به گزارش مشرق، ایزد مهرآفرین منتقد، روزنامه نگار و مستندساز درباره حواشی اختتامیه جشنواره سینما حقیقت نوشت: ضرب المثل معروفی است که میگوید: «نیمی از واقعیت، زشتتر از تمامی یک دروغ است» یعنی اگر شاهدی
درباره شخصی و یا حادثهای که رخ داده، همه آن ماجرا را عینا و دقیق بازگو و اشاره نکند و فقط به بخشها و قسمتهای که مورد منفعت و علاقه خود بوده بپردازد، عملی انجام داده که از گفتن یک دروغ زشتتر و نا پسندتر است.
اختتامیه جشنواره سینما حقیقت را میتوان عصار و چکیده و مصداق درست این ضرب المثل دانست. جایی که ناهنرمند نامربوط وقتی برای گرفتن جایزه بهترین کارگردانی روی صحنه میرود به جای گفتن تمام حقیقت فقط به آن بخشی اشاره میکند که خوش خوشان عدهای ضد انقلاب و سلطنت طلب میشود.
ماجرا چیست؟
آیین پایانی سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» دوشنبه شب در تالار وحدت در حال برگزاری بود. طبق معمول و مرسوم این مراسمات مدیران سینمایی و دبیر جشنواره پشت تریبون رفتند و بعد از حال و احوالپرسی هرکدام صحبتی کردند و گزارشی دادند و تعریف و تمجیدی از سینما و فیلم مستند کردند و پایین آمدند.
تا اینجای مراسم به قول معروف همه چیز گل و بلبل بود تا زمان اعطای جایزه به برگزیدگان جشنواره رسید. چند برگزیده بالای سن رفتند و جوایزشان را گرفتند و پایین آمدند، تا نوبت به بخش بلند سینمای مستند رسید.
بیشتر بخوانید:
مدیر سینمایی که ۳۰ سال خلاف سیاستهای نظام عمل کرده است + اسناد
در این بخش تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۸۰ میلیون ریال به «محسن استادعلی» کارگردان «خسوف» تقدیم شد. این آغاز ماجرا بود.
این مستند ساز بعد از گرفتن جایزه پشت تریبون رفت و نقل به مضمون چنین بیانهای که مشخص بود از قبل آن را آماده کرده است خواند: «سلام به همه شما عزیزان. مدت زیادی از وقایع آبان ماه نگذشته است. دوربینهای ما مستند سازان خاموش بود و موبایلهای جوانان این مروز و بوم روشن. ثبت حقیقت به حضور و دریافت جایزه نیست. به جسارت بودن است در تنگناهای اجتماعی. کاری که مردم به سرانجام رسانند. این جایزه تقدیم میشود به روح جسورترین دوربین و مستند ساز این سرزمین پوریا بختیاری».
این بود بیانیه ناهنرمندی که گفت، ولی نه همه حقیقت را. بیانیهای که با چاشنی جیغ و کف و هوار حاضرین در سالن به اتمام رسید.
یاد سکانسی از فیلم «مختارنامه» میافتم جایی که «عبیدالله بن زیاد» در مسجد کوفه در حال رجز خوانی و فحاشی علیه «ابا عبدالله» و اهل بیت است و کسی دم نمیزند. کوفیان خفته صم بکم، مات و مبهوت سخنرانی پسر «مرجانه» بودند که به یکباره «میثم تمار» از انتهای مسجد بلند و شد و گفت: «خاکت بر دهان یا ابن مرجانه که مثال از پسر نوح آوردی و حسین (ع) که سرور جوانان بهشت است را با پسر بدکاره نوح قیاس کردی».
بله، دوشنبه شب در تالار وحدت میثم تماری نبود که بر دهان این ناهنرمند بکوبد و بگوید: «گفتی ولی نه تمام حقیقت را»کسی نبود که بگویید آیا کسانی که با بی تدبیری کار را بدین جا کشاندن مدیران همین دولتی نبودند که شماها خودتان را پاره پاره میکردید برای رای آوردن آنها؟!
کسی نبود که بگوید آیا کسانی که به واسطه شرارت اشرار از نیروی انتظامی شهید شدند و فرزندانشان بی سرپرست شد خدایی نکرده انسان نبودند؟!کسی نبود که بگویید این دوربینهای که شما از آن به عنوان مستند ساز نام میبری فیلمهایشان با هزار دروغ و دغل سر از شبکههای ضد انقلاب و معاند این مردم و مرز و بوم سر درآورد؟!بله، ما هم به بیتدبیریها معترضیم! ولی خب کسی نیست که مثل شما هوای ما را داشته باشد و جایزه بهمان بدهد و بالای سن ببرتمان و تقدیر و تشکر کند و ما هم چشممان را بسته و هر چه از دهانمان در میآید بارشان کنیم. بله ما هم اعتراض داریم!
منبع : روزنامه جوان