چرا اقدامات فرهنگی کم‌اثر است؟/ بی‌خبری مسؤول فرهنگی از تئاتر و کنسرت خصوصی در حوالی انقلاب

گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، فاطمه سامعی، همواره یکی از انتقادات مسؤولان و برخی اهالی فرهنگ به دانشگاه حول محور فرهنگ می‌چرخد که گویا در این موضوع رسیدن به شرایطی که رضایت دغدغه‌مندان را جلب کند، بسیار سخت است.

وضعیت فرهنگی دانشگاه مناسب نیست، چه کسی مسؤول فرهنگ در دانشگاه است؟ و چه کسی پاسخ‌گوی وضعیت فرهنگی دانشگاه است؟ سوال‌های پرتکراری که با گذشت سال‌ها هنوز بی‌پاسخ‌اند

«وضعیت فرهنگی دانشگاه مناسب نیست»؛ این گلایه بارها در انتقاد از فرهنگ فعلی دانشگاه شنیده می‌شود و این سوال‌های پرتکرار که «چه کسی مسؤول فرهنگ در دانشگاه است؟» یا «چه کسی پاسخ‌گوی وضعیت فرهنگی دانشگاه است؟» با گذشت سال‌ها هنوز بی‌پاسخ مانده است تا ریشه‌یابی ایراداتی که به فرهنگ دانشگاه گرفته می‌شود و پیدا کردن سرنخ برای حل مشکل بی‌نتیجه بماند.

جدی‌ترین پاسخ به مقوله فرهنگ دانشگاه این است که فرهنگ در دانشگاه متولی ندارد یا حداقل متولی زیادی دارد. به این معنی که چند متولی بودن این مسؤولیت باعث شده که حدود وظایف، مسؤولیت و پاسخ‌گویی شفاف نباشد. 

از سوی دیگر دانشجویان معترض برخی تصمیم‌های فرهنگی در دانشگاه‌ها هستند؛ برخی از دانشجویان از اینکه باوجود آیین‌نامه‌های یکسان، در اعمال قانون در واحدهای دانشگاهی مختلف اختلاف رویه وجود دارد گله دارند. آنها هم می‌پرسند که مسؤول پاسخ‌گویی به این تناقض‌ها کیست؟

نتایج نظرسنجی مرکز افکار سنجی جهاد دانشگاهی (ایسپا) نشان داده که دین‌داری دانشجویان از عموم جامعه بالاتر است، شرایط فرهنگی دانشگاه‌ها شامل ارزش‌ها، نگرش‌ها و حضور در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی از میانگین جامعه بالاتر احصاء شده است. با این حال، وضع فرهنگ در دانشگاه رضایت‌مند توصیف نمی‌شود.

درباره چرایی وضعیت فعلی فرهنگ دانشگاه و انتظارات از دانشگاه در مقوله فرهنگ با یکی از مسؤولان فرهنگی مرتبط با دانشگاه گفت‌وگو کرده‌ایم.

عیسی علیزاده معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی است که معتقد است مدیر فرهنگی باید از دل جامعه باشد.

*گلایه از وضع فرهنگ در دانشگاه و گله‌ دانشجویان از چندفرهنگی

فارس: مسؤولان و برخی از اهالی فرهنگ معتقدند که وضعیت فرهنگی دانشگاه مناسب نیست و برخی اشکال اساسی کار را در چند متولی بودن فرهنگ در دانشگاه می‌دانند، برخی دانشجویان هم مشکل را در اعمال نظر سلیقه‌ای مسؤولان فرهنگی می‌بینند و برای مثال از اینکه با آیین‌نامه‌های یکسان، در دانشگاه‌های مختلف متفاوت رفتار می‌شود گله دارند.

علیزاده: از یک سو، معتقدم که در حال حاضر وقت تقسیم کار مشخص در حوزه فرهنگ دانشگاه فرا رسیده است که تقسیم کار به معنی کار کردن و کار نکردن را با هم دارد؛ به این معنی که باید حدود وظایف، اختیارات و مسؤولیت‌های هر یک از چندین نهاد درگیر با فرهنگ در دانشگاه مشخص باشد تا براساس حدود وظایف بتوان از آنها انتظار پاسخ‌گویی داشت.

از سوی دیگر، شاهد چندگانگی در فرهنگ دانشگاه هم هستیم. وقتی چندگانگی ایجاد می شود هر مسؤول ایده خود را دارد، برای مثال اگرچه جهاد دانشگاهی برنامه بالادستی ششم توسعه و برش ۵ ساله را دارد که به همه واحدها ابلاغ شده است؛‌ اما تصور مدیر فرهنگی جهاد دانشگاهی در یک واحد استانی درباره کرسی های آزاد اندیشی و مناظرات دانشجویی با مدیر استان دیگر متفاوت است؛ در اجرا این تفاوت‌ها چندگانگی فرهنگی را رقم می زند. مخاطب هم علت تفاوت‌ها را متوجه نمی شود و می پرسد که چرا بسیج نمی‌تواند فلان سخنران را دعوت کند اما جهاد دانشگاهی می‌تواند یا برعکس؟ 

شاهد چندگانگی در فرهنگ دانشگاه هستیم که نظر مسؤولان مختلف با هم متفاوت است، همین تفاوت‌ها سوالاتی را برای دانشجویان ایجاد می‌کند

این وضعیت ایجاد شده حاصل رفتار و ساختار ما است؛ مضاف بر اینکه یک سری از رسانه ها از جمله شبکه های اجتماعی هم اضافه شده‌اند که به دلیل عدم آمادگی، در عمل هیچ برنامه‌ای برای آنها نداشتیم.

*تصورمان از فرهنگ دقیق نیست

فارس: همیشه نوعی مقاومت در برابر پدیده‌های جدید وجود دارد که تقریبا، اختلاف مسؤولان و اهالی فرهنگ با متقاضیان آن فرهنگ‌ها از همین‌ نقطه آغاز می‌شود.

علیزاده: در حال حاضر عملاً تیراژ روزنامه ها فوق‌العاده کاهش یافته است. یک زمانی ساعت ۴ بعد از ظهر که از اداره خارج می شدید تا ساعت هفت صبح روز بعد که نخستین روزنامه ها چاپ می شدند به هیچ خبری دسترسی نداشتید، اگر می‌خواستید اخبار ببینید فقط باید اخبار ساعت ۹ شب را می دیدید و دیگر اخبار تمام می‌شد.

در حال حاضر برای مثال ساعت ۳ صبح حتی قبل از اینکه از خانه خارج شوید می‌توانید به همه اخبار روزانه در فاصله ای که اخبار را ندیده‌اید دسترسی داشته باشید و حتی روزنامه هم نخوانید. در حال حاضر کار روزنامه فقط تحلیل است.

بنابراین باید برای هر کدام از این رسانه ها ابزار خاص خود را استفاده کرد که یا این ابزار را نداریم یا ابزاری که داریم جوابگوی این فضا نیست؛ تا زمانی که تصور ما از حوزه فرهنگ براندازی و توطئه باشد که تصور کنیم هر کس که وارد تئاتر می شود می خواهد ضربه‌ای به حاکمیت بزند یا هر کس که به کنسرت فلان خواننده می رود و شادی می کند می‌خواهد از همه خط قرمزها عبور کند یا حوزه ادبیات و رمان کلا حوزه اروتیک است و هر کس که این کتاب‌ها را می خواند به دنبال مسائل جنسی است، وضع همین است.

مسؤول فرهنگی دانشگاه که در راه دانشگاه پیاده نمی رود و از در دانشگاه با ماشین وارد می شود، اگر به سلف دانشگاه نرود یا کتابخانه‌ دانشگاه را نبیند از کجا رفتار دانشجو را خواهد دید و نبض دانشگاه را حس خواهد کرد؟

آخر این نگاه به همین جا می رسد. مسؤولی که قرار است برای فرهنگ یک کشور تصمیم بگیرد و میلیاردها تومان بودجه سالانه با امضا و ابلاغش تخصیص پیدا کند، اگر نفهمد در جامعه چه می‌گذرد؛ اگر در ماشین بنشیند تا سر کار بیاید و پس از ساعت کاری هم دنبال زندگی‌اش برود، از جامعه مطلع نمی‌شود و اصلا نمی تواند تصور درستی از جامعه داشته باشد.

فرهنگ در بستر جامعه شکل می‌گیرد، مسؤول فرهنگی دانشگاه که حتی در راه دانشگاه پیاده نمی رود و از در دانشگاه با ماشین وارد می شود و گفت‌وگو یا پرخاش دانشجویان و اعتراض آنها را نمی بیند، اگر به سلف دانشگاه نرود یا کتابخانه‌ دانشگاه را نبیند از کجا نبض دانشگاه و دانشجو را خواهد دید؟ اگر مدام به جلسه و شورای سیاست‌گذاری برود، این سوال پیش می آید که این همه مصوبات جلسات و شوراهای سیاستگذاری را چه کسی می خواهد عملی کند؟

از آنجا که ساختمان‌های جهاد‌دانشگاهی همه اطراف هم هستند و اساسا با ماشین رفتن به جلسه به صرفه نیست، اغلب جلسات را پیاده می رویم و در این مسیر واقعاً هر روز تغییر فرهنگی را حتی نسبت به ماه قبل حس می کنم. فرهنگ مجموعه آداب، رسوم، رفتار، کنش و سبک زندگی است که پوشش فقط یک نمونه فرهنگ است. برخی از افرادی که اکنون سیاست‌گذاری فرهنگی می کنند اگر به جامعه بیایند یکسری اصطلاحات را نمی فهمند. فرهنگ جامعه بخشی از فرهنگ است و همچنان که از گذشته برخی افراد از جمله آقای شاملو در حوزه فرهنگ کوچه فعالیت داشتند.

*چرا آیین‌نامه‌ها و مصوبات فرهنگی، گره فرهنگ را باز نکرد؟

فارس: یکی از حوزه‌های کشور که بسیار آیین‌نامه و مصوبه دارد حوزه فرهنگ است و اتفاقا از جمله حوزه‌هایی که اجرای مصوبات آن با سختی بیشتری همراه است هم همین حوزه فرهنگ است.

علیزاده: معضل فرهنگی کشور دیگر سیاست‌گذاری، برنامه پنج ساله و شش ساله و برنامه‌های کلان نیست؛ در مقوله فرهنگ دو بحث مهم وجود دارد؛ نخست نیروی انسانی کارآمد و دوم دغدغه.

معتقدم متاسفانه در حوزه فرهنگی دچار وادادگی هستیم و به جای اینکه اگر آب در حال جریان است بگوییم چه کار کنیم که آب به مسیر برگردد، خودمان هم در مسیر آب می‌رویم و با آن همراه می‌شویم؛ برای مثال می‌گوییم به فلان کنسرت یک سخنران بفرستیم که حرف دین بزند؛ اما اینکه فرهنگ نمی‌شود. 

در خیابان های اطراف انقلاب تئاترهای خصوصی داریم یا پارکینگ ها را مسقف و عایق پوشش می کنند و در آنجا کنسرت برگزار می‌کند. نمی‌خواهم بگویم این کارها خوب است اما مسؤول فرهنگی باید از این موضوعات اطلاع داشته باشد، کسی می تواند در حوزه فرهنگ سیاست گذار خوبی باشد که در حوزه فرهنگ نفس کشیده باشد. نمی‌توان گفت که از طریق ابلاغ آیین‌نامه و اساسنامه فرهنگ را می‌سازم.

در خیابان‌های حاشیه انقلاب، تئاترهای خصوصی و کنسرت خصوصی برگزار می‌شود. پارکینگ‌ها را مسقف و عایق‌پوشش می‌کنند، نمی‌گویم این کارها خوب است اما مسؤول فرهنگی باید از آنها مطلع باشد

قبلا در مصاحبه‌ای در پارک فناوری زنجان در مصاحبه‌ای درباره فرهنگ گفتم که تنها چیزی که نمی توان آن را تحریم کرد فرهنگ و محصولات فرهنگی است. ممکن است تمام دنیا تمام اقتصاد ایران و بانک های ایران را تحریم کنند اما هیچ وقت نمی تواند فرهنگ ایران را تحریم کند یا برای مثال بگوید کاری می‌کنم که فرهنگ ایران نشر پیدا نکند. زیرا فرهنگ تحریم پذیر نیست و همانطور که تحریم پذیر نیست ابلاغ پذیر هم نیست و نمی توان ابلاغیه داد که برای مثال از فردا می‌خواهم همه محیط دانشگاه تهران را اسلامی کنم.

*با دکور ۱ میلیارد تومانی اتاق کار نمی‌توان ادعای ساده زیستی کرد

فارس: درباره نقش تناقض رفتار برخی مسؤولان در عملی شدن یا نشدن اهداف فرهنگی چه نظری دارید؟

علیزاده: دقیقا یکی دیگر از مباحث نقش نیروی انسانی در فرهنگ، مسأله اعتقاد است. معتقدم که مسؤول فرهنگی که درباره یک موضوع فرهنگی نظری برای جامعه می دهد باید خودش به آن معتقد باشد.

اگر دکور ۱ میلیارد تومانی در اتاق محل کارم یا مبل ۵۰۰ میلیونی در خانه دارم نمی‌توانم بگویم اشرافی‌گری بد است

برای مثال اگر من معتقدم که تساوی بین حقوق زن و مرد باید برقرار باشد خودم باید در رفتارم به این امر قائل باشم، حداقل باید این اعتقاد را در خط مشی، در محیط کار یا در خانه‌ام نشان دهم. اگر معتقدم که اشرافی‌گری بد است و مدام آن را در برنامه های فرهنگی اعلام می کنم خودم باید آن را رعایت کنم، نمی‌توانم دکور ۱ میلیارد تومانی برای اتاق محل کارم داشته باشم یا مبل ۵۰۰ میلیونی در خانه داشته باشم اما بگویم فرهنگ یعنی ساده زیستی. 

*رسانه‌های جدید تعارضات را برملا می‌کنند

فارس: همواره در بحث شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای جدید ارتباطی این طور بیان می‌شود که چون کشور برای مواجه با این پدیده‌ها آماده نبوده است، شرایط به نفع ما پیش نرفته و در نتیجه تعریف عمده از این ابزارها، ابزارهایی خلاف فرهنگ هستند.

علیزاده: این بحث‌ها امروز به راحتی در شبکه‌های اجتماعی نمود پیدا می‌کند. یک مسؤول نمی تواند تمام اظهارات فرهنگی خود را مبتنی بر حمایت از ملی‌گرایی بیان کند اما عکس او در حال خرید از فروشگاه های خارجی منتشر شود، اکنون رسانه این چنین عمل می کند، تعارض‌ها را بروز می‌دهد. اگر شب طور دیگری صحبت کردی صبح کلیپ های آن منتشر می شود که قبلاً به شکل دیگری رفتار کرده‌ای. 

در قدیم این‌طور نبود، سال ها می گذشت تا تعارض یک مسؤولی در گفتار و رفتار نمایان شود، باید نزدیک او می گفتند و نقل قول می شد که فلان مسؤول در عمل خلاف ظاهرش رفتار می کند؛ اما اکنون شرایط فرق کرده است.

یک مسؤول نمی تواند در حمایت از ملی‌گرایی مدام صحبت کند اما عکس او در حال خرید از فروشگاه های خارجی منتشر شود. در حوزه فرهنگ فقط حرف ملاک نیست

فرهنگ مانند رشته‌پزشکی نیست که  برای مثال شخص بگوید به دنبال دندان‌پزشک خوب برای ارتودنسی می گردم و اگر دندانپزشکی خوب باشد اما دندان های خودش خراب باشد، ایرادی ندارد، چون دندان‌پزشک دوست نداشته دندان‌هایش را ارتودنسی کند و مراجعه کننده کار دندان هایش را به آن دندان‌پزشک می‌سپرد. اما در حوزه فرهنگ نمی توان گفت که من کاری ندارم که فلان مسؤول فرهنگی اشرافی زندگی می کند یا نه، من فقط می خواهم حرف هایش را بشنوم. در حوزه فرهنگ تنها حرف ملاک نیست.

*وقتی به پالس‌های تعارضات فرهنگی توجه نمی‌کنیم

فارس: نتیجه این شیوه سیاست‌گذاری‌ و عمل در شرایط فعلی چیست؟

علیزاده: این تعارض جای دیگری هم نمود پیدا می‌کند؛ جایی که بین نظر مردم و نظر حاکمیت تعارض پیدا می‌شود، جایی مثل جشنواره فجر که امسال فیلم وقتی ماه کامل شد برگزیده هیأت داوران بود و فیلم متری شش و نیم برگزیده نظر تماشاگران شد. 

تعارض فرهنگی مردم و حاکمیت یعنی جشنواره فجر که فیلم وقتی ماه کامل شد برگزیده هیأت داوران و فیلم متری شش و نیم برگزیده تماشاگران شد. این ماجرا برای تنگه ابوغریب و مغزهای کوچک زنگ زده و ماجرای نیمروز و ابد و یک روز هم تکرار شد

سال پیش فیلم تنگه ابوغریب برگزیده هیأت داوران بود و فیلم مغزهای کوچک زنگ زده برگزیده تماشاچیان شد. سال‌‌های قبل‌تر فیلم ماجرای نیمروز برگزیده هیأت داوران و فیلم ابد و یک روز برگزیده تماشاگران بود.

این تعارض‌ها در این موارد نمود پیدا می کند و این موارد یک پالس است که اگر به آنها توجه نشود و پشت در اتاق های بسته در باره آنها و فرهنگ سیاست گذاری کنیم، خروجی نهایی این است که ما چیزی برای خودمان می‌گوییم و مردم هم یک چیزی برای خودشان می‌گویند. این روند هم به این صورت هست که ممکن است در ابتدا فاصله بین دو فرهنگ کم باشد و وقتی جلو می‌رویم فاصله زیاد می‌شود و فرهنگ ها فرسنگ‌ها از هم دور می‌شود. 

انتهای پیام/