گروه فرهنگ و هنر مشرق - میثم رشیدی مهرآبادی، نویسنده و روزنامه نگار در یادداشتی در فضای مجازی نوشت:
چرا تهران امنتر از همیشه است؟ نه این که تا حالا امن نبوده اما حتی آن همسایه معتاد ما که گاه گاه به خاطر تغییر پارکش دچار نوسانات عقلی و احساسی می شود و می دانم که با نظام و حکومت هم زاویه دارد و حتی آن یکی همسایه که در جلسات مجمع عمومی ساختمان، خودش را فرزند رضاخان معرفی کرد، چند روز است نه موتورشان را بیرون برده اند و نه اتومبیلشان را.
فرزند رضاشاه که اتفاقا اهل دهات اطراف تبریز است، در یکی از همین جلسات تازه فهمید پدرش اهل سوادکوه بوده و باید سفری به آلاشت برود و خانه پدری اش را از نزدیک ببیند! او البته آدم آرامی است. جز تفرقه افکنی های مرموز و تخریب برخی تجهیزات ساختمان مثل درب بازکن الکترونیکی پارکینگ و پمپ آب، کار دیگری ازش برنمی آید. آن را هم بایدبگذاریم به حساب ناراحتی اش از این که مدیریت ساختمان را به خاطر بی مدیریتی هایش بعد از ۹ سال از دست داد و با همه تلاشش نتوانست رای اکثریت را به دست بیاورد.
اما آن یکی به رغم جثه کوچکش، گول حجم ظاهری بازویش را می خورد و گاهی صدایش را می اندازد توی گلو و از عربده کشی هم باکی ندارد. اما همین دو نفر از بین بیست و چند همسایه دیگرمان، نمونه خوبی بودند تا حرکات و سکناتشان را زیر نظر بگیرم و ببینم جرئت شاخ و شانه کشیدن دارند یا نه؟ اما حیف از همان شبی که برخی به بهانه گرانی بنزین، دشمنی شان با کشور و نظام را رو کردند، حتی از خانه هم بیرون نیامده اند. نشان به آن نشان که یکی شان برای خرید یک بسته سس کچاپ هم تا سوپرمارکت سر کوچه نرفت و زحمتش را داد به کارگر افغان مغازه.
همین ها را کنار هم می گذارم و تحلیلی از وضعیت امنیت شهر و کشورم به دست می آورم. تحلیلی میدانی که نشان می دهد به خاطر هوشیاری نیروهای امنیتی و انتظامی، امنیت بیشتری در کوچه و خیابان های شهرم احساس می شود.