گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس-فاطمه آشوبی؛ میتوان به وسیله شناخت ساختارهای نماینده در ذهن انسان و فرایندهای محاسباتی که بر روی این ساختارها عمل میکنند، به بهترین شکل ممکن فرآیند فکر کردن را درک کرد، همچنین به مطالعه علمی و بینرشتهای ذهن و فرایندهای آن علوم شناختی اطلاق میشود، این شاخه از علم، به بررسی ماهیت، وظایف و کارکردهای شناخت میپردازد.
رسانهها میتوانند در ترویج علوم شناختی تاثیرگذار باشند و میتوانند باعث پذیرش موضوعات مختلف در ذهن مخاطبان شوند و به جهتدهی آن بپردازند، همچنین فکر و ذهن و آداب و رسوم جامعه را بشناسند و شیوه مناسبی را در میان خودشان به کار بگیرند که این مهم به علوم شناختی وابسته است، باید دقت کرد که آنچه از دل جامعه و با شناخت صحیح از فرایندهای ذهنی مردم یک جامعه به دست میآید، لاجرم بر دل مردم آن جامعه خواهد نشست.
با توجه به اینکه خبرگزاری فارس در نظر دارد در اوایل اسفند ماه امسال کنفرانس علوم شناختی و رسانه را برگزار کند، در این زمینه به سراغ معصومه نصیری عضو هیأت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران، مدرس دانشگاه، و عضو هیأت علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس رفتیم، تا مخاطبان را با ویژگیهای علوم شناختی و رابطه آن با علوم رسانه آشنا کند.
در این گفتوگو این مطالب را میخوانید:
هدف علوم شناختی شناخت فعالیتهای مغز است
رسانه قدرتمندترین ابزار ترویجی این روزهای دنیا است
مایوس سازی مردم نسبت به آینده با اتکا به مولفههای علوم شناختی
علوم شناختی حوزهای که به آینده تعلق دارد
تشکیل مرزهای شناختی افراد را به انجام امری تشویق یا منع میکند
* علوم شناختی حوزهای که به آینده تعلق دارد
فارس: تعریف شما از علوم شناختی و هدف آن چیست؟
نصیری: علوم شناختی در نگاه کلی و تعریفی ساده به بررسی مغز و فعالیتهای آن توجه دارد و درصدد است تا بگوید هر آن چیزی که هست ناشی از فعالیتهای ذهنی است و این فعالیت ذهنی برخاسته از کنشهای مغزی است بنابراین در این زمینه هر آنچه وجود دارد مربوط به گردآوری اطلاعات درباره مغز است و ما درباره این عضو مهم اطلاعات و شناخت پیدا میکنیم.
هدف از علوم شناختی شناخت فعالیتهای مغز است، این علوم بی شک در زندگی مردم دارای تاثیرات قابل توجهی است چرا که حیات و بقای انسانها و محیط پیرامونشان وابسته به کارکردهای مغزی آنها است هرچه شناختمان از این مقوله بیشتر باشد تاثیرات قابل توجهتری در تعاملات و کنشها و رویکردهایمان خواهد داشت.
علوم شناختی حوزهای است که به آینده تعلق دارد و اساسا اهمیت آن نیز به همین دلیل است باید بدانیم آگاهی، مسأله نهایی علوم شناختی و شاید علوم انسانی باشد. محققانی که در زمینه علوم شناختی فعالیت می کنند با تمرکز بر روی نحوه نمایش پردازش و انتقال اطلاعات توسط سیستم عصبی به مطالعه رفتار انسان میپردازند. در واقع آن چیزی که در ذهن برای محققان این حوزه اهمیت دارد زبان، ادراک، حافظه، توجه فرد و احساسات او است.
علوم شناختی به مثابه ابزاری قدرتمند و غیر قابل انکار در زمینه مددرسانی به مردم در حوزههای عام و خاص زندگی آنها است و علوم شناختی این روزها به مدد انسان آمده است و در حوزههای پزشکی، آموزشی، روانشناختی، رسانه، هوش مصنوعی در حال خدمت رسانی به جوامع است.
*علوم شناختی علمی تازه و کمتر شناخته شده است و در ابتدای راه قرار دارد
فارس: میزان آشنایی فعلی متخصصان و افکار عمومی در مورد علوم شناختی چگونه است؟
نصیری: میزان آشنایی متخصصان با این علم بسیار اندک است. علی رغم اهمیت و نقش بیبدیلی که این دانش میتواند در زندگی بشر چه امروز و چه در آینده بشر ایفا کند، اما این علم تازه و کمتر شناخته شده است و هنوز در ابتدای راه قرار داریم؛ البته چشم انداز پیش رو برای توسعه آن بسیار درخشان است.
*رسانه قدرتمندترین ابزار ترویجی این روزهای دنیا است
فارس: نظر شما درباره نقش متقابل رسانه و علوم شناختی بر یکدیگر چیست؟
نصیری: از نظر زندگی در جامعه شبکهای و توسعه همه جانبه رسانهها این ابزار قدرتمند قطعاً پیوند عمیق با مباحث علوم شناختی آنهم در بحث مهندسی افکار عمومی و جریان سازیهای رسانهای دارد و از دیگر سو نقش بیبدیلی در آشنایی افکار عمومی با حوزههای مختلف علوم شناختی ایفا میکند. رسانه قدرتمندترین ابزار ترویجی این روزهای دنیاست و شاید بهتر باشد نهادهای متولی ترویج علوم شناختی نتایج پژوهشها و نمونههای عینی آن را برای مردم بازگو کنند تا اولاً عمومی سازی درباره این مفهوم شکل بگیرد و در ثانی مشوقی برای تعمیق و توسعه سایر پژوهشها در این زمینه باشد زیرا دنیای آینده دنیای علوم نوین است.
رسانهها به عنوان بازو و ابزار و رویکرد جدید و مهم جهان امروز در کنار علوم شناختی به عنوان دانش نوین ذهن شناسی میتوانند بر یکدیگر اثر گذاشته و به رفع نیازهای یکدیگر و مخاطبان بپردازند.
علوم شناختی و رسانه رابطهای تنگاتنگی با یکدیگر دارند و از آن منظر که علوم شناختی با ذهن مخاطب در ارتباط است و رسانه اساساً در راستای تاثیرگذاری بر ذهن مخاطب و تصاحب آن اقدام میکند هرچه رسانهها کنشگریها و سیاستگذاریها و فعالیتهای خود را بر مبنای اصول مبتنی بر علم شناختی قرار دهند میزان تاثیرگذاری که بر مخاطب خواهند داشت چه در حوزه موفقیت در سیاستگذاریها و تزریق اندیشه و چه در جهت مدیریت افکار عمومی جامعه تاثیرگذار است.
مقولههایی همچون اعتماد مخاطب به محتوای رسانهای، پذیرش محتوای رسانهای و گام برداشتن در راستای اجرای تولیدات رسانهای و اینکه چگونه نسبت به تمام مولفههای یک محتوای رسانهای کنشگری داشته باشیم کاملاً به حوزه علوم شناختی و به اینکه چقدر رسانه با اتکاء بر آن توانسته مخاطبش را تحت تاثیر قرار دهد ارتباط تنگاتنگ دارند.
لازم هست به این نکته هم اشاره کنیم که وقتی از رسانه صحبت می کنیم منظور ما از رسانه فقط محتواهای خبری نیستند، بسیاری از فیلمهای سینمایی موثر و قابل قبول در حوزه تاثیرگذاری بر مخاطب همانهایی هستند که با اتکاء بر مولفه های شناختی و استفاده از تصاویر، زاویه دوربین، رنگ و نورپردازی و مواردی از این دست توانستند بر مخاطب در حوزه های شناختی تاثیرات خاص خود را بگذارند، موسیقی، تبلیغات آنجایی که شناخت کافی از ویژگیها و چارچوبهای علوم شناختی وجود داشته است، مخاطب بهتر و دقیقتر همراه شده و رسانه نیز موفقتر بوده است.
اگر ما میبینیم که برخی از محصولات رسانهای و برخی از تولیدات میتوانند در کمترین زمان ممکن بیشترین همراهی افکار عمومی را جذب کنند به جهت این است که آنها توانستند به مدد دانش شناختی دقیقتر عمل کنند. وقتی ما در نظریات حوزه علوم ارتباطات بررسی میکنیم این نظریه که پیام آن چیزی نیست که شما ارسال می کنید بلکه آن چیزی است که مخاطب دریافت میکند کاملاً به اهمیت بحث شناخت و ذهن تاکید می کند. آن جایی که رسانه بتواند فاصله بین پیام ارسالی و آن چیزی که در ذهن مخاطب وجود دارد را کمتر کند به همان میزان ضریب تاثیر گذاری پیام ها را بالاتر برده است و بالعکس.
اینکه برخی از محصولات رسانهای و برخی از تولیدات میتوانند در کمترین زمان ممکن بیشترین همراهی افکار عمومی را جذب کنند به جهت این است که آنها توانستند به مدد دانش شناختی دقیقتر عمل کنند
*تولیدات رسانهای مبتنی بر حوزه شناختی مشکلات برخورد با حریفان رسانهای را کاهش میدهد
فارس: آیا در حوزه جنگ شناختی، در حوزه جنگهای ترکیبی، جنگ رسانهای و جنگ نرم پاشنه آشیل کشورها عدم توجه رسانههای داخلی به موضوعات شناختی است؟
نصیری: اساسا علوم شناختی به بحث دانش ذهن شناسی و شناخت و بینش درباره ذهنیت است. این علم نیز در طول تاریخ و از ابتدای خلقت و هر آنجایی که تعاملات انسانی و روابط انسانی وجود داشته، بروز و ظهور داشته است. بر اساس این دانش و علم نیز بخش هایی که موفقیت حاصل شده و افراد توانستند تمدن سازی کنند و اتفاقات خوبی را رقم بزنند قطعا اقداماتشان ریشه در حوزه شناختی داشته است. بنابراین اگر بخواهیم به صورت ریشهای به مقوله علوم شناختی بپردازیم قاعدتاً همزمان و توامان با پیدایش و خلقت انسان این علم وجود داشته و حتی شما اگر در آیات قرآن مجید به عنوان کلام حضرت پروردگار هم دقت کنید تاکید بر تفکر و تعقل همواره مورد تاکید قرار داده شده است و واژههای یعلمون و یعقلون و مواردی از این دست را به وفور مشاهده میکنیم، بنابراین ما در بحث شناخت ذهن و ذهن شناسی ریشه تاریخی، مذهبی و تمدنی داریم.
* مایوس سازی مردم نسبت به آینده تلاش دشمن با اتکا به مولفههای علوم شناختی جهت توفیق در برنامه جنگ رسانهای علیه کشور است
فارس: آیا میتوانیم از مولفهها و شاخصهای علوم شناختی جهت غلبه محتوایی استفاده کنیم؟
نصیری: درپاسخ به این سوال میتوان با اشاره به بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری و اشارات ایشان به حوزه رسانه گفت که در طول این ۴۰ سال و اکنون مانند همیشه سیاست تبلیغی و رسانههای دشمن و فعالترین برنامه آنها مایوس سازی مردم و حتی مسؤولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیت ها، پنهان کردن جلوه های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است و البته دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده است که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. سپس خطاب به جوانان مطرح میکنند که باید نهال امید به آینده را پرورش داد و ترس و نا امیدی را از خود و دیگران دور کرد و این نخستین و ریشهای ترین جهاد شما است.
مایوس سازی مردم نسبت به آینده و خبرهای دروغ تلاش دشمن با اتکا به مولفه های علوم شناختی جهت توفیق در جنگ رسانهای علیه کشور است
با توجه به این تاکید ما میبینیم که همه موارد از جمله مایوس سازی مردم نسبت به آینده، خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه همه تلاش هایی هست که دشمن با اتکا به مولفه های علوم شناختی جهت توفیق در برنامه جنگ رسانهای علیه کشور ما آغاز کرده است و از همین رو است که ایشان به عنوان سکاندار ارشد نظام جمهوری اسلامی به این نکته توجه و آن را مورد تاکید قرار داده اند.
البته مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان در هفت توصیهای که به بسیجیان داشتند مطرح کردند که ما باید در حوزه جنگ روانی یک گام جلوتر از دشمن باشیم این یعنی اینکه اگر ما بتوانیم از مولفه ها و شاخص های علوم شناختی جهت غلبه ی محتوایی و غلبه جریان سازی و روایت سازی رسانهای استفاده و دقیق اقدام کنیم قطعاً بحث یک گام جلوتر از دشمن بودن در حوزه جنگ روانی و جنگ نرم قابل تحقق است.
علوم شناختی نه تنها در فعل و انفعالات و کنشگریهای روزمره افراد جامعه با یکدیگر، تعاملات فردی و میان فردی دارای اهمیت است در حوزه رسانهای و در گام بالاتر و کلان تر از جهت اینکه افکار عمومی ما در معرض و بمباران محتواهای مبتنی بر مولفههای علوم شناختی قرار نگیرند و بتوانیم خط فکری جامعه خودمان و در عین حال در راستای تمدن سازی و گفتمان سازی انقلاب عظیم و با عظمت اسلامی خودمان در سطح منطقه و در سطح جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم بدون رجوع به شاخصها و مولفههای علوم شناختی ما در این حوزه موفقیتی نخواهیم داشت.
*بحث جنگ شناختی تصاحب معرفت، نگرش و بینش افراد است
فارس: اهمیت علوم شناختی و به کارگیری آن در رسانه چیست؟
نصیری: میتوان در پاسخ به این سوال به اتفاقات آبان ماه 98 و دی ماه 96 اشاره کرد و گفت ما در این اتفاقات شاهد بودیم گزینش واژه ها، عنوان سازیها و روایت سازیها چگونه با هدف تاثیر بر شناخت مخاطبان انجام شد و چگونه میتوان با کلمات، مدیریت افکار عمومی جهت وقوع اغتشاشات و اتفاقات را رقم زد.اینجا اهمیت علوم شناختی و به کارگیری آن در رسانه اهمیت پیدا میکند.
حال باید دید ما چه میزان میتوانیم با اتکا به علوم شناختی و اشراف بر تکنیکها و تاکتیکهای جنگ شناختی ، جنگ روایتها، جنگ واژه ها برای تاثیرگذاری ذهنی بر مخاطب اقدام کنیم و استراتژی و سیاستگذاری رسانه خود را دست خوش تغییر کنیم .
باید به لحاظ رسانهای به سمت تولید محتواهایی با درصد اقناع بالا حرکت کنیم و بتوانیم تولیداتی داشته باشیم که در بالاترین سطح افکار، اندیشهها، نگرشها و ذهنیتها را تصاحب و قانع کند. جنگ امروز رسانهها در دنیا، جنگ بر سر تصاحب ذهن هاست. در جنگ شناختی مسئله یک گام فراتر است. در جنگ شناختی بحث بر سر تصاحب معرفت، نگرش و بینش افراد است .
امیدوارم از دل همایش علوم شناختی و رسانه نتایجی حاصل شود که قابلیت عملیاتی شدن در قالب مدلها و الگوهای کارکردی و کاربردی داشته باشد . متاسفانه در حال حاضر به جهت اینکه رسانههای ما مسلط بر مبانی و مباحث علوم شناختی نیستند و متخصصین در این حوزه هم تعدادشان کم است ما معمولاً مغلوب هستیم و در حوزه علوم شناختی بیشتر در حوزه های روانشناسی و هوش مصنوعی و حتی بحثهای نظامی توفیقات ما بیشتر بوده است اما در حوزه رسانه به نظر می آید که نیاز به کار ویژه و تدوین راهبردهای دقیقتری داشته باشیم.
* تشکیل مرزهای شناختی در ذهن، افراد را به انجام امری یا اساسا نگرشی تشویق یا منع میکند
فارس: آیا تشکیل مرزهای شناختی در ذهن افراد می تواند افراد را انجام فعالیتی منع کند؟
نصیری: در زمینه شناختی همانگونه که میتواند محرک برای فعالیت باشد، میتواند مانع نیز باشد.بله تشکیل مرزهای شناختی در ذهن افراد میتواند آنها را هم به فعالیتی وادار یا تشویق، و هم آنها را از انجام امری یا اساسا نگرشی منع کند.
این مرزها از آنجا که در حوزه بینش تاثیرات عمیق دارند، میزان تاثیرشان گرچه به شکل خزنده و آرام رخ میدهد، اما غیر قابل تغییر و نهادینه است.
برای همین است که تاثیرات حاصل از روند شناختی را در حیطه جنگ جدید یا جنگ شناختی قلمداد کرده اند.
بسیاری از تغییرات در حوزه سبک زندگی، تغییرات ایدئولوژی و باورها با تغییرات در مرزهای شناختی در ذهن انسان افراد رخ میدهد.
انتهای پیام/