پرسپولیس با کمال، پرسپولیس بیکمال
هواداران تصور پرسپولیس بدون کمال را نمیکردند، چراکه آمار و ارقام نتایج تیمشان در بازیهایی که این بازیکن در زمین بوده با بازیهایی که حضور نداشته، نشان از یک افت چشمگیر دارد. البته این افت از جهت امتیازگیری نبوده و بیشتر به گل خوردنهای پرسپولیس ربط داشته است. پرسپولیس در سالهایی که کمال را در اختیار داشته ۱۳۰ بازی در لیگ برتر برگزار کرده که از این تعداد بازی ۱۰۴ دیدار با حضور کمال برگزار شده و این بازیکن در ۲۶دیدار تیمش به دلایل مختلف غایب بوده است.در آمار گل خوردنهای پرسپولیس حضور این بازیکن به نفع تیم تمام شده و سرخها در حضور کامیابینیا در هر بازی بهطور متوسط ۶۱/۰ گل دریافت کرده است و این عدد در نبود کمال به ۶۹/۰ میرسد. ضمن اینکه وقتی کمال همراه سرخها بوده، این تیم در هر هشت بازی بهطور متوسط میبازد و وقتی این بازیکن را به همراه ندارد، آنها در هر ۵/۶ بازی شکست را تجربه میکنند. این آمار نشان میدهد حضور این بازیکن تا چه حد برای پرسپولیس و برانکو در فاز دفاعی موثر بوده و بیدلیل نبود که پروفسور حاضر نبود به هیچ شکلی این هافبک دفاعی را از دست بدهد.
بیشتر بخوانید:
چرا حال پرسپولیس خوب نیست؟
کاری که بشار کرد و کامیابینیا نکرد
درست بعد از فینال جام حذفی که آخرین بازی رسمی پرسپولیس در مسابقات سال ۹۸-۹۷ بود، بشار رسن، هافبک عراقی پرسپولیس تصمیم گرفت شانه مصدوم خود را که مدتها بود از آن ناحیه احساس درد میکرد، به تیغ جراحان بسپرد تا برای همیشه از شر این درد رهایی پیدا کند. او در زمان خوبی هم تصمیم به این کار گرفت؛ وقتی هیچ بازی ملی و باشگاهی پیش رویش نبود و او این فرصت را داشت که دوره نقاهت سهماههاش را طی کند و نهایتا چند هفته از بازیهای تیمش را از دست بدهد. درست همان موقع بود که خیلیها منتظر بودند کامیابینیا هم دست به چنین کاری بزند و برای همیشه از دست این مصدومیت کهنه خلاص شود که در کمال تعجب شماره ۱۱ پرسپولیس چنین کاری نکرد و بعد از گذراندن تعطیلات پیش از آغاز فصل در تمرین پرسپولیس حاضر شد. او حتی در تمرینات پیشفصل پرسپولیس حضور داشت و تنها مصدومیت از ناحیه کمر باعث شده بود نتواند حضوری همهجانبه در تمرینات داشته باشد. اما درست دو روز قبل از شروع لیگ خبری منتشر شد که هواداران پرسپولیس را شوکه کرد؛ کالدرون که تا آن زمان از جریان کتف کامیابینیا خبر نداشت، بعد از مشاهده پرونده پزشکیاش اعلام کرد این بازیکن باید کتف مصدومش را به دست جراحان بسپارد و پس از بهدست آوردن سلامت کامل به جمع تیم ملحق شود. شاید اگر کمال هم مثل بشار بعد از پایان بازیهای فصل اقدام به چنین کاری میکرد، از مدتها قبل آماده بازی میشد و الان نیز هافبک فیکس تیمش بود.
چرا کامیابینیا زیر بار جراحی نرفت؟
سوال اینجاست که اگر وضعیت کتف کامیابینیا تا این حد وخیم بوده که کالدرون ریسک حضورش در تیم را نپذیرفته، چرا این بازیکن در ابتدای تعطیلات دست به این عمل جراحی نزده است؟ او در مقطعی از فصل گذشته به خاطر کمبود بازیکن مجبور بود با این درد بسازد تا پرسپولیس را از داشتن یک بازیکن تاثیرگذار محروم نکند. ولی بعد از پایان فصل این بازیکن که متوجه شده بود دیگر قرار نیست فصل را با برانکو آغاز کند، برای اینکه بتواند از همان ابتدا جای خود را در تفکرات تاکتیکی سرمربی جدید باز کند، انجام این عمل جراحی را پشت گوش انداخت. او سایه سنگین محسن ربیعخواه را بالای سر خود حس میکرد؛ بازیکنی که خیلیها از سبک فوتبالش خوششان نمیآید، اما سادگی فوتبال او و دوری از حرکات اضافی باعث شده چشم مربیان خارجی همیشه متوجه او باشد. کامیابینیا میدانست اگر چند هفته از لیگ را از دست بدهد، کار سختی برای بازگشت به ترکیب پرسپولیس خواهد داشت و شاید همین موارد باعث شد او سازش با درد را ترجیح بدهد و چهبسا اگر اصرار کالدرون نبود، او همچنان با کتف مصدوم برای پرسپولیس بازی میکرد. این قسمت از تصمیم کامیابینیا برخلاف ازخودگذشتگیهایش در زمان بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس، تصمیمی خودخواهانه بود که اصلا منفعت پرسپولیس در آن لحاظ نشده بود.
آماده ولی پشت خط
در گفتوگویی که با پزشک پرسپولیس داشتیم، متوجه شدیم کامیابینیا مدتهاست از لحاظ بدنی آماده حضور در میدان است و مشکلی از جهت مصدومیت ندارد. او مدتهاست در تمرینات گروهی شرکت میکند، اما هنوز مجوز حضور در میدان را پیدا نکرده تا خیلیها از به حقیقت پیوستن کابوس ربیعخواه برای کمال حرف بزنند.