خبرگزاری فارس، فائزه نجارزادگان: یکی یکی از اتوبوس پیاده میشوند. خندههایشان توجهام را جلب میکند. شور و اشتیاق در نگاهشان موج میزند. کلاههای سبز و آبی بر سر دارند و ربانی سبزرنگ به صورت مورب و بزرگ بر روی لباسشان قرار گرفته است.
میگویند شهردار هستیم و برای مراسم تنفیذ آمدهایم. اتوبوسها تعدادشان زیاد میشود. همهمه و ازدحام جمعیت شکل میگیرد ولی در مدت زمان کوتاهی همه به خط می شوند و به سمت سالن همایش های برج میلاد میروند.
شهرداران اینجا همه لباس و فرم مدرسه پوشیدهاند. شلوغی سالن مرا یاد زنگ آخر مدرسه میاندازد. ناظمان مدرسه تلاش میکنند با مدیریت مجموعه هر چه زودتر دانش آموزان را در محلهای از قبل مشخص شده مستقر کنند.
تعداشان آنقد زیاد است که تقریباً همه سالن پر شده فقط 418 دانش آموز به عنوان شهردار آمده و هر کدام دو معاون از 8 معاون خود را به همراه دارند. از همه مناطق بیست و دوگانه در این مراسم حضور یافتهاند. تعداد شهرداران دختر به ظاهر بیشتر از پسران است. به میان جمعیت آنها میروم و گزینشی تعدادی از آنها را برای مصاحبه کوتاه انتخاب میکنم.
عشق به دوربین در شهرداران کوچک
علاقهشان برای مصاحبه زیاد است ولی مانند برخی مسؤولان دنبال دوربین هستند. میگویند چه روزی و چه زمانی تصویرمان را پخش میکنید و کدام شبکه ما را نشان میدهد؟ توضیح می دهم از خبرگزاری هستم و تصویری نیستیم والبته قول دادم عکسشان را در میان گزارش منتشر کنم. شور و هیجان زیادی دارند. مدام و با هم میگویند «خانم اجازه ما بگیم؟».
آلودگی هوا را از مدرسه دور میکنم
یکی از دانشآموزان که میگوید نامش فاطمه نیازی است، در مورد برنامههای خود به عنوان شهردار مدرسه گفت: شعار من «نیازی نیازهای شما را رفع میکند» بود. به همشاگردیهای خود در مدرسه قول دادهام که مدرسه را برای آنها به پارک و بوستان تبدیل کنم، بر همین اساس به آنها اعلام کردم که بطریهای آب را همراه خود بیاورند تا گیاههای کوچک در آنها بکاریم و با نصب آنها کنار حیاط و سالن مدرسه علاوه بر زیبایی، در جهت کاهش آلودگی هوا نیز گام برداریم. نمیشود با شعار مشکل آلودگی هوا را حل کرد و باید چاره درست اندیشید.
میخواهم به جای حناچی باشم
یکی دیگر از دانشآموزان دختر که از منطقهای مشابه دانشآموز اولی آمده، درباره شعارهایش میگوید: مدرسه همچون شهر کوچکی است که باید به موضوعات آن رسیدگی شود، البته من قولهایی را به دوستانم دادهام ولی الان آنقدر هیجان دارم که یادم نمیآید چه بوده، ولی به طورکلی علاقهام برای رفتن به شهرداری و اینکه به جای حناچی بنشینم، سبب شد تا به این حوزه ورود پیدا کنم.
تیپم به معان زیباسازی میخورد
یکی دیگر از دانشآموزان پسری که از منطقه 4 آمده و به گفته خودش به عنوان معاون شهردار مدرسه انتخاب شده، نسبت به مرتب کردن موهایش حساسیت دارد و همانطور که صحبت میکند، دستی بر سر و روی خود میکشد تا نظم موهایش برهم نخورد، میگوید میخواهد معاون زیباسازی شهردار شود و دوستانش نیز معتقدند که شخصیتش به این معاونت میخورد.
از من می خواهند امتحانات را کنسل کنم
حسن یکی دیگر از شهردار مدارس منطقه 16 است که رسیدگی به مشکلات مدرسه و بهتر کردن وضعیت آن را اولویت خود میداند و میگوید: احساس مسئولیت میکنم و سعی خواهم داشت که سنگتمام را برای همشاگردیهایم بگذارم.
برخی کاندیداهای مجلس شعار پوچ میدهند ولی ما نه
وی ادامه می دهد:آنها میخواهند که من اردوها را بیشتر و امتحانات را کنسل کنم، ولی من چنین قولهایی ندادم و میدانم که حرفهای پوچ را دانشآموزان تشخیص میدهد و این مسئله سبب بیاعتمادی میشود.
کاری میکنم دانش آموزان از تعطیلی خوشحال نشوند
مریم که از دیگر شهرداران مدارس است، میگوید: میخواهم کارهایی انجام دهم که بچهها از تعطیلی مدارس به دلیل آلودگیها خوشحال نشوند. این مسئله نیاز دارد که جو مدارس را شاد کنیم.
خوراکی نداشتم و مجبور شدم رشوه بگیرم
رضا که شیطنت از چهرهاش موج میزند، میگوید که همکلاسیهایم به من پیشنهاد رشوه میدهند ولی من قبول نمیکنم. آنها پیشنهادهایی همچون آوردن خوراکیهای خوشمزه یا نوشتن تکالیف را پیشنهاد میدهند تا برنامههایشان را به گوش مدیر مدرسه برسانم. البته غیر از یکی دو مورد که مادرم فراموش کرده بود خوراکی برایم در کیف بگذارد، مجبور شدم رشوههای آنها را بپذیرم.
استقبال کمرنگ شهرداران کوچک از مسؤولان
مراسم کمکم شروع میشود و پس از پخش سرود جمهوری اسلامی و همخوانی دانشآموزی و حضار در سالن همایشهای برج میلاد، مجری میآید و آهنگ شاد در سالن پخش میشود. دانش آموزان هم با دست و جیغ و هورا آنها را همراهی میکنند.
من خیابان ولیعصرم
ابتدای برنامه، مسعود شکوهی مدیرکل امورتربیتی و مشاورهای وزارت آموزش و پرورش سخنرانی کوتاهی انجام داده و پس از آن، مجری از ریحانه سلیمی به عنوان اولین مشاور شهردار در امور دانشآموزی دعوت میکند. ریحانه پس از اینکه پشت تریبون آمد، مطلبی طنز در مورد تهران قرائت کرد که بخشی از آن به این صورت بود که گفت: من خیابان ولیعصرم. قبلا 60 هزار چنار در شناسنامه و الان 11 هزار چنار دارم البته دلم به مساعدت ساعی و ملت خوش است.مطلب آن آنقدر شیرین بود که همه دانشآموزان به وجد آمدند.
مشاور حناچی بودم ولی آن را از نزدیک ندیدم
پس از صحبتهای ریحانه سلیمی، از او دعوت کردم که در مورد برنامههایش توضیحاتی ارائه دهد که وی گفت: یک سال پیش به عنوان شهردار مدرسه انتخاب شده و مشاور حناچی در امور دانشآموزی بوده است.
وی بیان داشت: طی سال گذشته در جلساتی در حوزههای فرهنگی شرکت کردم و عضو شورای سیاستگذاری شهرداران مدارس شدم، همچنین در همایش فصلی مدیران مشارکت داشتم و سخنرانی کردم. سعی کردم نمایندگان بچهها و زبان دانشآموزان باشم. البته تاکنون جلسه خصوصی با آقای حناچی نداشتم و این یکی از آرزوهای من است.
به گفته وی، مدارس تهران در حال حاضر به ویژه در دوره راهنمایی و دبیرستان نیاز به شوق، انگیزه و امید به آینده دارد که شهرداران مدارس میتوانند نقشهای مهمی را در این زمینه اجرا کنند. ریحانه پس از صحبت های کوتاه، پیش دوستانش رفت و آنها بابت مطلب زیبایش آن را تشویق کردند.
در ادامه مجری برنامه سعی که کرده بود برنامهای شاد برای دانشآموزان داشته باشد، با طرح این سؤال که کدامیک از شما دانشآموزان سریال هشتک خاله سوسکه یا آقا موشه را دیدهاید؟ شور و شوق را دوباره به میان دانشآموزان آورد و این مسأله با هیاهوی آنها و جواب مثبت اکثرشان روبهرو شد.
امیرکربلاییزاده استندآپ کمدی برنامه بود که مجری هم با طرح سوال برنامه خاله سوسکه سعی در معرفی آن داشت. کربلاییزاده به روی صحنه آمد و با وصف دانش آموزان قدیم و جدید و توضیح انواع خنده، شور و نشاط را به سالن آورد و نه تنها دانش آموزان کنونی بلکه دانش آموزان قدیمی حاضر در مراسم هم به خنده وا داشت.
در ادامه برنامه با سخنرانی الهام فخاری عضو شورای شهر و محمدرضا جوادی یگانه معاون شهردار تهران ادامه یافت و پس از آن اهدای جوایز به شهرداران منتخب مدارس انجام گرفت. سایت شهرداران مدارس هم رونمایی شد تا دانش آموزان از این طریق بتوانند ایدههای شهری خود را به اشتراک گذارند.
مراسم با کنسرت گروه سون پایان یافت و هر کدام از دانش آموزان با آرزوی نشستن بر صندلی شهردار در خیابان بهشت راهی مدرسههای خود شدند.
انتهای پیام/