به گزارش مشرق، «من برای آمدن به اینجا از بنزین هزار تومانی استفاده کردم و هنوز بنزین هزار تومانی دارم ولی میدانم شما برای حضور در این سالن از بنزین ۳۰۰۰ تومانی استفاده کردهاید!» گفتن این جمله از دهان محمد معتمدی آن هم روی سن سالن همایشهای وزارت کشور کافی بود تا جمعیت چند هزار نفری سالن به تشویق روی آورند. معتمدی بعد از اجرای خیابانی کنسرتی که چند ماه قبل به طور رایگان و در محل بوستان آب و آتش اجرا کرد، این مرتبه در سالن همایشهای وزارت کشور حاضر شده بود تا این بار در قالب یک اجرای استاندارد، مخاطبانش را مهمان کند.
در این گزارش میخواهیم کمی از حاشیههای کنسرت جمعهشب معتمدی بگوییم.مثل همیشه ترافیک جلوی تالار همایشهای وزارت کشور به میدان فاطمی و در ادامه هم کوچه و خیابانهای اطرافش رسیده بود. هر وقت با چنین ترافیکی در آن منطقه روبه رو میشوید به احتمال بالای ۸۰ درصد بدانید که قرار است یک برنامه فرهنگی برگزار شود. تالار به آن بزرگی و با امکانات تقریبا استانداردش جان میدهد برای برنامههای این چنینی. اواسط دهه ۸۰ بود که همین ترافیک در همین محل خیلیها را شوکه کرده بود. آن مرتبه هم رد پای معتمدی جوان به چشم میخورد. معتمدی آن سالها اما آمده بود در کنار مرحوم محمدرضا لطفی، بعضی خاطرات موسیقایی ماندگار گره خورده با کانون چاوش را دوباره زنده کند. حالا تقریبا یک دهه و نیم از آن سالها میگذرد و پنج سالی از درگذشت لطفی. تالار همایشها هرچند پر نشده اما جمعیت زیادی هم آمده است. شرایط و وضعیت اینترنت و اطلاعرسانی این روزها را هم اگر در نظر بگیریم، مخاطب قابل قبولی در سالن حاضر شده. طبقه همکف تقریبا پر شده. خیلیها هم راهی بالکن شدهاند. مطابق رسم مالوف، نیم ساعتی طول میکشد تا معتمدی و گروهش روی سن حاضر شده و به مخاطبان و حاضران خوشامد بگویند و کار را شروع کنند.
موسیقی در اوج
تهیهکننده کنسرت، مرکز موسیقی مأواست، از مراکز زیر مجموعه سازمان هنری رسانهای اوج؛ سازمانی که خیلیها تا پیش از این نامش را با فیلمهایی مانند «به وقت شام» و «بادیگارد» شنیدهاند. حالا یکی از مراکز زیرمجموعهاش وارد حوزه موسیقی شده و ظاهرا اولین قدمها را هم خیلی محکم دارد بر میدارد. معتمدی مجموعه قطعات این کنسرت را پیش از این هم در آلبوم «حالا که میروی» خوانده و وارد بازار کرده است و حالا میخواهد آن قطعات را در قالب اجرای زنده به مخاطبان و مهمانانش تقدیم کند.
نکته جالب، رد پای محمدمهدی سیار، شاعر جوان شیرازی است. شعر قطعات این آلبوم از مجموعه سرودههای سیار است که او هم تا پیش از این ورودی جدی به این حوزه نداشته و کارهای معتمدی را میتوان نقطه ورودهای ابتدایی این شاعر جوان دانست؛ نقطه ورودهایی که از قضا شنیدنی و نسبتا جذاب از کار در آمده. اگر طالب خواندن متن این قطعات هستید میتوانید به کتاب «رودخوانی» مراجعه کنید. کتابی که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر و روانه بازار شده است.
قدیمها اینترنت داشتیم
اظهارنظرهای حاشیهای و نمکین تبدیل به بخشی از حواشی جذاب چنین کنسرتهایی شده است. چیزی که در مورد معتمدی هم مستثنی نیست. اولین حاشیه به نام بنزین ۳۰۰۰ تومانی سند میخورد. معتمدی برای تشکر از همراهی کسانی که در سالن حضور پیدا کرده و آماده شنیدن قطعات او و گروهش هستند، زبان تشکر را از قیمت بنزین شروع میکند و صد البته که خیلی هم به مذاق جمعیت حدودا سالن خوش میآید: «من برای آمدن به اینجا از بنزین هزار تومانی استفاده کردم و هنوز بنزین هزار تومانی دارم ولی میدانم شما برای حضور در این سالن از بنزین ۳۰۰۰تومانی استفاده کردهاید!»
وضعیت اینترنت و فضای مجازی هم از دیگر محورهای مورد اشاره معتمدی بود که البته به مانند قیمت بنزین از تشویق حضار بینصیب نماند. خواننده مورد اقبال این سالهای موسیقی سنتی وقتی از لزوم همکاری برای کمک به تعدادی از کودکان کار و بیسرپرست و بدسرپرست حرف میزد، به مزاح کنایههایی هم به قطعی اینترنت داشت که با واکنش حاضران در سالن روبهرو شد: «حالا هر وقت مثل قدیم اینترنتمان وصل شد و دوباره سیمکشی شد، توی صفحهام فراخوان کمک به کودکان این منطقه از تهران را منتشر میکنم. منطقهای که برخلاف اسمش (غنیآباد) طبقه اقتصادی ضعیفی دارد و مردم آبرومندی که البته با فشار اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.»
درخواست آرام برای اجرا در مشهد
حاشیهایترین بخش کنسرت را شاید بتوان حرفهایی دانست که معتمدی درباره اجرای کنسرت در مشهد ایراد کرد. این که به جز بعضی اجراهای موردی در قالب همایش، اجرای زنده موسیقی در این شهر متوقف شده. حرفهای معتمدی برخلاف موضوع ملتهبش خیلی آرام بود: «تقریبا دو سال است که تلاش میکنیم بتوانیم در شهر مشهد نیز کنسرت برگزار کنیم. در پروژه قبلی هم تلاشهایی در این زمینه صورت گرفت اما متاسفانه به نتیجه نرسید.»
ادامه صحبتهای معتمدی نشان میداد او مانند بعضی از جریانها به دنبال بهرهبرداریهای سیاسی و رسانهای نیست: «همه عوامل این گروه و مجموعه این باور را دارند که مشهد که نور چشم مردم ایران محسوب میشود میتواند میزبان آن دسته از اجراهای موسیقایی باشد که معیارهای لازم را برای اجرا در این مکان مقدس دارند.» و در نهایت هم اظهار امیدواری معتمدی که بتواند تا پایان سال در مشهد اجرا داشته باشد: «به هر ترتیب امید این است که تا آخر سال هم بتوانیم این کنسرت را در مشهد نیز برگزار کنیم.»
قطعات برتر
از لابهلای تشویقها و درخواستها میشد تشخیص داد کدام قطعات بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته. قطعه «باور نمیکنی» با دو بار اجرا محبوبترین اجرا و قطعه «کویر» هم با درخواست در رتبه بعدی محبوبترینها قرار گرفت. قطعهای که به گفته خود معتمدی، سرجهازی اجراهای او محسوب میشوند. پایانبخش کنسرت جمعهشب هم اجرای زنده «ای ایران» بود.
*صادق علیزاده / روزنامه جام جم