این قانون تا جایی به مذاق هنرمندان خوش آمده است که معافیت مالیاتی را تحت هر شرایطی حق همیشگی خود میدانند و مطرح کردن حذف یا اصلاح قانون معافیت مالیاتی هر بار با مخالفت شدید آنها روبهرو میشود تا جایی که طیبه سیاووشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این خصوص میگوید: «هر بار که بحث گرفتن مالیات از هنرپیشهها و خوانندهها میشود، بلوا به پا میکنند!»
نکته جالبتوجه این است که این ارقام هیچگاه از سوی هنرمندان تکذیب نشد و بعضا خود به آن اشارهکردهاند. بهعنوان مثال چند ماه گذشته بهزاد فراهانی در نشست خبری سریال دلدار گفت: این روزها دستمزدهای بازیگران به طرز عجیبی بالا رفته است. دلیلی ندارد نوید محمد زاده یک میلیارد تومان بگیرد و من باسابقه هنریام، ۲۰ میلیون تومان!
دستمزدهای نجومی سلبریتیها و معافیت مالیاتی آنها زمانی عجیبتر به نظر میرسد که هنرمندان درآمدهای جانبی دیگری نیز از حضور در جشنها، مراسمها، افتتاحیهها، حتی شرکت در جشنهای تلویزیونی و برنامههای اینترنتی یا تبلیغ کالا و خدمات در فضای مجازی دارند که برای آنها نیز مالیات پرداخت نمیکنند.
برای رسیدن به یک تخمین درست از دستمزد خوانندگان باید به درآمدها و هزینههای برپایی یک کنسرت مراجعه کرد. با بررسی قیمت بلیت کنسرتهای خوانندگان مطرح کشور میتوان قیمت بلیت کنسرتها را بسته بهجای صندلی و سالن میزبان از ۴۰ تا ۱۴۰ هزار تومان تخمین زد. اگر قیمت میانگین بلیتها را ۹۰ هزار تومان در نظر بگیریم بهعنوانمثال برپایی یک سانس کنسرت در مرکز همایشهای برج میلاد با یک هزار و هفتصد نفر ظرفیت، ۱۵۳ میلیون تومان درآمد دارد.
اگر هزینههای جانبی مانند اجاره سالن یا دستمزد عوامل فنی را مجموعاً ۴۰ میلیون تومان در نظر بگیریم سود باقیمانده ۱۱۳ میلیون تومان برای هر اجرا خواهد بود، حال اگر متوسط اجرای ماهانه هر خواننده سه کنسرت باشد این رقم به سیصد و سیونه میلیون در ماه و ۴ میلیارد و ۶۸ میلیون در سال افزایش مییابد.
درآمدهای نجومی معاف از مالیات هنرمندان در حالی است که بر اساس قوانین مالیاتی، در سال ۹۸ هر کارمند و کارگر با درآمد بیش از ۲میلیون و ۷۵۰هزار تومان در ماه یا ۲۷میلیون و ۵۰۰هزار تومان در سال موظف به پرداخت مالیات است.
متوسط درآمد یک کارمند ایرانی ماهانه سه میلیون و سیصد هزار تومان است که ده درصد آن بهعنوان مالیات کسر میشود. با چشمپوشی از کسری ده درصد مالیات، میزان درآمد سالانه یک کارمند معادل سیونه میلیون و ششصد هزار تومان است، یعنی درآمد سالانه یک خواننده تقریباً معادل درآمد ۱۰۳ سال یک کارمند است!
همچنین اگر یک بازیگر معروف در سال یک میلیارد تومان درآمد داشته باشد، درآمد یک سال او تقریباً بهاندازه ۳۳ سال کار یک کارمند مشمول مالیات با حداقل درآمد ماهانه دو میلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان است!
مجازات فرار مالیاتی ستارههای سینمای دنیا
جالب است بدانید ستارههای سینمای جهان نه تنها معافیت مالیاتی به این شکل ندارند؛ بلکه با تخلفات مالیاتی آنها بهعنوان قشر پردرآمد بهسختی برخورد میشود.
ویزلی اسنایپس، بازیگر هالیوودی به دلیل عدم پرداخت مالیات بین سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱، کارش به ۲۸ ماه زندان و حبس خانگی کشید! همچنین نیکلاس کیج یکی دیگر از سرشناسترین بازیگران هالیوود به علت پرداخت جریمه مالیاتی خود مجبور شد چند خانهاش را بفروشد.
استیفن بالدوین تهیهکننده، بازیگر و کارگردان آمریکایی، به دلیل جریمه مالیاتی، مجرم شناخته و مجبور به پرداخت یک صورتحساب ۴۰۰ هزار دلاری شد.
یکی دیگر از جنجالیترین فرارهای مالیاتی هنرمندان دنیا، تخلفات مالیاتی فن بینگبینگ، ستاره بینالمللی سینمای چین است که باید رقمی حدود ۷۰ میلیون دلار بهعنوان جریمه به دولت چین بپردازد.
ضعفهای قانون معافیت مالیاتی هنرمندان
در بحث معافیت مالیاتی بازیگران، یکی از نقاط ضعف این قانون تفاوت قائل نشدن میان سوپراستار سینما با درآمدهای نجومی و هنرمند با درآمد کم است که همین امر بهعنوان یک خلأ بزرگ قانونی شناخته میشود.
در حقیقت این قانون باعث میشود سلبریتیهایی که درآمدهای میلیاردی دارند مانند اهالی ساده سینما که بعضاً در هزینههای بیمه درمانی خود ماندهاند، از پرداخت مالیات معاف شوند.
عدم اجرای کامل قانون معافیت مالیاتی هنرمندان برای بسیاری از ناشران کتاب یکی دیگر از ایرادات وارد بر این قانون است. به همین ترتیب ناشران دولتی نیز این مالیات را از دستمزد نویسنده، مترجم و نظایر آنها کم میکنند. این بیتوجهی به توسعه فرهنگی در حوزه کتاب و نویسندگی در حالی است که معافیت مالیاتی برای بسیاری از حوزههای دیگر مانند سینما و موسیقی بهطور کامل اجرا میشود.
علاوه بر دو ایراد ذکرشده، فرار مالیاتی برخی از سرمایهداران یکی دیگر از مهمترین خلأهای موجود در این قانون است. با توجه به معافیت مالیاتی آثار هنری اعم از تصویری، صوتی، تجسمی بسیاری از سرمایهداران در حوزه فیلم، موسیقی و... سرمایهگذاری کرده تا علاوه بر سودهای هنگفت حاصل از خلق اثر هنری، از معافیت مالیاتی نیز برخوردار شوند. در حقیقت این قانون خود راهی برای دور زدن قانون مالیاتی کشور توسط سرمایهداران است!
با مبلغ مالیات بر درآمد هنرمندان چهکارهایی میتوان انجام داد؟
طبق گفتهی مسئولین هزینه ساخت هر کلاسِ درس حدود ۳۰۰ میلیون تومان است؛ همچنین احداث هر تخت بیمارستان ۷۰۰ میلیون تومان هزینه به دنبال دارد. حال اگر متوسط میزان مالیات بر درآمد هنرمندان را سالیانه ۹۱۳٬۶۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان در نظر بگیریم با این میزان درآمد میتوان در هرسال بیش از ۳۰۰۰ کلاس درس و بیش از ۱۰۰۰ تخت بیمارستانی احداث کرد!
گر تصور کنیم این مدارس و تختهای بیمارستانی سالیانه در مناطق محروم با پرداخت مالیاتهای حاصل از درآمد هنرمندان احداث میشد اکنون مشکل کمبود امکانات آموزشی و درمانی در این مناطق بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکرد.
همچنین طبق نظر کارشناسانِ اقتصادی میانگین هزینه ایجاد هر شغل حدود ۶۰ میلیون تومان است، با فرض اینکه درآمد حاصله از این مالیات در این زمینه اختصاص یابد، در هرسال میتوان بیش از ۱۵۰۰۰ شغل ایجاد کرد!
اصلاح قانون تبعیضآمیز معافیت مالیاتی هنرمندان
به عقیدهی کارشناسان یکی از راهکارهای اصلی برونرفت وابستگی اقتصادی کشور به نفت روی آوردن به درآمدهای دیگر ازجمله درآمدهای مالیاتی است. احیای درآمدهای مالیاتی و اصلاح برخی از قوانین مالیاتی کشور زمانی اهمیت بیشتری مییابد که تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران بسیاری از گلوگاههای اقتصادی کشور را بسته است.یکی از معضلات اصلی احیای درآمدهای مالیاتی کشور، معافیتهای گسترده و بیضابطه مالیاتی مانند قانون معافیت مالیاتی هنرمندان است.
در ایران بیشتر فشار مالیات به قشر کمدرآمد جامعه ازجمله کارمندان و کارگران وارد میشود. این در حالی است که هنرمندان و بازیگران که جز قشر پردرآمد جامعه محسوب میشوند از پرداخت مالیات معافاند و رقمی که میبایست برای ایجاد زیرساختهای اقتصادی، تولید و اشتغال، آموزش و پژوهش، خدمات عمومی قرار بگیرد، با ایجاد یک قانون ناقص، صرف ثروتمندتر شدن برخی از سلبریتیها شود.در جهت اصلاح این قانون باید برای مالیات بر درآمد هنرمندان سقفی معقول تعیین کرد که بالاتر از آن مشمول مالیات شود، بهعنوانمثال در انگلیس معافیتهای مالیاتی حوزه هنر بر اساس ارزشیابی فرهنگی و تا سقف ۲۵ درصد است.
از طرفی برای اجرای چنین قانونی نیاز است شفافسازی در خصوص دستمزدهای هنرمندان صورت گیرد که زمینهی سوءاستفاده از قانون را از بین ببرد.ضمن آنکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سرمایهداران و سرمایهگذاری بدون پرداخت مالیات آنها در حوزه هنر باید تمهیداتی اندیشیده شود.
درمجموع، ضعف و ایرادات قانون معافیت مالیاتی هنرمندان و از طرفی وضعیت اقتصادی فعلی کشور، لزوم اصلاح این قانون را بهعنوان یکی از راهکارهای افزایش منابع بودجه گوشزد میکند، همانطور که در دیگر کشورها نیز معافیت مالیاتی هنرمندان بهطور محدود و هدفمند صورت میگیرد. حال باید منتظر بود که آیا مجلس، سازمان امور مالیاتی و دولت عزمی راسخ در اصلاح این قانون به نفع عموم مردم دارند؟
آیا در صورت اصلاح این قانون سلبریتیها که خود را مردمی مینامند معترض خواهند بود یا از آن حمایت میکنند؟