خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: مهدی فیاضی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با رتبه استادیار است؛ وی در گذشته مدیرعامل کانون اندیشه جوان و رئیس مرکز پژوهشهای جوان بوده است و از سال ۷۹ تاکنون در مباحث فرهنگی و فکری نوجوانان و جوانان فعالیت میکرده است.
زمانی که فیاضی در مرکز پژوهشهای جوان و کانون اندیشه جوان فعالیت میکرد حدود ۸۰۰ کتاب بر اساس نیاز فکری مخاطبان چاپ و تولید کرده است همچنین در زمینه فضای مجازی و فناوریهای نوین فعالیت های مختلفی انجام داده است که میتوان به سایت باشگاه اندیشه اشاره کرد؛ هم اکنون فیاضی مدیریت دفتر انتشارات و فناوری آموزشی را برعهده دارد.
* دفتر انتشارات و فناوریهای آموزشی چه فعالیتهایی را انجام میدهد؟
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مسؤول محتوایی است که نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور تا سن ۱۸ سالگی برای مخاطبان ایجاد و تولید میکند که این محتوا در قالب بستههای یادگیری تهیه و ارائه میشود یک عنصر از بستههای یادگیری، کتابی درسی است ولی عنصرهای دیگری نیز وجود دارد که میتوان به فیلمهای آموزشی، پویانمایی آموزشی، مجلات آموزشی و تربیتی اشاره کرد.
این دفتر متولی تولید محصولات آموزشی غیر از کتاب درسی است اعم از مجلات آموزشی، کتابهای آموزشی و کمک درسی، فیلم آموزشی، کتاب صوتی آموزشی.
* به عبارتی وقتی از سبد یادگیری صحبت میشود مسؤولیت محتوای این بسته به غیر از کتاب درسی بر عهده شماست؟
بله همین طور است. ما زیرمجموعه معاونت طراحی و تولید بستههای یادگیری هستیم.
* نقش این محصولات آموزشی را در یادگیری دانشآموزان به چه اندازه ارزیابی میکنید؟
بر اساس مطالعات تعلیم و تربیتی، اگر مخاطب، آن محصول یا ماده آموزشی را انتخاب نکند، اثرپذیریاش از آن محصول به حداقل میرسد؛ وقتی از محصول استفاده میکند و پیام محصول را درست تلقی میکند که خودش انتخاب کرده باشد به عبارتی اینکه میگوییم یادگیری به جای حفظ کردن، این موضوع است.
به نظر شما انتخاب تابع چه عنصری است و مخاطب بر چه اساسی یک محصول یا ماده آموزشی را انتخاب میکند؟ انتخاب او تا حد بسیاری تابع تناسب قالب ارائه محتوا و باسلیقه اوست؛ کتاب درسی یک قالب است که اتفاقاً اجباری است یعنی بچهها باید بخوانند و نمره بگیرند؛ عنصر انتخاب را در کمترین حالت ممکن دارد ولی فیلم آموزشی، قالبی است که اجباری نیست و باید انتخاب کند همچنین جذاب هم است.
فناوریهای جدید در بستههای یادگیری قرار دارند ولی اجباری نیستند و جنس قالب ارائه به گونهای است که مخاطب میپسندد مثل کتاب داستان، قصه و مجله.
لذا محصولاتی که مبتنی بر عنصر انتخاب و سلیقه مخاطب است در این دفتر قرار دارد؛ از این جهت اثرگذاری این دفتر بر مخاطب بسیار زیاد است و لذا کسی که انتخاب میکند، پای تلقی پیامش مینشیند.
* اگر شما بخشی از سبد یادگیری باشید در نتیجه اجباری میشوید و این با فلسفه نکتهای که عرض کردید مغایرت دارد؟
هنوز سبد یادگیری که حالت اجباری دارد در سازمان تولید نشده است و فعلاً غیر از کتاب درسی، بقیه موارد اختیاری است و البته در حال تولید است؛ زمانی که این بسته در همه مواد درسی کامل شد آن موقع بسته به جای کتاب به مخاطب ارائه میشود که بسته رسمی آموزش و پرورش خواهد بود لذا الان این عنصر انتخاب کماکان وجود دارد.
البته بعداً در طراحی بستههای یادگیری سیاست چند تألیفی ارائه میشود که این اجبار را برداریم که دانشآموزان بر اساس تنوع سلایق، بسته را انتخاب کنند.
* در حال حاضر از این محتوای غیر اجباری چقدر دانشآموزان استفاده میکنند؟
در بخشهای مختلف، متفاوت است مثلا در حال حاضر ۴۰ درصد دانشآموزان از مجلات رشد استفاده میکنند و برخی محلات رشد به تیراژ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تا تولید و چاپ میشود.
* یکی از نقدهایی که به مجلات رشد وارد میشود این است که فقط این مجلات به مدارس راه پیدا میکنند و رقابتی وجود ندارد، نظر شما چیست؟
ما یک بخش کارمان مجلات رشد است و یک بخش دیگر، طرح ساماندهی است که مجلات دیگر را هم اعتبارسنجی میکند. یعنی مجلات دیگر اعتبارسنجی میشوند و اگر اعتبارنامه دریافت میکنند، میتوانند وارد مدرسه شوند.
* یعنی اگر مجلهای از شما اعتبارنامه بگیرد میتواند وارد مدرسه شود؟
طرح ساماندهی همین است؛ مواد و رسانههای آموزشی که میخواهند وارد مدرسه شوند، اینجا ارزیابی میشوند، اعتبارنامه میدهیم و اگر بتوانند اعتبارنامه دریافت کنند یعنی مجوز ورود به مدرسه را دارند؛ مجلات رشد را هم الان بازاریابی میکنیم یعنی مجلات رشد، مجلات اجباری وزارتخانه نیست و از طریق مجامع رسمی وزارتخانه هم پخش نمیشود. بلکه کسانی هستند که از طرف آموزش و پرورش استان معرفی شدند و آنها توزیع را برعهده دارند.
بخش دیگر فیلم های آموزشی است؛ به عنوان مثال فیلمهایی که در جشنواره رشد برگزیده می شوند در مدارس کشور به نمایش گذاشته میشوند؛ فیلمهای جشنواره رشد در کلاسهای درس نشان داده میشوند و مورد نقد و بررسی قرار میگیرند؛ فیلمهای رشد سال گذشته برای 3.5 میلیون دانشآموز نمایش داده شد.
جشنواره فیلم رشد تا آخر اردیبهشت سال آینده در استانها ادامه دارد و فیلمهای آن در مدارس به نمایش گذاشته میشود.
* آیا نقدهایی که دانشآموزان و معلمان درباره فیلمهای جشنواره رشد دارند تحلیل محتوا میشود؟
یک زمان دنبال تولید محتوا و یک زمان دنبال ارائه پیام به مخاطب هستیم؛ در حال حاضر نمایش این فیلمها یک فرایند آموزشی برای تلقی پیام است نه برای تولید محتوا برای ارائه پیام به بیرون؛ به عبارت دیگر یک نحوه تدریس در نظر گرفته میشود.
* در گذشته گذشته تبلیغات مواد و رسانههای آموزشی در رسانهها به ویژه رسانه ملی مورد نقد سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بود؛ در این خصوص موضع شما چیست؟
به لحاظ قانون شورای عالی آموزش و پرورش که عالیترین شورای نظام تعلیم و تربیت کشور اس، این موضوع را مطرح کرده است.
بر اساس قانون ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش، بحث و بررسی و اعطای مجوز درباره مواد و رسانه آموزشی به عهده سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است که به طور انحصاری تأیید محتوای آموزشی را به این سازمان سپرده است و اگر مجموعههای مختلف کشور ملتزم به این قانون باشند باید چه در بحث اعطای مجوز، چاپ این کتابها و چه در جریان تبلیغات باید مجوز ۸۲۸ را بگیرند یعنی مجوز از طرح ساماندهی که مستند به قانون ۸۲۸ است را بگیرند.
اما متأسفانه ناهماهنگی وجود دارد و بحثهای اقتصادی جای خود را به بحثهای تربیتی و محتوایی داده است فلذا چون فلان مجموعه به صدا و سیما پول نقد میدهد و صدا و سیما از این منظر میتواند درآمدزایی داشته باشد چشمش را بر این جنبه تربیتی و قانونی قضیه می بندد و بدون نگاه به اینکه این داده شمجموعه مجوز دارد، کار تبلیغات را میپذیرد.
در صورتی که اگر سازمانهای نظارتی و صدا و سیما باید بگویند مجوز از کجاست البته بگویندممکن است بگویند مجوز چاپ از وزارت ارشاد گرفته شده است.
اما سوال اینجاست که چرا باید مرجع اعطای مجوز درباره کتابهایی که مربوط به آموزش و پرورش است، وزارت ارشاد باشد.
یک خلأ قانونی اینجا وجود دارد؛ نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر محتواست و محتواپایه است به عبارتی یک محتوا باید باشد که روی آن کار کنیم و مخاطب را جهت دهیم؛ به عبارت دیگر کتاب درسی و کتابهای آموزشی پایه و اساس کار معلم و کل نظام آموزش و پرورش است پس چرا مجوز این کتاب ها که یک بخش کتاب درسی و یک بخش کتاب غیر درسی است در دست آموزش و پرورش نیست؟
چرا باید این بازار که ماده خام تعلیم و تربیت را تولید میکند در اختیار آموزش و پرورش نباشد؟ و باعث شده است که کتابی مجوز چاپ بگیرد و در بازار عمومی بیرون بیاید که صدا و سیما مستند به همین مجوز چاپ و نه اعتبارنامه ۸۲۸، تبلیغات کند.
یعنی صدا و سیما توجه ندارد که چیزی باید تبلیغ شود که اعتبارنامه آموزش و پرورش را داشته باشد و از آن طرف فکر میکند همین که مجوز نشر دارد، کافیست و این مجوز نشر هم دست آموزش و پرورش نیست.
از این خلأ قانونی استفاده میشود که البته خیلی از ناشران نیز به این موضوع معترضند؛ این اعتراض به وضعیت موجود منحصر به آموزش و پرورش نیست بلکه تمام کسانی که دغدغه آموزش و پرورش را دارند، گلایه مندند.
معتقدیم اعطای مجوز چاپ برای کتابهای آموزشی و کمک درسی باید به وزارت آموزش و پرورش منتقل شود چه به نحو انتقال کامل و چه به نیابت از وزارت ارشاد.
* آیا تبلیغات کتابهایی که اعتبارنامه آموزش و پرورش را ندارند در صدا و سیما قابلیت پیگیری دارد؟ یا اینکه شما فقط به یک کتاب از این ناشر جایزه دادید و ناشر در تبلیغات تمام کتابهایش به آن جایزه اشاره میکند.
رئیس و بدنه صدا و سیما، مجموعه فرهیخته و فرهنگی هستند و پیشنهاد میکنم حوزه بازرگانی را از حوزه کنترل کیفیت محتوا از آموزش و پرورش را جدا نبینند. به عبارت دیگر بخش بازرگانی تبلیغات میگیرد و دغدغه محتوایی ندارد بلکه دغدغه مالی دارد.
پیشنهاد میکنم آن چیزهایی که به نظام تعلیم و تربیت کشور مربوط است، صدا و سیما از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی استعلام کند و با مجوز سازمان پژوهش تبلیغ کند تا مانع برخی سوء استفادهها شود.
* وضعیت کتب آموزشی و کمک درسی را از نظر استاندارد چگونه می بینید؟
کتابهای آموزشی کتبی هستند که مفاهیم درسی را در قالب مختلف مثل شعر، داستان، طنز و غیره ارائه میدهند و کتاب کمک درسی ناظر به خود کتاب درسی است در حال حاضر ۶۰ درصد کتاب آموزشی مناسب تشخیص داده می شوند اما در بخش کتب کمک درسی، زیر ۱۰ درصد آنها از استاندارد لازم برخوردارند.
در طرح ساماندهی، اعتبارنامه میدهیم و در جشنواره کتاب رشد، برگزیده و تقدیری داریم؛ در هر 3 مورد مجوز به محصول داده میشود و به ناشر مجوز نمیدهیم به عبارت دیگر کل کارهای ناشر را مجوز نمیدهیم بلکه محصول مورد نظر را مجوز میدهیم و اگر ناشری عنوان برگزیده روی یک محصول دارد و به تمام محصولات دیگر تعمیم دهد، یک تخلف قانونی است.
* امکان شکایت هست؟
بله
* پس چرا تاکنون شکایت نکردید؟
ما دوست داریم با ناشران از همان دید فرهنگی برخورد کنیم و نگاه سلبی را اولویت بعدی میگذاریم. به نظرم اگر با آنها وارد بحث و گفتوگو شویم به نتایج بهتری میرسیم. چون این افراد دغدغه فرهنگی را دارند ولی البته در بعضی موارد سودهای اقتصادی به کیفیت محتوایی چربیده است.
* آماری دارید که چه تعداد کتاب آموزشی و کمک درسی در کشور تولید میشود؟
ببینید ما کتابهایی را بررسی میکنیم که وارد طرح ساماندهی کتاب رشد میشوند البته خیلی از کتابهای کمک درسی مجوز انتشار از ارشاد میگیرند اما در این سامانه ثبتنام نمیکنند و اینکه چقدر کتاب کمک درسی چاپ میشود را نمیتوانیم بگوییم البته آمارهای غیر رسمی در خصوص وضعیت نشر منتشر شده است که عنوان میکند در سال ۹۷ سهم کتب کمک درسی و آموزشی از شمارگان ۱۴۰ میلیونی کتابها، ۲۸ درصد بوده است که رقم ۳۸ میلیون کتاب را نشان میدهد و از این مقدار ۳۰ میلیون کتاب کمک درسی بوده است.
کتابهای کمک درسی به لحاظ موضوعی ۱۹ درصد کتابهای منتشر شده را شامل میشود ولی به لحاظ تیراژ سهم بالایی دارند همچنین گردش مالی کتابهای کمک درسی ۶۸۰ میلیارد تومان بوده است.
* پس شما باید برای تبلیغ مواد آموزشی، اعتبارنامه دهید؟
کتابهایی که مورد تأیید ماست برای ورود به مدارس و ورود به نظام تعلیم و تربیت فقط با اعتبار نامه انجام میشود؛ اگر این اعتبار نامه را ندهیم یعنی صلاحیت ورود به نظام تعلیم و تربیت کشور را ندارند که طبق قانون 828 است.
صدا و سیما باید بگوید وقتی میخواهم کتاب را تبلیغ کنم باید اعتبارنامه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی همراهش باشد. کما اینکه اگر این کتابها بخواهد به مدارس برود و مدیر مدرسه بدون اعتبارنامه اجازه دهد، تخلف کرده است.
* در برخی مدارس، کتابهای بدون اعتبارنامه به ویژه در زمینه کمک درسیها دیده میشود؟
دانشآموز، خانواده و معلم نیاز به مواد مکمل کتاب درسی دارند و این نیاز وجود دارد و اگر آموزش و پرورش به طور رسمی، این نیاز به پاسخ ندهد، مجموعههای موازی از خلأ قانونی استفاده میکنند و به طور کاذب نیاز را مرتفع میکنند.
آن کسی که اهل فن است میگوید، این نیاز را مرتفع نمیکنی و بیشتر سود اقتصادی داری چون کتابت استاندارد نیست و اهداف برنامه درسی ملی با کتاب تو محقق نمی شود پس از یک طرف نیاز وجود دارد و آموزش و پرورش برای اینکه این مشکل حل شود به طور ایجابی باید حل کند بنابراین آموزش و پرورش باید کتابهای کمک درسی استاندارد را که حس پختهخواری را تقویت نکند، تست محور نباشد جستجوگری را مخدوش نکند و مهارتها را ارتقا دهد، متولی تولید شود که این نیاز را پاسخ دهد تا اگر میگوییم این کتابها نباشند، کتاب رافع نیاز باشند.
آموزش و پرورش با چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ بخش خصوصی است یعنی آموزش و پرورش با بخش خصوصی باید بیاید این نیاز را درست تشخیص دهد، ابعاد مختلف را درست ترسیم کنند و محصولات استاندارد تولید کنند و در نتیجه بازار تولید و عرضه کتاب کمک درسی استاندارد شود در این حالت کتاب کمک درسی غیر استاندارد اصلاً به فروش نمی رسد.
انتهای پیام/