رئیس شورای شهر تهران نوشت: افزایش قیمت بنزین و پیامدهای آن را میتوان مهمترین رخداد سالجاری برشمرد. اما نیاز مردم به حملونقل عمومی کارآمد در غیاب بنزین یارانهای هنوز گوش شنوایی نیافته است.
محسن هاشمی رفسنجانی رئیس شورای شهر تهران در سایت ایران آنلاین نوشت:
در اکثر جوامع توسعه یافته جهان، ساختار حملونقل بر دریافت عوارض و مالیات از سوختهای فسیلی و پرداخت یارانه به حملونقل عمومی استوار است، قیمت بنزین در سایر کشورها بهطور متوسط حدود یک یورو در هر لیتر است که نیمی از این مبلغ عوارضی است که دولتها از سوخت فسیلی دریافت و به حملونقل عمومی پرداخت میکنند. در کنار قیمت نسبتاً گران بنزین، سیستم حملونقل عمومی پرسرعت، ارزان، راحت و در دسترس در اختیار شهروندان است بههمین جهت نه تنها استفاده از خودرو شخصی برای مردم صرفه اقتصادی ندارد بلکه بهدلیل مشکلاتی نظیر ترافیک، محدودیتهای عبور و مرور، پارکینگ و... شهروندانی که توانایی مالی بالاتری نیز دارند، استفاده از سیستم حملونقل عمومی را بر خودرو شخصی ترجیح میدهند.
اما در کشور ما شرایط بالعکس است، سیستم حملونقل عمومی، از کم توجهی دولت دچار کمبود ناوگان و فرسودگی شده است و در مقابل یارانه هنگفت دو میلیارد دلاری به بنزین تهران در سال داده میشود.
از 11 سال قبل که اجرای قانون هدفمندی یارانهها آغاز شد تاکنون بیش از 440 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است، اما یک ریال از سهم 44 هزار میلیارد تومانی یارانه حملونقل عمومی که در این قانون تصریح شده، تخصیص نیافته است و در موضوع جدید مدیریت مصرف سوخت و افزایش قیمت بنزین نیز با وجود آنکه بخش قابل توجهی از فشار 20درصدی کاهش مصرف بنزین ناشی از این اقدام، به سیستم حملونقل عمومی وارد میشود، هیچ سهمی برای سیستم حملونقل عمومی در نظر گرفته نشده است.
هرسال در آذرماه، که بهدلیل پدیده وارونگی هوا، آلایندهها پایدار میشود و شرایط ناسالم و خطرناک برای سلامت شهروندان ایجاد میشود، به آلودگی هوا مانند یک مناسبت سالانه پرداخته میشود اما بزودی و با بارش برف و باران و تغییر شرایط هوایی موضوع به دست فراموشی سپرده میشود و هیچ رسانه ومسئولی حل معضل آلودگی هوا، ترافیک و زیاده روی در مصرف سوخت را که علاج همه آنها، تقویت سیستم حملونقل عمومی است، دنبال نمیکند.
در حالی که بخش عمده مسأله آلودگی هوا، حاکمیتی است، انحصار برای خودروسازانی که محصولاتشان سه برابر مصرف استاندارد جهانی مصرف میکنند و بهخاطر حمایت از تولید داخلی، ورود خودرو با تکنولوژی روز را ممنوع کردهاند، تأمین ارز برای مترو و اتوبوسهای برقی وگازسوز شهری به عهده دولت است و حاکمیت باید در مورد تبدیل انرژی گرمایشی شهرها از گاز به انرژی الکتریسیته تصمیم بگیرد. تعداد اتوبوسهای تهران، طی 10 سال گذشته قرار بوده است با 30 درصد افزایش از 7 هزار دستگاه به 9 هزار دستگاه برسد، اما نه تنها افزایش نیافته بلکه بهدلیل فرسودگی 20 درصد هم کاهش پیدا کرده و به کمتر از 6 هزار دستگاه رسیده و در مقابل عمر اتوبوس نیز از کمتر از 5 سال به بیش از 11 سال افزایش یافته است. در اعتراضات اخیر، توقف عمدی چند اتوبوس سر و صدای زیادی ایجاد کرد اما به 300 خرابی روزانه اتوبوس در تهران بهدلیل فرسودگی توجهی نمیشود.
وضعیت مترو نیز بهتر از اتوبوس نیست، در مترو تهران با وجود افتتاحهای خطوط 3، 6، 7 در این دولت، واگن جدیدی برای این خطوط تأمین نشده و بهجای افزایش ناوگان، سرانه قطار در مترو از 1.1 کیلومتر در 7 سال قبل به 0.8 کیلومتر کاهش یافته است.
امروز وضعیت حملونقل عمومی تهران که استفادهکنندگان از آن قشر متوسط و پایینتر از متوسط جامعه هستند، در شرایط نامطلوب است و مصوبات شورای اقتصاد و دولت برای توسعه این سیستم در هزارتوی بوروکراسی دولت گیر کرده است، صدای اصلی که باید پس از افزایش قیمت بنزین شنیده میشد، انتظار بحق مردمی است که با فشار و مشکلات فراوان بخصوص در ساعات پیک از سیستم حملونقل عمومی استفاده میکنند و میخواهند که قبل یا همزمان با افزایش قیمت بنزین، استفاده از شیوههای جایگزین سفر با خودروهای شخصی تسهیل گردد.