۀ نگرشها، عادات و انحرافها که فرد در طول زندگی از خود بروز خواهد داد در این دوره شکل میگیرند، به شرط اینکه والدین فرزند خود را همانگونه که هست پذیرا باشند و نه آنچه که از نظر آنها باید باشد، نوع ارتباطی که پدر و مادر در خانه با فرزند خود برقرار میکنند، در واقع تعیینکنندۀ نوع روابط بعدی او با همسالان، دوستان، همکاران و حتی اعضای خانوادهای خواهد بود که بعدها تشکیل میدهد، چرا که کودک از طریق ارتباط با والدین در خانواده به هویت و ارزش خود پی میبرد و حس خوشآیند، توانستن را در خود احساس میکند، ولی اگر ارتباط نامطلوب باشد، به هر اندازه که کیفیت و کمیَت ارتباط بین والدین و فرزندان ضعیفتر باشد، به همان اندازه احتمال خطر لغزش و انحراف کودک در دورۀ نوجوانی بیشتر میشود و کودکی که از ارتباط مطلوب با والدین خود محروم باشد، دچار نوعی احساس تنهایی و کمبود اعتماد به نفس میشود، از مدرسه رفتن لذت نمیبرد و غالباً در مقابل هرگونه یادگیری مقاومت میکند.
ارتباط کودک با مادر قبل از تولد برقرار میشود و این ارتباط در همۀ دوران زندگی و حتی پس از مرگ نیز استمرار دارد، یعنی اگر یکدیگر را ترک کنند، هرگز هم را فراموش نمیکنند، وابستگی این دو موجود به یکدیگر بسیار شدید و منحصر به فرد است، البته نقش پدر را هم نباید از یاد برد، نقش او هم در خانواده بسیار اساسی است.
امروز به مراتب بیش از گذشته انتظار است که پدر در خانه باشد و به مراقبت از فرزندان خود بپردازد و با آنها تعامل داشته باشد، پژوهشها نشان میدهند، پدرانی که وقت بیشتری در خانه با فرزندان خود هستند، بیش از سایر پدرها به فرزندان خود وابسته و علاقهمند میشوند و رابطۀ بهتری بین پدر و فرزند شکل میگیرد و بچهها با علاقه و میل بهتری مسائل خود را با آنها در میان میگذارند.
نکته آخر اینکه خانواده تنها منحصر به والدین و یک کودک نیست، کودکان بزرگتر نیز با کودک کوچکتر از خود ارتباط دارند و آنها هم در رفتارهای او ایفای نقش میکنند.
تحقیقات نشان میدهند، کودکان از سن دو سالگی قادر هستند، علایم ناراحتی و ناامیدی را در بچههای کوچکتر از خود را تشخیص دهند و در مواقع ناراحتی او زودتر از مادر برای کمک به سوی او می شتابند و در سن 4 یا 5 سالگی دو برابر وقتی را که با والدین میگذراند، با برادر و یا خواهر کوچکتر از خود صرف میکنند و تنها 30 درصد این وقتگذاری رقابتی است و 70 درصد آن جنبۀ عاطفی، دوستی و حمایتی دارد.