آنچه در ایران رخ داده بدون شک مصداق یکی از سختترین روشهای محدودسازی اینترنتی است. اما آیا دولت چاره دیگری داشت؟
به گزارش خبر فوری، محدود سازی اینترنت پس از حوادث حاصل از گران شدن بنزین باعث شد اینترنت به صورت وسیعی محدود شود و به خصوص دسترسی به هر گونه سرور خارجی را قطع نماید.
اگرچه خبرهایی از دولت به گوش میرسد که قرار است اینترنت به زودی وصل شود، اما نباید فراموش کرد که اتفاقات چند روز اخیر به بسیاری از دانشجویان، محصلان، کاسبان و افرادی که اعضای خانوادهشان در خارج زندگی میکند، خسارت وارد ساخته است.
منتقدان و موافقان فیلترینگ اینترنت
نکته مهم در اینجا این است که بسیاری از کاربران برای مصرف ماهیانه و سالیانه اینترنت خود، پول میپردازند. با اقدام محدود سازی عملا این هزینه شهروندان که در سطح ملی مبلغ قابل توجهی هم میشود نابود شده است.
فیلترینگ اینترنت و محدود سازی دسترسی به آن در شرایط بحرانی البته مسبوق به سابقه است(گزارش خبر فوری در این رابطه را اینجا بخوانید). در همین یک سال اخیر، دو کشور عراق و هند در مناطقی مانند کربلا و کشمیر اینترنت را به طور کامل قطع کردند. قبل از آن و در اوج اتفاقات سال ۲۰۱۱ کشورهای عربی به طور وسیعی دست به فیلترسازی اینترنت زدند.
با این حال، همه این نمونهها اشکالات و منتقدانی داشت که سرانجام دولت را مجبور ساخت اینترنت را وصل نماید.
حامیان فیلترینگ معتقد بودند فرق اینترنت با سایر رسانهها این است که در چارچوب مرزهای یک کشور قرار نمیگیرد و به سرعت از سطح یک کشور و منطقه فراتر میروند. این امر باعث میشود دشمن به راحتی و بدون مقاومت از طریق اینترنت به داخل کشور نفود کرده و در شرایط بحرانی منجر به شورش و به هم خوردن اوضاع شود. از طرف دیگر اما، منتقدان معتقدند قطع دسترسی کلی اینترنت فقط پاک کردن صورت مساله است و حق بسیاری از شهروندان را که ارتباطی با بحران ندارند از آنها میگیرد.
اصل عام فیلترینگ
در راستای حرف منتقدان باید بگوییم اصل فیلترینگ و محدودسازی اینترنت تقریبا در تمام کشورهای دنیا وجود دارد. هر چند نام سانسور اینترنتی با کشورهایی مانند چین، کوبا و کره شمالی عجین شده اما اصل محدود سازی اینترنت در کشورهای پیشرفتهای مانند المان، فرانسه و آمریکا هم اجرا شده است. در آلمان و فرانسه انتشار هر گونه محتوایی که مربوط به هلوکاست و نازیسم باشد ممنوع بوده و فیلتر میشود.
در آمریکا و به خصوص مدارس و کتابخانههایش محتوای مربوط به پورنوگرافی، برخی محتواهای درسی و به خصوص دانلود کتابها محدود شده است.
نمونههای محدود سازی اینترنت در بحران سیاسی
اما در بسیاری از بحرانهای سیاسی و اشوبها دولتها راههای دیگری را برای محدود سازی اینترنت انتخاب میکنند.
در اوج بحران هند و پاکستان، هند در مناطق مرزی(جز کشمیر) حدود هزار و 392 وبسایت را به طور گزینشی مسدود کرد. همچنین، دولت هند طی رایزنی با شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و... از انها خواست که محتواهایی مشخص را حذف کنند. البته این شبکههای اجتماعی هم در نهایت با دولت هندوستان همکاری کردند.
در اوج بحران کشور مصر نیز دولت اینترنت را محدود کرد اما آن را به طور کامل قطع نکرد. دولت مصر بیش از ۵۰۰وبسایت و پلتفرم را مسدود کرد و البته با راهاندازی یک هاتلاین واتساپ به منظور گزارش اخبار جعلی، این کشور عملاً پا در مسیر نظارت شدید بر کاربران و نقض حریم خصوصی گذاشت. این هاتلاین به شهروندان مصری اجازه میداد اخباری که امنیت یا منافع عمومی را به خطر میاندازند را گزارش کنند و اکنون، شهروندان مصری میتوانند هرگونه خبر تحریکآمیز، جعلی و مشکوک را از طریق یک پیغام متنی واتساپ به دفتر عمومی دادستانی گزارش دهند.
آنچه در این کشورها رخ داد متفاوت از ایران است. در ایران، هر گونه سرور خارجی از دسترسی خارج شد و در حالیکه هیچ موتور جستجوگر داخلی مناسبی وجود ندارد با فیلتر مثلا گوگل عملا کاربران اینترنت فلج شدند.
انواع محدود سازی اینترنت
طبق نظریه سانسور اینترنت فیلترینگ اینترنتی به چند صورت به وقوع میپیوندد. این چند روش به شرح زیر است:
الف. فیلتر سامانه نام دامنه (DNS )
ب. فیلتر کلمات کلیدی و عناوین مهم
ج. فیلتر Ip های مورد نظر از صفحه وب
د. فیلتر صفحات و محتوای مورد نطر از طریق بستن URL
ه. اعمال محدودیت بر روی موتورهای جستجوگر
و. ریست کردن ارتباط اینترنتی
ی. قطع ارتباط اینترنتی به طور کامل
آنچه در ایران رخ داده بدون شک مصداق یکی از بدترین روشهای محدودسازی اینترنتی است و شامل سه مورد اخر میشود.
امید است که در آینده چنین اتفاقی کمتر رخ داده و از راههای هوشمندانه تری جهت محدود سازی اینترنتی و ساماندهی آن استفاده شود.