اسم این را هم جذب بگذاریم؟!

به گزارش مشرق، کارگردان نمایش‌های موزیکال و بی‌خاصیت دست‌کم یک دهه است که نه تنها نسبتی با تئاتر موسوم به ارزشی یا مذهبی ندارد بلکه ترویج کننده جدی نوعی نازل و ضعیف از تئاتر است که صرفاً برای طبقه‌ای خاص و بدون هدف‌گذاری مثبت فرهنگی روی صحنه می‌رود و منفعت مالی تنها انگیزه تولید در آن است.

در مدیریت فرهنگی به نظر می‌رسد موقع‌شناسی محلی از اعراب ندارد. اگر قرار بر قدردانی باشد بهترین زمان قاعدتاً باید دورانی باشد که هنرمند نسبت معینی با موضوع تقدیر دارد و آثار او دست‌کم به لحاظ محتوایی نسبتی معنی‌دار با ارزش‌های فرهنگی جامعه برقرار می‌کند وگرنه تقدیری که صرفاً به بهانه گذشته‌ای که با حال فرسنگ‌ها تفاوت دارد انجام می‌شود، نقض غرض است و پیامی کاملاً غلط به جامعه جوان و نوجوان جویای هنر ارائه می‌دهد.

اگر قرار بر این شد که یک نهاد یا ارگان دولتی یا حکومتی بستر فعالیت افرادی را فراهم کند و آنان به دلیل تسلط نداشتن بر مؤلفه‌های هنری و تکنیکی لازم در جذب مخاطب موفق عمل نکنند و به همین دلیل صرفاً به انگیزه کسب درآمد خود را به وادی تولید آثار نازل و سطحی بیندازند و در عین حال تأیید و تقدیر هم شوند در واقع شاهد ترویج نوعی فرهنگ خواهیم بود که در آن صرفاً اسامی و نام‌ها مهمند و عملکرد افراد اصل و مبنا قرار نمی‌گیرد.

برچسب ها:

فرهنگ و هنر