سرویس فرهنگ و هنر مشرق - اهمیت هنر بالاخص تئاتر در انتقال مفاهیم فرهنگی- اجتماعی، به واسطه ی دخالت صدا و تصویر و احساس نزدیکی مخاطب با هنرمند بر هیچکس پوشیده نیست در همه جوامع با هر سطح فرهنگی، تئاتر از ارکان اصلی و تحول آفرین نهاد اجتماعی محسوب می گردد.
در طول تاریخ تئاتر به عنوان ابزاری کارآمد و موثر مورد عنایت ویژه سیاستگذاران عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوده است. وسیله ای موثر و کارآمد برای تقویت و نهادینه سازی باورهای ملی و مذهبی که گاه جهت تبلیغ تلاشهای معیشتی و دفاعی دست اندرکاران حکومت به شیوه ای ملموس و قابل درک برای مردم به کار میرفته و گاه در جهت تحکیم مبانی حقوقی، اجتماعی و قانون پذیری در قالب نمایشهای متنوع، و آگاهی بخش مورد استفاده قرار گرفته است. این هنر به عنوان وسیله ای راهگشا در جهت بیان کاستیها و آسیبهای اجتماعی در عین حال ابزار همدردی و همنوایی با جامعه نیز مورد نظر بوده است.
بر همین مبنا کارشناسان علوم اجتماعی و فرهنگی، تئاتر را راهی برای پیدایش تنوع و تکثر فرهنگی در جامعه معرفی می کنند و آن را یک فرصت بزرگ برای تبادل فرهنگ میان نسلهای مخلف و همچنین ملت ها می دانند. با این دیدگاه که در سخن بسیار خوشایند به نظر می رسد؛ باید توجه کرد که در عرصه عمل به شعائر، فرهنگ سازی و گسترش فرهنگ بومی و اسلامی ، نمایش های به اجرا در آمده در کشور چقدر توانمند بوده اند؟
باید توجه داشته باشیم که نقش تئاتر فقط منحصر به اجتماعی سازی ارزش ها نیست و استفاده از این ابزار در جهت ضد ارزشها نیز به همین مقدار پررنگ است. همانطور که تئاتر میتواند در فراگیر سازی فرهنگ ملی با رویکرد اسلامی موثر باشد به همان میزان میتواند موجبات گسترش ناهنجاریها و انحرافات فکری، سیاسی و اخلاقی را فراهم آورد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه تئاتر نقطه ی عطف و آغاز هنرمند پروری در کشور است و هنرمندان به عنوان یکی از اثرگذارترین گروههای مرجع اجتماعی محسوب میشوند لزوم نظارت، کنترل و بررسی دقیق و تخصصی این عرصه از اولویت های دستگاه های مسئول اجرایی است.
متاسفانه با بررسی روند تحولات تئاتر کشور در دهه های اخیر شاهد تغییر رویکرد آشکار مبنی بر استفاده از این ابزار تاریخی در جهت خلاف ارزشهای ملی و مذهبی هستیم که به صورت غالب جریان تئاتر کشور را به سمت ابتذال سوق میدهد.
اهمیت این موضوع زمانی دو چندان میشود که کارکردهای گروه های مرجع را مدنظر قرار دهیم. گروههای مرجع یکی از منابع القا هنجارها، دستورالعمل ها، رویه ها، ارزشها و باورها هستند و از سوی دیگر به عنوان معیار سنجش کنش و نگرش اجتماعی و فرهنگی، استانداردها و معیارهایی در اختیار کنشگران قرار میدهند که کنش و نگرش خود را با آنها محک میزنند.
بنابراین از آنجایی که پرداختن به گروههای مرجع به ما نشان خواهد داد که افراد یک جامعه ارزشها، هنجارها و رفتار خود را از چه سبد معنایی اخذ میکنند، برنامه ریزان اجتماعی نیازمند شناخت همه این گروه ها از جمله هنرمندان عرصه تئاتر بر روی صحنه وحتی فراتر از آن درعرصه گره خوردن زندگی شخصی ایشان به اجتماع و فرهنگ است تا از این طریق بتوانند موجبات از خود بیگانگی در میان افراد جامعه و روند تضعیف یا تقویت انسجام اجتماعی را بررسی نمایند.
در سیاست های کلی خانواده ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز یکی از موضوعات راهبردی حذف گروه های مرجع ناسالم است. همچنین ایشان در جلسات آسیب های اجتماعی به این مهم اشاره داشتند. و از دستگاه های مسئول خواستند که به جای نشان دادن گروه های مرجع ناسالم به مردم، الگوهای جوان و متعهد و موفق در عرصه های علمی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان الگوهای سالم نشان داده شوند که این امر در کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی و ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی از راهبردهای اساسی محسوب می شود.
وزارت ارشاد از نظر قانونی متولی اصلی فرهنگ و هنر در کشور است و حتی نهادهایی که به صورت تقریباً مجزا از وزارت ارشاد در حال فعالیت هستند نیز مجوزهای خود را از این وزارتخانه دریافت می کنند. و این وزارت خانه است که باید پاسخگوی تمامی اتفاقات عرصه فرهنگ و هنر باشد. بر هیچ کس پوشیده نیست که تهاجم گسترده ی فرهنگی و تبلیغاتی امروز در دستور کار دشمنان قرار دارد و این امر متاسفانه به واسطه ی برنامهریزی دقیق دشمن در این عرصه و عدم اقدامات موثر و به هنگام از سوی دستگاههای متولی امر فرهنگ در ابعاد ایجابی و سلبی و نظارتی در کشور به وضوح قابل رویت است.
وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی اصلی این حوزه باید پاسخگو باشد که چرا در دهه های اخیر با وجود نقدهای فراوان در خصوص محتوا و اجرای نمایش های هنری و فیلم های سینمایی تنها اقدامش توقیف آن نمایش و یا فیلم ساخته شده آن هم پس از اکران و به ابتذال کشیدن بخشی از جامعه بوده است؟ که متاسفانه همین اقدام به توقیف پس از اکران، با تبلیغات منفی قدرت رسانه ای دشمن، دست آویزی در جهت تاثیر بر مخاطبان عام به منظور معرفی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی دیکتاتور مآب و معاند با فرهنگ و هنر می شود!
در گذشته نه چندان دور، تئاتر و نمایش در ایران با بحث موضوعات مذهبی و ملی در قالب برگزاری تعزیه های مناسبتی و مذهبی و نیز نقالی هایی با مضامین ارزشی و ملی همچون داستان های اساطیری ملی رونق میگرفت و مردم از دیرباز با این مضامین با نمایش های خو گرفتند. اما متاسفانه اخیرا به طور چشمگیری شاهد اجرای نمایش ها و تئاتر هایی با مضامین و بن مایه ی داستان های نویسندگان غربی و مبتذل هستیم.
متاسفانه در حیطه ی نمایش های به اجرا در آمده با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می توان گفت جریان القاء فرهنگ سکولار غربی با اکران نمایش هایی بامحتوای اروتیک به سرعت برای تغییر ارزش های فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی رو به پیشروی است. برای استناد به این موضوع کافیست تئاترهایی چون "امشب اینجا" یا "ببخشید شما" و نهایتا تئاتر تماما مستهجن "تجربه های اخیر" را مدنظر قرار داد.
نظارت در تولیدات نمایشی شامل؛ نظارت بر محتوا، نظارت بر شرایط اکران اعم از محیط و زمان، نظارت بر عملکرد آموزشگاه های هنر، مجوز برای محتوای آموزشی و شرایط آموزش از نظر محیط و زمان به علاوه بررسی سرمایه های راه یافته به فعالیت های هنری است. با این تفاصیل سوال اساسی که مطرح است این است که به طور مثال کدام یک از این بخشهای نظارتی روی تئاترهای پیش گفته اعمال شده است؟
شاید بتوان گفت عبارت"تجربه های اخیر" عنوان مناسبی باشد در جهت بررسی شیوه عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی چند سال گذشته ناظر بر وضعیت اسفبار اغلب سالنها و سنهای تئاتر کشور. تجربه های تلخی که دست اندرکاران و دغدغه مندان عرصه فرهنگ را به ستوه آورده و متاسفانه با اکران این تئاتر، بارقه امید اصلاح رو به خاموشی نهاده است.
نمایش "تجربه های اخیر" که با ژانر اجتماعی روی صحنه است با روایت زن و مرد غربی از ارتباطات شخصیشان شروع می شود. محورها اصلی و موضوعات القایی این نمایش در حال اکران مجموعه ای از انحرافات اخلاقی و فرهنگی اجتماعی را در برمیگیرد که عادی سازی روابط نامشروع در حضور و با اجازه والدین، نمایش گفتار اروتیک و رفتارهای جنسی، ترویج برقراری رابطه نامشروع.
عادی سازی برقراری رابطه نامشروع برای فرزندان توسط خانواده ها. ترویج ازدواج سفید و بارداری بدون رسمیت دادن به ازدواج که منجر به ترویج و قبح شکنی حرام زادگی میشود. تقلیل مفهوم ازدواج به سطح بهره گیری های جنسی، تصویر سازی از مردان به عنوان افراد بی مسئولیت و خودخواه، تخریب جایگاه دین، اشاره به ازدواج همزمان با دو خواهر و ... فقط بخشی از آن است.
محتوای مخربی که فقط یک مورد آن به تنهایی کفایت میکرد جهت توقیف پیش از تولید و اکران چنین نمایشنامه ای، اما گویا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظایفی غیر از مباحث فرهنگی تعریف شده در دستور العملهای ابلاغی را دنبال میکند که حتی چنین موارد حادی هم اجازه اکران می گیرند.
بنابراین باید با برخورد جدی با مسئولان امر و دستندرکاران تولید اینگونه تئاترها، راه نفوذ و ترویج فرهنگ منحط غربی از این طریق بسته شود و تمهیداتی صورت گیرد تا نصب و عزل مسئولین وزارت ارشاد با نظارت دقیق و گزینش افراد و نهادهای دارای صلاحیت تخصصی فرهنگی-اجتماعی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت پذیرد.
تا افراد علاقه مند نسبت به نظام ارزش های متعالی دینی و فرهنگی ایران اسلامی متصدی این امر خطیر گردند چرا که در سالهای اخیر با وجود نقد های گوناگون به وزارت ارشاد در خصوص نظارت تخصصی و دقیق بر مجوزدهی به این گونه تئاترها گامی در جهت اصلاح رویه برداشته نشده است. و گسترش این روند که در نشریات و سینما هم ردپایی جدی دارد، قطعا به استحاله فرهنگی منجر خواهد شد.